درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی:فصلٌ فی المطهّرات تاریخ: 25 فروردین 1394 موضوع جزئی: الأول من المطهّرات، الماء- کیفیت تطهیر ظرفِ متنجّس، با آب قلیل مصادف با: 24 جمادی الثانی 1436 سال:ششم جلسه: 78 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
مسأله 321: «في غسل الإناء بالماء القليل يكفي صبّ الماء فيه و إدارته إلى أطرافه، ثمّ صبّه على الأرض ثلاث مرّات، كما يكفي أن يملأه ماء ثمّ يفرغه ثلاث مرّات»[1]؛ مرحوم سید (ره) فرموده است که نحوه تطهیر ظرفی که به ولوغ کلب، متنجّس شده است به این صورت است که آب در آن ظرف ریخته میشود و به اطراف ظرف چرخانده میشود تا به همه اطراف ظرف برسد، سپس آن آب روی زمین ریخته میشود و این کار سه مرتبه تکرار میشود، کما اینکه کفایت میکند که سه بار ظرف از آب پر و خالی شود.
مرحوم سید (ره) در نحوه تطهیر ظرف متنجّس به ولوغ کلب دو را حل ارائه میدهد؛
راه حل اول: آب را در ظرف بریزیم و بگردانیم تا به همه اطراف ظرف برسد و سپس آب را خالی کنیم و این کار سه مرتبه انجام شود.
راه حل دوم: سه بار ظرف را پر از آب کنیم و خالی نماییم.
دلیل
دلیلی فرمایش مرحوم سید (ره)، موثقه عمار ساباطی است ولی آن چه که از موثقه عمار ساباطی استفاده میشود، در رابطه با راه حل اول است. موثقه این است که: عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْكُوزِ وَ الْإِنَاءِ يَكُونُ قَذِراً كَيْفَ يُغْسَلُ وَ كَمْ مَرَّةً يُغْسَلُ قَالَ: «يُغْسَلُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ يُصَبُّ فِيهِ الْمَاءُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ مِنْهُ ثُمَّ يُصَبُّ فِيهِ مَاءٌ آخَرُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ ذَلِكَ الْمَاءُ ثُمَّ يُصَبُّ فِيهِ مَاءٌ آخَرُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ مِنْهُ وَ قَدْ طَهُرَ»[2]؛ از امام صادق (ع) در رابطه با کوزه و ظرف متنجّس سؤال شد که چگونه و چند بار شسته شود؟ حضرت (ع) فرمود که باید سه بار شسته شود به این ترتیب که آب در ظرف ریخته میشود و تکان داده میشود به گونهای که آب تمام ظرف را فرا گیرد سپس آب خالی میشود و این کار را سه مرتبه انجام می شود که در این صورت ظرف پاک میشود. (البته شاید این روایت مربوط به تطهیر مطلق ظرف متنجّس باشد و الزاماً بحث ولوغ کلب مطرح نباشد چون به غَسل بالتراب (خاکمالی) اشارهای نشده است).
نکته: نکتهای که باید به آن توجه شود این است که باید ببینیم آیا چرخاندن آب در ظرف، طریقیت دارد و یا موضوعیت؟ اگر گفته شود که موضوعیت دارد، معنای آن این است که این روایت فقط راه اول را شامل میشود چرا که روایت میگوید آب باید در ظرف چرخانده شود و این فقط مطابق با راه حل اولی است که مرحوم سید (ره) در تطهیر ظرف متنجّس به ولوغ کلب ارائه داد. اما اگر گفته شود که حرکت دادن آب در ظرف، جنبه طریقیت دارد یعنی هدف این است که آب به کل ظرف برسد راه حل دوم را نیز شامل خواهد شد چرا که راه حل دوم این بود که ظرف سه مرتبه پر از آب شود و خالی گردد و در این صورت نیز آب به همه اطراف ظرف میرسد در نتیجه چرخاندن آب موضوعیت ندارد بلکه طریقیت دارد. مثل اینکه گاهی میگوییم احترام مهم است، حالا کیفیت احترام به چه شکلی انجام گیرد، خیلی اهمیت ندارد؛ فرضاً اگر کسی برای سلام کردن بلند شود و یا دست خود را بلند کند و بگوید که اراتمند هستم نیز احترام تحقق یافته است.
اکثر بزرگان ما گفتهاند که فهم عرف از روایت فوق، طریقیت است و نه موضوعیت یعنی هدف این است که آب به تمام ظرف برسد. البته از این نکته نباید غفلت کرد که فرض این است که عین نجاست زائل شده است.
کلام صاحب جواهر (ره)
صاحب جواهر (ره) در جلد 6 جواهر فرموده است که راه حل دوم (پر کردن ظرف از آب و خالی کردن آن) راه قابل قبولی نیست، چون روایت فرموده است: «يُغْسَلُ قَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ يُصَبُّ فِيهِ الْمَاءُ فَيُحَرَّكُ فِيهِ ثُمَّ يُفْرَغُ مِنْهُ» و این با راه حل دوم که میگوید تحریک آب (چرخاندن آب) لازم نیست سازگاری ندارد لذا صاحب جواهر (ره) روی لفظ «فیحرّک» که در روایت آمده است جمود کرده و گفته است که تحریک آب موضوعیت دارد.
اما اکثر فقها از فهم عرف هر دو راه حل را استفاده کردهاند مگر اینکه گفته شود که تحریک و چرخاندن آب خصوصیتی دارد که در پر کردن ظرف از آب و خالی کردن آن نیست و آن اینکه تحریک، آلودگیها و امثال آن را از بین میبرد ولی ما گفتیم فرض ما این است که عین نجاست وجود ندارد لذا وقتی عین نجاست در کار نبود آلودگیای نیست تا گفته شود که تحریک آب لازم است. بنابراین، فرمایش صاحب جواهر (ره) که کیفیت تطهیرِ ظرف متنجّس به ولوغ کلب را منحصر در راه اولِ مرحوم سید (ره) دانسته است مورد قبول نیست.
مسأله 322: «إذا شكّ في متنجّس أنّه من الظروف حتّى يعتبر غسله ثلاث مرّات، أو غيره حتّى يكفي فيه المرّة، فالظاهر كفاية المرّة»[3]؛ مرحوم سید (ه) فرموده است که اگر در رابطه با متنجّسی شک شد که آیا از ظروف است که سه بار شستن در آن معتبر است یا از غیر ظروف که یک بار شستنِ آن کفایت میکند، ظاهر این است که یک بار شستن کافی است.
اولین مطلبی که در رابطه با این مسأله مطرح است این است که شکی که در اینجا به وجود آمده است مصداق چه شبههای است؟ آیا از مصادیق شبهه مصداقیه است یا از مصادیق شبهه مفهومیه؟
گاهی شبههای که به وجود آمده است شبهه مفهومیه است؛ به این معنی که مفهوم «اناء» مورد شک و تردید قرار گرفته است. بعضی از بزرگان مثل آیت الله خویی (ره) به طشت مثال زده و گفتهاند که مثلاً ما طشت یا ظرف دیگری داریم و شک داریم که آیا به آن مفهوماً ظرف گفته میشود یا خیر؟ و این از آن جهت است که ممکن است گفته شود که ظرف چیزی است که برای أکل و شرب آماده شده است در حالی که طشت برای أکل و شرب استفاده نمیشود، لذا شبههای که در این جا وجود دارد شبهه مفهومیه است چون شک داریم آیا ظرف، چیزی است که برای أکل و شرب استفاده میشود که در این صورت طشت را شامل نمیشود یا اینکه ظرف، چیزی است که شیئی را در خود جای دهد اعم از آن که مأکول و مشروب باشد یا غیر آن که در این صورت طشت را نیز شامل شده و به طشت نیز ظرف گفته میشود.
اما گاهی شبهه مورد نظر شبهه مصداقیه و به تعبیری شبهه موضوعیه است؛ مثلاً چون هوا تاریک است من نمیتوانم تشخیص دهم که آن چیزی که در آن جا گذاشته شده است آیا ظرف است یا خیر؟ یعنی ما تردید داریم که شئ مورد نظر ظرف است یا خیر؟
سؤال: با توجه به اینکه گفته شد که و شک و شبههای که برای انسان به وجود میآید یا از مصادیق شبهه مفهومیه است و یا از مصادیق شبهه مصداقیه، سؤال این است که در موردی که شیء متنجّس، مشکوک بین ظرف و غیر ظرف باشد وظیفه ما چیست؟
پاسخ: مرحوم سید (ره) مسأله را توضیح نداده است که شکی که در اینجا به وجود آمده از مصادیق شبهه مصداقیه است یا از مصادیق شبهه مفهومیه بلکه یک حکم را برای همه موارد بیان کرده است و فرموده است که اگر شما شک کردید که شیء متنجّس، ظرف است یا غیر ظرف یک بار شستن کفایت میکند.
بزرگان ما گفتهاند که بنابر هر دو فرض، یا عموم و اطلاق وجود دارد و یا وجود ندارد؛ مثلاً در روایتی از امام صادق (ع) در رابطه با موشی که در ظرفی افتاده و مُتِسَلّخ شده است (از هم پاشیده شد) آمده است: «إِنْ كَانَ رَآهَا فِي الْإِنَاءِ قَبْلَ أَنْ يَغْتَسِلَ أَوْ يَتَوَضَّأَ أَوْ يَغْسِلَ ثِيَابَهُ ثُمَّ يَفْعَلُ ذَلِكَ بَعْدَ مَا رَآهَا فِي الْإِنَاءِ فَعَلَيْهِ أَنْ يَغْسِلَ ثِيَابَهُ، وَ يَغْسِلَ كُلَّ مَا أَصَابَهُ ذَلِكَ الْمَاءُ»[4]؛ حضرت (ع) فرموده است که اگر موشی در ظرف افتاده باشد شخص باید لباسش و هر چیزی که این آب به آن اصابت کرده است را بشوید.
گفتهاند که جمله «یغسل ثیابه» و «یغسل کل ما اصابه ذلک» عام است و این عموم حاکی از این است که یک بار شستن کفایت میکند و این حکم شامل ظرف نیز میشود چون میگوید «کلّ ما اصابه ذلک» که این جمله ظروف را نیز شامل میشود لکن چون در باب ظرف روایت داریم که به ما میگوید که باید سه بار بشویید، این عموم را تخصیص میزنیم و میگوییم که درست است که در این جا گفته است «یغسل کل ما اصابه ذلک» ولی چون روایت موثقه عمار ساباطی میگوید که در ظرف سه بار شستن لازم است، این عموم به وسیله آن خاص تخصیص میخورد.
بنابراین، اگر شبهه، شبهه مفهومیه باشد و عموم و اطلاق نیز داشته باشیم در این صورت به قدر متیقنِ در مقام تخصیص اکتفا میکنیم و معنای آن این است که ما قدر متیقن را اخذ میکنیم و نسبت به بقیه موارد که مشکوک است به عام و مطلق مراجعه میکنیم و نسبت به زاید بر قدر متیقن، برائت جاری میکنیم ولی اگر شبهه، شبهه مصداقیه باشد و عموم و اطلاق نیز وجود داشته باشد، تمسک به عموم عام در شبهات مصداقیه جایز نیست لذا در موارد مشکوک که از مصادیق شبهات مصداقیه باشد نمیتوان با تمسک به عام و مطلق گفت که یک بار شستن کافی است.
«والحمد لله رب العالمین»