درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری موضوع کلی: احکام النجاسة تاریخ: 26 مهر 1393 موضوع جزئی: فصلٌ فی ما یعفی عنه فی الصلاة- خونِ کمتر از درهم مصادف با: 23 ذی الحجه 1435 سال: ششم جلسه: 19 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
مرحوم سید میفرماید: «و المناط سعة الدرهم لا وزنه، و حدّه سعة أخمص الراحة، و لمّا حدّه بعضهم بسعة عقد الإِبهام من اليد، و آخر بعقد الوسطى، و آخر بعقد السبّابة فالأحوط الاقتصار على الأقلّ و هو الأخير»[1]؛ مناط و ملاک در اندازه درهم، سِعهی درهم است نه وزن آن و حد آن هم به اندازه فرورفتگی کف دست است، البته بعضی حدِّ سعه را اندازه بند انگشت ابهام دانسته و بعضی دیگر بند انگشت وسط را ملاک قرار داده و گروه سوم ملاک در سعه درهم را اندازه بند انگشت سبّابه دانستهاند، بنابراین احتیاط در این است که به مقدار اقل که اندازه بند انگشت سبّابه است اکتفاء شود.
مرحوم سید (ره) در این فرع چند نکته را مطرح میکنند:
اولاً: منظور از مقدار درهم، سعه و اندازه آن است نه وزن آن.
ثانیاً: حد سعهی درهم به اندازه فرورفتگی و گودیِ کف دست میباشد.
ثالثاً: چون ملاک در مقدارِ سعهی درهم مختلف است احتیاط در این است که به مقدار اقل که اندازه بند انگشت سبّابه است اکتفاء شود.
ما در اینجا دو مطلب را مورد بحث قرار میدهیم:
مطلب اول: ملاک در درهم چیست؟ آیا ملاک، اندازه آن از نظر سعه و ضیق است یا ملاک وزن درهم است؟
مطلب دوم: اگر گفتیم متفاهم عرفی در رابطه با درهم، وزن درهم نیست بلکه سعه و اندازه درهم مورد نظر است نه وزن آن، سؤال این است که اندازه آن چه مقدار است؟
مطلب اول:
اولاً: ملاک و متفاهمِ عرفی در رابطه با درهم، وزن درهم نیست بلکه ملاک، سعه و اندازه درهم است، بنابراین منظور از «مقدار الدرهم» که در روایات وارد شده بود- «الا ان تکون مقدار الدرهم مجتمعاً...»- وزنِ درهم نیست بلکه منظور، سعه و اندازه آن است.
ثانیاً: وزن کردن خونی که به لباس اصابت کرده ممکن نیست؛ چون گویا خون، رنگی است که به لباس اصابت کرده است، لذا اگر خون بمنزله رنگ است که به لباس اصابت کرده قابل وزن کردن نیست، مگر اینکه قبل از اینکه خون به لباس اصابت کند، لباس وزن شده باشد و وزن آن مشخص باشد و بعد از اصابت خون دوباره وزن شود و گفته شود این مقدار وزن به خاطر اصابت خون به لباس، اضافه شده که چنین چیزی هم معقول نیست، بنابراین منظور از مقدار درهم، سعه و اندازه است نه وزن.
مطلب دوم:
حال که گفتیم منظور از مقدار درهم، سعه و اندازه آن است نه وزن آن، این اندازه به چه مقدار است؟ آیا در روایات حدّی برای آن بیان شده یا نه؟ در این رابطه گاهی بحث از نوع درهم مطرح میشود و گاهی بحث از مقدار و اندازه درهم.
اینکه بحث از نوع درهم مطرح میشود به خاطر این است که در تعبیراتِ فقهاء انواعی برای درهم بیان شده است؛ مثلاً گفته میشود درهم الوافی، درهم البغلی (به فتحِ الباء و سکونِ الغین)، درهم الطبری و درهم الاسلامی، اما در رابطه با این انواع مختلف در روایات تعبیر خاصی نیامده تا گفته شود فلان نوعِ خاص از درهم مورد نظر بوده است. پس روایات ما متعرض نوع درهم نشدهاند و فقط خود «درهم» در روایات ذکر شده که اگر اندازه خون، اقل از مقدار درهم باشد معفو و الا معفو نخواهد بود. پس روایات، متعرض نوع درهم نشدهاند اما در کلمات فقهاء نوع درهم آمده است که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
در کلمات بعضی از فقهاء این گونه آمده که درهم باید از نوع درهم وافی باشد. بعضی دیگر گفتهاند باید از نوع درهم بَغلی- منظور از درهم بَغلی، درهمی است که منسوب به قریه بغل است- باشد. اما در اینکه منظور از درهم وافی و بغلی چیست خیلی مشخص نیست؛ مثلاً شیخ طوسی (ره)[2]، سید مرتضی (ره)[3]، صاحب جواهر (ره)[4] و شیخ مفید گفتهاند: درهم باید از نوع درهم وافی باشد و بر این مطلب ادعای اجماع کردهاند. در فقه رضوی هم تعبیر درهم وافی آمده است: «ان اصاب ثوبک دم إن أصاب ثوبك دم فلا بأس بالصلاة فيه ما لم يكن مقدار درهم واف و الوافي ما يكون وزنه درهما و ثلثاو ما كان دون الدرهم الوافي فلا يجب عليك غسله و لا بأس بالصلاة فيه».[5]
بعضی مثل مرحوم علامه (ره) و محقق (ره) گفتهاند: منظور از درهم، درهم بَغلی است.
تعبیر سومی هم در اینجا بکار رفته و آن اینکه گفته شده: درهم الوافی و هو البغلی؛ درهم وافی همان درهم بغلی است؛ یعنی درهم وافی و بغلی دو اسم برای یک مسمّی هستند، محقق حلی (ره)[6] در مختصر و شهید اول[7] در ذِکری این تعبیر را آوردهاند. اکثر متأخرین گفتهاند: بین وافی و بغلی خیلی تفاوت نیست؛ مثلاً صاحب جواهر (ره) گفته: «بل عن أكثر كتب المتأخرين التصريح بأنه الوافي، و يسمى البغلي».[8]
بعضی هم گفتهاند: منظور از درهمی که در روایات به آن اشاره شده درهم طبری است و بعضی دیگر گفتهاند منظور، درهم اسلامی است که از نظر اندازه بین درهم طبری و درهم وافی و بغلی است.
اما ما عرض کردیم در روایات ذکری از انواع درهم به میان نیامده و تنها چیزی که میتوان گفت این است که بگوییم چون اکثر روایات مربوط به درهم، در عصر امام باقر (ع) و امام صادق (ع) صادر شده لذا درهمی که در آن عصر مطرح بوده درهم اسلامیِ مسکوکِ به امر عبدالملک بوده است و چون این درهم در عصر امام (ع) رایج بوده درهم مورد نظر روایات همین درهم میباشد که بین درهم طبری و درهم وافی است.
اما قاطعانه هم نمیتوان این مطلب را پذیرفت؛ چون شاید ائمه (ع) به این نکته توجه داشتهاند که درهم مسکوک در زمان آنها همیشه یک درهم ثابت نیست بلکه قبل از آن زمان نوعی دیگر از درهم مسکوک شده بوده و بعد از آن هم درهمهای دیگری مسکوک خواهد شد، لذا درهمها به تناسب زمانها مختلف بوده بنابراین نمیتوان این مطلب را به طور قطع پذیرفت که منظور از مقدار درهم، درهم مسکوک در زمان امام باقر (ع) و امام صادق (ع) میباشد، بله درهم مسکوک در زمان این دو بزرگوار برای مردم آن زمان ملاک عمل بوده اما برای مردم سایر ازمنه نمیتواند ملاک و معیار باشد.
خلاصه این شد که در کلمات فقهاء حدود پنج تعبیر برای نوع درهم آمده: 1- درهم وافی. 2- درهم بغلی. 3- درهم وافی و بغلی دو اسم برای یک مسمّی هستند. 4- درهم طبری. 5- درهم اسلامی.
بحث جلسه آینده: بحث بعدی این است که اندازه و مقدار درهم چقدر است که ان شاء الله در جلسه آینده به آن خواهیم پرداخت.
«والحمد لله رب العالمین»
[1]. العروة الوثقی، ج1، ص102-103.
[2]. خلاف، ج1، ص162.
[3]. سلسلة الینابیع الفقهیة، ج1، ص110.
[4]. جواهرالکلام، ج6، ص113.
[5]. فقه الرضا، ص95؛ مستدرک، ج2، ص565، کتاب الطهارة، باب 15 من ابواب النجاسات، حدیث1.
[6]. المعتبر فی شرح المختصر، ج1، ص429-430.
[7]. ذکری، ج1، ص136.
[8]. جواهر الکلام، ج6، ص113.