توصیه ای اخلاقی از حضرت آیت الله حسینی بوشهری94/08/14

http://bushehri.net/images/busshehri/zaman%2056.jpegحضرت آيت الله سيد هاشم حسيني بوشهري «دامت برکاته»  نماينده مردم شريف استان بوشهر در مجلس خبرگان رهبري با بیان توصیه ای اخلاقی فرمودند:عن مولانا و مقتدانا علی بن الحسین: «إِنَّ الْمَعْرِفَةَ وَ كَمَالَ دَيْنِ الْمُسْلِمِ تَرْكُهُ الْكَلَامَ فِيمَا لَا يَعْنِيهِ وَ قِلَّةُ مِرَائِهِ وَ حِلْمُهُ وَ صَبْرُهُ وَ حُسْنُ خُلُقِهِ».[1]

کلمات نورانی اهل‎بیت (ع)، منشور درست زندگی کردن است؛ ولی گاهی ما از آنان اطلاع پیدا نمی‎کنیم و یا اینکه در عین حال که اطلاع داریم در مقام عمل به آن دچار مشکل می‎شویم لذا اگر کلمات نورانی اهل‎بیت (ع) به صورت منظم دسته‎بندی شوند و آیات قرآن نیز به آن ضمیمه شود، مجموعه بسیار ارزشمندی در رابطه با شیوه درست زندگی کردن به وجود خواهد آمد لذا توصیه بنده این است که اگر می‎توانید ابتدا موضوعی را انتخاب کنید و سپس به دنبال روایات متناسب با آن بروید و یا اینکه ابتدا روایات را بررسی کنید و سپس موضوعی از آن‎ها استخراج کنید و در رابطه با آن موضوعات مطالب مفید و ارزشمند بنویسید و در کنار آن از روایات و آیات قرآن نیز استفاده کنید.

در روایتی که ذکر شد امام سجاد (ع) فرموده است که شناخت و کمال دین مسلمانان از رهگذر چند چیز است [که اگر کسی در زندگی به آنان عمل کند، نشان دهنده اوج معرفت و کمال دین اوست]؛

اول: پرهیز از سخن گفتن در مواردی که به انسان مربوط نیست. گاهی از اوقات افراد وارد بحث‎هایی می‎شوند که هیچ ارتباطی به آنان ندارد و هیچ سودی جز از بین رفتن آرامش شخص ندارد، همچنین اگر افراد در زمینه‎هایی که تخصص ندارند، سخنی بگویند بعد از مدتی عیب سخن آنان آشکار می‎شود و شخص زیر سؤال می‎رود. متأسفانه امروزه در جامعه مرسوم شده است که بعضی در رابطه با مسائل فقهی و دینی به جای روحانیت اظهار نظر می‎کنند؛ البته عکس این مسأله نیز وجود دارد که گاهی برخی از روحانیون در مواردی که در حیطه کاری روحانیت نیست، ورود پیدا می‎کنند و باعث ایجاد مشکلاتی می‎شوند.

دوم: پرهیز از بحث‎ها و جدل‎های بی‎حاصل است. متأسفانه گاهی از اوقات همین بحث‎های طلبگی نیز به جای یک مباحثه علمی تبدیل به جدال و بحث‎های بی‎حاصل می‎شود؛ البته جدال‎های أحسن که نتیجه مفیدی دارند، اشکالی ندارد. در بسیاری از روایات آمده است که عالِم باید علاوه بر علم، آراسته با حلم و بردباری باشد.

سوم: حلیم و صبور بودن است. گاهی برخی از افراد با کوچکترین مسأله، صبر خود را از دست می‎دهند و از کوره در می‎روند که هم برای خود و هم برای اطرافیان مشکل درست می‎کنند. اما در مقابل این افراد، کسانی که بردبارند، هنگامی که سخنی را می‎شنوند ابتدا تحمل می‎کنند و سپس پاسخ قانع کننده خود را می‎دهند. مورد بعد این است که اگر انسان نسبت به مسأله‎ای آگاهی ندارد، به صراحت بگوید که نمی‎دانم. در حالات یکی از علما آمده است که اگر چیزی از ایشان سؤال می‎کردند و ایشان جواب را نمی‎دانست، می‎گفت: «نمی‎دانم»، اطرافیان به ایشان اعتراض کردند که برای عالِم خوب نیست که بگوید، نمی‎دانم. ایشان پاسخ داد زشت این است که انسان نسبت به چیزی آگاه نباشد ولی آن را بیان کند و عده‎ای را گمراه کند. در حالات زید بن علی ابن الحسین [فرزند امام سجاد(ع)] نیز [که چهره انقلابی آن دوره است] آمده است که ایشان در پاسخ مسائلی که آگاهی نداشت می‎گفت: «نمی‎دانم». اطرافیان به ایشان اشکال گرفتند که برای فرزند امام معصوم (ع) خوب نیست که بگوید، نمی‎دانم. ایشان گفت که اگر کسی نسبت به مسأله‎ای آگاهی نداشته باشد و اظهار نظر کند خدای متعال او را عقاب می‎کند.

چهارم: حُسنِ خُلق و خوشرویی است. البته حُسن خُلق به این معنا نیست که انسان همیشه خندان باشد، بلکه باید رفتارهای او آراسته به ادب و احترام به دیگران باشد.

 

 



[1]. کُلینی، اصول کافی، ج3، ص338.

Please publish modules in offcanvas position.