احکام النجاسة 93/09/11

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: احکام النجاسة                                                                  تاریخ: 11 آذر 1393

موضوع جزئی: فصلٌ فی ما یعفی عنه فی‏ الصلاة- لباس‏هایی که به تنهایی ستر عورت نمی‏کند                      مصادف با: 9 صفر 1436

سال: ششم                                                                                                                                  جلسه: 32

 

 

 

 

 

 

 

 

 «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته:

مورد سوم از نجاساتی که در نماز معفو است، نجاست لباس‏هایی بود که به تنهایی نمی‏توان در آن نماز خواند. در جلسه گذشته به ملاک عفو از این لباس‏ها اشاره کردیم و آن عبارت بود از اینکه امکان ستر عورت بدون کمک گرفتن از چیز دیگر وجود نداشته باشد. یکی از مثال‏هایی که در این رابطه به آن اشاره شد عمامه بود که اگر عمامه زمانی که باز شد ستر عورت کند نجاست آن معفو نیست مگر اینکه بعد از اینکه بسته شده دوخته باشند که در این صورت معفو خواهد بود. عرض کردیم به دو روایت بر این مطلب استناد شده؛ یکی روایت فقه رضوی و دیگری موثقه زراره، ما روایت فقه رضوی را در جلسه گذشته ذکر و مورد اشکال قرار دادیم و گفتیم این روایت سنداً اشکال دارد.

اشکال بر روایت دوم:  

عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا (ع) قَالَ: «كُلُّ مَا كَانَ لَا تَجُوزُ فِيهِ الصَّلَاةُ وَحْدَهُ فَلَا بَأْسَ بِأَنْ يَكُونَ عَلَيْهِ الشَّيْ‌ءُ مِثْلُ الْقَلَنْسُوَةِ وَ التِّكَّةِ وَ الْجَوْرَبِ»[1]؛ زراره از امام باقر (ع) یا امام صادق (ع) نقل می‏کند که حضرت (ع) فرمودند: هر چیزی که به تنهایی نمی‏شود در آن نماز خواند؛ مثل کلاه، کمربند و جوراب، اشکالی ندارد که چیزی در آن باشد.

این روایت سنداً مشکلی ندارد اما دلالت آن تمام نیست؛ چون موضوع این موثقه، ثوبِ متنجِّس است و بر این نکته دلالت دارد که نجاست ثوب در یک صورت مانع و در صورت دیگر مانع نیست، در صورتی که آن ثوب از لباس‏هایی باشد که به تنهایی می‏شود در آن نماز خواند مانع و در صورتی که به تنهایی نشود در آن نماز خواند مانع نخواهد بود، البته متن روایت مربوط به لباس‏هایی است که به تنهایی نمی‏توان در آن نماز خواند ولی از مفهوم آن استفاده می‏شود که اگر نماز در آن لباس‏ها تمام باشد و به تنهایی ستر عورت کند، نجاست آن مانع از نماز خواهد بود.

اما مشکل این است که به این روایت نمی‏توان بر معفو بودن نجاستِ عمامه حکم کرد؛ چون عمامه‏های متعارفی که ما سراغ داریم اگر به گونه‏ای نازک نباشد که صدق ستر عورت نکند، از نظر بلندی و اندازه معمولاً به گونه‏ای است که ستر عورت می‏کند، بنابراین اینکه ما عمامه را مستثنی کنیم و برای اسثتناء آن به موثقه زراره تمسک کنیم درست نیست؛ چون متعارفِ عمامه‏ها ستر عورت می‏کنند، لذا موثقه زراره عمامه را شامل نمی‏شود. بنابراین به صراحت نمی‏شود گفت که عمامه ستر عورت نمی‏کند مگر اینکه عمامه آن قدر کوچک باشد که ستر عورت نکند.

 

چهارم: محمول متنجِّس

الرابع: «المحمول المتنجّس الذي لا تتمّ فيه الصلاة، مثل السِكّين و الدرهم و الدينار و نحوها، و أمّا إذا كان ممّا تتمّ فيه الصلاة كما إذا جَعل ثوبه المتنجّس في جَيبِه مثلًا ففيه اشكال، و الأحوط الاجتناب، و كذا إذا كان من الأعيان النجسة؛ كالميتة و الدم، و شَعر الكلب و الخنزير، فإنّ الأحوط اجتناب حملها في الصلاة».[2]

چهارمین مورد از نجاساتی که معفو است و نماز خواندن با آن اشکال ندارد محمولِ متنجِّسی است که نماز در آن تمام نیست- محمول متنجِّس، چیزی است که انسان آن را با خود حمل می‏کند هر چند آن را نپوشیده باشد- مثل چاقو، درهم، دینار و امثال آن، اما اگر محمولِ متنجِّس از چیزهایی باشد که نماز در آن تمام است مثل اینکه لباسش را که نجس است در جیبش بگذارد و با آن نماز بخواند، در این صورت نمازش اشکال دارد و احتیاط در این است که از چنین نجسی اجتناب کند، همچنین اگر آن محمول، نجس العین باشد مثل میته، خون و موی سگ و خوک، احتیاط در این است که از حمل آنها در نماز اجتناب شود.

مرحوم سید (ره) سه صورت برای این مسئله تصویر کرده است:

صورت اول: محمولِ متنجِّس از چیزهایی است که نماز در آن تمام نیست.

صورت دوم: محمولِ متنجِّس از چیزهایی است که نماز در آن تمام است.

صورت سوم: محمول از اعیان نجسه است.

بررسی صورت اول:

اکثر علماء محمولِ متنجِّسی که نماز در آن تمام نیست را معفو دانسته‏اند و گفته‏اند نماز خواندن با آن اشکالی ندارد و فرقی هم نمی‏کند آن چیز از ملابس (لباس) باشد مثل جوراب و کلاه یا از غیر آن مثل چاقو، درهم و دینار.

دلیل:

دو دلیل بر معفو بودن محمولِ متنجِّسی که نماز در آن تمام نیست اقامه شده:

دلیل اول: روایت عبدالله بن سنان

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ: «كُلُّ مَا كَانَ عَلَى الْإِنْسَانِ أَوْ مَعَهُ مِمَّا لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِيهِ وَحْدَهُ فَلَا بَأْسَ أَنْ يُصَلَّى فِيهِ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ قَذَرٌ مِثْلُ الْقَلَنْسُوَةِ وَ التِّكَّةِ وَ الْكَمَرَةِ وَ النَّعْلِ وَ الْخُفَّيْنِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ»[3]؛ عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) نقل می‏کند که حضرت فرمودند: هر چیزی که انسان آن را پوشیده یا همراه اوست ولی به تنهایی نمی‏شود در آن نماز خواند، مشکلی ندارد که در آن نماز خوانده شود، هر چند نجس باشد؛ مثل کلاه، کمربند، کفش و مشابه آن.

از این روایت استفاده می‏شود اگر محمولِ نجس، از چیزهایی باشد که نماز در آن تمام نیست نماز خواندن با آن اشکالی ندارد و معفو است.

دلیل دوم: اولویت قطعیه

شما گفتید اگر لباسی که انسان پوشیده نجس باشد و این لباس به تنهایی ستر عورت نکند، معفو است و می‏تواند با آن نماز بخواند، عرض می‏کنیم وقتی پوشیدن لباس نجس که نماز در آن تمام نیست، معفو باشد به طریق اولی حمل چنین لباسی معفو خواهد بود و نماز خواندن با آن اشکالی نخواهد داشت.

نسبت به غیر لباس مثل چاقو، درهم، دینار و امثال آن هم می‏گوییم اگر حمل لباسِ نجسی که نماز در آن تمام نیست معفو باشد به طریق اولی حمل غیر لباس هم معفو خواهد بود.

عده‏ای برای این مسئله (معفو بودن محمولِ نجسی که نماز در آن تمام نیست) به اطلاق روایاتِ عفو تمسک کرده و گفته‏اند روایات عفو اطلاق دارد و شامل محمولِ نجسی که نماز در آن تمام نیست هم می‏شود اعم از اینکه آن محمول، لباس باشد یا غیر آن.

بعضی در پاسخ اینها گفته‏اند: ظهور یا انصراف «مما لاتتمّ الصلاة فیه» که در روایات بکار رفته، ملبوس (لباس) است و غیر آن را شامل نمی‏شود.

با توجه به آنچه گفته شد بهترین دلیلی که می‏توان به آن استناد کرد روایت عبدالله بن سنان است که تصریح دارد و امام (ع) بالصراحة فرموده‏اند: «او معه» که منظور، محمولِ متجِّس است.

البته بزرگانی مثل علامه (ره) و شهید اول (ره) با مرحوم سید (ره) مخالفت کرده‏اند:

علامه (ره) فرموده: «فلو كان معه دراهم نجسة أو غيرها لم تصحّ صلاته».[4] معنای این کلام این است که اگر درهم نجس در نماز همراه شخص باشد نمازش اشکال دارد.

اما صاحب حدائق (ره) فرموده: «و ما ذكره في المنتهى و النهاية و كذا في البيان- من عدم صحة الصلاة لو كان معه دراهم نجسة أو غيرها- لا اعرف له وجها و لا عليه دليلا فإن غاية ما يفهم من الأدلة اشتراط صحة الصلاة بطهارة ثوب المصلي يعني ملبوسه شاملا كان للبدن أو غير شامل و اما محموله سيما مثل الدراهم و نحوها فأي دليل دل على اشتراط صحة الصلاة بطهارته؟»[5]؛ صاحب حدائق (ره) می‏فرماید: من وجهی برای آنچه علامه (ره) در منتهی و نهایه و شهید اول (ره) در بیان ذکر کرده‏اند- عدم صحت نماز در صورتی که شخص، درهم نجس یا غیر آن را همراه داشته باشد- پیدا نکردم و دلیلی بر آن نیافتم.

بحث جلسه آینده: صورت دوم (محمولِ متنجِّس از چیزهایی است که نماز در آن تمام است) را ان شاء الله در جلسه آینده مورد بررسی قرار خواهیم داد.   

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. وسائل الشیعة، ج3، ص456، کتاب الطهارة،باب31 من ابواب النجاسات، حدیث1.

[2]. العروة الوثقی، ج1، ص105.

[3]. وسائل الشیعة، ج3، ص457، باب 31 من ابواب النجاسات، حدیث5.  

[4]. منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج3، ص260.

[5]. حدائق الناضرة، ج5، ص336.

Please publish modules in offcanvas position.