نجاست مسوخ- ادله و نظر مختار در مسئله 15/11/91

 

           

 

درس خارج   فقه   حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: نجاست   مسوخ                   تاریخ: 15 بهمن 1391  

موضوع جزئی: ادله- مختار در   مسئله  مصادف با: 22 ربیع الاول 1434          سال: چهارم         جلسه:   54

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

 

خلاصه جلسه گذشته:

 

بحث ما در نجاست حیوانات مسوخ بود، گفته شد مشهور معتقدند این حیوانات پاک هستند، معنای پاک بودن هم این نیست که مأکول اللحم هستند، بلکه معنایش این است که اگر مثلاً دست انسان با آنها تماس داشت نجس نمی‏شود. اما در کلمات بزرگانی مثل شیخ طوسی، شیخ مفید، ابن زهره و غیره که در جلسه گذشته به آنها اشاره کردیم عباراتی وجود داشت که از ظاهر فرمایش این بزرگان، نجاست این حیوانات استفاده شد، لکن قضاوت نهایی در این رابطه با ادله‏ای است که در این زمینه مطرح شده که ما آنها را نقل و بررسی و نهایتاً مختار خود را بیان می‏کنیم. در جلسه گذشته بعضی روایات را نسبت به نجاست بعضی حیوانات ذکر کردیم، مثلاً در رابطه با ارنب (خرگوش) و ثعلب (روباه) به مرسله یونس اشاره کردیم که امام (ع) در آن روایت فرمودند: « لَا يَضُرُّهُ وَ لَكِنْ يَغْسِلُ يَدَهُ»[1]؛ دست زدن به بدن ثعلب و ارنب اشکال ندارد لکن شخص، باید دستش را بشوید و امر به غَسل دست، ارشاد به نجاست ثعلب و ارنب دارد. گفتیم نمی‏توان به این روایت استناد کرد؛ چون مرسله است و از مرسله‏هایی هم نیست که ضعف آن با عمل مشهور جبران شود؛ چون عمل مشهور به طهارت این حیوانات است نه نجاست آنها و عمل مشهور در جایی می‏تواند جابر ضعف سند باشد که قائل به نجاست این حیوانات باشد. در رابطه با موش هم صحیحه علی بن جعفر را ذکر کردیم که آنجا هم از ظاهر روایت، نجاست موش استفاده می‏شد لکن عرض کردیم این روایت معارضاتی دارد که در جلسه گذشته به چند نمونه از روایاتِ معارض اشاره کردیم لذا به خاطر این روایات معارض، نمی‏توان به صحیحه علی بن جعفر هم بر نجاست موش استناد کرد لذا «اغْسِلْ مَا رَأَيْتَ مِنْ أَثَرِهَا» که در صحیحه علی بن جعفر آمده و ظاهراً دال بر وجوب است، بر استحباب غَسل، حمل می‏شود یا اگر ظاهر آن، دلالت بر نجاست دارد باید حمل بر کراهت شود.

 

روایت دال بر نجاست وزغة:

 

صحیحة مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الْفَأْرَةِ وَ الْوَزَغَةِ تَقَعُ فِي الْبِئْرِ قَالَ: يُنْزَحُ مِنْهَا ثَلَاثُ دِلَاءٍ.»[2]؛ راوی می‏گوید: از امام صادق (ع) درباره موش و قورباغه‏ای که در چاه آب می‏افتند سؤال کردم، حضرت فرمودند: سه دلو آب از چاه کشیده می‏شود. ظاهر این روایت گرچه دلالت بر نجاست می‏کند، ولی معارض است با صحیحة عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنِ الْعَظَايَةِ وَ الْحَيَّةِ وَ الْوَزَغِ تَقَعُ فِي الْمَاءِ فَلَا يَمُوتُ أَيُتَوَضَّأُ مِنْهُ لِلصَّلَاةِ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ فَأْرَةٍ وَقَعَتْ فِي حُبِّ دُهْنٍ فَأُخْرِجَتْ قَبْلَ أَنْ تَمُوتَ أَ يَبِيعُهُ مِنْ مُسْلِمٍ قَالَ نَعَمْ وَ يَدَّهِنُ مِنْهُ»[3] که در جلسه گذشته بیان کردیم و متضمن طهارت وزغ (قورباغه) و عَظایه (بزمجه) و حیّه (مار) بود که اگر در آب واقع شوند و نمیرند پاک هستند، لذا چون این روایت معارض دارد نمی‏توان به آن استناد کرد.

 

روایت دال بر نجاست عقرب:

 

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنِ الْخُنْفَسَاءِ تَقَعُ فِي الْمَاءِ أَ يُتَوَضَّأُ بِهِ؟ قَالَ: نَعَمْ لَا بَأْسَ بِهِ، قُلْتُ: فَالْعَقْرَبُ؟ قَالَ: أَرِقْهُ.»[4]؛  راوی می‏گوید: از امام (ع) سؤال کردم از سوسکی که در آب بیفتد، آیا می‏توان با آن آب وضوء گرفت؟ حضرت فرمودند: بله، اشکالی ندارد، سؤال کردم عقرب چه حکمی دارد؟ امام (ع) فرمودند: اگر عقرب در آب افتاد آن آب را بریز.

 

در ذیل موثقه سماعة هم آمده: «و إن کان عقرباً فَأرِقِ الماء و توضّأ من ماءٍ غیره»[5]؛ یعنی آن چیزی که در آب قرار گرفته اگر عقرب باشد آب را بریز و با آبی غیر از آن، وضوء بگیر.

 

از ظاهر این دو روایت نجاست عقرب استفاده می‏شود؛ یعنی اگر عقرب در آب قرار گرفت آن آب، نجس می‏شود؛ چون امام (ع) فرموده: آب را بریز. اما در مقابل این دو روایت (موثقه ابی بصیر و ذیل موثقه سماعة) که ظاهراً بر نجاست عقرب دلالت داشت در روایتی از هارون بن حمزه غنوی از امام صادق (ع) آمده: «سَأَلْتُهُ عَنِ الْفَأْرَةِ وَ الْعَقْرَبِ وَ أَشْبَاهِ ذَلِكَ يَقَعُ فِي الْمَاءِ فَيَخْرُجُ حَيّاً هَلْ يُشْرَبُ مِنْ ذَلِكَ الْمَاءِ وَ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ؟ قَالَ: يُسْكَبُ مِنْهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ قَلِيلُهُ وَ كَثِيرُهُ بِمَنْزِلَةٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ يُشْرَبُ مِنْهُ وَ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ»[6]؛ از حضرت سؤال می‏شود: آیا از آبی که موش و عقرب و امثال آن در آن افتاده و زنده خارج شده‏اند، می‏توان نوشید و با آن وضوء گرفت؟ حضرت فرمودند: سه بار از این آب ریخته می‏شود - کم و زیاد آن هم فرقی نمی‏کند- و سپس نوشیده می‏شود. البته گفته‏ شده راوی این روایت، مورد تأیید نیست و نمی‏تواند با موثقه مقابله کند، لذا حکم به طهارت عقرب کمی مشکل می‏شود؛ چون در موثقه سماعه و ابی بصیر که ذکر آن گذشت، امام (ع) فرمودند آب‏ها را بریز ولی این روایت نمی‏گوید همه آب را بریز، بلکه می‏گوید مقداری از آب را بریز و از باقیمانده آن وضوء بگیر؛ لذا این دو روایت که دال بر نجاست عقرب بود به قوت خود باقی است و روایت هارون چون ضعیف است نمی‏تواند با موثقه عمار و ابی بصیر مقابله کند بنابراین استفاده حکم به طهارت عقرب، از این روایت مشکل است.

 

تنها نکته‏ای که می‏توان گفت این است: اینکه امام (ع) در موثقه عمار و ابی بصیر فرموده: آب را بریز، در مقام بیان نجاست نیست؛ چون امام (ع) در یک روایت از تعبیر «ارق الماء» استفاده می‏کند و در جای دیگر می‏فرماید: «یسکب منه ثلاث مرّات»، که این دو تعبیر یک معنی را می‏رساند و دلالت دارد بر اینکه اگر عقرب در آب قرار گرفته این آب ریخته شود یا به خاطر اینکه طبع انسان از آن متنفر است و یا به خاطر سمی که ممکن است در آب قرار گرفته باشد، پس ریختن آب، دال بر نجاست عقرب نیست. دلیل دیگر بر اینکه عقرب نجس نیست - که در بحث میته هم به آن اشاره شد- این است که اگر عقربی در آب بمیرد، چون دم سائله ندارد، نجس نیست؛ یعنی میته عقرب نجس نیست چه رسد به اینکه در مورد زنده آن، حکم به نجاست شود. لذا قول به نجاست عقرب بعید به نظر می‏رسد؛ زیرا همان گونه که گذشت، میته آن موجب نجاست آب نبود؛ چون گفتیم عقرب از حیواناتی است که دم سائله ندارد و زمانی آب نجس می‏شود که حیوان دارای دم سائله باشد، بنابراین در حالت حیات عقرب چگونه می‏توان به نجاست آن حکم کرد.

 

خلاصه اینکه؛ اخبار وارده در رابطه با نجاسات حیواناتی از قبیل روباه، خرگوش، موش، عقرب و غیره، عمدتاً مبتلا به معارض است و در این فرض راه حل یکی از دو فرض زیر است:

 

1- اخذ به روایت معارضی شود که سنداً یا دلالةً اقوی از دیگری است.

 

2- این روایات به خاطر معارض بودن تساقط می‏کنند و بعد از تساقط متعارضین، به قاعده اصالة الطهارة رجوع می‏کنیم و می‏گوییم این حیوانات پاک هستند.

 

بعلاوه روایت بَقباق هم دال بر طهارت این حیوانات است؛ قَالَ: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ فَضْلِ الْهِرَّةِ وَ الشَّاةِ وَ الْبَقَرَةِ وَ الْإِبِلِ وَ الْحِمَارِ وَ الْخَيْلِ وَ الْبِغَالِ وَ الْوَحْشِ وَ السِّبَاعِ، فَلَمْ أَتْرُكْ شَيْئاً إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ، فَقَالَ: لَا بَأْسَ بِهِ حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى الْكَلْبِ فَقَالَ: رِجْسٌ نِجْسٌ لَا تَتَوَضَّأْ بِفَضْلِهِ وَ اصْبُبْ ذَلِكَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ثُمَّ بِالْمَاءِ.»[7]؛ از امام صادق (ع) در مورد خوردن پسمانده حیواناتی مثل گربه، گوسفند، گاو، شتر، الاغ، وحوش و درندگان و امثال آن سؤال شد، حضرت فرمودند: اشکالی ندارد، اما در مورد سگ، فرمودند: سگ نجس است، این روایت دلالت بر طهارت همه حیوانات غیر از سگ دارد. همچنین برای طهارت این حیوانات می‏توان به نصوصی استناد کرد که در باب «آسار» وارد شده که سابقاً ذکر شد.

 

«والحمد لله رب العالمین»

 


 


 

[1]. وسائل الشیعة، ج3، کتاب الطهارة، باب 34 من ابواب النجاسات، ح3.

 

[2]. همان، ج1، باب 19 من ابواب الماء المطلق، ح2.

 

[3]. همان، ح1.

 

[4]. همان، ج1، باب 9 من ابواب الآسار، ح5.

 

[5]. همان، ص240.

 

[6]. همان، ح4.

 

[7]. همان، ج1، باب 1 من ابواب الآسار، ح4.

 

 

 

 

Please publish modules in offcanvas position.