6 دیدگاه آیت الله حسینی بوشهری در حوزه های دینی، فرهنگی و اجتماعی94/11/24

http://bushehri.net/images/01/20/25/2.jpgحضرت آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری در سال 1335 هجری شمسی، در بخش بردخونِ بندر دیّر استان بوشهر در خانواده‌ای متدین از اهل علم و تقوا به دنیا آمدند.

ایشان پس از اتمام تحصیلات دوره ابتدایی با تشویق و حمایت پدر که خود روحانی بود، تصمیم به تحصیل علوم حوزوی گرفتند و برای فراگیری این علوم، به شهر مقدس قم عزیمت کردند و در محضر اساتید برجسته‏ای مانند حضرات آیات عظام: گلپایگانی، فاضل لنکرانی، تبریزی، وحید خراسانی، مکارم شیرازی و... تلمذ نمودند.

 ایشان با سابقه درخشان علمی و فرهنگی، سال‌هاست به تدریس و تربیت جوانان مؤمن و انقلابی، همت گماشته و فعالیت‏ها و اقدامات چشم‏گیری در کارنامه خود به ثبت رسانده اند. ایشان، قبل از پیروزی انقلاب و پس از آن، به عنوان شخصیتی آگاه و آشنا به مسائل دینی، فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی، با درکی عمیق و نگاهی انیق، با شجاعت کامل در گستره‎ها و محافل گوناگون علمی، حوزوی، سیاسی و اجتماعی فعال بوده و همواره به عنوان یکی از مدافعان انقلاب اسلامی در صحنه‌های مختلف حضور داشته است. از این‌رو، بسیار نیکوست که نظرات و دیدگاه‏های ارزشمند ایشان را در برخی مباحث مهم اجتماعی، فرهنگی و دینی بررسی و در دسترس همگان قرار دهیم. بنابراین نوشته حاضر سعی دارد با استفاده از گفتار، رفتار، آثار و توصیه ‏های ناب حضرت آیت الله حسینی بوشهری«دامت برکاته» در حد توان خویش و در قالب چند موضوع انتخابی، به معرفی دیدگاه‏ های ایشان بپردازد.

دیدگاه اول: قرآن

«هَذا بَیانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًی وَمَوعِظَةٌ لِلْمُتَّقِینَ»

این بیانی است برای عموم مردم و هدایت و اندرزی برای پرهیزگاران. (آل‌عمران: 138)

قرآن، گنجی بی‌بدیل است که نقشه آن را در لابه‌لای سوره‌ها و آیه‌هایش باید جُست‌. آنان که به این گنج پُر گهر دست یازیده‌ و از آن بنایی مستحکم برای سعادت خود و دیگران ساخته‌اند، قرآن را قانون اساسی برای زندگی شمرده و راهنمایی امین، برای بندگی دانسته‌اند. این قانون اساسی و این راهنمای امین[1]، فریضه‌ای لازم و بایسته‌ای ضروری است برای برخاستن انسان از حضیض شقاوت و نشستن بر سریر سعادت.

تلاش برای ترویج معارف قرآن

حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) شخصیتی عالم و آگاه از مسائل و علوم قرآنی هستند که برای ترویج معارف ناب و عمیق این گنجینه زرین و رهایی آن از مهجوریت، سطور سوره‌های قرآن را، به پای کرسی درس کشانده و چند سال است که شاگردان بسیاری، تلمّذ اسرار و گُهرهای فراوان این کتاب مبین[2] و سراج منیر می‏کنند.

قرآن همچنان مهجور است

اما حقیقت آن است که این کتاب مقدس با این بزرگی مقام، همچنان در میان مردمان مهجور است[3] و از دیدگان فراوان مغفول. البته این مهجوریت و مغفولیت، نه مخصوص زمان حال است و نه مربوط به گذشته؛ همچنان‌که مختص آینده هم نخواهد بود. شاید به همین دلیل بوده است که تلاش‌های بسیاری شد که آن را از مهجوریت برهاند و برکاتش را بنمایاند. شاهد این سخن، تفسیرهای بسیاری است که تاکنون بر این کتاب آسمانی نگاشته شده است. از تفسیر شخص رسول خدا صلوات الله علیه گرفته تا تفاسیر ائمه هدی:؛ از تفسیرهای صحابیان و تابعان تا آثار فراوان عالمان اسلامی در این باره.

 

هرچند تاکنون تلاش‌های بسیاری برای ارائه تفسیر و توسعه فرهنگ قرآن شده است؛ اما همچنان راه نپیموده در این مسیر بسیار و ناگفته‌های شنیدنی در این باره فراوان است.

ترویج قرآن در قالب کتاب تفسیر

علاوه بر موارد فوق، تلاش‌ها و خدمات خالصانه، حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) در قالب سخنرانی، خطبه‏های نماز جمعه، برنامه‏های قرآنی حوزوی، برگزاری دروس تفسیر و... ستودنی و مثال‌زدنی است. به فرموده ایشان؛ در برابر دریای بیکران معارف قرآن، تفاسیر شیعی بسیار اندک است و اکنون تبلور قلم ایشان برای نگارش تفسیر قرآن کریم، به ثمر نشسته و خود را میراث‌دار گنجینه معارف قرآنی و علوم وحیانی می‌داند. از این‌رو، کتاب تفسیر ایشان در تلاش است با تکیه بر اندوخته‌هایی که از مفسران اصیل اسلامی آموخته‌ است، گامی در مسیر توسعه و ترویج فرهنگ قرآن برداشته و به قدر بضاعت خود، برخی گفته‌های تفسیری را، به ویژه برای ارتقای اخلاق و تربیت دینی، بازگوید.

شرایط و معنای تفسیر قرآن کریم

تفسیر به ظاهر، کشف معانی قرآن است؛ اما در باطن و حقیقت امر، پرده‌برداری از روی خود انسان است؛ چرا که با تفسیر، معرفت انسان به حقایق قرآن آشکار و حجاب‌های جهل او برچیده خواهد شد. برای همین است که هر کسی را شایستگی تفسیر قرآن نیست؛ زیرا برای تفسیر آیات رحمانی، باید درون را از همزات شیطانی زدود و دل را از هر چه ناپاکی و ناراستی شست؛[4] که )لَایَمَسُّهُ إلَّا الْمُطَهَّرُونَ(.[5]

جستن اخلاق و تربیت در قرآن

کتاب ایشان، بیشتر بر گرایش تربیتی و اخلاقی استوار است و می‌کوشد افزون بر مطالب اعتقادی، فقهی، علمی و اجتماعی، نکته‌های اخلاقی و تربیتی را از دل آیه‌ها آشکار سازد و بر نقش تربیتی آنها تأکید ورزد که هم از نورانیت آن، راهش را بیابد و هم از هدایت‌هایش، ارزش‌های اخلاقی و تربیتی بیشتری را کشف کند و آنها را بشناساند.

روان گویی و روان نویسی

ایشان، با عنایت به وضعیت مخاطبان و اهمیت بیان، به سبک زبان فارسی، در قالب نثر روان و ساده و به ترتیب سوره‌های قرآن، مطالب و نکته‌های تفسیری آیات را عرضه کرده است. چرا که مردم باید معارف قرآن را بفهمند تا توان تدبیر در آن را داشته باشند.

سوره حمد

حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) به سوره «حمد»[6] توجه ویژه نموده است. چرا که این سوره، جامع‏ترین سورۀ قرآن است و مباحث پُربار معرفتی، اخلاقی و اعتقادی بسیاری را در خود جای داده است. بنابراین، فهم بهتر این سوره، در هدایت، خودسازی و تكامل اخلاقی مؤثر خواهد بود. همچنان‌که جامعیت آن، دریچه‏ای را به درك بیشتر معارف قرآنی خواهد گشود.

قرآن کتاب همگان

افزون بر آنچه گفته شد، نکته مهم‌تری که مورد تاکید ایشان است؛ استفاده اقشار مختلف از مطالب این تفسیر بوده است. بنابراین، تلاش شده مباحث و مطالب تفسیری آن با عباراتی روان، آسان، بی‌ابهام، مستند و مستدل ارائه و از مباحث پیچیده و بی‌ثمر و حتی مطالب عمیق عقلی و كلامی اجتناب شود؛ البته برای پویایی و به‌روز بودن این تفسیر و تأثیر بیشتر آن، ناگزیر در بعضی مباحث ضروری، از برخی مباحث عقلی و كلامی نیز به زبان ساده و روان استفاده شد.

دیدگاه دوم: جوان

دربارة جوانی و جوانان، گفته‏ها و ناگفته‏های فراوانی وجود دارد. دوره جوانی از حساس‌ترین و عجیب‏ترین مراحل زندگی و هم‏نشین نشاط و شادابی است. در این دوران، تربیت پذیری جوان بسیار، عقیده و اخلاق، ریشه دار و فضائل و ملکات انسانی در او، پایدار می‏گردد.

نگاه پیران به این دوران، حسرت و تجربه جوانان، مستی، غرور و بعضاً غفلت است. نگاه‏ها و اندیشه‏های فراونی در خصوص جوان و جوانی وجود دارد. حضرت آیت الله حسینی بوشهری «دامت برکاته» به عنوان شخصیتی که دوران جوانی را گذرانده و زمان طولانی را در بین جوانان سپری نموده، نگاهی زیبا و ستودنی دارند که برخی از مهمترین آنها عبارتنداز:

شخصیت و ارزش جوانی

جوان، شخصیتی پیگیر، مطالبه‌گر، کنجکاو و فعال و با نشاط است. در روز قیامت از «جوانی» سؤال می‏شود[7] و ارزش جوانی، برای انسان روشن نیست، مگر کسی که آن را از دست داده باشد. جواني و قدرت، غرور آفرین است و جوانان مومن، در هر کار خیری پیشقدم هستند:

«عَلَيْكَ بِالْأَحْدَاثِ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ».[8]

جوانان، آینده سازان نظام

جوانان و به خصوص دانشجويان، آينده سازان نظام جمهوري اسلامي به شمار مي‎روند و در ساختن جامعه‏ای سالم، نقش مهمی دارند. داشتن برنامه اخلاقی، ارائه آموزش‌های پژوهش محور در دانشگاه‏ها و امید بخشی به جوانان، براي آينده نظام و سلامت جامعه، امري ضروري است.

اگر درگذشته براي بهبود و پيشرفت اخلاق در بين جوانان، به يک استاد اخلاق نياز بود، امروز با وجود شبکه‎های اجتماعی و شرايط جديد و فضاهاي مسموم، نيازمند ده‎ها استاد اخلاق است.

توجه به جوانان

امروزه يکي از وظايف مهم همه مسئولين جامعه و نهادهاي فرهنگي، موضوع جوانان بوده و اهميت اين مسئله، مسئوليت آنان را دو چندان کرده است. همانطور که نبی مکرم اسلام صلوات الله علیه، به نیک رفتاری با جوانان سفارش فرمود:

«اوصيكُمْ بِالشُّبّانِ خَيْرا فَاِنَّهُمْ اَرَقُّ اَفـْئِدَةً».[9]

از این رو کوچک‎ترين غفلت از ناحيه نهادهاي فرهنگي و مسئولين دانشگاه‎ها در مورد جوانان، ممکن است جامعه و نظام را با آسيب‎هاي جدي مواجه کند.

استعداد نسل جوان

از نظر ایشان، ظرفيت نسل جوان، براي توليد علم جهت خدمت به نظام، از بالاترين ظرفيت‏ها است. استعداد نسل جوان، از سخن پیامبر اکرم صلوات الله علیه به خوبی قابل درک است که آن حضرت فرمود:

«هر كس در جوانى اش بياموزد، آموخته اش مانند نقش بر سنگ است».[10]

بنابراین بايد از اين ظرفيت عظيم دانشگاه‎ها در ابعاد مختلف علمي، اخلاقي و اجتماعي نهايت استفاده را برد.

دشمن و تضعیف جوانان

شناخت دشمن و اهداف او، بسیار اهمیت دارد. چرا که دشمن به دنبال این است که جامعه و نسل جوان را از نظر عقيدتي و اخلاقي، با انحراف‏هاي جدي مواجه کند و محبت اهلبیت: را در بین آنان کاهش دهد و خطر این موضوع در بین خانواده‏ها و جامعه مشهود است. بنابراین رسيدگي به اخلاق، تقويت اعتقاد و باورهاي ديني و همچنين ارزش‌هاي اسلامي و پاسخ‏گويي مناسب به شبهات در بين جوانان، از وظایف همه اقشار جامعه به شمار مي‎رود و کوتاهي کردن در اين مسئله قطعاً جامعه را با مشکلاتي مواجه خواهد کرد و ما باید فرهنگ اهلبیت را در جوانان نهادینه کنیم. همانگونه که امام صادق علیه السلام اینگونه سفارش فرمود:

«به آموختن حديث به نوجوانانتان پيش از آن كه منحرفين آنان را گمراه سازند، اقدام نمائيد».[11»

مسجد بهترین پایگاه جوان

در منظر حضرت آیت الله حسینی بوشهری «دامت برکاته»، مسجد بهترین پایگاه، برای رشد و بالندگی جوانان و نسل آینده است. اگر مسجد پناهگاه جوانان باشد، او احساس بی‏پناهی نمی‏کند. لذا باید کودکان، نوجوانان و جوانان را احترام و تکریم کنيم و با برنامه‏هاي ديني و فرهنگي، براي آنها جاذبه ايجاد کرد. با ایجاد تنوع و جاذبه‏مندي در مساجد، جوان مي‏تواند همه نيازهاي روز خود را در مسجد ببيند.[12]

ارتباط مستمر با جوانان

ارتباط‎هاي گذرا و موقتي با قشر جوان، از آفت‏هاي عظيم نظام فرهنگي است. اگر بتوان با نسل جوان، ارتباط دائمی و مستمر برقرار کرد، قطعا پیشرفت‌ها و موفقیت‌های بیشتری در عرصه فرهنگی بدست خواهد آمد. به نظر مي‏رسد امروزه بايد به گونه‏اي با نسل جوان صحبت کرد تا آنها به دور از قضاوت‏هاي ديگران و آزادانه، به بررسي و تحقيق بپردازند و به حقايق دست يابند. چرا که بر اساس سخن امام علی علیه السلام:

آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحميل نكنيد زيرا آنان براى زمانى غير از زمان شما آفريده شده‌اند.[13]

دیدگاه سوم: خانواده

زن و مرد به تنهایی موجوداتی ناقص و ناتمام هستند. نه مرد به تنهایی می‏تواند تولید مثل، ازدیاد و بقای نسل و تشکیل زندگی دهد و نه زن! در نظام هستی، هر دو به یکدیگر نیازمند و محتاج هستند تا نسلشان ماندگار و زندگی‏شان پایدار بماند. با کنار هم قرار گرفتن آن دو، خون در رگ زندگی جریان پیدا می‏کند. همانگونه که پیامبر اکرم صلوات الله علیه فرمودند:

«در اسلام هیچ بنایی ساخته نشده، که در نزد خداوند محبوب‌تر و با ارزش‏تر از ازدواج باشد».[14]

ازدواج، فرمان فطرت

در نگاه ایشان، ازدواج به فرمان فطرت شکل می‏گیرد.[15] فطرت به انسان چنین دستور می‏دهد که باید زندگی تشکیل دهد و از حالت نقص به تکامل برسد. خداوند متعال، ارتباط بین زن و شوهر را بر اصل مودت و محبت، استوار کرده است:

 

)وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ(.[16]

همسران را مایه فرزند آوری و از جمله نعمتهای خود، به انسان بیان نموده است.[17]

جایگاه خانواده

اهمیت و جایگاه خانواده در توسعه و پیشرفت جوامع و آسیب‏های فراروی آن، بر کسی پوشیده نیست. امروزه برخی حد و مرز‌ها، در جامعه و در خانواده‌ها شکسته شده است و هنگامی که مرزها کنترل نشده و رها باشد، مورد هجوم دشمن قرار می‏گیرد. بنابراین آگاهی و شناخت حد و مرزها لازم است. بر اساس سخن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام که فرمود:

«قدر و منزلت را نيافتم مگر در علم و دانش، پس علم طلب كنيد تا قدر و منزلت شما در دنیا و آخرت بزرگ شود».[18]

خداوند مرزها را تعیین کرده و از نزدیک شدن به آنها نهی کرده[19] چه رسد تا کسی از آن عبور کند[20]

خانواده مهمترین نهاد هر جامعه‏ای به شمار می‏آید. شناخت علمی خانواده در ابعاد مختلف بنیادین و کاربردی کشور، می‏تواند جامعه را متحول سازد.

چالش‌های پیش روی نهاد خانواده

ایشان با شناخت دقیق و ظریف جامعه کنونی در خصوص مشکلات و معضلات خانوادگی چنین می‏فرماید:

در این زمانه، به جای اینکه آموزه‌های دینی و سنت‌های اسلامی، مورد توجه و محور سیاست‌های خانواده قرار گیرد، فرهنگ غربی و سکولار، فکر و رفتار جامعه را اسیر خود ساخته است. این تأثیرگذاری بر فضای فکری، فرهنگی و رفتاری جامعه و خانواده‌ها، به شکل جدی توسط شبکه‌های مجازی ارتباطی و اجتماعی در حال رشد است. دسترسی و حضور در این شبکه‏ها، باعث شده تا افراد به شکل ناخودآگاه و یا با تقلید کورکورانه رفتارهایی را از خود نشان دهند که در دنیای غرب مشاهده می‌شود و با معیارهای دینی و انسانی منطبق نیست. از این‏رو بخشی از آسیب‌هایی که نهاد خانواده را تهدید می‌کند و در قالب برخی رفتارها در جامعه، ظهور پیدا می‌کند، به ناآگاهی افراد و عدم آشنایی آنها با آموزه‌های دینی باز می‌گردد.

جلوه‏گری و جلوه‏آرایی

از مهمترین آسیب‌هایی که فضای مجازی به همراه داشته، ترویج و گسترش جلوه‌گری و جلوه‌آرایی بدون حد و مرز عفاف مورد سفارش اسلام، در محیط اجتماعی و جامعه است. چنین تبلیغات و رفتارهایی بیش از هر چیز به یک نوع تنوع‌طلبی دامن زده و این تنوع‌طلبی‌ها نیز پرده‌دری‌هایی را به همراه خود آورده است که جامعه دینی و اسلامی ما را به چالش‌ها و کنش‌ها و واکنش‌هایی در انداخته است.

تغییر شیوه‏های ازدواج

برخی ازدواج‌های کنونی، با فاصله گرفتن از سنت‌ها و آشنایی‏های سطحی، در فضاهای مجازی، ارتباطی، اجتماعی و حتی خیابانی، صورت گرفته و خانواده با جاذبه‏های کاذب و ظاهری، تشکیل می گردد که به دلیل عدم شناخت کافی و صحیح از طرف مقابل، پس از مدتی شکاف‌های عمیق روحی، اخلاقی و رفتاری پدید می‏آید و این پیوند مقدس، سست و بی‌بنیان می‏شود. امروزه مسئله ازدواج، به فاصله زمانی تبدیل شده و سن ازدواج افزایش پیدا کرده و شرایط آن شکل خاصی پیدا کرده است که این خلاف نظر اسلام است. امام حسن علیه السلام در جواب فردی که در مورد ازدواج دخترش با ایشان مشورت کرد، فرمود:

«دختر خود را به ازدواج فرد باایمان و باتقوا درآور، چون اگر شوهرش او را دوست داشته باشد به او اکرام، محبت و خوبی می‌کند و اگر دخترت را دوست نداشته باشد، خداترسی او، مانع از ظلم و ستم کردن او به دخترت می‌شود»[21]

مسئولیت در بین خانواده

در خانواده اولین و مهمترین مسئولیت، بین زن و شوهر شکل می‏گیرد. میان اعضای خانواده باید ارتباط عاطفی، کلامی، صمیمیت، مهربانی و دوستی برقرار باشد.[22] مرد و زن آیینه تمام نمای یکدیگر هستند. در قرآن کریم، زن و شوهر به منزله لباس یکدیگر معرفی شده‏اند:

)هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ(.

زنها برای شما [مردان] به منزله لباس می‎مانند و شما [مردان] هم برای زنان به منزله لباس[23]

همانگونه که لباس، انسان را از سرما و گرما و بعضی خطرات حفظ می‏کند. زن و شوهر هنگامی که کنار یکدیگر قرار می‏گیرند، عیب‏ها و زشتی‏های یکدیگر را پوشانده و باعث دوری از گناهان و کامل شدن دین می‏گردند. بنابراین، زن بودن و مرد بودن به خودی خود، ترجیح و امتیاز، محسوب نمی‏شود، بلکه ملاک و امتیاز انسان‌ها تقواست. همانطور که قرآن کریم به این نکته تصریح نموده است:

)يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثَى وَ جَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ الله أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ(؛[24]

اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن (آدم و حوا) آفريديم و شما را تيره‌ها و قبيله‌ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامى‌ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!

مسائل اقتصادی

عوامل اقتصادی در خانواده بسیار مهم و کارگشا است. افزون بر اینکه بیکاری و فقر، خانواده را به چالش می‏کشاند، بلند پروازی مادی و مالی، قانع نبودن، اکتفا نکردن به ضرورت‏های زندگی و بهانه‌گیری‏های ناشی از چشم و هم‌چشمی، ستون‌های خانواده را کج و نابود می‏کند. ازدواج‌هایی که براساس آموزه های اسلامی شکل می‏گیرد، در گرو امکانات آن چنانی مادی نبوده و بر حداقل‌ها تکیه داشته است. اما امروزه، رفاه نسبی در بخشی از جامعه و تبلیغات رسانه‏ای، سبک زندگی بشر را به سوی هوس زندگی رؤیایی و تو خالی، راهنمایی کرده است که با نرسیدن به این رؤیاها، بهانه‌گیری‌ها آغاز شده و زندگی با تلخ کامی همراه گشته و در نهایت جام طلاق، نوشیده می‏‏شود. طلاقی که در اسلام امری مباح، اما منفور است، مایه خوشحالی برخی افراد و به جشن تبدیل شده است.

طلاق

در بعضی موارد واژه «طلاق توافقی»، با افتخار مطرح می‏شود. حتی بعضی اوقات زیر یک سقف زندگی می‌کنند، ولی می‌گویند طلاق داده‌ایم! در حالیکه این عمل، بسیار زشت و مبغوض خداوند است. همانگونه که رسول اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند:

«در نزد خداوند، چیزی ناپسندتر از خانۀ مسلمانی که با طلاق و جدایی نابود شود، نیست».[25]

یکی از عواملی که سبب وقوع طلاق و تخریب بنیان خانواده می‏شود، اعتیاد است. چنانچه حدود 30 درصد از طلاق‌ها در کشور مربوط به مواد مخدر و اعتیاد است.[26] اعتیاد به گونه‏ای مخرّب و ویران کننده است که قانون‏گذار در سند ازدواج آن را ذکر نموده که اگر مرد معتاد شود، زن می‏تواند از دادگاه تقاضای صدور اجازۀ طلاق نماید. مشکلات دیگری مانند: عدم شناخت زوجین از یکدیگر، هم کفو نبودن، تنبلی و یا بیکاری مرد که سبب مختل شدن امور اقتصادی خانواده شود، بی‏تفاوتی مداوم زوجین نسبت به وظایفشان، مشکلات اخلاقی و فساد، دخالت‏های بی‌جای دیگران و... می‏تواند زمینه‏ساز طلاق گردد. اینها آسیب‎های جامعه ما است که اگر به موقع رسیدگی نشود فراگیر خواهد شد. بنابراین همه مسئولین، دستگاه‏های تبلیغاتی، رسانه و روحانیت مسئولیت سنگینی برای حفظ بنیان و آرامش خانواده دارند که باید با برنامه‏ریزی و مدیریت صحیح انجام شود.

 

دیدگاه چهارم: اقتصاد در خانواده

کسب حلال، بسیار مورد تأکید اسلام قرار گرفته است[27] و نقش مهمی در تربیت، تکامل و شخصیت انسان دارد.

مال حرام در نسل انسان اثر منفی دارد. امام صادق علیه السلام می‌فرماید:

«اثر روزی حرام، در نسل و فرزندان انسان ظاهر می‏شود»[28]

مردان که نقش اصلی اقتصاد خانواده را در دست دارند، باید مراقب باشند که هیچ گونه مال حرامی وارد زندگی نشود. مردی که برای خرج خانواده‏اش کار می‏کند تا روزی حلال به دست آورد، مانند کسی است که در راه خداوند با دشمنان جنگ می‏کند.[29] در آموزه­های اسلامی برای آنکه اقتصاد و معیشت یک خانواده به درستی تنظیم شود، تلاش برای کسب درآمد مناسب و کافی[30] و کوشش برای به دست آوردن مال حلال و دوری از حرام،[31] که دو رکن مهم در زمینه کسب درآمد هستند تأکید شده است.

از امام کاظم علیه السلام نقل شده که فرمود:

«مَنْ طَلَبَ هَذَا الرِّزْقَ مِنْ حِلِّهِ لِيَعُودَ بِهِ عَلَى عِيَالِهِ وَ نَفْسِهِ كَانَ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ الله عَزَّ وَ جَل‏»؛[32]

هر کسی به دنبال روزی حلال باشد تا برای خود و خانواده‏اش خرج کند، مانند شخصی است که در راه خداوند جهاد می‏کند.

افزون بر این، از جمله سؤالات مهمی که انسان باید در روز قیامت پاسخگو باشد می‌توان به این سخن گهربار رسول اکرم صلوات الله علیه و آله اشاره کرد:

«بنده در روز قیامت قدم از قدم برنمی‏دارد مگر اینکه از او دربارۀ چهار چیز سئوال می‏شود: ... از مالش که از کجا به دست آورده و در چه راهی مصرف نموده است».[33]

 

از این رو، کسب حلال نه تنها در زندگی دنیا موثر بوده و در مسیر خوشبختی یاور خانواده خواهد بود، بلکه در آخرت نیز سبب سعادت آنها خواهد شد.[34]

کار و تلاش

به نظر ایشان، در کنار کار و فعالیت، نباید از دعا نمودن و درخواست افزایش روزی از خداوند، غفلت نمود،[35] زیرا توانایی انسان محدود است و به تصریح قرآن، زیاد و کم شدن روزی به دست خداوند است.

)اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ)؛

خداوند روزی را برای هر کسی بخواهد گشاده یا تنگ می‏گرداند.

)إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ)؛

پروردگارت روزی را برای هر کسی بخواهد گشاده یا تنگ می‏گرداند.

)اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِر)؛[36]

خداوند روزی را برای هر کسی از بندگانش که بخواهد گشاده یا تنگ می‏سازد.

البته باید توجه داشت که برای به دست آوردن روزی، دعا به تنهایی کافی نیست؛ بر اساس سخن گهربار رسول اکرم صلوات الله علیه و آله :

مردی که در خانه‎‏اش نشسته و می‏گوید: «خدایا مرا روزی بده» اما در پی روزی نمی‏رود، از کسانی است که دعایش مستجاب نخواهد شد[37]

بنابراین کار و تلاش لازمه کسب روزی است.

قناعت و مصرف صحیح

ایشان می‏فرماید: بعد از کسب درآمد مناسب و حلال، دومین مرحله در تنظیم اقتصاد خانواده چگونگی مصرف و داشتن پس انداز و استفاده درست از داشته­ها و پیش بینی حوادث غیرمترقبه است. از این‌رو، اهل خانواده باید قناعت[38] و مصرف به اندازه را شیوه دائمی در زندگی قرار دهند و به آنچه که به دست می­آورند راضی باشند و زندگی را طبق امکانات موجود تنظیم کنند،[39] اگر چه ممکن است گاهی کم باشد.[40]

پرهیز از اسراف در خانواده

پرهیز از اسراف یکی از بایسته­های اقتصاد سالم در خانواده است. چون اسراف موجب می­شود تا علاوه بر ارتکاب معصیت الهی، داشته­های انسان نیز بیهوده نابود شوند، وقت انسان تلف گردد و خود نیز گرفتار فقر، ذلت و... شود. اگر شرایط مناسب مالی وجود داشته باشد، گشاده دستی و تامین نیازها و امکانات لازم و کافی توسط مرد برای خانواده نیز سبب می­شود تا آرامش و نشاط بیشتری در خانه پدید آید. این موضوع تا حدی اهمیت دارد که امام سجاد علیه السلام می‏فرمایند:

کسی که امکانات و نعمت بیشتری برای خانواده‏اش فراهم کند، بیشتر از دیگران مورد رضایت الهی است[41]

مقصود از گشاده دستی در اینجا مصرف بیش از حد و یا ایجاد یک زندگی تجملاتی و پر زرق و برق نیست، چون در این صورت انسان به فقر مبتلا می­گردد. رسول اکرم صلوات الله علیه و آله می‌فرماید:

مَنْ بَذَّرَ أَفْقَرَهُ اللَّه».[42]

تناسب دخل و خرج زندگی

حضرت آیت الله حسینی بوشهری «دامت برکاته» می‏فرماید: قرآن مال را سبب قوام و سامان‌یابی زندگی انسان می­داند که حق ندارد با کارهایی همچون سپردن اختیار آن به افراد سفیه آن را تباه سازد.[43] حتی انسان در بخشش و انفاق به دیگران که اموری پسندیده هستند، نیز نباید از حد متعادل فراتر رود.[44] او باید به‏گونه‏ای زندگی­ خود را اداره کند که دخل و خرج او با هم تناسب داشته باشد و از افراط و تفریط دوری کند.[45] این عمل که در متون دینی از آن به «تقدیر معیشت» تعبیر شده است، یکی از صفات کمال به شمار می­رود[46] که زندگی بدون آن سامان نمی­گیرد.

آسیب‏های فقر در خانواده

یکی از آسیب‏های عدم رعایت این توصیه­ها، حرکت خانواده به سمت فقر است که آثار منفی گسترده­ای به همراه دارد. عمق تأثیر منفی فقر و تنگدستی در زندگی را می‏توان از سخن رسول خدا صلوات الله علیه و آله فهمید که فرموده­اند:

«كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْرا»؛[47]

نزدیک است که فقر تبدیل به کفر شود.

امام صادق علیه السلام نیز از کفر و فقر به صورت همزمان، به خداوند پناه می­برد[48] که نشان دهنده اثرگذاری فوق العاده مسائل مالی در ابعاد مختلف زندگی و حتی اعمال عبادی است. از این رو، بهتر می‏توان فهمید که چرا «روش به دست آوردن و چگونگی مصرف مال» از اولین سؤالاتی است که در روز قیامت از انسان خواهد شد.

انسان باید بداند که مال حرام رشد نمی‏کند و اگر چیزی از طریق حرام به دست آید برکت ندارد، اگر هم با این مال چیزی انفاق شود، ثوابی ندارد و در آخرت هم سبب گرفتاری انسان است.[49]

دیدگاه پنجم: بانوان

بانوان از گذشته تاکنون در دوران متمادی، با رفتارهای مختلفی مواجه بوده‌اند؛ گاه قربانی ظلم و ستم، گاه هوا و هوس؛ اما غالباً مورد بی‏مهری، بی‏عدالتی و استثمار قرار می‌گرفتند.

امروزه که «جاهلیت مدرن» نام دارد، با پیشرفت جوامع و علوم انسانی و اجتماعی، بحث حقوق زن و جایگاه او قوت یافته است. بدون شک با ظهور اسلام، زن از بردگی و ضعف به موجودی ارزشمند و اثرگذار معرفی شد. از دیدگاه اسلام، زنان به عنوان سَرورخانه و مدیر داخلى آن،[50] و مشعل‏دار عاطفۀ انسانى و پاسدار ارزش‏هاى اسلامى، نقش مهمی در خانواده و جامعه دارند.

حضرت آیت الله حسینی بوشهری به تبیین نکات کلیدی و مهمی در این موضوع می‏پردازند:

نقش همسری

زن نقش همسر بودن یک بنیان مستحکم به اسم خانواده را دارد و در این نهاد مقدس، باید صبور، بردبار و سرشار از مهر و محبت[51] باشد. زیرا زنی که در برابر بدخلقی شوهر صبر و شکیبایی داشته باشد در نزد خداوند پاداش بزرگی خواهد داشت.[52] او چنان جایگاهی دارد که اگر به نیکویی شوهرداری نماید، جهاد کرده است. رسول اکرم صلوات الله علیه و آله فرمود:

«جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ لِزَوْجِهَا»[53]

همچنین آن حضرت فرمود:

برای مرد مسلمان، بعد از اسلام هیچ نفعی بالاتر از داشتن زن مسلمان نیست که وقتی مرد به او نگاه کند خوشحال گردد، هنگامی که به او دستوری دهد اطاعتش کند، و زمانی که مرد در خانه نیست نگهبان ناموس و مال او باشد[54]

نقش مادری و تربیتی

زنان به عنوان مادر نخستین معلم انسان، انتقال‏دهندۀ ارزش‏ها و فضایل انسانى و اخلاقى، زمینه‏ساز تکامل و سرنوشت‏ انسان هستند كه مي‏توانند افراد بزرگ و انسان‌های والایی را پرورش دهند كه سرنوشت تاريخ به دست آنها تغيير كند. خداوند در مقام بیان احترام به والدین برای گرامیداشت مقام زن و اهمیت نقش تربیتی او، هنگامی که به انسان دستور احسان و نیکی به والدین می‏دهد، از زحمات مادر در دوران وضع حمل و شیر دادن به صورت ویژه سخن می‌گوید:

 

)وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرا(.[55]

به این سبب است که رسول مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله فرمود:

الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَاتِ؛

بهشت، زیر پای مادران است[56]

الگوی زنان

در دوران مدرنیته، جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به الگویی مناسب نظیر حضرت زهرا3 نیاز دارد تا مقابل لغزش‏ها و انحرافات ایستادگی کند و انسان را به سرمنزل مقصود برساند. الگوگیری از رفتار و اخلاق حضرت زهرا3 و سبک زندگی آن حضرت، بهترین روش برای رهایی از کنوانسیون‌های غربی و برخی افکار ضد ارزشی آنان درباره زنان است. به همین منظور، باید الگوهای بانوان اصلاح شود تا زنان، به جایگاه اصلی خود برسند.

اشتغال بانوان

ایشان فرمود: در خصوص اشتغال و مشاغل بانوان کج سلیقگی‌هایی وجود دارد که در برخی موارد، از آن تبلیغ نیز می‏شود؛ هنر این نیست که زن مسلمان، در بیابان‌ها سوار ماشین سنگین شود و رانندگی کند و صدا و سیما نیز گزارش تهیه نماید.

درباره اشتغال بانوان باید توجه کرد که چون هدف اولیه از اشتغال، کسب درآمد است و اولویت و اصل اول برای بانوان، تربیت فرزندان و مدیریت امور داخلی خانواده است، اشتغال و درآمدزایی برای زنان در مرتبۀ دوم قرار می‌گیرد، چون تأمین مخارج زن برعهدۀ مرد است.[57] ازاین‌رو، بهتر است در غیر موارد اضطرار از کار کردن در بیرون خانه اجتناب کند. البته نه آنکه همه بانوان خانه‌نشین باشند، بلکه برخی مشاغل به وجود زنان نیازمند است. این در حالی است که بر اساس سخن امام علی علیه السلام، «زن مانند گل بهاری است نه یک پهلوان سخت کوش، که نباید بیش از حد توانش کار کند».[58] این سخن، آشکار است که زن چون دارای روحیۀ لطیف است و از لحاظ جسمی نیز ظرافت‌های خاص خود را دارد، نباید درگیر کارهایی شود که سختی‏های جسمی و روحی زیادی را بر او تحمیل کند.

نیاز کودک به حضور مادر

علاوه بر این، پس از تولد نوزاد، مادر نخستین فرد خانواده است که با کودک خود تماس مستقیم دارد. در واقع زندگی کودک با ارتباط زیستی میان او و مادرش آغاز می‏شود، ازاین‌رو، میان رشد جسمی و عاطفی فرزند و دامان مادر به‌ویژه در دو سال نخست زندگی،[59] پیوندی ناگسستنی وجود دارد و سلامت روانی و عاطفی وی در گرو حضور فیزیکی مادر است.

آسیب اجتماعی اشتغال بانوان

اشتغال بانوان گاهی زمینه‌ساز مسائل و مفاسد اجتماعی می‏گردد. پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله میان امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه3 تقسیم کار کرده و کارهای بیرون خانه را به حضرت علی علیه السلام و کارهای داخل خانه را به حضرت فاطمه3 واگذار کردند و حضرت فاطمه3 از این تقسیم بسیار خوشحال شدند، چرا که از روبرو شدن با مردان، معاف شده بودند.[60] در جامعه‏ای که محیط کار مردان و زنان، مشترک باشد، احتمال آسیب‌پذیری اخلاقی و انحطاط، بسیار است و در آموزه‏های اسلامی به پرهیز از با هم بودن زن و مرد در یک محیط خلوت[61] و نگاه شهوت آلود به نامحرم تأکید شده است؛ امام صادق علیه السلام فرمود:

نگاه (به نامحرم) تیر مسمومی از تیرهای شیطان است. (پس مواظب نگاهتان باشید که) بعضی‏ از نگاه‌ها، حسرت طولانی به دنبال دارد.[62]

اگر زن و مردی در این شرایط قرار گیرند سومینِ آنها شیطان خواهد بود.[63]

دیدگاه ششم: حجاب، عفاف و غیرت

 

پوشش و عفاف از مسائل مهم اخلاقی و فرهنگی جامعه اسلامی به شمار می‏رود. امروزه درباره این مسئله بحث و اظهار نظر فراوانی وجود داشته و در آموزه‏ها و فرهنگ اصیل اسلامی، جایگاه ویژه‏ای دارد. حجاب از احکام ضروری دین است و این مهم، در سیره امام حسین علیه السلام نیز مشهود است چرا که یکی از پیام‎های واقعه عاشورا، حفظ حجاب و عفاف است. بر اساس سخن امام حسین علیه السلام، قیام کربلا با هدف اصلاح امت رسول الله صلوات الله علیه و آله شکل گرفت. آنجا که فرمود:

«إِنَّمَا خَرَجتُ لِطَلبِ الإِصلاَحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی صلوات الله علیه و آله، أُرِیدُ أَن آمَرَ بالمَعرُوفِ و أَنهی عَنِ المُنكَر..»[64»

و تلاش نمود که بفهماند، آنچه به عنوان واجبات و محرمات الهی در دین وجود دارد، باید در زندگی مردم جریان داشته باشد.

حجاب و عفاف سیره خاندان اهلبیت:

با نگاهی به زندگی ائمه معصومین: و بانوان مکرم اسلام؛ حضرت فاطمه زهرا و زینب کبری8، فهمیده می‏شود که حجاب و پوشش، سیره و روش خاندان اهل بیت: است و اگر جامعه‏ای نسبت

به حجاب و عفت عمومی بی‌تفاوت باشد، خلاف سیره اهل بیت:، به‌ویژه امام حسین علیه السلام عمل کرده

است و مخالفت با معروفی همچون حجاب و عفاف در جامعه، مخالفت با ارزش‌های اسلامی و پیام عاشورا است.

نحوه پوشش

پوشش افراد در جامعه، اعم از زن و مرد، باید مطابق موازین و قوانین شرعی باشد. علاوه بر رعایت حریم محرم و نامحرم،[65] نوع لباس زن نباید مردگونه و نوع لباس مرد نیز نباید زن گونه باشد. چرا که به فرموده امام صادق علیه السلام:

رسول خدا صلوات الله علیه و آله، مردی که خود را شبیه زنان می‏کرد به شدت مذمت و نهی می‏نمود و از اینکه زنان خودشان را در لباس پوشیدن، مانند مردان کنند، نهی می‏کرد[66]

 

افزون بر این، پوشش نباید سبب انگشت‏نما شدن انسان و جلب توجه دیگران به او شود[67]

شجاعت مردان برای غیرت ورزی

مردان برای غیرت داشتن باید شجاعانه از حریم ناموس و خانواده خود دفاع کنند و ترس و تردید در خود راه ندهند زیرا غیرت، اثر و میوه شجاعت معرفی شده و شخص ترسو بی غیرت است.[68] اما متاسفانه امروزه برخی زنان با پوشش و آرایشی نامناسب در محیط‌های اجتماعی حضور می‌یابند و بسیاری از مردان نیز در مقابل چنین رفتاری عکس العملی انجام نداده و گاهی این پوشش زنان با اجازۀ ضمنی و یا صریح شوهران و یا پدرانشان همراه است و اوج فاجعه تا آنجاست که حتی گاهی مردان از همسران خود چنین پوشش و ظاهری را درخواست و طلب می‏کنند. امیرالمومنین علی علیه السلام، مردان را به خاطر بی توجهی به این مساله و برخورد زنان با مردان و شانه به شانه شدن آنها در بازار و گذرگاه‌ها سرزنش و توبیخ کرده است. «أمَا تَسْتَحُونَ وَ لَا تَغَارُونَ نِسَاؤُكُمْ يَخْرُجْنَ إِلَى الْأَسْوَاقِ يُزَاحِمْنَ الْعُلُوج‏».[69] علاوه بر این، افراد فاقد غیرت در آموزه‌های دینی مورد نکوهش شدید قرار گرفته‏اند. رسول اکرم فرمود:

«خداوند بینی افرادی از مومنین را که غیرت ندارند به خاک ذلت بمالد»[70]

تعادل در غیرت ورزی

غیرت ورزی باید در حد تعادل و دور از افراط و تفریط باشد. این صفت نباید آمیخته به سوءظن، تذکرهای بیهوده و کنجکاوی زیاد از حد و... باشد. زیرا همان طور که بی غیرتی زشت و قبیح است، غیرت افراطی و بی‏جا نیز رفتاری ناپسند و بیمارگونه تلقی می‏شود. غیرت نابجا بر اساس سخن رسول خدا صلوات الله علیه و آله مورد رضای خداوند و محبوب او نیست.[71] باید دقت داشت که طبق کلام امیرالمومنین علی علیه السلام:

غیرت نابجا، همسر سالم را به سوی نادرستی و خیانت به شوهر و همسر پاک دامن را به اندیشه گناه می‌کشاند[72]

 

 

[1] .(إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ(؛  اين قرآن، به راهى كه استوارترين راه‌هاست، هدايت مى‌كند. (اسراء: 9).

 

[2] .(طس تِلْكَ آيَاتُ الْقُرْآنِ وَ كِتَابٍ مُبِينٍ(؛  طس ـ اين آيات قرآن و كتاب مبين است. (نمل: 1)

 

[3] . (وَ قَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً(؛ و پيامبر عرضه داشت: «پروردگارا! قوم من قرآن را رها كردند». (فرقان: 30)

[4] . (وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلاَّ خَسَاراً(؛ و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مى‌كنيم؛ و ستمگران را جز خسران(و زيان) نمى‌افزايد. (إسراء: 82)

[5] . واقعه: 79.

[6] . (وَ لَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثَانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ(؛ ما به تو سورۀ حمد و قرآن عظيم داديم! (حجر: 87)

[7]. رسول اكرم صلوات الله علیه: «لا تَزولُ قَدَما عَبدٍ یَومَ القیامَهِ حَتّى یُساَلَ عَن اَربَعٍ : عَن عُمُرِهِ فیما اَفناهُ وَ عَن شَبابِهِ فیما اَبلاهُ وَ عَن مالِهِ مِن اَینَ اِکتَسَبَهُ وَ فیما اَنفَقَهُ وَ عَن حُبِّنا اَهلَ البَیتِ»؛ انسان، در روز قيامت، قدم از قدم برنمى ‏دارد، مگر آن كه از چهار چيز پرسيده مى‏ شود: از عمرش كه چگونه گذرانده است، از جوانى‏ اش كه چگونه سپرى كرده، از ثروتش كه از كجا به دست آورده و چگونه خرج كرده است و از دوستى ما اهل بيت [پيامبر صلوات الله علیه و آله]. صدوق، محمدبن علی‏بن بابویه، امالی، ص39؛ خصال، ج1، ص253، حدیث 125.

[8]. نوجوانان را درياب زيرا كه آنان سريع‌تر به كارهاى خير روى می‌آورند. الكافي (ط ـ الإسلامية)، ج‌8 ، ص 93.

 

[9]. پيامبر صلوات الله علیه و آله : شما را به نيكى با جوانان سفارش می‌كنم، چرا كه آنان، دل‌هاى رقيق‌ترى دارند. سفینة البحار، ج 2، ص 176.

[10]. پيامبر صلوات الله علیه و آله : «مَنْ تَعَلَّمَ فى شَبابِهِ كانَ بِمَنْزِلَةِ الْوَشْمِ فِى الْحَجَرِ»؛ نوادر راوندى، ص 132، ح 169.

[11]. امام صادق علیه السلام: «بادِروا أَحداثَكُم بِالحَديثِ قَبلَ أَن تَسبِقَكُم إِلَيهِمُ المُرجِئَةِ»؛ تهذيب الأحكام، ج8 ، ص111، ح30.

[12]. چرا که به فرموده امام علی علیه السلام: «إِنَّما قَلبُ الحَدَثِ كَالارضِ الخاليَةِ ما اُلقىَ فيها مِن شَىْ ءٍ قَبِلَتهُ»؛ دل نوجوان مانند زمين آماده است كه هر بذرى در آن افشانده شود، می‌پذيرد. نهج البلاغه (صبحی صالح) ص393 ، نامه 31؛ تحف العقول، ص70.

[13]. امام على علیه السلام: «لاتَقسِروا أَولادَكُم عَلى آدابِكُم فَإنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَيرِ زَمانِكُم»؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج20، ص267، ح102.

[14]. پیامبر اسلام صلوات الله علیه : «مَا بُنِيَ فِي الْإِسْلَامِ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَى الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِيجِ». بحار الانوار، ج100، ص222.

[15] . پیامبر اسلام صلوات الله علیه : «فَمَنْ أَحَبَّ فِطْرَتِي فَلْيَسْتَنَّ بِسُنَّتِي وَ مِنْ سُنَّتِيَ النِّكَاح‏». هر كس دوست ‏دارد بر اساس فطرت و دين من باشد، حتما بايد سنّت مرا برگزيند، و ازدواج هم از سنّت من است. کافی، ج5، ص494.

[16] . و از نشانه‌هاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در اين نشانه‌هايى است براى گروهى كه تفكّر مى‌كنند! (روم: 21).

 

[17] . (وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَ فَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ الله هُمْ يَكْفُرُونَ(؛ خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد؛ و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوه‌هايى به وجود آورد؛ و از پاكيزه‌ها به شما روزى داد؛ آيا به باطل ايمان مى‌آورند، و نعمت خدا را انكار مى‌كنند؟! (نحل: 72)

[18] . قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام: «طَلَبْتُ الْقَدْرَ وَ الْمَنْزِلَةَ فَمَا وَجَدْتُ إِلَّا بِالْعِلْمِ تَعَلَّمُوا يَعْظُمْ قَدْرُكُمْ فِي الدَّارَيْنِ»؛ نورى، محدث، ميرزا حسين، مستدرك الوسائل؛ ج‌11، ص 192.

[19] . (تِلْكَ حُدُودُ الله فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ(؛ اين، مرزهاى الهى است؛ پس به آن نزديك نشويد! خداوند، اين چنين آيات خود را براى مردم، روشن مى‌سازد، باشد كه پرهيزكار گردند! (بقره: 187)

[20] . وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَاراً خَالِداً فِيهَا وَ لَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ(؛ و آن كس كه نافرمانى خدا و پيامبرش را كند و از مرزهاى او تجاوز نمايد، او را در آتشى وارد مى‌كند كه جاودانه در آن خواهد ماند؛ و براى او مجازات خواركننده‌اى است. (نساء: 14

[21]. جَاءَ رَجُلٌ إِلَى الْحَسَنِ علیه السلام يَسْتَشِيرُهُ فِي تَزْوِيجِ ابْنَتِهِ فَقَالَ زَوِّجْهَا مِنْ رَجُلٍ تَقِيٍّ فَإِنَّهُ إِنْ أَحَبَّهَا أَكْرَمَهَا وَإِنْ أَبْغَضَهَا لَمْ يَظْلِمْهَا». مکارم الاخلاق، ص 204.

[22]. قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّي‏ أُحِبُّكِ‏ لَا يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً». کافی، ج5، ص569.

[23] . بقره: 187.

[24] . حجرات: 13.

[25]. پیامبر اسلام صلوات الله علیه: «مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ أَبْغَضَ إِلَى الله عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَيْتٍ يُخْرَبُ‏ فِي الْإِسْلَامِ بِالْفُرْقَةِ يَعْنِي الطَّلَاق‏». کافی، ج5، ص328.

[26]. سایت راسخون، با عنوان «پیامدهای اعتیاد»، محمد کاوه.

 

[27]. امام صادق علیه السلام : «... اطْلُبُوا الْحَلَالَ؛ روزی حلال طلب کنید». کافی، ج5، ص79؛

   امام کاظم علیه السلام: «مَنْ طَلَبَ هَذَا الرِّزْقَ مِنْ حِلِّهِ لِيَعُودَ بِهِ عَلَى عِيَالِهِ وَ نَفْسِهِ كَانَ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ الله عَزَّ وَ جَل‏؛ هر کسی به دنبال روزی حلال باشد تا برای خود و خانواده‏اش خرج کند مانند شخصی است که در راه خداوند جهاد می‏کند». تهذیب الاحکام، ج6، ص184.

[28]. امام صادق علیه السلام: «کَسْبُ الحَرامِ یُبینُ فی الذّرّیة». کافی، ج5، ص125.

[29]. امام صادق علیه السلام: «الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ مِنْ حَلَالٍ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ الله». من لایحضره الفقیه، ج3، ص168.

[30]. اسْتَقْبَلْتُ أَبَاعَبْدِ الله  علیه السلام فِي بَعْضِ طُرُقِ الْمَدِينَةِ فِي يَوْمٍ صَائِفٍ شَدِيدِ الْحَرِّ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ حَالُكَ عِنْدَ الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَرَابَتُكَ مِنْ رَسُولِ الله صلوات الله علیه وَ أَنْتَ تُجْهِدُ لِنَفْسِكَ فِي مِثْلِ هَذَا الْيَوْمِ فَقَالَ يَا عَبْدَ الْأَعْلَى خَرَجْتُ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ لِأَسْتَغْنِيَ عَنْ مِثْلِكَ؛ شخصی به نام عبدالاعلی می‏گوید: امام صادق علیه السلام را در یک روز خیلی گرم (در حال کار و تلاش) دیدم و گفتم: فدایت شوم شما با این همه آبرو در نزد خداوند و نسبت خویشاوندی با رسول خدا صلوات الله علیه، چرا در این روز گرم اینطور کار می‏کنید؟ امام فرمود: برای یافتن روزی تلاش می‏کنم تا (از مردم و) از امثال تو بی‏نیاز شوم». کافی، ج5، ص74ـ 79.

[31]. امام صادق علیه السلام: «... اطْلُبُوا الْحَلَالَ؛ روزی حلال طلب کنید». کافی، ج5، ص79.

[32]. تهذیب الاحکام، ج6، ص184.

[33]. پیامبر اسلام9: «لَا تَزُولُ قَدَمَا عَبْدٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ ... وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَيْنَ كَسَبَهُ وَ فِيمَا أَنْفَقَهُ و...» الخصال، ج1، ص253.

[34]. پیامبر اسلام صلوات الله علیه: «مَنْ أَكَلَ مِنْ كَدِّ يَدِهِ حَلَالًا فُتِحَ لَهُ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ يَدْخُلُ مِنْ أَيِّهَا شَاء؛ هر کسی از آنچه با تلاش خودش از حلال به دست آورده، بخورد همۀ درهای بهشت برایش باز خواهد شد تا از هر کدام که خواهد وارد شود». جامع الاخبار، ص139.

[35]. کافی، ج2، ص551.

[36]. رعد: 26؛ اِسراء: 30؛ عنکبوت: 62.

[37]. پیامبر اسلام صلوات الله علیه: «خَمْسَةٌ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ... وَ رَجُلٌ جَلَسَ فِي بَيْتِهِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي وَ لَمْ يَطْلُبْ». الخصال، ج1، ص299.

[38]. امام صادق علیه السلام: «مَنْ لَمْ يَسْتَحْيِ مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ‏ وَ قَنِعَ‏ بِهِ خَفَّتْ مَئُونَتُهُ وَ نُعِّمَ أَهْلُه‏؛ هر کسی از حلال‏جویی خجالت نکشد و به حلال قانع باشد مخارجش اندک شده و خانواده‏اش در نعمت خواهند بود». بحار الانوار، ج75، ص270.

[39]. التحقیق فی کلمات القرآن، ج9، ص327.

[40]. پیامبر اسلام صلوات الله علیه: «قُلْتُ وَ مَا تَفْسِيرُ الْقَنَاعَة؟ قال: يَقْنَعُ بِمَا يُصِيبُ مِنَ الدُّنْيَا يَقْنَعُ بِالْقَلِيلِ وَ يَشْكُرُ الْيَسِير؛ از جبرئیل پرسیدم: معنای قناعت چیست؟ گفت: به آنچه از دنیا به او می‏رسد قانع باشد و به کم قانع باشد و از اندک نعمتی که به او برسد شکر گوید». معانی الاخبار، ص261؛ مجمع البحرین، ج4، ص384.

[41]. أَرْضَاكُمْ عِنْدَ الله أَسْبَغُكُمْ عَلَى عِيَالِه»‏. کافی، ج4، ص11.

[42]. پیامبر اسلام صلوات الله علیه: «هر کسی ولخرجی و اسراف کند خداوند او را فقیر می‏سازد». بحارالانوار، ج100، ص21؛ کافی، ج2، ص119.

[43] وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي‏ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياما(؛ (و اموال خود را، كه خداوند آن را وسيلۀ قوام و پایداری [زندگى‏] شما قرار داده، به سفيهان ندهيد). (نساء: 5

[44]. وَلا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى‏ عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً(؛ (و دستت را به گردنت زنجير مكن و بسيار [هم‏] گشاده‏دستى نکن تا ملامت‏شده و حسرت‏زده بر جاى بمانى). (ِاِسراء: 29

[45]. مجمع البحرین، ج3، ص452.

[46]. امام صادق علیه السلام: «الْكَمَالُ كُلُّ الْكَمَالِ فِي ثَلَاثَةٍ... التَّقْدِيرَ فِي الْمَعِيشَه؛ همۀ کمال در سه چیز است... و اندازه‏گیری مخارج زندگی». کافی، ج1، ص32.

[47]. کافی، ج2، ص307.

[48]. اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكُفْرِ وَ الْفَقْر؛ خدایا! از کفر و فقر به تو پناه می‏آوررم». کافی، ج4، ص403.

[49]. امام هادی علیه السلام: «إِنَّ الْحَرَامَ لَا يَنْمِي وَ إِنْ نَمَى لَا يُبَارَكُ لَهُ فِيهِ وَ مَا أَنْفَقَهُ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهِِ؛ مال حرام رشد نمی‏کند و اگر هم سودی از طریق مال حرام به دست آید برکت ندارد و اگر آن را انفاق کنند اجری نخواهند برد». کافی، ج5، ص125.

[50]. پیامبر اسلام صلوات الله علیه : «الرجل سید اهله والمرأه سیده بیتها؛ مرد سرور و آقای خانواده‏اش است و زن سرور خانه‏اش». کنز العمال، ج6، ص22.

[51]. اعْلَمْ أَنَّ النِّسَاءَ شَتَّى فَمِنْهُنَّ الْغَنِيمَةُ وَ الْغَرَامَةُ وَ هِيَ الْمُتَحَبِّبَةُ لِزَوْجِهَا وَ الْعَاشِقَةُ لَه؛ بدان که زنان اقسام مختلفی هستند: بعضی از زنان غنیمت محسوب می‏گردند و آنها کسانی هستند که به شوهران خود محبت کرده و عاشق آنها هستند». الفقه المنسوب الی الامام الرضا علیه السلام.

[52]. پیامبر اسلام صلوات الله علیه : «وَ مَنْ صَبَرَتْ عَلَى سُوءِ خُلُقِ زَوْجِهَا أَعْطَاهَا اللَّهُ مِثْلَ ثَوَابِ آسِيَةَ بِنْتِ مُزَاحِم‏؛ هر زنی بر بداخلاقی شوهرش صبر کند خداوند ثوابی مانند ثواب آسیه همسر فرعون به او می‏دهد». مکارم الاخلاق، ص214.

[53]. پیامبر اسلام صلوات الله علیه: : «جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است». تحف العقول، ص60.

[54]. پیامبر اسلام صلوات الله علیه : «مَا اسْتَفَادَ امْرُؤٌ مُسْلِمٌ فَائِدَةً بَعْدَ الْإِسْلَامِ أَفْضَلَ مِنْ زَوْجَةٍ مُسْلِمَةٍ تَسُرُّهُ إِذَا نَظَرَ إِلَيْهَا وَ تُطِيعُهُ إِذَا أَمَرَهَا وَ تَحْفَظُهُ إِذَا غَابَ عَنْهَا فِي نَفْسِهَا وَمَالِهِ». کافی، ج5، ص327.

[55]. «و انسان را به احسان کردن به پدر و مادرش سفارش كرديم. (مخصوصاً) مادرش که با تحمّل رنج، به او باردار شد و با تحمّل رنج، او را به دنيا آورد و (دوران) بارداری و از شير گرفتنِ او، سى ماه است»‏. (احقاف: 15).

[56]. مستدرک الوسائل، ج15، ص180.

[57]. امام‌ خميني‌;، استفتائات، دفتر انتشارات‌ اسلامي، قم، ج‌ 3، ص‌ 202، مسأله‌14.

[58]. امام علی علیه السلام : «وَلَا تُمَلِّكِ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نَفْسَهَا فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ‏ بِقَهْرَمَانَة؛ نباید بیش از حد توان زن، به او مسئولیت داده شود، زیرا زن (مانند) گل بهاری است نه یک پهلوان سخت کوش». نهج البلاغه، ص405.

[59]. وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَة(؛ (و مادران [بايد] فرزندان خود را دو سال تمام شير دهند. [اين حكم‏] براى كسى است كه بخواهد دوران شيرخوارگى را تكميل كند). بقره: 233.

[60]. امام باقر علیه السلام : «تَقَاضَى عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ إِلَى رَسُولِ الله صلوات الله علیه فِي الْخِدْمَةِ فَقَضَى عَلَى فَاطِمَةَ بِخِدْمَةِ مَا دُونَ الْبَابِ وَ قَضَى عَلَى عَلِيٍّ بِمَا خَلْفَهُ قَالَ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ فَلَا يَعْلَمُ مَا دَاخَلَنِي مِنَ السُّرُورِ إِلَّا اللَّهُ بِإِكْفَائِي رَسُولُ الله  صلوات الله علیه تَحَمُّلَ رِقَابِ الرِّجَالِ؛ امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه3 از رسول خدا صلوات الله علیه درخواست کردند که کارهای خانه را بین آنها تقسیم کند.رسول خدا صلوات الله علیه کارهای داخل خانه را به حضرت فاطمه3 و کارهای بیرون خانه را به امام علی علیه السلام واگذار کرد. پس حضرت فاطمه3 فرمود: جز خداوند کسی نمی‏داند که چقدر خوشحال شدم از این که پیامبر مرا از روبرو شدن و تعامل با مردان معاف کرد». بحارالانوار، ج43، ص81.

[61]. امام صادق علیه السلام : «فِيمَا أَخَذَ رَسُولُ الله  صلوات الله علیه مِنَ الْبَيْعَةِ عَلَى النِّسَاءِ... وَ لَا يَقْعُدْنَ‏ مَعَ‏ الرِّجَالِ‏ فِي الْخَلَاءِ؛ در بیعتی که رسول خدا صلوات الله علیه از زنان گرفت (آمده بود که)... با مردان خلوت نکنند». کافی، ج5، ص519.

[62]. امام صادق علیه السلام : «النَّظَرُ سَهْمٌ‏ مِنْ‏ سِهَامِ إِبْلِيسَ مَسْمُومٌ وَ كَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِيلَةً». کافی، ج5، ص559.

[63]. امام صادق علیه السلام : «فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَةَ إِذَا خُلِّيَا فِي بَيْتٍ كَانَ ثَالِثُهُمَا الشَّيْطَانَ‏؛ اگر مرد و زن (نامحرم) در خانه‏ای خلوت کنند، شیطان سومین نفر آنها خواهد بود». من لایحضره الفقیه، ج3، ص252.

[64] . امام حسین علیه السلام : همانا برای اصلاح در امت جدم محمد صلوات الله علیه حركت كردم و می خواهم امر به معروف و نهی از منكر كنم. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 44، ص 329.

[65]. مثلاً در این آیه که خطاب به زنان مسلمان است، افراد محرم و نامحرم معرفی شده‏اند: )وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساء(؛ (و به زنان با ايمان بگو: «ديدگان خود را [از هر نامحرمى‏] فرو بندند و پاكدامنى بورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه [طبعاً] از آن پيداست. و بايد روسرى خود را بر گردنِ خويش [فرو] اندازند، و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش‏] خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن‏] بى‏نيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكرده‏اند، آشكار نكنند). (نور: 31

[66]. امام صادق علیه السلام : «كَانَ رَسُولُ الله  صلوات الله علیه يَزْجُرُ الرَّجُلَ أَنْ يَتَشَبَّهَ بِالنِّسَاءِ وَ يَنْهَى الْمَرْأَةَ أَنْ تَتَشَبَّهَ بِالرِّجَالِ فِي لِبَاسِهَا». وسائل الشیعه، ج 5، ص 25.

[67]. امام حسین علیه السلام : «مَنْ لَبِسَ ثَوْباً يَشْهَرُهُ كَسَاهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَوْباً مِنَ النَّارِ؛ هر کسی لباس شهرت بپوشد، خداوند در روز قیامت لباسی از آتش به او خواهد پوشاند». کافی، ج 6، ص 445.

.[68] امام علی علیه السلام: «ثَمَرَةُ الشَّجَاعَةِ الْغَيْرَة. ثمرۀ شجاعت، غیرت است». عیون الحکم و المواعظ، ص207.

 [69]. آيا حيا نمى‏كنيد و غيرت نداريد كه زنان شما از منزل بيرون مى‏آيند و در بازار با اجنبى‏ها برخورد مى‏كنند؟ کافی، ج5، ص537.

[70]. پیامبر اسلام صلوات الله علیه : أَرْغَمَ اللَّهُ أَنْفَ مَنْ لَا يَغَارُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ. من‏ لايحضره الفقيه ج‏3 ص444.

[71]. رسول خدا صلوات الله علیه : من الغیره ما یحب الله و منها ما یکره الله، فاما ما یحب فالغیره فی الریبه و اما ما یکره فالغیره فی غیر الریبه؛ برخی از غیرتها را خداوند دوست دارد و بعضی از غیرتها را دوست ندارد. اما غیرتی که خداوند دوست دارد غیرت در مواقعی است که احتمال گناه است اما در جایی که احتمال گناه نباشد غیرت ورزی در آنجا را خداوند دوست ندارد. کنز العمال، ج3، ص385، ح706.

[72] امام علی علیه السلام: «إِيَّاكَ‏ وَ التَّغَايُرَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِ الْغَيْرَةِ فَإِنَّ ذَلِكَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ مِنْهُنَّ إِلَى السقم و البرية الى الريب؛ مبادا غیرت بیجا داشته باشی که (تداوم) این کار ممکن است زن درستکار را به طرف نادرستی و زن پاکدامن را به بدگمانی (از سوی دیگران) سوق دهد». کافی ج5 ص 537.

 

Please publish modules in offcanvas position.