مطهرات-تطهیر متنجس به وسیله آب 93/11/04

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: مطهّرات                                                                      تاریخ: 4 بهمن 1393

موضوع جزئی: تطهیر متنجِّس به وسیله آب                                مصادف با: 3 ربیع‏ الثانی 1436

سال: ششم                                                                                                                            جلسه: 47

 

 

 

 

 

 

 

 «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

شروطی که مختص به تطهیر با آب قلیل است

«و أمّا الثاني: فالتعدّد في بعض المتنجّسات؛ كالمتنجّس بالبول و كالظروف و التعفير؛ كما في المتنجّس بولوغ الكلب، و العصر في مثل الثياب و الفُرُش و نحوها ممّا يقبله، و الورود؛ أي ورود الماء على المتنجّس دون العكس على الأحوط».[1]

مرحوم سید (ره) می‏فرماید: قسم دوم [یعنی شروطی که مختصِ تطهیر با آب قلیل است] مختلف است؛ در بعضی از موارد تعدد لازم است مثل آن جایی که شیء به بول، متنجِّس شده باشد، همچنین در تطهیر ظروف نیز تعدد لازم است، در بعضی از موارد دیگر تعفیر (خاک‏مالی) لازم است مثل متنجِّس به ولوغ کلب، در بعضی دیگر، فشردن لازم است مثل لباس و فرش‏ها و امثال آن از چیزهایی که قابل فشردن است، و ورود یعنی ورود آب بر متنجِّس لازم است [زمانی که بخواهیم متنجِّس را با آب قلیل تطهیر کنیم] دون عکس بنا بر احتیاط [مثلاً اگر بخواهید لباس متنجِّس را با آب قلیلی که در ظرف وجود دارد تطهیر کنید، انداختن آن در آب ظرف صحیح نیست بلکه باید آب را روی لباس ریخت نه اینکه لباس متنجِّس بر آب وارد شود].

توضیح فرمایش مرحوم سید (ره) را ان شاء الله تعالی در مسائلی که در ادامه می‏آید خدمت دوستان عرض خواهیم کرد.

عمده بحثی که فعلاً به آن می‏پردازیم عبارتی است که در ذیل کلام مرحوم سید (ره) آمده است که فرمود: «و الورود؛ أي ورود الماء على المتنجّس دون العكس على الأحوط»؛ یعنی در تطهیر متنجِّس به وسیله آب قلیل، آب باید بر متنجِّس وارد شود و روی آن ریخته شود نه اینکه متنجِّس در آب قلیل داخل شود.

نظر مشهور نیز مطابق با فرمایش مرحوم سید (ره) است که در تطهیر متنجِّس به وسیله آب قلیل باید آب بر متنجِّس ریخته شود نه اینکه متنجِّس داخل آب شود. مرحوم سید (ره) در اینجا تعبیر احتیاط وجوبی را به کار برده است لکن در مسأله 21 [«الثوب النجس يمكن تطهيره بجعله في طشت و صبّ الماء عليه»[2]]، که بعداً می‏آید فتوا داده که برای تطهیر لباس متنجِّس آب باید بر آن ریخته شود.

دلیل لزوم غَسل علی نحو الورود

اولاً: ادله غَسل و تطهیر، به متعارف انصراف دارد و متعارف، غَسل علی نحو الورود است، یعنی متعارف این است که برای تطهیر متنجِّس باید آب روی آن ریخته شود نه اینکه متنجِّس در آب داخل شود.

ثانیاً: اطلاقات وارد شده در باب غَسل و تطهیر را به روایات مشتمل بر «صَبّ» تقیید می‏زنیم.

ممکن است گفته شود که انصراف ادله تطهیر درست نیست زیرا ممکن است صرف متعارف بودن باعث انصراف نشود بلکه از باب غلبه خارجی باشد و غلبه خارجی موجب انصراف نیست.

لکن عرض می‏کنیم که بر فرض کلام شما را بپذیریم و بگوییم که ادله تطهیر به ریختن آب بر متنجِّس انصراف ندارد لکن اطلاقاتی را که در باب غَسل و تطهیر وارد شده به روایاتی که مشتمل بر صَبّ (ریختن) است تقیید می‏‏زنیم که این روایات ظهور دارد در اینکه غَسل باید علی نحو الورود باشد.

ثالثاً: استصحاب بقاء نجاست سابق در صورتی که شک کنیم آیا بدون ریختن آب بر روی متنجِّس، متنجِّس پاک می‏شود یا نه؟ یعنی اگر تقیید اطلاقات نیز پذیرفته نشود و ما شک کنیم که بدون ریختن آب بر متنجِّس آیا شیء متنجِّس پاک می‏شود یا نه عرض می‏کنیم که نجاست سابق را استصحاب می‏کنیم بنابراین، برای تطهیر متنجِّس باید آب را روی آن بریزیم.

کلام مرحوم آقای حکیم (ره)

مرحوم آیت الله حکیم (ره) با نظر مشهور مخالفت کرده است و فرموده است: «لا ريب أنه المشهور، و لم أجد من جزم بخلافه مطلقاً. كذا في الجواهر. و الوجه فيه الأصل، بعد انصراف أدلة التطهير الى المتداول المتعارف عند الناس، من الغسل بنحو الورود. و لو سلم منعه فالاطلاقات مقيدة بما تضمن الأمر بالصب. الظاهر في الورود (و يشكل) ذلك كله بمنع الانصراف. و لا سيما بملاحظة الارتكاز العرفي في كيفية إزالة القذارة حيث لا فرق عندهم فيها بين الورود و غيره، و تداول ذلك لا يجدي في تحقق الانصراف، لما عرفت مراراً من أن الغلبة لا يقيد بها المطلق، و لا سيما مع عدم ثبوت التعارف في زمان الصدور...»[3].

ایشان در عبارت فوق فرموده است که انصرافی که مشهور ادعا کرده و جنبه ارتکازی دارد صحیح نیست چون؛

اولاً: کیفیت تطهیر موکول به عرف و عادت است و به حسب ارتکاز عرفی فرقی بین ورود و غیر ورود نیست، یعنی در تطهیر متنجِّس به وسیله آبِ قلیل فرق نمی‏کند که آب بر روی متنجِّس ریخته شود یا اینکه متنجِّس در آب داخل شود.

ثانیاً: اینکه در روایات به «صبّ الماء» امر شده است، ظاهر این است که «صب» به معنای ورود آب بر شیء متنجِّس است اما در موارد دیگری مثل وضو و غُسل ارتماسی، «صبّ» به معنای ورود (ریختن آب بر دست و بدن) نیست بلکه به معنای دخول دست و بدن در آب است. بنابراین، این گونه نیست که همیشه «صب» به معنای ورود باشد.

مرحوم آقای حکیم (ره) در ادامه به روایت صحیحه محمد بن مسلم [«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الثَّوْبِ يُصِيبُهُ الْبَوْلُ، قَالَ: «اغْسِلْهُ فِي الْمَرْكَنِ مَرَّتَيْنِ فَإِنْ غَسَلْتَهُ فِي مَاءٍ جَارٍ فَمَرَّةً وَاحِدَةً»[4]؛ محمد بن مسلم می‏گوید که از امام صادق (ع) درباره لباسی که بول به آن اصابت کرده سؤال کردم، حضرت (ع) فرمود: «آن لباس را در طشت دو بار بشوی، پس اگر خواستی آن لباس را در آب جاری بشویی یک مرتبه کفایت می‏کند»] تمسک کرده و فرموده است که بعید است که کسی بگوید منظور از «مرکن» ظرفی است که آب آن به مقدار کُر باشد بلکه منظور «طشت» است که آب آن به اندازه کُر نیست و قلیل است، به خصوص اینکه امام (ع) بین «مرکن» و آب جاری فرق گذاشته‏ است در حالی که کسی بین جاری و کُر تفاوت قائل نشده است، بنابراین از آنجا که بین جاری و کُر تفاوتی نیست و امام (ع) در رابطه با آب جاری فرموده است که یک بار شستن کفایت می‏کند لکن اگر با آب «مرکن»؛ یعنی آب طشت شسته شود باید دو مرتبه بشوید، معلوم می‏شود «مرکن» به معنای کُر نیست بلکه منظور از «مرکن» طشت است که مقدار آن به اندازه کُر نیست.

همچنین بعید است منظور حضرت (ع) که فرموده است در شستن در آب «مرکن» دو بار شسته شود این باشد که لباس در طشت گذاشته شود و سپس آب بر روی آن لباسِ متنجِّس بریزد. بنابراین، برای تطهیر لباس متنجِّس به وسیله آبِ طشت کفایت می‏کند که لباس در آب طشت داخل شود و این کار دو بار تکرار شود.

پس مرحوم آقای حکیم از تمسک به روایت فوق سه مطلب را استفاده می‏کند؛

اولاً: «مرکن» به معنای طشت است نه آب کُر.

ثانیاً: بین کُر و جاری فرقی نیست تا «مرکن» به معنای کُر گرفته شود و گفته شود در «مرکن» به معنای کُر باید دو بار شسته شود و در آب جاری یک بار شستن کفایت می‏کند.

ثالثاً: بعید است که گفته شود غَسلی که در روایت وارد شده که حضرت (ع) فرموده: «اغْسِلْهُ فِي الْمَرْكَنِ مَرَّتَيْنِ»، معنایش این است که لباس در طشت گذاشته شود و آب روی آن ریخته شود چون با سیاق روایت سازگار نیست زیرا سیاق روایت این است که برای تطهیر لباس متنجِّس با آب جاری، یک بار شستن کفایت می‏کند و در تطهیر با آب «مرکن» باید دو بار بشوید و از آنجا که در تطهیر با آب جاری لباس را در آب داخل می‏کنند این سیاق اقتضا می‏کند که در تطهیر با آب «مرکن» نیز باید لباس را در آب طشت داخل کنند. همچنین حمل بر اراده تنظیف قبل از غَسل نیز بعید است، یعنی بعید است که گفته شود گذاشتن لباس در طشت و ریختن آب بر روی آن، از باب تنظیف قبل از غَسل بوده است.

بحث جلسه آینده: پاسخ از فرمایش مرحوم آقای حکیم (ره) ان شاء الله در جلسه آینده عرض خواهد شد.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. العروة الوثقی، ج1، ص107.

[2]. همان، ص116.

[3]. مستمسك العروة الوثقى‌، حكيم، سيد محسن طباطبايى‌، ج2، ص8.

[4]. وسائل الشیعة، ج3، کتاب الطهارة، ابواب النجاسات، باب2، ص397، ح1.

Please publish modules in offcanvas position.