سوره بقره آیه 38 مورخ 94/10/23

درس تفسیر حضرت آیت‎الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»                                                    تاریخ: 23دی 1394

موضوع جزئی: تفسیر آیه 38                                                                         مصادف با: 3 ربیع الثانی1437

سال تحصیلی: 95-94                                                                                                        جلسه:87

                           

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

تفسیر آیه38

«قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون»[1]‏؛ گفتيم: «همگى از آن، فرود آييد! هر گاه هدايتى از طرف من براى شما آمد، كسانى كه از آن پيروى كنند، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين شوند.»

در جلسه گذشته، واژه «اهبطوا» مورد بررسی قرار گرفت و گفته شد که از باب تکرار و تأکید به کار برده شده است.

واژه دیگری که در این آیه شریفه قابل بررسی است، لفظ «جمیعاً» می‎باشد. در رابطه با کلمه «جمیعاً» گفته شده که این واژه در رابطه با هبوط حضرت آدم (ع)، حوا (س) و ابلیس آمده است و به این نکته اشاره دارد که همه آنها باید از بهشت بیرون بروند و برای ترک این کار، هیچ توجیهی پذیرفته نیست.

واژه «جمیعاً» با عنوان «جمع» تفاوت دارد. معنای عنوان «جمیع» این است که همه آنها [حضرت آدم (ع)، حوا (س) و ابلیس] باید امر خروج از بهشت را اطاعت کنند، اما این واژه متعرض اینکه چگونه [انفرادی یا گروهی] خارج شوند، نشده است، برخلاف عنوان «جمیع»، عنوان «جمع» به این نکته اشاره دارد که همه افراد به طور هم‎زمان خارج شوند لذا اگر در این آیه شریفه از عبارت «جمیعاً مجتمعین» یا «مجتمعین» استفاده می‎شد، بدین معنا بود که همه آنها به طور همزمان از بهشت خارج شوند. برخی از مفسرین در این رابطه گفته‎اند که چون در این آیه از عنوان «جمیعاً» استفاده شده لذا مشخص می‎شود که مقصد و انگیزه هبوط آنها نیز یکسان نبوده است زیرا هبوط حضرت آدم (ع) برای نبوت و خلافت و هبوط حوا (س) برای تربیت نسل‎های بعد بوده است، ولی هبوط ابلیس با توجه به انگیزه‎ای که دارد، برای وسوسه و اضلال است. جمیع و اجمعین یک معنا دارند که این معنا، با معنای جمع و مجتمع متفاوت است.

نکته دیگری که در رابطه با این آیه شریفه مطرح است، در رابطه با عبارت «فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ» است. از آنجایی که در جلسه گذشته واژه «اهبطوا» به حضرت آدم (ع) و حوا (س) و ابلیس نسبت داده شده بود، برخی در این رابطه اشکالی را مطرح کرده و گفته‎اند که واژه «اهبطوا» متوجه ابلیس نیست زیرا در ادامه این آیه عبارت «فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ»، آمده است که به مسأله هدایت اشاره دارد و هدایت نیز تنها برای انسان است.

پاسخی که به این اشکال داده شده این است که علاوه بر انسان‎ها، أجنّه نیز از هدایت برخوردارند و به انجام تکالیف مکلفند که در این رابطه می‎توان به آیه «يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ...»[2]، اشاره کرد. بنابراین، چون ابلیس از جن است، هدایت شامل او نیز می‎شود و سرکشی و طغیان او باعث انکار مسأله هدایت برای جنیان نمی‎شود.

نکته دیگر در رابطه با عبارت «فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ»، این است که کلمه «فإما» در حقیقت «إن إما» بوده است؛ به تعبیر روشن‎تر، «إما» به معنای «یا» نیست و «إن» نیز شرطیه است و برای تأکید آمده است.

کلام زمخشری در معنای هدایت

مسأله دیگری که در رابطه با این عبارت مطرح می‎شود، نوع هدایت است. جناب زمخشری در کشاف خود گفته است که مقصود از هدایت در اینجا تنها هدایت تشریعی است که به وسیله ارسال رُسل و انزال کتب انجام می‎شود. ایشان برای این فرمایش خود به آیه 39 سوره بقره تمسک کرده است: «وَ الَّذينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُون»[3]. ایشان این آیه شریفه را قرینه عبارت « فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ»، دانسته است و گفته است که مقصود از تکذیب در این آیه، تکذیب پیامبران (ع) و انکار کتب آسمانی است.

پاسخ به کلام زمخشری

در پاسخ زمخشری گفته شده است که کلمه «هدی» اطلاق دارد. انسان‎ها دو رسول دارند که یکی رسول باطن [عقل] و دیگری رسول ظاهر است. به علاوه، در مراحل اولیه هدایت، خداوند به انسان حواس پنجگانه و سایر ادراکات را عنایت می‎کند، ولی این نوع هدایت کافی نیست لذا لازم است انسان به هدایت بالاتری که همان عقل است، دسترسی پیدا کند تا خداوند به وسیله آن، او را هدایت کند. بنابراین، در مرحله بعد خداوند عقل را نیز به انسان عنایت می‎کند که انسان می‎تواند به کمک آن خوب و بد را تشخیص دهد و مقداری از مسیر هدایت را طی کند. اما عقل نیز به تنهایی کافی نیست و نمی‎تواند در بسیاری از موارد [مانند لزوم نماز، روزه و سایر عبادات] مسأله را درک کند و دچار مشکل می‎شود لذا خداوند برای او پیامبران (ع) و کتب آسمانی را می‎فرستد؛ آن‎گونه که فرموده است: « إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمين»[4].

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. «البقره»: 38.

[2]. «الأنعام»: 130.

[3]. «البقره»: 39.

[4]. «آل عمران»: 33.

Please publish modules in offcanvas position.