کفایی بودن وجوب ازاله نجاست از مسجد92/07/30

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: احکام النجاسة                                                                  تاریخ: 30 مهر 1392

موضوع جزئی: احکام المسجد- کفایی بودن وجوب ازاله نجاست از مسجد                      

 مصادف با: 16 ذی ‏الحجه1434

سال: پنجم                                                                                                                          جلسه: 17

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته:

بحث در این بود که ادخال عین نجاست در مساجد مطلقا (اعم از اینکه موجب هتک حرمت مسجد شود یا نه) چه حکمی دارد؟ آیا می‏توان به حرمت آن حکم کرد یا نه؟ گفته شد عده‏ای برای اثبات حرمت ادخال عین نجس در مساجد به کتاب و سنت استدلال کرده‏اند، ما در رابطه با استدلالی که مطرح شده بود توضیح کافی و وافی را بیان کردیم و نسبت به نبوی مشهور هم گفتیم این روایت نمی‏تواند اثبات کننده مدعا باشد.

نتیجه اینکه ما با تمسک به کتاب و سنت نتوانستیم عدم جواز ادخال عین نجاست در مسجد را ثابت کنیم، البته مشروط به اینکه آن نجاست موجب هتک حرمت مسجد نشود اما اگر کسی بدون غرض عقلائی و ضرورت عرفی بخواهد نجاستی را در مسجد داخل کند موجب هتک مسجد خواهد شد در نتیجه ادخال چنین نجسی در مسجد جایز نیست اما اگر عنوان هتک و اهانت بر آن منطبق نباشد ادخال نجس در مسجد محکوم به حرمت نخواهد بود.

لذا چون ادله اجتهادی (کتاب و سنت) اقامه شده بر حرمت ادخال نجس در مسجد تمام نبود به دلیل فقاهتی و اصل عملی برائت تمسک می‏کنیم و می‏گوییم ادخال نجس در مسجد در صورتی که عنوان هتک بر آن منطبق نباشد، حرام نیست.

مرحوم سید می‏فرماید: «و أما إدخال المتنجس فلا بأس به ما لم يستلزم الهتك»[1]؛ ادخال متنجِّس در مسجد مادامی که موجب هتک حرمت مسجد نشود اشکالی نخواهد داشت. پس ادخال متنجِّس (چیزی که با اصابت نجاست به آن نجس شده) در مسجد در صورتی که موجب هتک مسجد شود حرام است و در غیر این صورت جایز خواهد بود، لذا تمام مطالبی که در رابطه با عین نجاست مطرح شد شامل متنجِّس هم می‏شود، یعنی همان طور که ادله نسبت به عین نجس وافی به مقصود نبود و نتوانست حرمت را برای ما ثابت کند نسبت به متنجِّس هم حرمت ثابت نمی‏شود لکن اگر نجس و متنجِّس تحت عنوان هتک مسجد قرار گیرند ادخال آنها در مسجد جایز نخواهد بود.

مسئله 244: «وجوب إزالة النجاسة عن المساجد كفائي ‌و لا اختصاص له بمَن نجسها أو صار سببا فيجب على كل أحد»[2]؛ مرحوم سید (ره) می‏فرماید: ازاله نجاست از مساجد وجوب کفایی دارد و این وجوب هم اختصاص به کسی که مسجد را نجس کرده یا سبب نجاست آن شده (بچه مسجد را نجس کرده ولی کسی که بچه را داخل مسجد کرده سبب نجاست مسجد شده) ندارد بلکه بر همه واجب است.

نکته: فرق بین وجوب عینی با وجوب کفایی این است که در وجوب عینی هر چند شخص دیگری آن واجب را انجام دهد از عهده شخص ساقط نمی‏شود مانند نماز که واجب عینی است لذا با خواندن دیگری از انسان ساقط نمی‏شود اما وجوب کفایی با انجام دیگران از بقیه ساقط می‏شود مثل دفن و کفن میت و امثال آن.

دلیل کفایی بودن وجوب ازاله نجاست از مسجد:

دلیل فرمایش مرحوم سید (ره) این است که ادله‏ای که ازاله نجاست از مسجد را واجب دانسته به شخص خاصی اختصاص ندارد لذا بر همه واجب است نجاست را از مسجد بر طرف کنند.

ما هم با کلام مرحوم سید (ره) موافق هستیم و می‏گوییم وجوب ازاله نجاست از مسجد به صورت کفایی بر همه واجب است و با انجام یک نفر از سایرین ساقط می‏شود.

کلام شهید اول:

شهید اول در کتاب ذکری تعبیری را ذکر می‏کند که این تعبیر حاکی از تفصیل است، یعنی بین جایی که فاعل مختار باعث نجاست مسجد شده و جایی که فاعل مختاری در کار نیست مثلاً بچه یا حیوانی مسجد را نجس کند تفصیل داده است، ایشان می‏فرماید: «لو كان في المساجد نجاسة مُلَوّثة وجب إخراجها كفاية و لو أدخلها مكلّف تعيّن عليه الإخراج»[3]؛ اگر در مساجد نجاستی باشد (بدون اینکه فاعل مختار نجاست را داخل مسجد کرده باشد) که مسجد را نجس کرده باشد  واجب است آن نجاست بر طرف شود و این وجوب هم کفایی است یعنی بر همه واجب است و اگر یک نفر آن را بر طرف کرد از دیگران ساقط می‏شود اما اگر شخص مکلّفی (فاعل مختار) نجاست را در مسجد داخل کرده باشد و مسجد نجس شده باشد بر این شخص معیناً واجب است که نجاست را بر طرف کند.

بررسی کلام شهید اول:

شهید فرمود: در جایی که فاعل مختار باعث نجاست مسجد شده بر آن شخص به صورت معین واجب است که نجاست را بر طرف کند، حال سؤال این است که اگر فاعل مختار فراموش کرد نجاست را بر طرف کند و ازاله نجاست را از مسجد ترک کرد آیا بر سایر مسلمین واجب است به صورت وجوب کفایی نجاست را بر طرف کنند یا واجب نیست؟

ایشان این مسئله را از قبیل جایی دانسته که انفاق پدر متمکّن نسبت به فرزند فقیر واجب است معیناً و اگر پدر انفاق نکرد از باب حفظ نفس محترم بر دیگران واجب است به او انفاق کنند کفایتاً، در مورد انفاق پسر متمکّن نسبت به پدر فقیر هم مطلب از همین قرار است، لذا می‏گوید در ما نحن فیه هم می‏گوییم اگر فاعل مختار از ازاله نجاست از مسجد خود داری کرد بر دیگران واجب است که آن نجاست را از مسجد بر طرف کنند کفایتاً.

ولی ما می‏گوییم ادله وجوب ازاله نجاست از مسجد چنین مطلبی را برای ما اثبات نکرده و بین جایی که فاعل مختار مسجد را نجس کرده باشد یا غیر او فرقی نگذاشته، لذا آنچه برای مولی اهمیت دارد نفس عمل در خارج است اما اینکه این عمل را چه کسی انجام داده برای شارع مهم نیست لذا ازاله نجاست از مسجد وجوب کفایی دارد و همین که یک نفر آن را بر طرف کند از دیگران ساقط می‏شود، همان طور که در مورد غسل و دفن میت آنچه برای شارع اهمیت دارد این است که میت غسل داده و دفن شود و برای او مهم نیست چه کسی این کار را انجام دهد لذا تشبیه ما نحن فیه به ولد متمکّن و والد فقیر یا بر عکس صحیح نیست.

اما اگر منظور شهید از این کلام چیز دیگری باشد و بفرمایند امر به ازاله نجاست از مسجد متوجه فاعل مختار است و تکلیفی متوجه دیگری نیست، در این صورت اگر فاعل مختار نجاست را از مسجد بر طرف نکرد معنایش این است که مسجد بر نجاست خود باقی بماند، در حالی که هیچ کس چنین سخنی را نمی‏گوید که مسجد به حالت نجاست رها شود.

پس اگر بگویید ازاله نجاست بر فاعل مختار واجب است معیناً ولی اگر او از ازاله نجاست خود داری کرد بر دیگران واجب است کفایتاً، عرض می‏کنیم از ادله چنین تفصیلی استفاده نمی‏شود بلکه ادله می‏گوید ازاله نجاست بر همه واجب است کفایتاً.

اگر هم بگویید امر به ازاله نجاست از مسجد فقط متوجه فاعل مختار است و تکلیفی متوجه دیگران نیست، عرض می‏کنیم در این صورت اگر فاعل مختار از ازاله نجاست از مسجد سر باز زد معنایش این است که مسجد بر حالت نجاست باقی بماند در صورتی که هیچ مسلمانی چنین چیزی را نمی‏پسندد.

مسئله 245: «إذا رأى نجاسة في المسجد و قد دخل وقت الصلاة يجب المبادرة إلى إزالتها ‌مقدما على الصلاة مع سعة وقتها و مع الضيق قَدَّمها و لو ترك الإزالة مع السعة و اشتغل بالصلاة عصى لترك الإزالة لكن في بطلان صلاته إشكال و الأقوى الصحة»[4]؛ مرحوم سید (ره) می‏فرماید: اگر شخصی وارد مسجد شد و نجاستی را در مسجد مشاهده کرد و وقت نماز هم داخل شده بود، در این صورت واجب است شخص نجاست را از مسجد بر طرف کند و ازاله نجاست را بر نماز مقدم بدارد، البته در صورتی که وقت نماز وسعت داشته باشد ولی اگر وقت نماز تنگ باشد باید نماز را مقدم بدارد، حال اگر وقت نماز وسعت داشته باشد ولی شخص ازاله نجاست را ترک کند و مشغول نماز شود معصیت کرده چون ازاله نجاست از مسجد را ترک کرده لکن در بطلان نمازش اشکال است و اقوی صحت نماز است.

فروع مسئله:

فرع اول: ازاله نجاست در جایی که وقت نماز وسعت دارد بر نماز مقدم می‏شود؛ چون وقت نماز موسّع است و وقت ازاله نجاست مضیّق است و زمانی که بین واجب موسع و واجب مضیق تزاحم به وجود آید مضیق بر موسع مقدم می‏شود. تنها بحثی که در این جا مطرح است این است که اگر شخص ازاله نجاست را ترک کرد و مشغول نماز شد آیا نمازش صحیح است یا نه؟ انشاء الله در جلسه آینده به این مطلب خواهیم پرداخت.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. العروة الوثقی، ج1، ص84.

[2]. همان.

[3]. عاملى، شهيد اول، محمد بن مكى‌، ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة‌، ج3، ص129.

[4]. العروة الوثقی، ج1، ص84.

Please publish modules in offcanvas position.