فصل فی المطهرات 94/02/08

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات                                                          تاریخ: 8 اردیبهشت 1394

موضوع جزئی: الأول من المطهّرات، الماء- کیفیت تطهیرآرد، خمیر، تنور، زمین متنجس                   مصادف با: 9 رجب 1436

سال: ششم                                                                                                                                جلسه: 86

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

تذکر اخلاقی

میلاد حضرت امام جواد (ع) را خدمت دوستان عزیز تبریک عرض می‏کنم و از باب تیمّن و تبرّک روایتی را محضر دوستان عرض می‏کنم؛

امام جواد (ع) فرموده است: «الْمُؤْمِنُيَحْتَاجُإِلَىثَلَاثِخِصَالٍتَوْفِيقٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ يَنْصَحُهُ»[1]؛ مؤمن به سه خصلت نیازمند است: 1- توفیق از جانب خدا؛ 2- نصیحت کننده خودش باشد؛ 3- قبول نصیحت دیگران.

مسأله330: «الطين النجس اللاصق بالإبريق يطهر بغمسه في الكر و نفوذ الماء إلى أعماقه و مع عدم النفوذ يطهر ظاهره فالقطرات التي تقطر منه بعد الإخراج من الماء طاهرة و كذا الطين اللاصق بالنعل بل يطهر ظاهره بالماء القليل أيضا بل إذا وصل إلى باطنه بأن كان رخوا طهر باطنه أيضا به».[2]

مرحوم سید (ره) در این مسأله کیفیت تطهیر گِل نجسی که به کوزه یا آفتابه و یا ته کفش چسبیده است را بیان می‏کند. ایشان فرموده است که کوزه یا آفتابه را در آب کثیر فرو می‏بریم تا اینکه آب به اعماق آن نفوذ کند و اگر آب نفوذ نکند ظاهر کوزه یا آفتابه پاک می‏شود و آن قطرات آبی که از آن می‏چکد نیز پاک است. در رابطه با تطهیر کفشی که گِل نجس به تَه آن کفش چسبیده است نیز مطلب از همین قرار است یعنی اگر آن را در آب کثیر فرو ببریم، ظاهر کفش پاک می‏شود و اگر گِلی که به کفش چسبیده است، سست و نرم باشد، باطن آن نیز پاک می‏شود. اما اگر بخواهیم با آب قلیل، گِلِ چسبیده به کوزه را تطهیر کنیم، باید روی آن آب بریزیم تا به همان مقدار که آب یا گلِ نجس نفوذ کرده است، آب طاهر نیز در آن نفوذ کند.

نکته‏ای که در رابطه با این مسأله مطرح است همان مطلبی است که در رابطه با صابون مطرح شد و آن اینکه همان‏طور که در صابون، گاهی آب در باطن آن نفوذ می‏کرد و گاهی نفوذ نمی‏کرد در رابطه با گِل نیز گاهی آب در باطن گِل نفوذ می‏کند و گاهی نفوذ نمی‏کند. لذا در رابطه با گِل نجس که به کوزه و آفتابه و هم‏چنین کفش چسبیده است نیز همان حکم صابون جاری است بنابراین، این مسأله، مسأله جدیدی نیست و فقط مصداق آن تغییر کرده است و به جای صابون، گِل آمده است لذا کیفیت شستن گِل همان گونه‏ای است که در گذشته (در مورد صابون) اشاره شد.

 

مسأله331: «الطحين و العجين النجس يمكن تطهيره بجعله خبزا ثمَّ وضعه في الكُر حتى يصل الماء إلى جميع أجزائه و كذا الحَليب النجس بجعله جَبناً و وضعه في الماء كذلك».[3]

مرحوم سید (ره) فرموده است که تطهیر آرد و خمیر نجس به این نحو است که نخست آن را به نان تبدیل می‏کنیم [یعنی آرد را به خمیر و خمیر را به نان تبدیل می‏کنیم و یا در جایی که خمیر، متنجّس شده است، خمیر را می‏پزیم و به نان تبدیل می‏کنیم]، سپس نان را در آبِ کُر می‏گذاریم به نحوی که آب به تمام اجزاء آن برسد.

مرحوم سید (ره)  در ادامه فرموده است که کیفیت تطهیر شیر نجس نیز این‏گونه است یعنی نخست شیر را به پنیر تبدیل می‏کنیم و بعد پنیر را در آب کثیر قرار می‏دهیم تا آب به همه اجزای آن برسد.

البته عده‏ای گفته‏اند که نیازی نیست خمیر به نان تبدیل شود، زیرا می‏شود خمیر را در آب گذاشت تا آب به همه قسمت‏های آن برسد.

مسأله332: «إذا تنجس التنور يطهر بصب الماء في أطرافه من فوق إلى تحت و لا حاجة فيه إلى التثليث لعدم كونه من الظروف فيكفي المرة في غير البول و المرتان فيه و الأولى أن يحفر فيه حفيرة يجتمع الغسالة فيها و طمها بعد ذلك بالطين الطاهر‌».[4]

مرحوم سید (ره) فرموده است که اگر تنور، متنجّسِ به نجاست شد تطهیر آن به این نحو است که از بالا، دور تا دور تنور آب بریزیم به طوری که آب از بالا تا پایین تنور جاری شود و نیازی به سه بار آب ریختن نیست چون تنور از ظروف محسوب نمی‏شود بنابراین، یک بار شستن آن کافی است در صورتی که به غیر بول متنجّس شده باشد اما اگر به بول، متنجّس شده باشد باید دو بار شسته شود و اولی این است که در تنور گودالی حفر شود تا غُساله در آن جمع شود و سپس آن گودال با گِل پاک پر شود.

از مسأله فوق دو مطلب استفاده می‏شود؛

اول: کیفیت تطهیرِ تنورِ متنجّسی که به غیر بول نجس شده است به این نحو است که یک بار آب ریختن بر آن از بالا به پایین به نحوی که همه اطراف تنور را آب فرا گیرد، کافی است و نیاز به سه بار آب ریختن نیست چون از ظروف محسوب نمی‏شود.

دوم: اگر تنور به بول، متنجّس شده باشد باید دو بار شسته شود.

مرحوم سید (ره) دو راه برای غُساله تنور بیان می‏کند:

راه اول: غساله را جمع کنیم و بیرون بریزیم و بعد از اینکه غساله را خارج کردیم، کف تنور گل بریزیم.

راه دوم: بهتر این است که یک چاله یا گودال کوچکی در کف تنور حفر کنیم تا آب غساله وارد این گودال شود و بعد روی آن گل بریزیم؛ در این صورت هرچند باطن آن نجس باقی می‏ماند اما ظاهر آن پاک است.

مسأله 333: «الأرض الصُلبة أو المفروشة بالآجر أو الحجر تطهر بالماء القليل إذا اُجريَ عليها، لكن مجمع الغسالة يبقى نجساً و لو اريد تطهير بيت أو سكّة، فإن أمكن إخراج ماء الغُسالة، بأن كان هناك طريق لخروجه فهو، و إلّا يحفر حفيرة ليجتمع فيها، ثمّ يجعل فيها الطين الطاهر كما ذكر في التنور. و إن كانت الأرض رخوة بحيث لا يمكن إجراء الماء عليها فلا تطهر إلّا بإلقاء الكرّ أو المطر أو الشمس؛ نعم، إذا كانت رملًا يمكن تطهير ظاهرها بصبّ الماء عليها و رسوبه في الرمل، فيبقى الباطن نجساً بماء الغُسالة و إن كان لا يخلو عن إشكال من جهة احتمال عدم صدق انفصال الغُسالة».[5]

مرحوم سید (ره) در مسأله فوق سه فرع را مطرح کرده است؛

فرع اول: کیفیت تطهیر زمین‏های سخت و یا زمینی که با آجر و یا سنگ فرش شده است به وسیله آب قلیل به این صورت است که آب قلیل را روی آن بریزیم تا جاری شود. اما محلی که غُساله در آن جا جمع می‏شود، نجس باقی می‏ماند.

فرع دوم: اگر بخواهیم خانه یا راه [سکة] را تطهیر کنیم و امکان خارج کردن آب غساله وجود دارد، باید آن را خارج کنیم. اما اگر امکان خارج کردن غُساله وجود نداشته باشد، چاله یا گودال کوچکی حفر ‏می‏کنیم تا غُساله در آن گودال جمع شود سپس داخل آن گودال، گِل پاک می‏ریزیم [همان گونه که در مسأله مربوط به تنور مطرح شد].

فرع سوم: اگر زمینِ کف خانه سست باشد، با آب قلیل نمی‏شود آن را تطهیر کرد مگر اینکه با آب کثیر یا آب باران شسته شود یا آفتاب بر آن بتابد. بله! اگر کفِ خانه رمل باشد، با ریختن آب، ظاهر آن پاک می‏شود چون آب در آن نفوذ می‏کند لکن چون آبِ غُساله در باطن رمل نفوذ می‏کند باطن آن نجس می‏شود هر چند این کار بدون اشکال نیست، چون بین غساله و زمینی که رمل است پیوستگی وجود دارد لذا انفصال غُساله از آن صدق نمی‏کند.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. بحار الأنوار، ج‏75، ص 358.

[2]. العروة الوثقی، ج1، ص117.

[3]. همان.

[4]. همان.

[5]. العروة الوثقی، ج1، ص 118-117.

Please publish modules in offcanvas position.