فصل فی المطهرات 93/11/13

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات                                                       تاریخ: 13 بهمن 1393

موضوع جزئی: الأول من المطهّرات، الماء                                                                  مصادف با: 12 ربیع ‏الثانی 1436

سال: ششم                                                                                                                         جلسه: 49

 

 

 

 

 

 

 

 

 «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مسأله 309: «إنّما يشترط في التطهير طهارة الماء قبل الاستعمال، فلا يضرّ تنجّسه بالوصول إلى المحلّ النجس، و أمّا الإطلاق فاعتباره إنّما هو قبل الاستعمال و حينه، فلو صار بعد الوصول إلى المحلّ مضافاً لم يكف كما في الثوب المصبوغ، فإنّه يشترط في طهارته بالماء القليل بقاؤه على الإطلاق حتّى حال العصر، فما دام يخرج منه الماء الملوَّن لا يطهر، إلّا إذا كان اللون قليلًا لم يصل إلى حدّ الإضافة و أمّا إذا غُسِل في الكثير فيكفي فيه نفوذ الماء في جميع أجزائه بوصف الإطلاق و إن صار بالعصر مضافاً، بل الماء المعصور المضاف أيضاً محكوم بالطهارة و أمّا إذا كان بحيث يوجب إضافة الماء بمجرّد وصوله إليه و لا ينفذ فيه إلّا مضافاً فلا يطهر ما دام كذلك، و الظاهر أنّ اشتراط عدم التغيّر أيضاً كذلك، فلو تغيّر بالاستعمال لم يكف ما دام كذلك، و لا يحسب غسلة من الغسلات فيما يعتبر فيه التعدّد».[1]

مرحوم سید (ره) در این مسأله چند فرع را بیان می‏کند؛

فرع اول: در تطهیر متنجِّس به وسیله آب، شرط است که آب، قبل از استعمال پاک باشد.

فرع دوم: معتبر است که آبی که می‏خواهد مطهِّر باشد قبل از استعمال و حین استعمال، مطلق باشد چون اگر آب، مضاف باشد نمی‏تواند شیء نجس را تطهیر کند، لذا اگر آب بعد از اصابت به محل نجس، مضاف شد برای تطهیر کافی نیست مثل لباسی که رنگ زده شده است که به محض رسیدن آب به آن لباس، رنگ آب تغییر می‏کند چون در تطهیر متنجِّس به وسیله آب قلیل، شرط است که اطلاق آب باقی بماند حتی زمان فشردن لباس نیز نباید آب مضاف شده باشد، پس تا زمانی که موقع فشردن، آب رنگین (مضاف) از لباس خارج شود، پاک نخواهد شد مگر اینکه رنگ خارج شده خیلی کم باشد که باعث مضاف شدن آب نگردد.   

فرع سوم: اگر متنجِّس به وسیله آب کثیر شسته شود همین مقدار که آب با عنوان مطلق بودن، در جمیع اجزاء متنجِّس نفوذ کند کفایت می‏کند هر چند متنجِّس، شسته شده با آب کثیر بر اثر فشردن، مضاف شود و رنگ از آن خارج شود.

فرع چهارم: آب مطلقی که به مجرد وصول به شیء متنجِّس، مضاف می‏شود، نمی‏تواند شیء متنجِّس را تطهیر کند.

فرع پنجم: شرط است که اوصاف آب از ناحیه اوصاف نجس تغییر نکند، بنابراین اگر اوصاف آب هنگام استعمال آن تغییر کرد کفایت نمی‏کند و این شستن از غَسلاتی که تعدد در آنها معتبر است محسوب نمی‏شود.

 

 

 

 

فرع اول

 فرع اول این بود که مرحوم سید (ره) فرمود:«إنّما يشترط في التطهير طهارة الماء قبل الاستعمال، فلا يضرّ تنجّسه بالوصول إلى المحلّ النجس».[2]

اگر معتقد باشیم که حین الاستعمال نیز آب باید پاک باشد به خصوص در آب قلیل عملاً باب تطهیر بسته می‏شود زیرا به محض اینکه شما آب قلیل را روی شیء متنجِّس بریزید به صرف ملاقات با متنجِّس گفته می‏شود که این آب نیز متنجِّس می‏شود لذا شرط است که آب قبل از استعمال پاک باشد اما طبعاً زمانی که آب روی شیء متنجِّس ریخته می‏شود با ریختن روی شیء متنجِّس، عنوان پاک بودن لازم نیست و طبعاً حالت ملاقات پیدا می‏کند.

مرحوم آقای خویی (ره) در این بحث تفصیل قائل شده است. اگر دوستان به خاطر داشته باشند ما دو نوع غَسله را مطرح کردیم؛ یکی غَسله‏ی مزیله و دیگری غسله‏ای که منجر به طهارت می‏شود. مرحوم آقای خویی (ره) بین غَسله مزیله و بین غَسله مطهِّره که متعقّب طهارت است (طهارت به دنبال آن محقق می‏شود) فرق گذاشته و فرموده است که این مطلبی که مرحوم سید (ره) مطرح کرده که آب باید قبل از استعمال پاک باشد و حین الاستعمال لازم نیست که پاک باشد، مطلق نیست؛ به این معنی که لزوم پاک بودن آب قبل از غَسله مزیله درست است یعنی آن لحظه‏ای که می‏خواهید با این آب نجاست را برطرف کنید و غَسله‏ای که حین الاستعمال از آن جدا می‏شود، غَسله مزیله است نیازی به پاک بودن آن نیست و الا باب طهارت مسدود خواهد شد اما در رابطه با غَسله مطهِّره یعنی آن غَسله‏ای که طهارت شیءِ متنجِّس به دنبال آن می‏آید اگر حین الاستعمالی که آن غَسله منجر به طهارت می‏شود، متنجِّس شود جا ندارد این سخن را مطرح کنیم و دلیلی هم که آقای خویی (ره) مطرح می‏کند ظاهراً دلیلی است که قبلاً نیز به آن اشاره شد و آن اینکه اگر خودِ آبی که می‏خواهد مطهِّر باشد، متنجِّس شود نخواهد توانست موجب تطهیر شیء متنجِّس گردد چون فاقد شیء نمی‏تواند معطی شیء باشد. لذا به نظر مرحوم آقای خویی (ره) بین غَسله مزیله و غَسله مطهِّره فرق است و فقط در صورتی لازم نیست که آب حین الاستعمال پاک باشد که مربوط به غَسله مزیله باشد و الا اگر مربوط به غَسله مطهِّره باشد آب باید پاک باشد بر خلاف مرحوم سید (ره) که بین این دو فرق نگذاشته و فرموده است که حین الاستعمال، لازم نیست که آب پاک باشد چه آن آب مربوط به غَسله مزیله باشد و چه مربوط به غَسله مطهِّره باشد.

خلاصه: مرحوم سید (ره) فرمود که یکی از شرائط تطهیر، طهارت آب قبل از استعمال است و حین استعمال، لازم نیست که آب پاک باشد. این کلام مرحوم سید (ره) مطلق است یعنی فرقی بین غَسله مزیله و غَسله مطهِّره نگذاشته است و مطلقا فرموده است که لازم نیست آب، حین الاستعمال پاک باشد چه مربوط به غَسله مزیله‏ی نجاست باشد و چه مربوط به غَسله مطهِّره باشد لکن مرحوم آقای خویی (ره) فرمود ه است که بین غَسله مزیله و غَسله مطهِّره فرق است و فقط در صورتی که مربوط به غَسله مزیله باشد لازم نیست که آب، پاک باشد ولی اگر مربوط به غَسله مطهِّره باشد لازم است که آب، پاک باشد.

فرع دوم

مرحوم سید (ره) در فرع دوم فرمود: «أمّا الإطلاق فاعتباره إنّما هو قبل الاستعمال و حينه، فلو صار بعد الوصول إلى المحلّ مضافاً لم يكف كما في الثوب المصبوغ، فإنّه يشترط في طهارته بالماء القليل بقاؤه على الإطلاق حتّى حال العصر، فما دام يخرج منه الماء الملوَّن لا يطهر، إلّا إذا كان اللون قليلًا لم يصل إلى حدّ الإضافة»[3]؛ آبی که می‏خواهد مطهِّر باشد قبل از استعمال و حین استعمال باید مطلق باشد.

دلیل این مطلب روشن است چون آب نمی‏تواند عنوان مطهِّر بودن پیدا کند مگر در صورتی که عنوان آب بودن بر آن صدق کند و اگر آب، مضاف شود عنوان آب بر آن صدق نمی‏کند بلکه به آن آب مضاف گفته می‏شود لذا نمی‏تواند مطهِّر باشد. یعنی چون مضاف است تخصّصاً از عنوان مطهِّر بودن خارج است. لذا تفاوت نمی‏کند آبی که می‏خواهد مطهّر باشد قبل از استعمال، مضاف باشد یا حین استعمال چون در غَسل با آب قلیل، فشردن لازم است لذا اگر مثلاً لباس متنجِّس فشرده شد و آبی که از آن خارج شد رنگین باشد صدق نمی‏کند که گفته شود این لباس با آب مطلق شسته شده است بر خلاف شستن در آب کثیر که طبق نظر مرحوم سید (ره) فشردن لازم نیست بلکه صرف نفوذ آب در پیکره متنجّس، کفایت می‏کند.

فرع سوم

مرحوم سید (ره) فرمود: «و أمّا إذا غُسِل في الكثير فيكفي فيه نفوذ الماء في جميع أجزائه بوصف الإطلاق و إن صار بالعصر مضافاً، بل الماء المعصور المضاف أيضاً محكوم بالطهارة»[4] بقاء اطلاق در شستن متنجِّس به وسیله آب کثیر، لازم نیست و صرف نفوذ آب [به وصف اطلاق] در جمیع اجزاء متنجِّس کفایت می‏کند چون در شستن متنجِّس به وسیله آب کثیر فشردن لازم نیست لذا اگر متنجِّسی که به وسیله آب کثیر شسته شده است فشرده شد و آب خارج شده از آن رنگین و مضاف شده باشد ضرری به طهارت لباس نمی‏زند و مشکلی ایجاد نمی‏کند بلکه خودِ این آب مضاف هم پاک است.

اما نظر مرحوم آقای خویی (ره) با نظر مرحوم سید (ره) مخالف است، ایشان (مرحوم آقای خویی (ره)) فرموده است که فشردن لباسِ متنجِّس در آب کثیر نیز لازم است بنابراین، اگر لباس متنجِّسی که به وسیله آبِ کثیر شسته شده است فشرده شد و آب خارج شده از آن رنگین (مضاف) باشد به طهارت آب ضرر می‏زند. پس در اینکه آیا در تحقق مفهوم غَسل، عَصر (فشردن) شرط است یا اینکه در تحقق مفهوم غَسل، عَصر شرط نیست اختلاف مبنایی وجود دارد، مرحوم آقای خویی (ره) فرموده است که موردی نیست که عنوان غَسل باشد لکن عَصر نباشد، یعنی هم در تطهیر با آب قلیل و هم در تطهیر با آب کثیر، عَصر [در متنجِّساتی که قابل فشردن‏اند] لازم است لکن مرحوم سید (ره) فرموده است که در تطهیر با آب کثیر عَصر لازم نیست لذا اگر بعد از شستن لباس آن را بفشاریم و آبی رنگین (مضاف) از آن خارج شود ضرری به طهارت لباس نمی‏زند لذا طبق مبنای مرحوم سید (ره) هم لباس پاک می‏شود و هم آب مضافی که از آن لباس خارج می‏شود، چون آبی که بر اثر فشردن از لباس خارج شده بعد از طهارت لباس خارج شده است لذا نجس نیست بر خلاف نظر مرحوم آقای خویی (ره) که این آبِ مضافی را که از لباس خارج شده است، نجس می‏داند چون معتقد است هنوز لباس پاک نشده است به خاطر اینکه پاک شدن لباس در جایی است که بعد از فشردن لباس، آب مضافی از آن خارج نشود

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. العروة الوثقی، ج1، ص108.

[2]. همان.

[3]. همان.

[4]. همان.

Please publish modules in offcanvas position.