خطبه نماز جمعه قم مورخه 91/08/26

 

بسمه تعالی

مشروح خطبه‏ های نماز جمعه

حضرت آیت الله حسینی بوشهری

مورخ 91/08/26                                                      خطبه شماره 52

 

خطبه اول

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمدلله نحمده وَ نستعینه وَ نستغفره وَ نَستهدیه وَ نؤمنُ به و نَتوکلُ علیه و نعوذ بالله مِن شُرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالنا وَ نشهدُ ان لا اله الا الله وَحده لا شریکَ لَه وَ نُصلی و نُسلم علی حبیبه و نجیبه وَ خیرته فی خلقه حافظ سرِهِ وَ مُبلغ رسالاته بَشیر رحمته و نذیر نقمته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین وَ لَعن الدائم علی ائدائِهِم اَجمَعین مِن اَلان الی قیامِ یُوم الدین.

اَلسلامُ عَلَیکَ یا حجةَ الله. السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه و رحمة الله و برکاته».

عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله

 قالَ مولانا امیرالمومنین : «اعْلَمُوا یا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُتَّقِينَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدُّنْيَا وَ آجِلِ الْآخِرَةِ فَشَارَكُوا أَهْلَ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُمْ وَ لَمْ يُشَارِكْهُمْ أَهْلَ الدُّنْيَا فِي آخِرَتِهِمْ»[1] بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم.

وجود مقدس امیر المومنان علی علیه صلوة و سلام جمله‎ی زیبایی خطاب به متقین دارند و می‌فرمایند که  ویژگی متقین این است که کسانی که تقوی پیشه کردند در خیر زودرس دنیا و خیر مدت‎دار آخرت در هر دو شریک‎اند. یعنی هم دنیا را دارند و هم آخرت را دارند. متقین در دنیای کسانی که اهل دنیا هستند شریک‎اند، ولیکن دنیاطلبان در آخرت آنان شرکت ندارند. معنای این سخن این است که انسان‏های متقی، انسان‎های پرهیزکار جمع بین دنیا و آخرت می‎توانند بکنند، اما انسان‎های دنیاطلب و انسان‎هایی که از وادی تقوی به دورند فردای قیامت آه و ناله و افسوس دارند که چرا در دنیا اهل تقوی و پرهیزکاری نبودند .

در خطبه‎ی اول پیرامون سیره‎ی نورانی نبی گرامی اسلام و اهل بیت عصمت وطهارت سخن می‎گفتیم. امروز که روز اول ماه محرم است و آغاز هفته‎ی احیای امر به معروف و نهی از منکر مناسبت دیدم سیره‎ی پیامبر را در رابطه با این دو فریضه‌ی بزرگ الهی یعنی امر به معروف و نهی از منکر تبیین کنم و توضیحی ارائه نمایم. یکی از اصول مشترک بین ائمه‎ی ما در شیوه‎ی زندگی‎شان و هم چنین پیامبر گرامی نبی اکرم آن است که این بزرگواران هرگز و هیچ گاه از آن چه که در پیرامونشان می‌گذشته بی‎تفاوت نبودند. با شیوه‎های مختلف در ابعاد گوناگون از طریق امر به معروف و نهی از منکر به هدایت جامعه می‎پرداختند. یعنی برای امر به معروف و نهی از منکر اهتمام ویژه‎ایی قائل بودند. همیشه در مقام هشدار بودند که اگر جامعه‎ایی بودند، منکری در آن جامعه  وجود دارد و تلاش در جهت برطرف کردن آن نکند هشدار دادند که این جمع و این جامعه مبتلا به عذاب الهی خواهد شد. کلامی رسول گرامی اسلام دارند می‎فرماید: «إنّ اللّه- عزّ و جلّ- لا يعذّب العامّة بعمل الخاصّة فلا ينكروه» خداوند هیچ گاه به خاطر گناه عده‎ایی دیگران را عذاب نمی‎کند مگر در یک جا و آن جایی است که « حتّى يروا المنكر بين ظهرانيهم و هم قادرون على أن ينكروه » مگر آن جایی که منکر در مرعی و منظر همگان پیدا بشود یعنی آنانی که اهل گناه‎اند و آنانی که اهل گناه نیستند، ولی منکری را می‎بینند و می‎توانند در مقابل آن منکر ایستادگی کنند و نکنند پیغمبر اکرم می‎فرماید: «فإذا فعلوا ذلك عذّب اللّه الخاصّة و العامّة»[2] اگر چنین مسئله‎ای پیش آمد که در جلو دیدگان همگان چه گناهکار، چه به ظاهر انسان‎هایی که خودشان اهل گناه نیستند اما با منکر مبارزه نکنند آتش که فتاد خشک و تر می‎سوزند. یعنی این عذاب الهی هم شامل این جمع می‎شود و هم شامل آن جمع می‎شود. چرا گناه را دیدید، چرا منکر را در یک جامعه‎ی اسلامی دیدید و در مقابل منکر و گناه ایستادگی نکردید؟ این هشدار نبی گرامی اسلام خات انبیاء محمد مصطفی است و لذا ما در رفتار پیغمبر می‎بینیم اگر کسی توی جامعه‎ی اسلامی منکری مرتکب شد پیغمبر دستور می‎دهد این آدم را بایکت کنند. در سال نهم هجرت لشکریان روم علیه مسلمانان بسیج شدند با چهل هزار نفر سواره نظام! به پیغمبر خبر رسید. پیغمبر بسیج عمومی اعلام کرد. همگان آماده شدند به سمت تبوک حرکت کنند سه نفر از کسانی که منافق نبودند، مخالف نبودند در کنار پیغمبر بودند. این سه نفر در این عزم عمومی وارد نشدند. یعنی در حقیقت شرکت نکردن در جهاد یک منکر بود و اینها مرتکب این منکر شدند. موقعی که به لشکریان روم این خبر رسید که ارتش اسلام بسیج شدند، آنها عقب نشینی کردند و ارتش اسلام برگشت. این سه نفر که متخلفین از جنگ بودند برای عذرخواهی آمدند پیش پیغمبر. پیغمبر آنها را تحویل نگرفت به آنها جواب نداد. به مسلمانان اعلام کرد با این سه نفر سخن نگویید. اعلام بایکوت پیغمبر در مقابل این منکر تا آنجا ادامه پیدا کرد که حتی همسران اینها اعتصاب کردند، با شوهرانشان سخن نگفتند. دخترانشان، کودکانشان، بچه‎هایشان اعتصاب کردند با اینها صحبت نکردند. قرآن می‎فرماید:« وَ ضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ »[3] زمین به این گستردگی بر اینها تنگ آمد. احساس کردند جامعه اسلامی به خاطر منکری که مرتکب شدند از آنها استقبال نمی‎کند. آنها را تحویل نمی‎گیرد. سر به بیابان گذاشتند، به توبه پرداختند تا خداوند متعال توبه آنان را پذیرفت. یعنی در جامعه اسلامی روش پیغمبر نشان دهنده این است که با کسانی که مرتکب منکر در یک جامعه اسلامی می‎شوند باید این چنین برخورد کرد و خود نبی گرامی اسلام در موارد مختلف، کسی به یک فقیر توهین کرد پیغمبر در مقابل او موضع گرفت . شخصی با لباس فاخر وارد مجلس پیغمبر می‎‏شود، کنار پیغمبر می‎نشیند، فقیری وارد می‎شود. این انسان ثروتمند با لباس فاخر، لباسش را از کنار این فقیر می‎کشد! پیغمبر خطاب به او می‎کند تو را چه شده است؟ می‎ترسی فقر او به تو برسد؟ می‎ترسی ثروت شما به او برسد؟ می‎ترسی لباس تو چرکین بشود؟ گفت: نه یا رسول الله. پیغمبر فرمود: پس چرا با این برخورد تحقیر می‎کنی یک فقیری را که آمده در مجلس ما مشارکت کند؟ گفت: یا رسول الله، من همدمی دارم یعنی شیطانی گویا کنار من هست که از کارهای ارزشمند مرا باز می‎دارد و به زشتی‎ها فرمان می‎دهد. دید پیغمبر خیلی ناراحت هست. گفت: یا رسول الله اجازه می‎دهی نصف مالم را به این فقیر بدهم؟ پیغمبر فرمود: اجازه بده من از خود فقیر سوال کنم. موقعی که از فقیر سوال کرد: شما اجازه می‎دهی نصف مال را به شما بدهد؟ پاسخ فقیر را نگاه کن! عرض کرد: «أَخَافُ أَنْ يَدْخُلَنِي مَا دَخَلَكَ‌»[4]. می‎ترسم همین روحیه‎ای که این آدم پیدا کرده من هم به خاطر مال و منال پیدا کنم. به خاطر اینکه این روحیه را پیدا نکنم چنین مالی را هم از چنین انسان ثروتمندی نمی‎خواهم. پیغمبر به خاطر توهین به یک فقیر، یعنی ارتکاب به یک منکر در یک جامعه اسلامی می‎خروشد، فریاد می‎زند که در یک جامعه اسلامی چنین برخورد زشت و منکری نباید اتفاق بیفتد و در کلمات نورانی امیرالمونین در نهج البلاغه می‎بینیم حضرت غوغا کرده آنجا. چه زیبا امیرالمومنین داد سخن داده. مسئله‎ی تمام اعمال خوب را، حتی جهاد در مقابل دشمن را در مقابل امر به معروف و نهی از منکر قطره‎‌ایی در مقابل دریا می‎داند. کلام امیر المومنین در حکمت 374 نهج البلاغه این است « مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ»[5] تمام اعمال نیک و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر قطره‎ایی در مقابل دریای مواج می‎ماند. این جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه‎ی اسلامی است و لذا ما موقعی که فلسفه‎ی قیام ابی عبدالله را بررسی می‎کنیم حالا غیر از مخالفت با بیعت یزید، غیر از پاسخ دعوت مردم کوفه، عنصر کلیدی برای قیام ابی عبداله مسئله‎ی امر به معروف و نهی از منکر است. « أَنِّي‏ لَمْ‏ أَخْرُجْ‏ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي ص أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ ‏»[6] این پیام رسای ابی عبدالله الحسین است. لذا نهضت عاشورا بر این پایه می‎بینیم استوار شد و حسین بن علی بر این اساس نهضت عاشورا را راه اندازی کرد. لذا امروز هر موقع نام امر به معروف و نهی از منکر می‎شنویم می‎بینیم با قیام ابی عبدالله این نام عجین شده و همراه شده قیام ابی عبدالله یعنی امر به معروف و نهی از منکر. امر به معروف و نهی ازمنکر چهره‎ی شاخصش در قیام ابی عبدالله جلوه‎گر می‎شود. او حاضر شد همه‎ی فرزندانش را، همه عزیزانش را در راه خدا بدهد تا این فریضه الهی در جامعه اسلامی ماندگار بماند. امروز از دین اگر خبری هست، از معنویت اگر خبری هست به برکت آن حرکت زیبای حضرت ابی عبدالله سالار شهیدان هست. امروز روز اول محرم است. دو سه جمله هم عرض ادب و ارادت کنم. کلامی وجود مقدس علی بن موسی الرضا دارند، خطاب می‎کنند به ابن شبیب. جمله خیلی تکان دهنده است. روز اول محرم خدمت امام رسید. امام می‎فرماید: « يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‌ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ» اگر بر کسی می‎خواهی گریه کنی بر حسین گریه کن، مگر نمی‎دانی بر حسین چه گذشت؟ «فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ »[7] حسین را مانند گوسفند سر بریدند. این مصیبتی بود که بر جد ما حسین وارد شد و خود حضرت اضافه می‎کند آقا علی بن موسی الرضا: « إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا- وَ أَذَلَ‏ عَزِيزَنَا بِأَرْضِ كَرْبٍ وَ بَلَاء»[8] روز شهادت حسین ابن علی دیدگان ما اهل بیت را مجروح کرد، اشک ما را روان ساخت، عزیز ما را خوار کرد. این کلام علی ابن موسی الرضاست، لذا مانند فردا که حسین وارد کربلا می‎شود در تاریخ دارید « فَجَمَعَ الْحُسَيْنُ ع وُلْدَهُ وَ إِخْوَتَهُ‏ وَ أَهْلَ‏ بَيْتِهِ‏ »[9] بچه‎ها را جمع کرد، برادران را جمع کرد، اهل بیت را جمع کرد. «وَنَظَرَ عَلیهِم ربکا» به زینب نگاه کرد، به ام کلثوم نگاه کرد، به علی اکبر نگاه کرد، به عباس نگاه کرد. حسین اشک ریخت و گریه کرد. دست‏ها را به آسمان حسین بلند کرد. « ثُمَّ نَظَرَ إِلَيْهِمْ فَبَكَى سَاعَةً ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ إِنَّا عِتْرَةُ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ » خدایا از دودمان پیغمبریم ؟! « وَ قَدْ أُخْرِجْنَا وَ طُرِدْنَا وَ أُزْعِجْنَا عَنْ حَرَمِ جَدِّنَا » ما را از کنار حرم جدمان بیرون کردند. « وَ تَعَدَّتْ بَنُو أُمَيَّةَ عَلَيْنَا» بنی امیه نسبت به ما ظلم کرده‎اند. لذا دستور داد این جا جایی است که علی اصغر من به شهادت می‎رسد. «مَوْضِعُ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ هَاهُنَا مُنَاخُ رِكَابِنَا وَ مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَقْتَلُ رِجَالِنَا وَ مَسْفَكُ دِمَائِنَا»[10] حسین نمی‎گوید علی اصغر به شهادت می‎رسد، می فرماید بچه های ما را ضبح می کنند. « السلام علیک یا ابا عَبداله »

دعای پایانی خطبه اول

«ان الله یامُرُ بالعَدلِ وَ الاِحسان وَ ایتاءِ بالقُربی وَ ینهی عَنِ الفَحشاء وَ المُنکَر وَ البغی یَعظکُم لعلَکُم تَذَکَرون».

پروردگارا نور ایمان را در دل ما روشن بگردان. بین ما و اهل بیت جدایی مینداز. در فرج مولایمان تعجیل فرما. ما را با راه اهل بیت روز به روز آشناتر بگردان. به امام راحل مان روح و رضوان عنایت فرما. به مقام معظم رهبر عزیز انقلاب مان توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما. به مراجع تقلیدمان سلامت، طول عمر مرحمت بفرما. به خانواده های مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما. جانبازانمان، آزادگانمان، رزمندگانمان را عزت مرحمت بفرما. باران رحمتت را از ما دریغ مدار. پروردگارا به عالمان دین توفیق خدمت بیشتر مرحمت بفرما.

«انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز».

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

 بسم الله الرحمن الرحیم 

 قُل اعوذُ برب الناس *ملِک الناس * اِله الناس * من شرالوسواس الخناس* الذی یوسوسَ فی الصدور الناس* مِنَ الجنة و َالناس

 صدق الله العلی العظیم.

خطبه دوم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

 بسم الله الرحمن الرحیم

 «الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، ثم الصّلوة والسلام  علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد و علی آله الطیبین الطاهرین، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالبٍ علیه افضَلُ صلوة المسلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین وَ علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه وَ علی، علی بن الحسین زینُ العابدین وَ علی محمد بن علی الباقر و علی جعفر بن محمد ابن الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علیٍ الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی العسکری و علی حجت القائم المَهدی ، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه» السلام علیک یا فاطمه یا بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنه فان لک عند الله شانا من الشان .

عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله

 قالَ مولانا الامام صادقُ علیه صلوةُ وَ السَّلام:« مَا نَقَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَبْداً مِنْ ذُلِّ الْمَعَاصِي إِلَى عِزِّ التَّقْوَى إِلَّا أَغْنَاهُ مِنْ غَيْرِ مَالٍ وَ أَعَزَّهُ مِنْ غَيْرِ عَشِيرَةٍ وَ آنَسَهُ مِنْ غَيْرِ بَشَرٍ‌»[11] بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم. کلامی وجود مقدس امام صادق دارند. می‎فرمایند: خدای متعال هیچ بنده‎ای را از ذلت گناه به عزت تقوی نمی‎رساند مگر اینکه آن بنده را بدون مال و اموالی غنی می‎کند و آن بنده را بدون داشتن عشیره و قبیله عزیز می‎کند. خوب است انسان از ناحیه‎ی خداوند عزیز شود. تقوی این ویژگی را دارد که بدون مال انسان از یک غنای روحی برخوردار است. ویژگی تقوی این است که انسان بدون داشتن عشیره و قبیله عزت خدادادی دارد. این نقش تقوی در زندگی ماست.

خب همان‎طور که اشاره کردم ماه محرم فرا رسید. برادران و خواهران محرم یک فرصت استثنایی است برای همه ما، برای آشنایی با معارف نورانی اسلام و معارف اهل بیت، خوشبختانه در سالهای اخیر گویندگان مذهبی ما، مداحان ما، ذاکران ما در این مسیر گام های بسیار خوبی برداشتند. من نکته‎ای را عرض می‎کنم. عاشورایمان را، محرم‎مان را بر اساس سه نکته برنامه‎ریزی کنیم. در عاشورا ما باید بر اساس منطق، بر اساس عاطفه، بر اساس حماسه مراسم‎مان را برگزار کنیم. در منطق عاشورا استدلال کنیم. ریشه‎ها و علل انقلاب را برای مردم بیان کنیم. انقلاب عاشورا بر اساس چه مسائلی به آنجا رسید؟ در بعد عاطفی با عزارداری‎هایمان ابراز محبت کنیم به اهل بیت. شور حسینی و ارادت نسبت به اهل بیت درست کنیم. حماسه عاشورا همان شعار کوبنده‎ی «هیهات مِنَ الذلَه»[12] است که در حقیقت انقلاب ما بر این اساس و بر این شعار پیروز شد. در جامعه اسلامی‎مان مطرح کنیم. از این فرصت استثنایی حداکثر استفاده را بکنیم. عزاداری‎هایمان، عزاداری‎های سنتی بدون پیرایه و بدون اینکه از وسایل و اسبابی استفاده کنیم که رنگ عزاداری‎ها را کاهش می‎دهد و فضای دیگری را برای مخاطب ترسیم می‎کند.

ما هفته بسیج را در پیش داریم. این شجره‎ی طیبه، تشکیل بسیج با این کارکردی که در طول این چند دهه انقلاب داشته، این بسیج منحصر به انقلاب اسلامی ماست و از ابتکارات رهبر کبیر انقلاب حضرت امام قدس نفسه الزکیه است. بسیج یک فرهنگ بالنده است و هر کس در هر لباسی با هر موقعیتی اگر خود را سرباز میدان انقلاب بداند بسیجی است. روحانی باشد، سپاهی باشد، ارتشی باشد، فرهنگی باشد، کاسب و بازاری باشد، دانش آموز باشد، معنای بسیجی یعنی حضور در میدان انقلاب. انقلاب اسلامی ما در نخستین روز‎ها با توطئه‎های دشمن مواجه شد و لازم بود بسیج حضور پیدا کند تا در مقابل این تهدیدها بایستد. ما لازم می‎دانیم از تلاش بسیجیانمان در طول انقلابمان، در دوران دفاع مقدس‎مان تشکر و قدردانی کنیم. بسیجیان باید به بصیرت و بینش سیاسی شان بیافزایند تا در مقابل تهدیدهای دشمن و جنگ نرم دشمن بتوانند به مقابله برخیزند.

 روز 26 ام آبان سالگرد آزادسازی سوسنگرد قهرمان است. نقشی که آن روز رهبر فرزانه انقلاب و شهید چمران برای آزادی سوسنگرد از خود نشان دادند ستودنی است. تعبیری حضرت امام آن روز فرمودند که فردا سوسنگرد باید آزاد شود و دیدیم آن مکاتباتی که رهبر فرزانه انقلاب کردند با همه کارشکنی‎هایی که آن روز بنی صدر کرد و نمی‎گذاشت ارتش ما بجنگد، بسیجیان ما بجنگند خوشبختانه توانستیم سوسنگرد را آزاد کنیم وگرنه آن روز اهواز در خطر جدی بود. رهبر فرزانه انقلاب در این هفته‎ایی که گذشت جلسه‎ایی داشتند با عنوان نشست آزادی. چهارمین نشست از سلسله نشست‎های راهبردی. جمع زیادی از دانشگاهیان و حوزویان در این نشست شرکت کردند تا این پیام را رهبری اعلام کنند به ملت ما: ما دنبال آزادی هستیم، اساساً آزادی در متن اسلام است اما نه آزادی تقلید کورکورانه‎ی از غرب. چون در اقتصاد غرب آزادی یعنی سرمایه‎دارها سرمایه دارتر شوند و ضعفا و بیچارگان له شوند. آزادی در منطق غرب در بعد سیاسی یعنی انحصارگرایی حزبی. شما تو انتخابات اخیر امریکا شاهد بودید کاندیداهای دیگری هم بودند اما آنها جامعه امریکا هم حتی آنها را به درستی نمی‎شناختند و آزادی در بعد اخلاق یعنی فساد اخلاقی، فساد جنسی. رهبری آمدند تشریح کردند، تبیین کردند که ما که به سمت تمدن اسلامی در حرکتیم  باید هم از نظر تولید فکری و هم از نظر ظرفیت ساختن انسان‎ها باید به جایگاهی برسیم که متناسب با تمدن اسلامی باشد.

در این هفته ما شاهد رزمایش مشترک سراسری پدافند هوایی بودیم. چند ویژگی در آنجا وجود داشت. موشکی را رزمندگان ما در این رزمایش آزمایش کردند که همزمان هفت هدف را نشانه می‎گیرد. در این رزمایش نیروهای مسلح ما در اوج هماهنگی 850 هزار کیلومتر مربع از سرزمین کشور را درش رزمایش انجام دادند. به دنیا این پیام روشن را اعلام کردند که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی آمادگی دارند در هر زمان، در هر مکان و در هر شرایط در مقابل یاوه گویی های دشمنان بایستند و مقابله کنند. این پیام این رزمایش بود.

حتما در خبرها شنیدید که رژیم اشغالگر، رژیم صهیونیستی دوباره حملاتشان را به غزه آغاز کرده است. زنان، کودکان، پیرمردان، بیمارستان‎ها مرود هجمه‎ی دشمن قرار گرفتند. این خوی حیوان صفت این رژیم است که این گونه عمل می‎کند. حرکت رژیم صهیونیستی جای تعجب ندارد. تعجب از کسانی است که هنوز با این رژیم سفیر مبادله می‎کنند. هنوز خوشبین‎اند! امریکا هم به حمایت بر می‎خیزد. تصور امریکا از رژیم صهیونیستی این است که این تنفری که امروز در سایه بیداری اسلامی به وجود آمده است از ناحیه مسلمانان علیه آنها می‎شود با گلوله به مردم پاسخ داد، هرگز! مردم بیدار شده‎اند و تا این غده‎ی سرطانی از منطقه برچیده نشود امت اسلامی آرام نخواهند گرفت.

مسئله‎ی دیگری که تقریبا به عنوان بخش پایانی عرایضم به آن اشاره می‎کنم شرایط اقتصادی کشور و مشکلات مردم است. البته مجموعه کارگزاران نظام به صورت شبانه روز تلاش می‎کنند، اما بنده از پشت این تریبون فکر می‎کنم از نگاه و منظر مردم لازم است به نکاتی اشاره کنم. همه مردم ما تحریم‎های دشمن را خبر دارند، چون دشمنان ما هر روز بر زبان می‎آورند که ما تحریمی فلج کننده علیه ایران اعمال کرده‎ایم. ما خباثت دشمنان را می‎دانیم. مردم ما هم از کار دشمن و توطئه‎ی دشمن آگاهند، اما انتظاری که مردم از مسئولین خودشان دارند اینهاست که من عرض می‎کنم. اولا تصمیم‎گیری‎ها که در رابطه با مسائل اقتصادی کشور باید بر اساس اصول شناخته شده‎ی اقتصاد باشد. در تصمیم‎گیری‎ها ثبات، ثبات قیمت‎ها به خصوص حفظ شود. قیمت‎های خلق الساعه هر روز ایجاد نشود. به خصوص دولت را عرض می‎کنم در رابطه با کالاها و خدمات عمومی خود اقدام به گران کردن نکند که این اقدام دولت سوژه‎ای می شود برای گرانی کالاها و خدمات دیگر در جامعه ما. نکته‎ی دیگری که می‎خواهم اشاره بکنم این است که برای اینکه کارگران ما بیکار نشوند مواد اولیه کارخانجات باید در اولویت اول از نظر اقتصادی قرار بگیرد و نکته‏‎ی دیگر این است که مردم گاهی گرانی را تحمل می‎کنند، مشکلات را تحمل می‎کنند اما اگر ببینند در مرعی و منظرشان بین مسئولین اختلاف وجود دارد به جای دغدغه داشتن نسبت به مشکلات مردم به مسائل خاصی می‎پردازند قلب مردم ما بیش از مشکل گرانی از اختلافات بین مسئولین جریحه دار می‎شود.

دعای پایانی خطبه دوم

«اللهم الغفر للمونین وَ المومنات وَ المسلمین وَ المسلمات الاحیاءَ منهم وَ الاموات. ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة الحسنه وقنا عذاب النار».

پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل فرما. به امام راحل‎مان روح و رضوان عنایت فرما. به رهبر فرزانه انقلاب‎مان این دیده‏بان بیدارمان عزت مرحمت فرما. به مراجع بزرگوارمان عزت کرامت بفرما.

«ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتابُ الله العزیز» .

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم

 بسم الله الَرحمن الرَّحیم

 اِنا اَعطیناکَ الکوثر، فَصَل لِربک وَالنحَر، اَن شانئک هُوَ الابتر

صدق الله العلی العظیم.

 

 

 

 



  .[1] نهج البلاغة؛ ص: 328

[2] . مسند احمد بن حنبل4 /192

[3] . توبه/25

[4] . كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)، ج‌2، ص: 263

[5] . نهج البلاغة؛ ص: 483

[6] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏44    329    

[7]. همان، ج‌98، ص: 103

[8] . همان، ج‏44، ص284   

[9] . همان،ص 383   

[10] . همان    

[11] . كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)؛ ج‌2، ص: 76

[12] . الإحتجاج على أهل اللجاج ج‏2 300

 

Please publish modules in offcanvas position.