الاول من المطهرات 94/01/24

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی:فصلٌ فی المطهّرات                                                  تاریخ: 24 فروردین 1394

موضوع جزئی: الأول من المطهّرات، الماء- عدم لزوم تعدد غَسل با آب کثیر                 مصادف با: 23 جمادی ‏الثانی 1436

سال:ششم                                                                                                                    جلسه: 77

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته

بحث در مسأله 320 بود عرض کردیم که در این مسأله دو فرض باید بررسی شود؛

فرض اول این بود که ظرفی که به غیر ولوغِ کلب یعنی به خمر و امثال آن متنجّس شده است چگونه به وسیله آب قلیل و آب کثیر تطهیر می‏شود؟ آیا بین آب قلیل و کثیر فرق است یا نه؟ که اگر بین آب قلیل و آب کثیر تفاوت باشد نتیجه این ‏شود که تعدد غَسل در شستن با آب قلیل لازم  است ولی در آب کثیر لازم نیست و یک بار شستن کفایت می‏کند، قائین به عدم لزوم تعدد غَسل در آب کثیر ادله‏ای اقامه کرده بودند که ما این ادله را نپذیرفتیم و گفتیم تفاوتی بین آب قلیل و کثیر نیست لذا در تطهیرِ ظرف متنجّس به غیر ولوغ سگ، تعدد شستن لازم است چه با آب قلیل شسته شود و چه با آب کثیر.

بررسی فرض دوم

فرض دوم این بود که اگر ظرفی به ولوغ سگ، متنجّس شده باشد و بخواهیم آن را با آب کثیر بشوییم، آیا در این جا تعدد معتبر است یا فقط به یک بار شستن بسنده کنیم؟

مرحوم سید (ره) فرموده است: «بل يكفي مرّة واحدة حتّى في إناء الولوغ»[1]؛ یعنی اگر ظرفی به ولوغِ سگ، متنجّس شود و بخواهیم آن را با آب کثیر بشوییم یک بار شستن کافی است و نیازی به سه بار شستن نیست.

بر اساس ادله‏ای که مطرح شده است و به آنها اشاره می‏کنیم به نظر می‏رسد که حق با مرحوم سید (ره) باشد یعنی ظرفی که به ولوغ کلب، متنجّس شده است و بخواهیم آن را با آب کثیر بشوییم نیازی به سه بار شستن ندارد بلکه یک بار شستنِ آن کافی است.

دو روایت در این زمینه وجود دارد که از این دو روایت استفاده می‏شود که یک بار شستن کافی است؛

روایت اول: عَنِ الْفَضْلِ أَبِي الْعَبَّاسِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ فَضْلِ الْهِرَّةِ وَ الشَّاةِ وَ الْبَقَرَةِ وَ الْإِبِلِ وَ الْحِمَارِ وَ الْخَيْلِ وَ الْبِغَالِ وَ الْوَحْشِ وَ السِّبَاعِ فَلَمْ أَتْرُكْ شَيْئاً إِلَّا وَ سَأَلْتُهُ عَنْهُ فَقَالَ: «لَا بَأْسَ بِهِ» حَتَّى انْتَهَيْتُ إِلَى الْكَلْبِ فَقَالَ: «رِجْسٌ نِجْسٌ لَا تَتَوَضَّأْ بِفَضْلِهِ وَ اصْبُبْ ذَلِكَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ثُمَّ بِالْمَاءِ».[2]

در این روایت در رابطه با زیادی و باقیمانده سگ [که در ظرفی است که سگ در آن ولوغ کرده است] از امام صادق (ع) سؤال شده است، حضرت (ع) فرمود که نجس است و با زیادی آن وضو نگیر و این آبی را که سگ در آن ولوغ کرده است دور بریز و و آن ظرف را مرتبه اول به خاک و سپس با آب بشوی.

روایت دوم: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْكَلْبِ يَشْرَبُ مِنَ الْإِنَاءِ؟ قَالَ: «اغْسِلِ الْإِنَاءَ» وَ عَنِ السِّنَّوْرِ قَالَ: «لَا بَأْسَ أَنْ يُتَوَضَّأَ مِنْ فَضْلِهَا، إِنَّمَا هِيَ مِنَ السِّبَاعِ»[3]؛ محمد بن مسلم گفته است که از امام صادق (ع) در رابطه با ظرفی که سگ از آن می‏آشامد سؤال کردم، حضرت (ع) فرمود که آن ظرف را بشوی...

از اطلاق دو روایت فوق استفاده کرده‏اند که یک بار شستنِ ظرفی که به ولوغ کلب، متنجّس شده است کافی است.

همان طور که قبلاً خدمت دوستان عرض کردیم در رابطه با صحیحه بقباق (روایت اول) دو نقل وجود دارد که یکی از آن دو نقل می‏تواند شاهد برای فرمایش مرحوم سید (ره) قرار بگیرد مبنی بر اینکه که حتی در شستن ظرفِ متنجّس به ولوغ کلب یک بار شستن کفایت می‏کند و نیازی به تعدد نیست ولی نقل دیگر یعنی نقل محقق (ره) تعدد شستن را لازم می‏داند. لذا صحیحه بقباق شاهد است بر اینکه یک بار شستن ظرفی که به ولوغ سگ، متنجّس شده است به وسیله آب کثیر کفایت می‏کند مگر اینکه در رابطه با این صحیحه نقل محقق (ره) را اخذ کنیم که بنا بر نقل محقق (ره) بعد از عبارت «ثم بالماء» کلمه «مرتین» نیز آمده است و فرموده: «ثم بالماء مرتین» در نتیجه تعدد شستن لازم است یعنی یک بار به وسیله خاک شسته شود و بار به وسیله آب و این نقل بر خلاف فرمایش مرحوم سید (ره) است که یک بار شستن را کافی دانسته است.

اشکال: مشکلی که در این جا وجود دارد زیادی لفظ «مرتین» است، آیا این زیادی به رسمیت شناخته می‏شود یا خیر؟ اگر به رسمیت شناخته شد که باید قائل به تعدد غَسل شویم اما اگر به رسمیت شناخته نشد، طبیعتاً دیگر جایی برای تعدد وجود ندارد.

ما معتقد هستیم که زیادی لفظ «مرتین» در روایت فوق به اثبات نرسیده است. اما عده‏ای گفته‏اند که درست نیست که گفته شود لفظ «مرّتین» از طرف ناسخ اضافه شده است و خطایی است که از طرف ناسخ صورت گرفته است چون آنچه ممکن است واقع شود این است که ناقل ممکن است غفلت کند و چیزی را کم کند اما اینکه ناقل بخواهد چیزی را کم کند و در مقابل چیزی را اضافه کند احتمالی ضعیف است که قابل اعتناء نیست زیرا در بیان نقل قول ممکن است افراد غفلتاً چیزی را کم کنند ولی بعید است که چیزی را اضافه کنند لذا بعید به نظر می‏رسد که محقق (ره) که ناقل این روایت است از روی غفلت لفظ «مرّتین» را اضافه کرده باشد.

پاسخ: صحیح نیست که گفته شود در نقل قول، زیادی و اضافه کردن چیزی اتفاق نمی‏افتد بلکه گاهی از اوقات احتمال اضافه کردن بیشتر از احتمال کم کردن چیزی است؛ به خصوص درمواردی از این قبیل که فقط محقق (ره) لفظ «مرّتین» را ذکر کرده است و در غیر نقل او این زیادی وجود ندارد لذا در این‏گونه موارد که فقط یک ناقل دارد احتمال اضافه کردن ضعیف نیست. لذا با توجه به آنچه گفته شد، می‏گوییم که لفظ «مرتین» در اصل روایت وجود ندارد و آن چیزی که روایت دارد «ثم بالماء» است و احتمال اینکه «مرتین» از طرف ناسخ اضافه شده باشد، زیاد است.

بنابراین، صرف این استدلال که بگوییم: «اذا دار الامر بین زیاده و نقصان» احتمال نقصان بیشتر است و زیاده احتمال ندارد، درست نیست در نتیجه احتمال دارد که اصل روایت خالی از لفظ «مرّتین» باشد. اما جلالت شأن مرحوم محقق (ره) هیچ منافاتی با اضافه کردن لفظی در نَسخ ندارد [چون ممکن است گفته شود که شأن ایشان أجلّ از این است که چیزی را از خودش اضافه کند] زیرا موارد زیادی وجود دارد که دست خط بزرگان است ولی کم و زیاد در آن مشاهده می‏شود که این بیشتر در نسخه بدل‏ها و تصحیح‏ها به چشم می‏خورد که در عین حال که دست خط بزرگان است، اما زمانی که تصحیح می‏کنند، می‏بینند کم و زیاد در آن اتفاق می‏افتد.

سؤال: اگر بخواهیم ظرف متنجس به ولوغ را با آب کثیر بشوییم، تعدد لازم نیست، سؤال این است که آیا صرفاً شستن با آب کثیر کافی است یا تعفیر نیز لازم است؟

پاسخ: مرحوم سید (ره) فرموده است: «نعم الاحوط عدم سقوط التعفیر فیه بل لا یخلو عن القوة»[4] یعنی ایشان رسماً فتوا داده‏اند به اینکه تعفیر حتماً باید انجام گیرد. ما نیز می‏گوییم حساب مسأله تعفیر جداست و تعفیر اختصاص به آب قلیل ندارد، بلکه در آب کثیر نیز همین مسأله وجود دارد. لذا در صحیحه بقباق نیز «اغسله بالتراب» آمده بود که اشاره دارد به اینکه مرتبه اول از مراتب سه‏گانه غَسل، شستن با خاک یعنی خاک‏مالی کردن است.

سؤال: اگر با آب باران ظرف متنجس به ولوغ را بشوییم، مسأله تعفیر چگونه است؟

پاسخ: با توجه به روایت مرسله کاهلی [«كُلُّ شَيْ‌ءٍ يَرَاهُ مَاءُ الْمَطَرِ فَقَدْ طَهُرَ»[5]؛ هرچیزی که آب باران با آن ملاقات کند، پاک می‏شود.] گفته‏اند که در جایی که ظرفِ متنجّس به ولوغ کلب به وسیله آب باران شسته شود نیازی به تعفیر نیست و مجرد اصابت آب باران به ظرف برای تطهیر کفایت می‏کند چه ظرف مورد نظر متنجّسِ به ولوغ کلب باشد و چه متنجّسِ به غیر ولوغ کلب باشد. لکن عرض کردیم که صحیحه بقباق که فرموده: «اغسله بالتراب أول مرّة ثمّ بالماء» اطلاق دارد  و این اطلاق شامل شستن شستن با آب باران نیز می‏شود یعنی تعفیرِ ظرفی که به ولوغ سگ، متنجّس شده است لازم است حتی اگر آن ظرف با آب باران شسته شود چون «ثم بالماء» که در روایت بقباق آمده مطلق است و شامل آب باران نیز می‏شود.

و در مقام تعارض صحیحه بقباق با مرسله کاهلی، صحیحه بقباق که حاکی از وجوب تعفیر است مقدم می‏شود زیرا؛

اولاً: روایت کاهلی که بر عدم لزوم تعفیر دلالت داشت مرسله است و به روایت مرسله نمی‏شود اعتماد کرد؛

ثانیاً: بر فرض که از مشکل سند مرسله کاهلی صرف نظر کنیم مشکل این است که این روایت در مقام بیان وجوب یا عدم وجوب تعفیر نیست بلکه در مقام بیان این معناست که در شستن با آب باران، انفصال غُساله لازم نیست و صرف رسیدن آب باران به شیء متنجّس کافی است. 

نتیجه: با توجه به روایت صحیحه بقباق و صحیحه محمد ابن مسلم اگر بخواهیم ظرفِ متنجّس به ولوغ کلب را با آب کثیر بشوییم یک بار شستن آن ظرف کفایت می‏کند ولی تعفیر آن در همه حالات لازم است هر چند آن ظرف را با آب باران بشوییم.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. العروة الوثقی، ج1، ص112.

[2]. وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الآسار، باب1، ص، ح4.

[3]. همان، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الآسار، باب2، ص ،ح3.

[4]. العروة الوثقی، ج1، ص112.

[5]. وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الماء المطلق، باب6، ص146، ح5.

Please publish modules in offcanvas position.