کمال عقل در پرتو 10 خصلت93/06/19

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

تذکر اخلاقی: کمال عقل در پرتو 10 خصلت

عن مولینا الامام الرضا (ع): «لا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِء مُسْلِم حَتّى تَكُونَ فيهِ عَشْرُ خِصال: أَلْخَيْرُ مِنْهُ مَأمُولٌ. وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ. يَسْتَكْثِرُ قَليلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ، وَ يَسْتَقِلُّ كَثيرَ الْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ. لا يَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوائِجِ إِلَيْهِ، وَ لا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ. أَلْفَقْرُ فِى اللّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْغِنى. وَ الذُّلُّ فىِ اللّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْعِزِّ فى عَدُوِّهِ. وَ الْخُمُولُ أَشْهى إِلَيْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ. ثُمَّ قالَ(عليه السلام): أَلْعاشِرَةُ وَ مَا الْعاشِرَةُ؟ قيلَ لَهُ: ما هِىَ؟ قالَ(عليه السلام): لا يَرى أَحَدًا إِلاّ قالَ: هُوَ خَيْرٌ مِنّى وَ أَتْقى»[1]

امام رضا (ع) 10 خصلت را برای انسان عاقل و مسلمان ذکر می‏کنند و می‏فرمایند: عقل انسان مسلمان کامل نمی‏شود مگر اینکه در او 10 خصلت وجود داشته باشد:

1- همیشه از او انتظار خیر می‏رود.

2- انسان از شر او در امان است و شر او به کسی نمی‏رسد.

3- کارهای خیر کوچک دیگران را زیاد جلوه می‏دهد و مورد تمجید قرار می‏دهد.

4- کارهای خیرِ بزرگی که خود انجام داده را کوچک جلوه می‏دهد.

5- از مراجعه و طلب حاجت دیگران به او، احساس خستگی نمی‏کند.

6- از طلب علم در طول دوران زندگی خود احساس خستگی و کسالت نمی‏کند.

7- فقر در مسیر الهی، نزد او از غنا و ثروت محبوب‏تر است.

8- تحمل خواری و انزوا به خاطر خدا و در راه خدا، نزد او محبوب‏تر است از عزّتی که در مسیر دشمن خداوند متعال بدست آورد.

9- گمنامی و مطرح نبودن پیش او، از شهرت کاذب که دین انسان را به خطر اندازد، لذت بخش‏تر است.

10- سپس حضرت (ع) فرمودند: دهمین خصلت و چیست این دهمین؟ به حضرت (ع) عرض شد: این خصلت دهم چیست؟ حضرت (ع) فرمودند: کسی را نمی‏بیند مگر اینکه می‏گوید: او از من بهتر و پرهیزکارتر است. یکی از مشکلات ما این است که همیشه خود را از دیگران برتر و بالاتر می‏دانیم در صورتی که انسان باید سعی کند همیشه دیگران را از خود بالاتر دانسته و بر خود ترجیح دهد. کما اینکه در احوالات مرحوم آقا سید حسین کوه کمره‏ای (ره) نوشته‏اند: ایشان در یکی از مساجد نجف اشرف تدریس داشت، روزی برای فاتحه خوانی به مجلس تعزیه رفت و زودتر از همیشه برای تدریس تشریف برد، قبل از اینکه شاگردان برسند ایشان وارد مسجد شد و گوشه‏ای نشست، دید پیرمردی (شیخ انصاری(ره)) در حال تدریس است و عده‏ای هم نزد او نشسته‏اند، گوش داد ببیند چه می‏گوید، دید سخنان او عالمانه و مستدل است، روز بعد هم آمد و نزدیک‏تر رفت و به سخنان او گوش فرا داد، دید واقعاً عالمانه و آگاهانه سخن می‏گوید، روز سوم زمانی که شاگردان او آمدند به آنها فرمود: بلند شوید به درس این شخص (شیخ انصاری(ره)) برویم و از محضر ایشان استفاده کنیم و با شاگرادان خود محضر شیخ انصاری (ره) مشرف شدند و به تلمّذ پرداختند.

«والحمد لله رب العالمین»

* توصیه اخلاقی فوق در درس تفسیر مورخه 19/6/1393 ایراد گریده است.



[1]. تحف العقول، ص443.

Please publish modules in offcanvas position.