خطبه های نماز جمعه مورخ 89/03/21

 

بسمه تعالی

مشروح خطبه‏ های نماز جمعه

حضرت آیت الله حسینی بوشهری

مورخ 89/03/21                                                     خطبه شماره 10

 

 

خطبه اول

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نؤمن به و نتوکل علیه و نعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سره و مبلّغ رسالاته سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین الهداة المهدیّین.

عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله.

«فَمَنْ أَخَذَ بِالتَّقْوَى عَزَبَتْ عَنْهُ الشَّدَائِدُ بَعْدَ دُنُوِّهَا وَ احْلَوْلَتْ لَهُ الْأُمُورُ بَعْدَ مَرَارَتِهَا وَ انْفَرَجَتْ عَنْهُ‏ الْأَمْوَاجُ‏ بَعْدَ تَرَاكُمِهَا وَ أَسْهَلَتْ لَهُ الصِّعَابُ بَعْدَ إِنْصَابِهَا»[1].

بندگان خدا خودم را و شما را به تقوی الهی سفارش می‎کنم، زیرا آنگونه که وجود نازنین امیرالمومنان امیر بیان امیرالمومنین علی علیه الصّلوة وَ السلام در خطبه‎ی 198 نهج البلاغه می‎فرمایند، ایشان اشاره به این نکته می‎کند که هر کس تقوی را پیشه کند سختی‎ها از او دور می‎شود، تلخی‎ها شیرین می‎گردد، فشار و مشکلات و ناراحتی‎ها برطرف خواهد شد و مشکلات پی در پی و خسته‎کننده بر انسان آسان خواهد گشت. این جایگاه تقوی و آثار و برکات تقوی است که اگر کسی در زندگی تجربه کند تقوی را به همین نتیجه می‎رسد، لذا در بخش دیگری از کلام گهربارشان خطاب می‎کنند که امروز خطاب به ماهاست، می‎فرمایند: «فَعَبِّدُوا أَنْفُسَكُمْ لِعِبَادَتِهِ وَ اخْرُجُوا إِلَيْهِ مِنْ حَقِّ طَاعَتِه‏»[2]. می‎فرمایند: خود را برای پرستش خدا آماده کنید. یعنی به بندگی خدا افتخار کنید و با انجام وظایف الهی حق فرمانبرداری را به جا آورید، یعنی خودتان را بنده‎ی خدا بدانید و اگر انسان بنده شد شیوه‎ی بندگی را  رعایت می‎کند.

ویژگی های امام باقر (ع)

در خطبه اول، در خطبه‏های قبل پیرامون سیره نورانی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) با شما عزیزان و بزرگواران سخن می‎گفتم. از آنجا که ما در روزهای آینده در آستانه میلاد با سعادت امام باقر (صلوة اللهُ علیه) قرار داریم، یعنی روز اول ماه رجب و سوم ماه رجب در این هفته آینده مصادف است با شهادت امام هادی( علیه صلوة و السلام) به نظرم رسید که خطبه اول را اختصاص بدهم به بیان ویژگی‏های امام باقر و سیره نورانی آن حضرت، البته در یک خطبه نمی‏توان به همه خصوصیات پرداخت و آنچه مربوط می‏شود به وجود مقدس امام هادی (ع) به آن اشاره کنم. توجه دارید که سیره نورانی اهل­بیت عصمت و طهارت (ع) بهترین الگوی رفتاری ماست زیرا آن انوار پاک و تابناک اینها با پرورش صفات و فضائل در وجود خودشان توانستند هم به سازندگی باطن خود بپردازند، هم نسبت به محیط جامعه نور افشانی کنند. لذا هر چه ما با زوایای زندگی این امامان و این انوار پاک آشنا بشویم درسی است برای به کار گرفتن در زندگی روزمره ما. راجع به وجود مقدس امام باقر، من در دو سه فراز در این خطبه به آن اشاره می‎کنم. در فراز اول راجع به اخلاق عبادی و رفتار عبادی آن حضرت است. ویژگی دوم در رابطه با رفتار خانوادگی آن حضرت هست و ویژگی سوم در رابطه با اخلاق اجتماعی و آن چه که به جامعه بر می‎گردد اشاره می‎کنم.

در رابطه با بعد عبادی آن حضرت کلام بلندی از وجود مقدس امام صادق علیه السلام دیدم، خیلی زیباست. حضرت می‎فرمایند که: «كَانَ‏ أَبِي‏ يَقُولُ‏ فِي‏ جَوْفِ‏ اللَّيْلِ‏ فِي تَضَرَّعِهِ أَمَرْتَنِي فَلَمْ آتَمِرْ وَ نَهَيْتَنِي فَلَمْ أَنْزَجِرْ فَهَا أَنَا عَبْدُكَ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ لَا أَعْتَذِر»[3]. امام معصوم این چنین در دل شب با خدا راز و نیاز می‏کند. امام صادق (ع) می‎فرماید: پدرم نیمه‏های شب با سوز و گداز صدا می‎زند: بار الها مرا امر کردی ولی بنده خوبی نبودم، اطاعت نکردم. مرا نهی کردی بنده خوبی نبودم، بازداشته نشدم. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. امام معصوم این چنین در دل شب راز و نیاز می‎کند. بعد می‎فرماید: اینکه منم بنده تو و در برابرت هیچ عذری ندارم، یعنی کوتاهی‏ها در زندگی من اتفاق افتاده نسبت به ذات کبریایی‎ات، پروردگارا. خدمتگزار آن حضرت می‎فرماید: در سفری همراه آن حضرت بودم، به مکه رفتیم. وقتی وارد مسجد الحرام شدیم و حضرت نگاهش به کعبه افتاد شروع به اشک ریختن کرد و با صدای بلند حضرت رو به روی کعبه اشک می‏ریخت و گریه می‏کرد تا جایی که من شگفت زده شدم، عجب چرا امام این همه با صدای بلند گریه می‎کند؟! می‎گوید خدمت امام رسیدم گفتم: امام، پدر و مادرم به فدایت باد، مردم دارند شما را نگاه می‏کنند، چرا با این حالت داری اشک می‎ریزی و گریه می‏کنی؟! حضرت (ع) فرمود: وای بر تو، چرا صدایم را به گریه بلند نکنم، من امید بخشایش پروردگار را دارم تا خدا نسبت به من نظر لطف کند و فردای قیامت مشمول لطف و عنایت او باشم. چه می‏گویی؟ بنده در مقابل خدا این چنین تسلیم و این چنین متعبد هستم و جابر جوفی می‏گوید: خدمت امام رسیدم، دیدم امام این جمله را مطرح کرد، فرمود: جابر دلم گرفته است، اندوهگینم. گفتم: به خاطر چی آقا دلت گرفته است؟!  این جمله را فرمود: جابر، این تحفه دنیا مگر چقدر ارزش دارد که انسان به آن وابسته باشد؟! و بعد فرمود: خداجویان به این دنیا تکیه نمی‏کنند و به آن دل نمی‎بندند و از آخرت غافل نمی‎شوند. یعنی حضرت تو همین فضای دنیا احساس دلتنگی و نگرانی می‎کند. تو رفتار خانوادگی‏شان به فرزند محبت نشان می‏دهند، علاقه نشان می‎دهند، اما موقعی که به اینجا می‎رسد که امر پروردگار حاکم می‎شود آنجا تسلیم اند. فرزندی دارد بیمار. حضرت ابتدا خیلی نگران و ناراحت است، اما به حضرت (ع) خبر دادند فرزندت از دنیا رفته است. این جمله‎ی زیبا را امام باقر بر زبان جاری کرد. این جمله ما به عنوان پیروان راه امامان باید ورد زبانمون باشد. فرمود: «إِنَّا لَنُحِبُّ أَنْ نُعَافَى فِيمَنْ نُحِبُّ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ‏ سَلَّمْنَا فِيمَا أَحَبَّ‏»[4] ما علاقه‎مندیم، دوست داریم نسبت به فرزندانمون که سالم باشند، سلامتی داشته باشند. ولی موقعی که تقدیر الهی آمد، امر الهی آمد خواسته ما می‎شود خواسته خدا. «فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ‏ سَلَّمْنَا فِيمَا أَحَبَّ» آن چه او دوست می‎دارد مورد خواست و دوستی ماست، نه آنچه ما دوست می‏داریم. این فرهنگ عشق به خدا و توجه به خداست و با این بیان حضرت چهارچوبه محبت واقعی و اصیل را بیان کرد. کجاها باید محبت بورزیم؟ کجاها باید محبت نورزیم؟ علاقه به فرزند خیلی ارزشمنده، ولی ارزشمندتر از آن که قابل مقایسه نیست، محبت نسبت به پروردگار عالم هست. تو اخلاق اجتماعی‏شان هم می‏بینیم مردم را سفارش می‎کنند به پایبند بودن به رفتارهای اجتماعی و معاشرت‎ها و ارتباطاتی که با مردم دارند. شخصی خدمت امام می‎رسد. می‎گوید که: آقا من بنا دارم مسکنم را در مکه انتخاب کنم و در مکه سکنی بگزینم ولی فردی از فرقه مُرجعه از من طلبی دارد. آیا با این وصف برم به مکه مسکن انتخاب کنم و در آنجا بمانم یا نه؟ حضرت جمله‏ایی بیان کرد. این جمله امروز هم شامل حال جامعه ما می‎شود که اگر بدهکار مردمید، مردم از شما طلب دارند تا آرامش خاطر پیدا نکردید دست به کار دیگری نزنید. حضرت فرمود: نه، برگرد و اول طلبکارتو راضی کن ولو از یک فرقه‎ی منحرفه است و بعد فرمود: «وَ انْظُرْ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَيْسَ عَلَيْكَ دَيْنٌ فَإِنَ‏ الْمُؤْمِنَ‏ لَا يَخُونُ‏.»[5] به گونه‎ایی با خدایت مواجه بشو فردای قیامت که دین کسی به گردن تو نباشد چون انسان مومن اهل خیانت به برادر دینی‎اش نیست. خوب اینها فرهنگ اهل­بیته تو جای جای زندگی ما باید پیاده بشود، اینها سیره‏ی رفتاری و سیره‎ی عملی اهل بیت عصمت و طهارت است هم تو بعد عبادی‎شان و هم تو بعد محبتشان نسبت به فرزند و هم هنگامی که در جامعه مواجه می‎شوند و با آحاد جامعه مواجه می‏شوند چگونه سفارش می‎کنند به حقوق آحاد جامعه و توجه به آحاد جامعه و جمله‎ایی دارد که من در این بخش عرض می‏کنم. این جمله گفتار حضرته و امروزه اگر ما این گونه پایبند باشیم به این گفتار ارزشمنده. می‎فرماید: «إِنَّمَا شِيعَةُ عَلِيٍّ الْمُنَازِلُونَ [الْمُتَبَاذِلُونَ‏] فِي وَلَايَتِنَا الْمُتَحَابُّونَ فِي مَوَدَّتِنَا الْمُتَزَاوِرُونَ لِإِحْيَاءِ أَمْرِنَا الَّذِينَ إِذَا غَضِبُوا لَمْ‏ يَظْلِمُوا وَ إِذَا رَضُوا لَمْ يُسْرِفُوا بَرَكَةٌ عَلَى مَنْ جَاوَرُوا سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوا.»[6] یک منشوره، منشور ارتباط با جامعه. می‏فرماید: شیعیان علی، پیروان علی، رهروان راه علی کسانی هستند که در راه ولایت ما نسبت به یکدیگر فداکاری می‎کنند، اهل بذل و بخشش‎اند. یاران علی در محور دوستی ما با اهل بیت با یکدیگردوست می‎شوند، یعنی معیار دوستی‏شان مودت و محبت ما اهل بیت هست و به خاطر فرهنگ و معارف با اهل بیت با یکدیگر ملاقات می‏کنند، گفتگو می‏کنند. گفتگوهایشان در جهت احیای فرهنگ ما اهل بیته و نکته‎ی مهم هرگاه خشمگین بشوند به دیگران ظلم نمی‏کنند و هر موقع راضی و خشنود باشند اسراف نمی‎کنند و بعد می‎فرماید: اینها موجب برکت اند برای همسایگان. یعنی شیعیان واقعی ما همسایه آزاری نمی‎کنند، مایه‏ی برکت برای همسایگان‏اند و توی جامعه که زندگی می‏کنند مایه‏ی صلح و صفا و صمیمیت و همدلی‏اند. به خاطر وجود آنها تو جامعه شقاق ایجاد نمی‏شود. به خاطر وجود آنها اختلاف تو جامعه ایجاد نمی‏شود. اینها محور وحدت تو جامعه‏اند و تعبیرش این است که «سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوا» که آمیزش و ارتباط دارند و ارتباط برقرار می‎کنند اینها بر اساس سلم و مدارا رفتار می‏کنند. این سیره‏ی نورانی امام باقر. البته این یک بخش کوتاه سیره‏ی آن حضرت که این امیدوارم چراغ راه ما باشد. ماهایی که تشنه اییم، ماهایی که نیاز داریم روز به روز از این معارف زلال و ناب استفاده کنیم. من همین جا این نکته را عرض کنم، مدارس ما تعطیل می‎شود، دانشگاه‏های ما تعطیل می‏شود، فضای تابستان شروع می‎شود. تقاضای من به عنوان یک برادر کوچک شما، چه کسانی که در اینجا حضور دارید و چه کسانی که صدای مرا می‎شنوید تقاضا این است معیار را منش و روش زندگی اهل بیت قرار بدهیم تو برخوردارهای فردی‎مان، تو برخوردهای اجتماعی‏مان، تو رعایت عفاف و پاکی‎مان، تو گفتگوهایمان، تو صحبت کردن هایمان، تو مسیری که انتخاب می‏کنیم برای برنامه‏هامون معیار زندگی اهل بیت باشد، اگر این معیار را تو زندگی به عنوان برنامه کارمون حساب کردیم هیچ موقع احساس زیان و ضرر نمی‏کنیم.

دعای پایانی خطبه اول

اللهم الغفر للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات الاحیاء منهم و الاموات.

«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّار»[7]

پروردگارا به جامعه‎ی دینی ما وظیفه شناسی عنایت فرما. پروردگارا ما را نسبت به انجام مسئولیت‏هایمان موفق بدار. پروردگارا رهبر فقید ما را رسول الله محشور بگردان. پروردگارا به مراجع گذشته‏مان لطف و عنایتت را شامل بگردان. پروردگارا رهبر عزیز و فرزانه‏ی انقلاب ما را توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما. به مراجع بزرگوار ما پروردگارا عزت عنایت بفرما. به خدمتگزاران نظام عزت عنایت بفرما. به مسافرین سلامت مرحمت فرما و سفر آنان را سفری پر خیر و برکت قرار بده. به نسل جوان ما معرفت و بیداری در مقابل توطئه‏های دشمن عنایت بفرما. به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت فرما. به جانبازان ما سلامت عنایت فرما. پروردگارا توطئه‎های دشمنان را به خودشان برگردان. در فرج آقایمان، مولایمان، صاحب اصلی‏مان حضرت بقیة الله تعجیل بفرما.

انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«قُل هُوَ الله اَحَد *اللهُ الصَمَد *لَم یَلد وَ لَم یولَد *و َلم یکُن لَهُ کُفواً اَحَد * صدق الله العلی العظیم.»

خطبه دوم

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین ثم الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین، ابی القاسم محمد6 و علی آله الطیبین الطاهرین، اللهم صلّ و سلم علی مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و علی فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی الشباب اهل الجنة و علی علی بن الحسین زین العابدین و امام العارفین و علی محمد بن علیٍّ الباقر و علی جعفر بن محمد الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علیٍّ ابن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علی الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی الزکیّ العسکری و علی الحجة القائم المهدی. حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم نتبرئُ الی یوم القیامة.

عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛

«فَإِنَّهَا خَيْرُ مَا تَوَاصَى الْعِبَادُ بِهِ وَ خَيْرُ عَوَاقِبِ الْأُمُورِ عِنْدَ اللَّه‏»[8].

بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش می‎کنم. زیرا آنگونه که مولا فرمودند: تقوای الهی بهترین سفارش بندگان خدا و بهترین پایان­نامه‏ی کار در پیشگاه خداست. اگر دنبال کارنامه‏ی موفقی می‏گردیم که می‏گردیم و می‏خواهیم در پایان عمر کارنامه‎ی ما مورد قبول درگاه حق باشد کارنامه‏ایی را برای زندگی‎مان انتخاب کنیم که ممهور به مهر تقوی باشد. امیرالمؤمنین می‏فرماید: «خَيْرُ عَوَاقِبِ الْأُمُورِ عِنْدَ اللَّه» بهترین پایان کار تقوی است. دانش آموزی که در پایان یک مقطع تحصیلی اظهار خوشحالی می‏کند که کارنامه‎ی موفقی دارد، ما هم در پایان عمرمان باید این حالت را در خودمان ایجاد کنیم که با چشمان خودمان کارنامه‏ی خودمان را مشاهده بکنیم.

بیان مناسبت‎ها

در خطبه دوم باید هم به مناسبت‏هایی اشاره ‎کنم و هم به نکاتی اشاره کنم . اولین مناسبتی که در پیش داریم هلول ماه شریف رجب المرجب است. می‏دانیم که ماه رجب از ماه‏های حرام است. چهار ماه حرام داریم، ماه ذی­القعده، ماه ذی­الحجه و ماه محرم همه اینها پیوسته‏اند و ماه رجب. ماه رجب از حرمت خاصی برخوردار بوده و لذا رجب به معنای حرمت و احترام هم گفته شده، البته نام‏های دیگر هم این ماه رجب دارد. ماه عَصَم، یعنی ماه بی سر و صدا، چون در زمان جاهلیت جنگ و خونریزی و جوشش جنگجویان و صدای پای اسبان در این ماه حرام بوده، دست از جنگ و کشتار می‏کشیدند لذا ماه عَصَم ماه خاموشی و ماه بی سر و صدایی است.

ماه اَصَب هست به معنی ریزش که در تعبیری که شیخ طوسی رضوان الله تعالی علیه در مصباح المتهجد می‏فرماید. می‏فرماید: «لأنه‏ يصبّ‏ الله‏ فيه‏ الرحمة على عباده‏»[9] ماه رجب ماهی است که خداوند رحمتش را بر بندگانش فرو می‎ریزد و امام کاظم( صلوة الله وَ سلامُ عَلَیه) می‏فرماید: «رَجَبٌ‏ شَهْرٌ عَظِيمٌ‏ يُضَاعِفُ‏ اللَّهُ‏ فِيهِ الْحَسَنَاتِ وَ يَمْحُو فِيهِ السَّيِّئَات‏»[10] رجب ماه بزرگی است که خداوند حسنات و کارهای خیر را در آن چند برابر می‏کند و گناهان انسان را در آن ماه می‏بخشد.

و در حدیثی از امام باقر خیلی تعبیر جالبی دارد، سفارش به روزه می‏کند در این ماه «مَنْ‏ صَامَ‏ مِنْ‏ رَجَبٍ‏ يَوْماً وَاحِداً» اگر کسی یک روز ماه رجب را روزه بگیرد «مِنْ أَوَّلِهِ أَوْ وَسَطِهِ أَوْ آخِرِهِ» چه اول آن، چه وسط آن، چه آخر آن. «أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ» خدا بهشت را بر او واجب می‎کند «وَ جَعَلَهُ مَعَنَا» آن فرد را خدا با ما اهل­بیت قرار می‎دهد «فِي دَرَجَتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَة»[11] در درجه ی ما در روز قیامت خداوند او را با ما همراه می‎کند.

برادران و خواهران سه ماه پشت سر هم ماه خودسازی است. کلاس اول آن ماه رجب است. من عرض می‎کنم که همه‏ی برادران و همه‏ی خواهران که با دعا انس دارند، کتب ادعیه را از قبل از ماه رجب تهیه کنند و آماده کنند. دعاهای در این ماه، روزه‏های در این ماه، نمازهای در این ماه. اینها آن چنان انسان را به قرب الهی و به درگاه الهی نزدیک می‏کند که حسابی برای آن نیست. از آن جمله جمعه‏ی اول ماه رجب به عنوان لیلة الرغائب است. رغائب جمع رغیبه است، یعنی آن چه که مورد میل و رغبت انسان برای پاداش‏ها و فضیلت‏هاست. مراقبت کنیم. حالا طبق تقویم‏ها روز دوشنبه را عرض کردم اعلام کردند به عنوان ماه رجب. پنج شنبه‎ی اول ماه رجب سفارش شده روزه گرفتن و شب جمعه را به دعا و راز و نیاز و مناجات پرداختن. امیر المومنین می‎گوید: چهار شب است که احیا بدارید این چهار شب را غیر از لیالی قدر. شب اول ماه رجب، شب عید قربان، شب عید فطر و شب نیمه‎ی شعبان. اگر بخواهیم رسم بندگی را رعایت کنیم و از این دنیای پرغوغا نجات پیدا کنیم، انس بیشتری پیدا کنیم با عبادات و راز و نیاز و دعا و مناجات. ان شاء الله تمرین کنیم در ماه رجب برای ورود به ماه شعبان و ماه شعبان برای ورود به ماه رمضان. خوشا به حال کسانی که از الان خودشان را آماده می‏کنند برای سه ماه روزه گرفتن پشت سر هم که این شیوه‏ی اولیای الهی بوده است.

مناسبت دوم، مناسبتی است مربوط به روز بیستم خرداد، چهلمین سالگرد آیت الله سعیدی این شهید بزرگوار که از یاران و فداکاران روح الله ست. زندان را به جان می‏خرد، شکنجه را به جان می‏خرد تا نام روح الله و نام اسلام عزیز باقی بماند. ایشان در زندان به شهادت می‏رسد. در سال 49، بیست و دو خرداد سال 49 که دقیقاً این روزها ملاحظه کنیم حدود چهل سال قبل که بعد از شهادت او فضای دیگری در جامعه‎ی ما ایجاد شد و زمینه برای حرکت و جوشش و خروش بیشتر انقلابیون پدید آمد. شهدای دیگری هم به عنوان شهدای موتلفه‏ی اسلامی مثل شهید بخارایی و همرزمانشان که در مقابل طاغوت ایستادند و به دست طاغوتیان به شهادت رسیدند. یاد و خاطره‎ی این شهیدان‎مان را گرامی می‏داریم. روز کشاورزی را داریم که جهاد کشاورزی که روز به نظر من بسیار روز ارزشمندی است. اگر یک کشور بخواهد به استقلال برسد یکی از راه‏های رسیدن به استقلال کشور آن جایی است که از نظر کشاورزی استقلال داشته باشیم.

کسی از نبی گرامی اسلام سوال می‏کند «أَيُّ الْمَالِ‏ خَيْرٌ» چه مالی بهتر است که ما دنبال درآمد آن برویم؟ حضرت فرمود: «الزَّرْعُ زَرَعَهُ صَاحِبُهُ وَ أَصْلَحَهُ وَ أَدَّى حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ»[12]؛ حضرت فرمود زراعتی که صاحبش بکارد آن را و به آن رسیدگی کند و بعد فرمود که : و در روز برداشت حق و حقوق آن را که شاید اشاره به زکات هست بپردازد. کار کشاورزی کار بسیار ارزشمندی است و کشورهایی ما الان داریم که درآمد دیگری ندارند، درآمد نفت ندارند ولی از طریق کشاورزی به خودکفایی رسیده‏اند. هفته­ی محیط زیست را داریم که مردم ما توجه دارند که انشاء الله شرایط زندگی باید برای دیگران فراهم کنند و از هر نوع اقدامی که تهدید کننده‏ی محیط زیست آحاد جامعه هست خودداری کنند.

من به چند نکته اشاره می‎کنم که خواهش می‎کنم برادران و خواهرانم توجه کنند این روزها شاهد بودید، شاهد بودیم قطع نامه‎ی شورای امنیت علیه کشور ما تصویب کردند. خوب از مدت­ها قبل هم آمریکا، هم فرانسه و هم پیر استعمار به همراهی متأسفانه چین و روسیه آمدند در شورای امنیت قطع نامه‎ایی را تصویب کردند، البته دنبال اجماع بودند که البته به این هدف نرسیدند، کشور ترکیه، کشور برزیل رأی مخالف دادند و کشور لبنان رأی ممتنع. من در اینجا این نکته را می‎خواهم عرض کنم چند نکته در رابطه با قطع نامه‌ی تحریم شورای امنیت. اولاً دولت و ملت ایران ثابت کرده که با این قطع نامه‏ها از مواضع اصولی خودش هیچگاه عقب­نشینی نخواهد کرد. ثانیاً این نوع تهدیدها ملت ایران آن را به فرصت بیشتری برای خودکفایی و خود اتکایی تبدیل خواهد کرد به خصوص که امسال سال همت مضاعف و کار مضاعف است. بنابراین دشمنان انقلاب ما از این اقدامات نتیجه به عکس خواهند گرفت و تا به الان هم دیده‏اند و در صحنه‏ی  عمل هم برای آنها اثبات شده. ثالثاً گزینش راه تقابل با ملت ایران راهی پر هزینه است برای دشمنان و راهی است که به بن بست می‎انجامد برای دشمنان. بیانیه‎ی تهران، بسته‏ی پیشنهادی که چندی قبل ما ارائه دادیم راه‏هایی را برای تعامل با جامعه‏ی بین الملل فراهم کرد، هم در بعد اقتصادی، هم در بعد سیاسی و می توانست مشکلات فی ما بین را حل کند ولی متاسفانه آنها راه دیگری را انتخاب کردند. من همین جا عرض می‏کنم از طرف شما ملت عزیز، رشید و انقلابی عرض می‏کنم به فضل پروردگار، در آینده‎ایی نه چندان دور با پاسخ قاطع تر از طرف ما مواجه خواهند شد.

نکته‎ی بعدی که می‏خواهم اشاره کنم سخنان روشنگرانه‎ی رهبر فرزانه‎ی انقلاب‎مان در خطبه‎ی نماز جمعه‎ی گذشته بود. من دقیقاً عرض می‎کنم این یک خطبه‎ی تاریخی و ماندگار در تاریخ کشور ما هست و ما از آن به عنوان منشور انقلاب برای پیروی و پیگیری راه امام و خط امام می‎توانیم از آن یاد کنیم. سوال این است که چه ضرورتی داشت امام به بیان شاخصه‎ها بپردازد؟ چه نیازی بود که امام، که مقام معظم رهبری به بیان شاخصه‏های خط امام بپردازد؟ حقیقت امر این است که در انقلاب‏ها حفظ جهت‏گیری‎های اصلی بسیار مهم و اساسی است. دوستان خیلی‎ها در انقلاب‏های مختلف تا مدت ها همراهی کردند، فداکاری کردند، گذشت کردند ولی نمی‏دانیم چه حوادثی پیش می آید که در میانه‏ی راه جدا می شوند از عرصه ی انقلاب. این واقعاً فاجعه ایی است که اتفاق می‎افتد. آن چه مقام معظم رهبری بیان کردند هشداری بود برای آیندگان که بدانند شاخص‏ها اینهاست، اسلام ناب شاخص اصلی ماست. جاذبه و دافعه‎ی امام شاخص انقلاب ماست. مناسبات معنوی و الهی امام شاخص انقلاب ماست. نقش مردم با خط امام شاخص انقلاب ماست. حال فعلی افراد شاخص انقلاب ماست، شاخص خط امام ماست. مردم ما در مراحل مختلف اثبات کردند که همراه‏اند با این انقلاب، جدا از این انقلاب نیستند. در انتخابات 40 میلیونی سال گذشته آن حضور حماسی مردم از همه طبقات نشان دادند که همراه اند با انقلاب و همراه‎اند با امام. ما امیدواریم که آن چه مقام معظم رهبری توسط رسانه‏ها تبیین شود، توسط نخبگان جامعه تبیین شود و دستگاه‏های فرهنگی به تبیین آن بپردازند و مسئولین ما مخصوصا در جهت‏گیری‎هاشون و حرکت‏هاشون بر اساس گفتار رهبری، نگاه رهبری و رفتار رهبری عملشان و مواضعشان را تنظیم کنند. مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس هم به نکات مهمی اشاره کردند و آن نکته این بود که تحولاتی در منطقه، در سطح جهان در حال رخ دادن است. فرمودند: جابجایی هایی در حال انجام شدن هست، امریکا و کشورهای اروپایی انسان احساس می‏کند به شدت تضعیف شده‏اند. هم مسائل اقتصادی‎شون و هم سیاست‏های غلطی که در پیش گرفته‏اند مایه‎ی تنفر جهانی را برای خود فراهم کرده‏اند. ما باید مراقب باشیم مسائل داخلی‏مون به گونه‏ایی باشد که دشمنان سوء استفاده از مسائل داخلی ما نکنند و با وحدت و یکپارچگی و همراهی با رهبر فرزانه‏ی انقلاب گام های استواری برداریم تا ان شاء الله به پیروزی نهایی برسیم.

دعای پایانی خطبه دوم

پروردگارا به ما بینش و بصیرت و آگاهی عنایت بفرما. پروردگارا ملت ما را و نخبگان جامعه‏ی ما را با آرمان‏های امام و رهبری روز به روز آشناتر بگردان. پروردگارا حضرت امام را روح‎شان عالی است اعلی بگردان. به مقام معظم رهبر عزیز انقلاب‎مان توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما. به مراجع تقلید ما این پاسداران مکتب و شریعت عزت عنایت بفرما. به نمازگزاران ما حسن عاقبت مرحمت فرما. توطئه‏های دشمنانمان به خودشان برگردان. پروردگارا به منتظران ظهور مهدی استقامت و پایداری مرحمت فرما. در فرج مولایمان تعجیل فرما.

اِنَ اَحسنَ الحَدیث و ابلغ الموعظه کتابُ الله العَزیز .

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

اذا جاء نصرالله وَ الفتح  *وَرایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا *فسبح بحمد ربک وستغفره انه کان توابا *

صدق الله العلی العظیم.

 

 



[1]. نهج البلاغة/198.

[2]. همان.

[3]. كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة)، ج‏2، ص118؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏46، ص290.

[4]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏3، ص: 226.

[5]. من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص183؛ علل الشرائع، ج‏2، ص528.

[6]. التمحيص (لاسکافی)، ص69؛ وسائل الشيعة، ج‏15، ص190؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏75، ص180.

[7]. «البقرة»: 201.

[8]. نهج البلاغة/173. (نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 248)

[9]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص797.

[10]. من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص92.

[11]. الأمالي (للصدوق)، النص، ص5؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏94، ص31؛ وسائل الشيعة، ج‏10، ص473.

[12]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص260.

Please publish modules in offcanvas position.