درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات تاریخ: 3 بهمن 1394 موضوع جزئی: الخامس من المطهرات، الإنقلاب- ادله نجاست خمر مصادف با: 12 ربیع الثانی 1437 سال تحصیلی: 95-94 جلسه: 34 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
ادله نجاست خمر
بعد از مباحث مربوط به انقلاب خمر، بنا به درخواست بعضی از دوستان، ادله مربوط به نجاست خمر مجدداً بیان میشود.
دلیل اول: اجماع
اولین دلیلی که در رابطه با نجاست خمر میتوان به آن اشاره کرد، این است که نجاست خمر بین علمای امامیه و علمای عامه، مشهور است. البته از تعبیرات برخی از بزرگان امامیه، از جمله شیخ صدوق (ره)، عَمّانی (ره) و اردبیلی (ره)، اینگونه برداشت شده است که این عده به نجاست خمر قائل نیستند. در بین عامه نیز شخصی به نام داوود و شخص دیگری به نام ربیعه به عدم نجاست خمر قائل شدهاند.
البته مرحوم صدوق (ره) به طهارت خمر تصریح نکرده است، ولی نتیجه فرمایشات ایشان بیانگر این نکته است که خمر نجس نیست. ایشان در یک موردی فرموده است که اگر لباس انسان با خمر ملاقات کند، نماز خواندن با آن اشکالی ندارد. از تعبیر «اشکال ندارد» که در کلام شیخ صدوق (ره) آمده است، اینگونه برداشت شده است که ایشان معتقد است که خمر نجس نیست. البته برخی گفتهاند که شاید مقصود ایشان از عبارت «اشکالی ندارد»، عفو در نماز باشد؛ به تعبیر دیگر، همانگونه که معفو بودنِ خون در نماز به معنای طهارت و پاکی آن نیست، در این مورد نیز شاید معفو بودنِ خمر، به معنای طهارت و پاکی آن نباشد، بلکه فقط معفو بودنِ آن در نماز را دلالت کند.
بنابراین، چون برخی از بزرگان مانند مرحوم اردبیلی (ره) و شیخ صدوق (ره) خمر را نجس نمیدانند، نمیتوان در رابطه با نجاست خمر، ادعای اجماع کرد و تنها میتوان به شهرتِ نجاستِ خمر بین علما تمسک کرد.
دلیل دوم: آیه
دلیل دومی که بر نجاست خمر به آن تمسک شده است، این آیه شریفه است: «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوه»[1]؛ شراب و قمار و بتها و ازلام [نوعى بختآزمايى]، پليد و از عمل شيطان است، از آنها دورى كنيد.
قائلان به این قول در مقام توضیح دلیل خود، گفتهاند که واژه «رجس» در این آیه شریفه، به معنای «نجس» است زیرا در ادامه واژه «فاجتنبوه»، به کار رفته که به وسیله آن، امر به اجتناب شده است و مرتکز در اذهان متشرعه این است که در هر موردی که امر به اجتناب از یک شیء میشود، آن شیء نجس است؛ به تعبیر روشنتر، بر اساس نظر این عده، معنای «اجتنب عن الرجس»، همان «اجتنب عن النجس» میباشد.
اما اشکال دلیل مذکور (دلیل دوم)، این است که واژه «رجس»، حدوداً در ده مورد دیگر نیز به کار رفته است که در آنها به معنای «نجس» نمیباشد؛ به عنوان نمونه، در آیه شریفه «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ»[2]، مقصود از واژه «رجس»، پلیدی میباشد زیرا واژه «اوثان»، جمع بت است و در این آیه، معنای «نجس»، بر بت صدق نمیکند.
به علاوه، در این آیه شریفه (آیه 90 سوره مائده) اشاره به «میسر» [قمار] شده است؛ در حالی که قمار یک فعل است و فعل نمیتواند نجس باشد.
همچنین، ارتکاز متشرعه که «رجس» را به معنای «نجس» میداند، صحیح نیست زیرا در مباحث فقهی عبارت «اجتنب عن النجس»، به دفعات استفاده شده که عدهای به قرینه این ازدیاد استفاده، هر کجا که واژه «اجتنب» آمده است، آن را به «نجس» نسبت دادهاند. بنابراین، آیه مذکور، نمیتواند نجاست خمر را ثابت کند.
دلیل سوم: روایات
دلیل دیگری که برای اثبات نجاستِ خمر بیان شده است، روایاتی است که در این زمینه وارد شده است. البته روایاتی که در رابطه با خمر وارد شدهاند، به دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول به نجاست خمر اشاره دارد و دسته دوم، به ظاهر بر طهارت خمر دلالت دارند.
روایات دسته اول
روایت اول: عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الدَّنِّ يَكُونُ فِيهِ الْخَمْرُ، هَلْ يَصْلُحُ أَنْ يَكُونَ فِيهِ خَلٌّ أَوْ مَاءٌ أَوْ كَامَخٌ أَوْ زَيْتُونٌ؟ قَالَ (ع): «إِذَا غُسِلَ فَلَا بَأْسَ»؛ وَ عَنِ الْإِبْرِيقِ وَ غَيْرِهِ يَكُونُ فِيهِ خَمْرٌ، أَ يَصْلُحُ أَنْ يَكُونَ فِيهِ مَاءٌ؟ قَالَ (ع): «إِذَا غُسِلَ فَلَا بَأْسَ»؛ وَ قَالَ: فِي قَدَحٍ أَوْ إِنَاءٍ يُشْرَبُ فِيهِ الْخَمْرُ؟ قَالَ (ع): «تَغْسِلُهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ»؛ سُئِلَ يُجْزِيهِ أَنْ يُصَبَّ فِيهِ الْمَاءُ؟ قَالَ (ع): «لَا يُجْزِيهِ حَتَّى يَدْلُكَهُ بِيَدِهِ وَ يَغْسِلَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ»[3].
عمار بن موسی گفته است که از امام صادق (ع) درباره خُمرهای که خمر در آن بوده است، سؤال کردم که آیا میتوان در آن سرکه و آب ترشی ریخت؟ حضرت (ع) در پاسخ فرمود که اگر این ظرف شسته شود، اشکالی ندارد. مجدداً از ایشان سؤال کردم که اگر در کوزه یا آفتابهای خمر باشد، آیا میتوان آب در آن ریخت و از آن آب استفاده کرد؟ حضرت (ع) فرمود که اگر شسته شود اشکالی ندارد. دوباره از ایشان سؤال کردم ظرف یا کاسهای که در آن خمر نوشیده میشود، چه حکمی دارد؟ ایشان فرمود که آن را سه مرتبه بشوی. سؤال کردم که آیا صرف ریختن آب کفایت میکند؟ حضرت (ع) فرمود: «خیر؛ در ظرف، آب بریز و آن را تکان بده و این عمل را سه مرتبه تکرار کن.»
روایت مذکور، به صراحت اشارهای به نجاست خمر نکرده است، ولی از آنجایی که شارع مقدس در خصوص رفع اکثر نجاسات امر به شستن میکند، در این مورد نیز میتوان گفت که چون امام صادق (ع) به شستن امر کرده است، لذا خمر نجس است.
روایت دوم: عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ (ع): «لَا تُصَلِّ فِي بَيْتٍ فِيهِ خَمْرٌ وَ لَا مُسْكِرٌ لِأَنَّ الْمَلَائِكَةَ لَا تَدْخُلُهُ وَ لَا تُصَلِّ فِي ثَوْبٍ قَدْ أَصَابَهُ خَمْرٌ أَوْ مُسْكِرٌ حَتَّى يُغْسَلَ»[4].
عمار گفته است که امام صادق (ع) فرمود که در خانهای که خمر است، نماز نخوانید زیرا ملائکه به چنین خانهای وارد نمیشوند. همچنین، در لباسی که به خمر یا مسکر آلوده شده است، نماز نخوانید مگر اینکه آن را بشویید.
روایت سوم: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي حَدِيثِ النَّبِيذِ؛ قَالَ (ع): «مَا يَبُلُّ الْمِيلَ يُنَجِّسُ حُبّاً مِنْ مَاءٍ»؛ يَقُولُهَا ثَلَاثاً [5].
ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل کرده است که حضرت (ع) فرمود که اگر مقداری از نبیذ که میل [سرمه کِش] را تَر میکند، در خمره آب بیفتد، باعث نجاست آن میشود، حضرت (ع) این جمله را سه مرتبه تکرار کردند.
روایت چهارم: عَنْ يُونُسَ عَنْ بَعْضِ مَنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ (ع): «إِذَا أَصَابَ ثَوْبَكَ خَمْرٌ أَوْ نَبِيذٌ مُسْكِرٌ فَاغْسِلْهُ إِنْ عَرَفْتَ مَوْضِعَهُ وَ إِنْ لَمْ تَعْرِفْ مَوْضِعَهُ فَاغْسِلْهُ كُلَّهُ وَ إِنْ صَلَّيْتَ فِيهِ فَأَعِدْ صَلَاتَكَ»[6].
یونس از عدهای از امام صادق (ع) نقل کرده است که حضرت (ع) فرمود که اگر لباست به خمر یا نبیذ مسکری آلوده شود، در صورتی که محل آن مشخص باشد، آن محل را بشوی، اما اگر آن موضعِ نجس مشخص نیست، تمام لباس را بشوی و اگر در این لباس، نماز خواندی، آن را اعاده کن.
روایت پنجم: عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ (ع) عَنْ قَطْرَةِ خَمْرٍ أَوْ نَبِيذٍ مُسْكِرٍ قَطَرَتْ فِي قِدْرٍ فِيهِ لَحْمٌ كَثِيرٌ وَ مَرَقٌ كَثِيرٌ؛ قَالَ (ع): «يُهَرَاقُ الْمَرَقُ أَوْ يُطْعِمُهُ أَهْلَ الذِّمَّةِ أَوِ الْكَلْبَ وَ اللَّحْمَ اغْسِلْهُ وَ كُلْهُ»[7].
زکریابنآدم گفته است که از امام رضا (ع) درباره قطره خمر یا نبیذ مسکری که در دیگ پر از گوشت و آبگوشت افتاده است، سؤال کردم. حضرت (ع) در پاسخ فرمود: «آبگوشتها دور ریخته میشود یا آن را به اهل ذمه یا سگ بدهید، اما گوشتها را بشوی و بخور.»
روایت ششم: عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ الثِّيَابِ السَّابِرِيَّةِ يَعْمَلُهَا الْمَجُوسُ وَ هُمْ أَخْبَاثٌ وَ هُمْ يَشْرَبُونَ الْخَمْرَ وَ نِسَاؤُهُمْ عَلَى تِلْكَ الْحَالِ أَلْبَسُهَا وَ لَا أَغْسِلُهَا وَ أُصَلِّي فِيهَا؟ قَالَ (ع): «نَعَمْ»[8].
معاویة بن عمار گفته است که از امام صادق (ع) درباره لباسهایی که در منطقه «سابریه» تهیه میشود، سؤال کردم و به ایشان عرض کردم که مردم این منطقه مجوسند و شُرب خمر میکنند و زنان آنان با این حالت لباس را تهیه میکنند [زیرا در آن روزگار معمولاً دوخت لباس توسط زنان انجام میشده است]، آیا میتوان چنین لباسی را بدون شستن، پوشید و با آن نماز خواند؟ حضرت (ع) در پاسخ فرمود: «بله، اشکالی ندارد».
علت اینکه حضرت (ع) پوشیدن و نماز با چنین لباسی را اجازه داده است، این است که چون شبهه موضوعیه ایجاد میشود لذا حضرت (ع) به عدم اشکال حکم کرده است. بنابراین، حکم به جواز نماز در لباس مذکور، به معنای عدم نجاست خمر نیست.
روایت هفتم: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ؛ قَالَ: سَأَلَ أَبِي أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ أَنَا حَاضِرٌ إِنِّي أُعِيرُ الذِّمِّيَّ ثَوْبِي وَ أَنَا أَعْلَمُ أَنَّهُ يَشْرَبُ الْخَمْرَ وَ يَأْكُلُ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ فَيَرُدُّهُ عَلَيَّ فَأَغْسِلُهُ قَبْلَ أَنْ أُصَلِّيَ فِيهِ؛ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): «صَلِّ فِيهِ وَ لَا تَغْسِلْهُ مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ فَإِنَّكَ أَعَرْتَهُ إِيَّاهُ وَ هُوَ طَاهِرٌ وَ لَمْ تَسْتَيْقِنْ أَنَّهُ نَجَّسَهُ فَلَا بَأْسَ أَنْ تُصَلِّيَ فِيهِ حَتَّى تَسْتَيْقِنَ أَنَّهُ نَجَّسَهُ»[9].
عبدالله بن سنان گفته است که پدرم به امام صادق (ع) عرض کرد- در حالی که من نیز حضور داشتم- که من لباسم را به اهل ذمه عاریه میدهم و میدانم که آنان شرب خمر میکنند و گوشت خوک میخورند لذا زمانی که لباس را به من باز میگردانند، آن را میشویم و سپس با آن نماز میخوانم. حضرت (ع) فرمود که نیازی به شستن لباس نیست زیرا زمانی که لباس را عاریه دادی، پاک بوده است و الان که آن را پس گرفتهای، یقین نداری که به نجاستی آلوده شده باشد لذا میتوانی در آن نماز بخوانی مگر اینکه یقین حاصل کنی که لباس تو نجس است.
امام صادق (ع) در روایت مذکور، نجاست خمر را رد نکرده است، بلکه برعکس، به نجاست خمر تصریح کرده است.
روایت هشتم: عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ؛ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الْفُقَّاعِ؛ فَقَالَ (ع): «لَا تَشْرَبْهُ فَإِنَّهُ خَمْرٌ مَجْهُولٌ فَإِذَا أَصَابَ ثَوْبَكَ فَاغْسِلْهُ»[10].
یونس بن عبدالرحمن از هشام نقل کرده است که او از امام صادق (ع) در مورد فقّاع سؤال کرد و امام (ع) فرمود که فقّاع [خمری که در عرف، کوچک شمرده میشود] را ننوش زیرا خمر مجهول است و اگر به لباست اصابت کند، باید آن را بشویی.
بحث جلسه آینده: روایات دسته دوم و جمع بندی بین این دو دسته از روایات، ان شاء الله در جلسه آینده بیان خواهد شد.
«والحمد لله رب العالمین»