فصل فی المطهرات 93/11/21

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات                                                       تاریخ: 21 بهمن 1393

موضوع جزئی: الاول من المطهّرات، الماء                                      مصادف با: 20 ربیع ‏الثانی 1436

سال: ششم                                                                                                                         جلسه: 54

 

 

 

 

 

 

 

 

 «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

دلیل سوم

سومین دلیل قائلین به نجاست ماء الغُساله، استدلال به روایات است که به بعضی از آنها اشاره می‏کنیم؛

روایت اول: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: «...الْمَاءُ الَّذِي يُغْسَلُ بِهِ الثَّوْبُ أَوْ يَغْتَسِلُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْجَنَابَةِ لَا يَجُوزُ أَنْ يُتَوَضَّأَ مِنْهُ وَ أَشْبَاهِهِ...»[1]؛ عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) نقل می‏کند که حضرت (ع) فرمود که آبی که لباس با آن شسته می‏شود یا شخص با آن آب غُسل جنابت می‏کند جایز نیست که با آن آب وضو و أشباه آن گرفته شود.

روایت دوم: عَنِ الْعِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَصَابَهُ قَطْرَةٌ مِنْ طَشْتٍ فِيهِ وَضُوءٌ فَقَالَ: «إِنْ كَانَ مِنْ بَوْلٍ أَوْ قَذَرٍ فَيَغْسِلُ مَا أَصَابَهُ»[2]؛ عیص ابن قاسم می­گوید از معصوم (ع) درباره مردی سؤال کردم که قطره‏ای از طشتی که در آن چیزی شسته شده به او [لباس یا بدن او] اصابت کرده است، حضرت (ع) فرمود که اگر آنچه در طشت شسته شده از بول یا نجاست باشد و به او اصابت کرده باید شسته شود. وضوء در این جا وضوء صلاتی نیست بلکه به معنای شستن و تطهیر است.

تقریب استدلال به این روایت به این نحو است که اینکه حضرت (ع) فرموده است که اگر غُساله نجاست در این طشت باشد و به بدن یا لباس شخص اصابت کند باید آن را بشوید حاکی از این است که ماء الغساله نجس است و به خاطر نجاست ماء الغساله بوده است که امام (ع) دستور داده است آن را بشوید.

روایت سوم: عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْكُوزِ وَ الْإِنَاءِ يَكُونُ قَذِراً كَيْفَ يُغْسَلُ وَ كَمْ مَرَّةً يُغْسَلُ؟ قَالَ:«يُغْسَلُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ يُصَبُّ فِيهِ الْمَاءُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ مِنْهُ ثُمَّ يُصَبُّ فِيهِ مَاءٌ آخَرُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ ذَلِكَ الْمَاءُ ثُمَّ يُصَبُّ فِيهِ مَاءٌ آخَرُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ مِنْهُ وَ قَدْ طَهُرَ إِلَى أَنْ قَالَ وَ قَالَ: «اغْسِلِ الْإِنَاءَ الَّذِي تُصِيبُ فِيهِ الْجُرَذَ مَيِّتاً سَبْعَ مَرَّاتٍ»[3]؛ در عمار ساباطی می‏گوید که در رابطه با کوزه و ظرفی که نجس است از امام صادق (ع) سؤال شد که چگونه و چند بار شسته شود؟ حضرت (ع) فرمود که سه بار شسته می‏شود به این نحو که آب در این کوزه و ظرف ریخته می­شود و این کوزه را تکان می­دهد [تا آب همه کوزه و ظرف را فرا گیرد] و آب را خالی می­کند، سپس دوباره آب در آن آب ریخته می­شود ـ نه آبی را که قبلا در آن ریخته شده است ـ و باز دوباره کوزه را می­چرخاند سپس آن آب خالی می‏شود سپس دوباره [بار سوم] آب در آن ریخته می‏شود و چرخانده می‏شود سپس آن آب خالی می‏شود و در این صورت است که ظرف یا کوزه پاک می‏شود.

تقریب استدلال به روایت فوق این گونه است که گفته‏اند اینکه امام (ع) در کیفیت تطهیر ظرف و کوزه نجس فرموده است که آب را داخل ظرف می‏ریزید و خالی می‏کنید و بعد آب دیگری می­ریزید و می‏چرخانید و خالی می‏کنید و برای مرتبه سوم این کار را تکرار می‏کنید حاکی از این است که آب­هایی که خالی می­کنید ماء الغساله و نجس است لذا باید تا سه مرتبه در آن ظرف آب ریخته شود و چرخانده شود و خالی شود تا ظرف یا کوزه پاک شود بنابراین، پس اینکه امام (ع) فرموده است که آبها باید خالی شود حاکی از نجاست ماء الغساله است و الا اگر نجس نبود نیازی به خالی کردن نبود.

بررسی دلیل سوم

اشکال بر روایت اول

ما سابقاً روایت اول (روایت عبدالله ابن سنان) را ذکر و مورد بررسی قرار دادیم و عرض کردیم که این روایت سنداً و دلالةً مخدوش است  در نتیجه نمی‏شود به مفاد این روایت ترتیب اثر داد [به جلسه 52 مورخه 19 بهمن 1393 مراجعه شود].

اشکال بر روایت دوم

این روایت نیز سنداً و دلالةً مشکل دارد.

اشکال سندی

اولاً: ما نمی‏دانیم که این روایت را شیخ طوسی (ره) بدون واسطه از عیص ابن قاسم نقل کرده است یا با واسطه؟ بله! اگر روایت فوق بدون واسطه از خود عیص ابن قاسم نقل شده باشد در این شخص تردیدی نبود و می­شد آن را قبول کرد ولی احتمالی که وجود دارد این است که مرحوم شیخ (ره) این روایت را با واسطه از عیص ابن قاسم نقل کرده باشد که در این صورت آن واسطه برای ما مجهول است لذا نمی‏توان به این روایت ترتیب اثر داد و به آن استناد کرد. بنابراین، زمانی که مشخصات این فرد که در سلسله سند روایت واقع شده است روشن نباشد، به این روایت اعتنا نمی‏شود.

ثانیاً: این روایت در کتب روایی مثل استبصار، تهذیب و امثال آن ذکر نشده است و چون این روایت در این کتاب‏ها ذکر نشده است انسان شک می‏کند که چطور شیخ طوسی (ره) این روایت را در کتاب خلاف خود نقل کرده است ولی در کتب روایی مثل استبصار، تهذیب و امثال آن بیان نشده است.

اشکال دلالی

اگر از مشکل سندی روایت صرف نظر کنیم، باز هم نمی‏توان به این روایت استناد کرد چون دلالت آن تمام نیست زیرا معلوم نیست امر به غَسل که در روایت آمده مستند به نجاست آنچه که در طشت است، می‏باشد یا مستند به نجاست ماء الغساله است؟ بله! اگر امر به غَسل که از امام (ع) صادر شده است، مستند به ماء الغساله بود استدلال به روایت عیص بن قاسم تمام بود لکن می‏بینیم زمانی که بول یا نجاستی در ظرف شسته می‏شود آبی که به وسیله آن، بول را می­شویند در مرحله اول که می‏ریزد در طشت می­ریزد و آب کشیدن دوم و سوم نیز که منجر به طهارت می‏شود در همان طشت می‏ریزد و همه آبها (غُساله مزیله و غساله منجر به طهارت) در یک جا جمع می‏شوند لذا همه آن آبها محکوم به نجاست‏اند، چون زمانی می­توان بین طهارت و نجاست غساله مطهِّره و غساله مزیله تفکیک کرد که آن آبها در یک جا جمع نشود در حالی که در ما نحن فیه طشتی که نجاست را در آن می‏شویند یک طشتِ واحد است یعنی شما بول را در همین طشت می‏شویید هر چند آب کشیدن دوم و سوم منجر به طهارت می‏شود لکن چون آن آب نیز در داخل طشت ریخته می­شود و آب هم قلیل است، نجس می‏شود چون وقتی آب اول (غساله مزیله) که نجس است در طشت ریخته شد طبعاً آب دوم و سومی هم که ریخته می­شود [هر چند منجر به طهارت می‏شود] چون در همان طشتی می­ریزد که غساله مزیله در آن ریخته است، با متنجِّس ملاقات می­کند و نجس می­شود. لذا قطره­ای از آب این طشت که روی لباس یا بدن می‏ریزد، قطره­ایست که ممتزج با آب غساله مزیله و آب غساله متعقب به طهارت است، در نتیجه نمی­توان گفت ماء الغساله­ نجس است مطلقا چون مبنای ما این شد که فقط غساله مزیل نجاست، نجس است ولی غساله متعقبِ طهارت که منجر به پاکی می‏شود، پاک است. بنابراین، استناد به روایت فوق برای اثبات نجاست ماء الغساله تمام نیست زیرا اگر موردی باشد که تطهیر نجاست در ظرف واحد نباشد و مثلاً بول یا عذره یک مرتبه در طشت شسته شود تا نجاست زایل شود اما شستن مرتبه دوم و بیشتر که به طهارت منجر می‏شود بیرون طشت اتفاق بیفتد و قطره­ای از آن (غساله منجر به طهارت) به لباس یا بدن اصابت کند، پاک است.

نتیجه: روایت عیص بن قاسم نمی‏تواند ثابت کند که ماء الغساله نجس است مطلقا چون منشأ امرِ امام (ع) به شستن لباس، غساله مزیله می‏باشد که در طشت ریخته است و آب­های قلیل بعدی نیز که منجر به طهارت می‏شود چون در همان طشتی ریخته شده است که غساله مزیله در آن ریخته است، متنجِّس می‏شوند.

اشکال بر روایت سوم

اشکال این است که اصلاً بحث غساله در این جا مطرح نیست بلکه تحقق شستن به این است که آب در ظرف ریخته شود و در آن چرخانده شود و بیرون ریخته شود پس شستن، صرف آب قرار دادن در ظرف نیست بلکه آب باید در ظرف چرخانده شود و بیرون ریخته شود تا عنوان غَسل بر آن صدق کند. بنابراین، حضرت (ع) چیزی به نام غُساله در روایت مطرح نکرده است بلکه آنچه حضرت (ع) فرموده است به تحقق عنوان غَسل اشاره دارد به این معنی که برای تحقق عنوان غَسل باید سه مرتبه آب در ظرف نجس ریخته شود و در آن چرخانده شود و سپس خالی گردد. لذا فرمایش امام (ع) صرفاً برای تحقق غسل و شستن است و سخنی از این که غساله پاک است یا نجس در فرمایش امام (ره) مشاهده نمی‏شود. پس روایت فوق به کیفیت تطهیر ظرف نجس اشاره دارد اما پاک یا نجس بودن ماء الغُساله از این روایت استفاده نمی‏شود. در نتیجه این روایت نیز نمی‏تواند نجاست ماء الغساله را ثابت کند.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الماء المضاف، باب9، ص215، ح13.

[2]. همان، ح14.

[3]. همان، ج3، کتاب الطهارة، ابواب النجاسات، باب 53، ص497، ح1.

Please publish modules in offcanvas position.