بزرگداشت آیت الله حکیم 92/04/17

باسمه تعالی

متن سخنرانی حضرت آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری«دامت برکاته»

موضوع: بزرگداشت آیت الله حکیم                                                   تاریخ: 92/04/17

مکان: قم،

 

 

 

لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللهِ العَلِیِ العَظیِم، حَسبُنَا الله وَ نِعمَ الوَکیِل، نِعمَ المَولی وَ نِعمَ النَّصیِر.

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَان الرَّجِیم بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين بَارِء الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ، باعِثِ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْمُرْسَلِين ثُمَّ الصَلاةُ و السَّلامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا حَبیبِ إلِهِ العالَمین أبِی‌القاسِم مُحَمَّد (ص) وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ المَعصومین المُکَّرَمین الهُداةِ المَهدیّین و اللَّعنُ الدائِم عَلی أعدائِهِم أجمَعین مِنَ الآن إلی قِیامِ یَومِ الدِّین آمینَ یا رَبَّ العالَمین»

قال الله العظیم فی کتابه: «وَالَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في‏سَبيلِ اللَّهِ وَالَّذينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ  حَقًّا»[1]. سخن گفتن درباره­ عالم از یک سو، و شهید از سوی دیگر، آن هم در فرصتی کم و محدود بسیار دشوار می­نماید. انسان چگونه حق عالم و شهید را بتواند ادا کند؟

مقدمه: در شکل گیری شخصیت افراد، عناصر مختلف و گوناگونی تأثیر گذارند، که تمام این عناصر یا حتی یک عنصر از این عناصر، می­تواند معرّف شخصیت آن فرد باشد. قرآن، کتاب هدایتی انسان و روایات نورانی اهل بیت، به اموری پرداخته و به ویژگی هایی اشاره کرده اند که بیانگر شخصیت افراد است. ویژگی­هایی مانند علم، ایمان، هجرت، جهاد، صبر و استقامت. این ها ویژگی­هایی است که بیانگر شخصیت فرد می­تواند باشد. عالِم دارای چه خصوصیتی است؟ انسان‏های مؤمن دارای چه خصوصیتی هستند؟ مهاجران و مجاهدان چه کسانی هستند؟ کسانی که در یک میدان با شکوه ایستادگی می­کنند و از خود صبر و بردباری نشان می­دهند، چه کسانی هستند؟

 در رابطه با عالِم، قرآن تعبیرات گوناگونی دارد که بیش از 80 مورد است. «الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجات».[2] مؤمنان و عالمان، کسانی اند که زندگی عالمانه و زندگی مؤمنانه دارند و در پیشگاه پروردگار از مقامات و درجات والا برخوردار‎اند. در وصف مؤمنان تعبیر جالبی قرآن دارد: «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا».[3] کسانی که برخوردار از ایمان هستند و عمل صالح انجام می­دهند، خدای متعال محبت آن ها را در دل ها قرار می­دهد. مردم آن ها را دوست می­دارند و به آن ها محبت می­ورزند و این جز در پرتوی ایمان و عمل صالح ممکن نیست. گاهی ممکن است آن ها را هم نشناسند ولی ناخواسته محبت آن ها را به دل دارند. در رابطه با عالمان تعبیرات قرآن جالب است. «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء».[4] کسانی که خوف همراه با تعظیم در مقابل خدا دارند، عالمان هستند، چون خدا را می‏شناسند و در مقابل ذات کبریایی حق تعظیم، تکریم و احترام می­کنند. وجود مقدس امام صادق (ع) در رابطه با عالمان دین می‏فرماید: «عُلَمَاء ُشِيعَتِنَا مُرَابِطُون»[5]. عالمان دین، مرزبانان فکری و فرهنگی جامعه اند. همان­گونه که یک سرباز و یک افسر در مرزهای جغرافیایی در مقابل دشمن از خود ایستادگی نشان می­دهد، عالم دین نیز در مقابل توطئه ها، شبهات و بدعت ها مرزبانی می­کند تا دشمن در عرصه­ فکری و فرهنگی ورود پیدا نکند و جالب این جاست که در روایات ما وارد شده است: «مداد العلماء افضل من دماء الشهدا». اگر مرزبانان فکری نباشند، مرزبانان جغرافیایی نیز نخواهند بود. مجاهد زمانی مجاهد می­شود و از آب و خاک یک کشور اسلامی دفاع می­کند که انگیزه­ی دینی و فکری داشته باشد که این انگیزه از رهگذر مداد علما است. به واسطه­ مداد العلماء است که دماء الشهداء در جامعه تحقق پیدا می­کند. شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم که رضوان خدا بر او و خانواده ایشان باد، جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند. ایشان هم عالم هستند و هم شهید اند که بنابر گفته­ پیغمبر (ص)«فَوْقَ كُلِّ بِرّ ٍبِرٌّ حَتَّى يُقْتَلَ الرَّجُلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِر»[6]. هم مداد او هم خون او تأثیرگذار است. به تعبیر امام باقر (ع) «وَ مَا مِن ْقَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِن ْقَطْرَتَيْنِ قَطْرَةِ دَمٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَطْرَةِ دَمْعٍ فِي سَوَاد ِاللَّيْلِ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ»[7]. دو قطره­ اشک نزد خداوند ارزشمند است: یکی قطره خون شهید و دیگری آن قطره اشکی که در دل شب از چشم شب­زنده دار و متهجد می­ریزد و جالب این است که این شهید هم در راه خدا خون داد و هم در شرایط تنهایی و توجه به ذات کبریایی باری تعالی با تمام وجود اشک می­ریخت. من فراموش نمی­کنم روز عاشورا که می‏شد، غوغایی بود؛ زمانی  که بر بالای منبر مقتل می­خواند، گاهی اوقات بی­حال می­شد و حال او متغیر و شرایطش عوض می­شد. این ها ویژگی یک عالم و یک شهید است. ویژگی دیگر این شهید هجرت است. «وَالَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في‏سَبيلِ اللَّهِ وَالَّذينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا»[8]. این آیه هم شهید را و هم ملت ایران را معرفی می‏کند. شهید ما را که راه هجرت و جهاد را در پیش گرفته است و ملت ایران را در طول 23 سال معرفی می­کند. امام تعبیر جالبی دارند و از مرحوم آیت الله حکیم این­گونه تمجید می­کنند؛ ایشان می­فرمایند: که حضرت آقای حکیم از میهمانان عزیز این جانب به جمهوری اسلامی است و باز در تعبیر دیگری حضرت امام به آیت الله شهید سیدمحمد باقر حکیم خطاب می­کنند و می­فرمایند: من شما را به دو جهت دوست می­دارم و مورد تکریم من هستید، اول آن که فرزند آیت الله سید محسن حکیم هستید و دوم آن که مرد مجاهد فی سبیل الله می­باشید. آیت الله حکیم در زمان خود شخصیتی استثنایی و در میدان مبارزه عالمی تأثیرگذار بود. زمانی که کمونیست ها می­خواستند عراق را تسخیر کنند، به کسانی لازم بود که جلوی آن ها بایستد، فریاد بزند و فتوا بدهد. یک مرجع بزرگ در آن شرایط خفقان با چند جمله غوغایی به پا کرد. «الشیعة کفرٌ هیهات». کمونیستی و مارکسیستی، هم کفر است و هم ضد خدا است و بساط آن ها با این فتوا جمع شد. بزرگان و مراجع ما این گونه­اند. میرزای شیرازی می­نویسد «الیوم استعمال تنباکو در حکم جهاد و مبارزه با امام زمان است».میرزای شیرازی فتوای تحریم تنباکو را صادر کرد که حتی به درون کاخ شاه نیز تأثیر گذاشت و قلیان ها را شکستند. زمانی که آیت الله العظمی حکیم فتوا صادر کردند که الشیعة کفرٌ هیهات، در عراق غوغایی به پا شد.این تأثیر جایگاه یک عالم و یک مرجع است. هجرت چه ویژگی در اسلام دارد که ما تاریخ تولد و بعثت پیامبر، تاریخ فتح مکه، رحلت پیغمبر را داریم ولی هیچ یک از آن ها مبدأ تاریخ اسلام نشد؟ ولی هجرت، مبدأ تاریخ اسلام شد. لذا هجرت جایگاه رفیعی دارد که قرآن می­گوید:« وَالَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا»[9]. اگر هجرت و جهاد نبود، امروز نه از تاک، نشانی بود و نه از تاکنشان. اگر هجرت پیغمبر در آن شرایط خفقان مکه نبود، امروز اسلام نبود. اگر جهاد پیغمبر و امیرالمؤمنین و جهادهایی که مسلمین در پرتوی دینداری در طول تاریخ انجام دادند، صورت نمی­گرفت، امروز از اسلام اثری نبود. عبدالله بن رواحه می‎گوید: « ما کنا یقاتل الناس بکثرة عددٍ و لاکثرة سلاحٍ و لاکثرة خیلٍ اّلا بهذا الدین الذی اکرم الله به». عدد جمعیت و امکانات تسلیحاتی ما تأثیرگذار نبود، بلکه تنها دین بود که تأثیر گذار بود.

هجرت دو تفسیر دارد یکی از منطقه­ای به منطقه­ای دیگر رفتن است که این هجرتی که همه ما می‏فهمیم و این هجرت زمانی موفق است که هجرت درون را هم آغاز کرده باشیم. یعنی به سمت خدا حرکت کنیم تا بتوانیم زمانی که در صحنه­ جامعه از نقطه­ای به نقطه­ای دیگر حرکت و کوچ می‏کنیم، تأثیرگذار باشیم. این شهید عزیز ما هم مهاجر است، زیرا به خاطر یک هدف مقدس،23 سال ترک وطن کرده است. به قول شهردار عزیزمان جناب آقای دلبری، ایران اسلامی برای او وطن شده است. امروز اگر جلسه­ی تکریم و بزرگداشت او برگزار می­شود به سه دلیل است: 1.­عالم است.2. شهید است. 3. شهروندِ شهر کریمه اهل بیت است. زمانی که ایشان به اینجا آمدند از حرکت نایستادند. در سپاه بدر، ایشان با نظر همکارانشان و همفکرانشان نقش­آفرینی کردند. به نظر بنده، سهم ایشان در پیروزی ملت عراق در مبارزه­ای که با دژخیم عراق یعنی صدام داشتند، بسیار بالاست. لذا دشمنان کینه ایشان را به دل گرفتند و خدا شاهد است آن روزی که من مطّلع شدم که مرحوم آیت الله سید محمد باقر حکیم، وطن دوم خود یعنی قم، را ترک کرد، تا در کنار مردم عراق باشد و در مشکلات با آنها همراه باشد، به دل من خطور کرد که نکند، این سید عزیز و بزرگ ما را دشمن نشانه کرده باشد، گرچه شهادت فوز عظیم الهی است که نصیب همه کس نمی­شود. دعای اولیای الهی همیشه این بوده که «قتلاً فی سبیلک و فقلنا» با آن ارادتی که به ساحت مرجعیت داشتند و بارها می­فرمودند: من دست مراجع را می بوسم؛ اگر امروز ایشان در کنار آیت الله العظمی سیستانی و آیت الله العظمی سید محمد سعید حکیم می­بودند، شرایط عراق امروز خیلی متفاوت بود ولی حیف که دشمن این عزیز را از دست ما گرفت. ایشان اهل جهاد بود، سستی و ضعف به دل راه نداد و هرگز تسلیم دشمن نشد. «وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ في ‏سَبيلِ اللَّهِ وَ ماضَعُفُوا وَمَا اسْتَكانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرين»[10]. ایشان مصداق بارز صابرین است. ایشان در زمینه­ی سیره اهل بیت، مسائل اقتصادی، فقه و تاریخ و رجال و... تألیفات فراوانی دارند. قرآن چه زیبا می­فرماید: « وَالَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَالَّذينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا»[11] و در جای دیگر می­فرماید: «وَالَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمالَهُم*وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُم»[12]. کسانی که در راه ما به شهادت می رسند، اعمال آن ها از بین نمی­رود. آیه شریفه­ قرآن نیز به همین موضوع اشاره دارد «ْفَإِنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنين»[13]. ملت عراق با همه مشکلاتی که دارد مانند ترورها، انفجارها، همچنان پابرجا در مقابل دشمنان ایستاده و به همه­ دشمنان « نه» بزرگ می­گوید. امروز ملت عراق در کنار جمهوری اسلامی ایستاده است و عقب نشینی نمی­کند. «سَيَهْديهِمْ وَ يُصْلِحُ بالَهُمْ* وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ»[14]. همین اخیراً توفیقی حاصل شد عتبات مشرف شده بودم، فرزند عزیز و بزرگوار این شهید جناب حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای سید حیدر حکیم، خیلی ما را تکریم کرد. همچنین توفیق داشتیم در کنار زیارت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در نجف، به زیارت سید محمدباقر حکیم و سید عبدالعزیز حکیم رسیدیم. ایشان را هم باید بگوییم که شهید شد.

در پایان مقدم شما عزیزان را به این جلسه با شکوه و ارزشمند گرامی می‏داریم.

 

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. «الأنفال»: 74.

[2]. «المجادله»: 11.

[3]. «المریم»: 96.

[4]. «الفاطر»: 28.

[5]. بحارالانوار، ج2، ص5.

[6]. بحارالانوار، ج71، ص69.

[7]. مستدرک الوسائل، ج11، ص239.

[8]. انفال/74.

[9]. همان.

[10]. «آل عمران»: 146.

[11]. «الأنفال»: 74.

[12]. «محمد»: 4-6.

[13]. «هود»: 115.

[14]. «محمد»: 5-6.

Please publish modules in offcanvas position.