خطبه های نماز جمعه93/08/16

 

بسمه تعالی

مشروح خطبه‏ های نماز جمعه

 

حضرت آیت الله حسینی بوشهری

 

مورخ 93/08/16                                                  خطبه شماره 93

 

 

 

 

خطبه اول

السلام علیک یا حجة الله، السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه، السلام علی المهدی الذی وعد الله عزّوجلّ أن یملأ به الأرض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن ارحیم

الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نؤمن به و نتوکل علیه و نعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرّه و مبلغ رسالاته بشیر نعمته و نذیر نقمته سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد6و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و الهداة المهدیین: و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین آمین یا رب العالمین.

قال رسول الله6: «اُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّهُ خَيْرُ مَا أَوْصَى بِهِ الْمُسْلِمُ الْمُسْلِمَ أَنْ يَحُضَّهُ عَلَى الْآخِرَةِ وَ أَنْ يَأْمُرَهُ بِتَقْوَى اللَّهِ فَاحْذَرُوا مَا حَذَّرَكُمُ اللَّهُ مِنْ نَفْسِهِ»[1]؛

بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم. وجود مقدس پیامبر خاتم6 در رابطه با تقوا این چنین فرمود: شما را به تقوا توصیه می‌کنم زیرا تقوا بهترین چیزی است که یک مسلمان می‎تواند نسبت به مسلمان دیگر توصیه کند. بعد فرموده است که مناسب این است که یک مسلمان برادر دینی‏اش را به تقوا سفارش کند و چیزی که خدای متعال شما را از آن برحذر داشته، برحذر شوید. این همه تأکید و توصیه در لسان قرآن، در لسان نبی اکرم6 و اهل بیت عصمت و طهارت: نسبت به تقوا نشان دهنده این است که سعادت دنیای ما، سعادت اخروی ما در پرتو پایبندی به تقواست.

اصول بر حاکم بر روابط اجتماعی

ما در خطبه های گذشته بحثی را تحت عنوان اصول حاکم بر روابط اجتماعی دنبال می‎کردیم. گفتیم انسان بخاطر نیازهای مادی و معنوی که دارد نیازمند است که با آحاد جامعه زندگی کند. لکن این زندگی با آحاد جامعه نیازمند به یک سلسله اصول و ضوابط و قوانین است و این اصول و ضوابط و قوانین باید در جامعه نهادینه شود و به صورت یک فرهنگ درآید تا همه آحاد جامعه خود را ملزم به آن بدانند. برای رسیدن این اصول در روابط اجتماعی، ما راجع به شخصیت انسان مسائلی را مطرح کردیم و عوامل نقش آفرین در رشد و بالندگی انسان را برشمردیم.

عوامل سقوط و انحطاط انسان

امروز در ادامه بحث‌های گذشته به عواملی می‎خواهیم اشاره کنیم که زمینه‏های انحطاط و سقوط آدمی را فراهم می‌کند. ما می‎خواهیم انسانی را معرفی کنیم که بهره‏مند باشد از عواملی که در بالندگی، رشد، صعود و کمال او  او نقش دارد و از عوامل انحطاط و سقوط پرهیز کند زیرا عوامل انحطاط و سقوط انسان را در وادی دیگری (غیر از راه سعادت) قرار می‌دهد. سنت خداوندی بر این تعلق گرفته که اگر انسانی از آنچه خدا فرمان داده پیروی کند، رو به کمال می‎رود ولی اگر بر خلاف سنت‏های الهی روش و برنامه دیگری را در پیش بگیرد، این انسان سقوط می‎کند و به قعر دره نیستی و نابودی کشیده می‎شود.

اگر ایمان در زندگی انسان حرف اول را زد، اگر عمل صالح در زندگی انسان حرف اول را زد، عفت و پاکدامنی، تفکر و اندیشه، علم و دانایی و الگو گرفتن از شخصیت‏هایی که انسان می‎تواند راه و رسم آنها را به عنوان الگوی رفتاری خودش را انتخاب کند، در این صورت مسیر، مسیر سعادت و خوشبختی می‏شود و چنین انسانی وقتی که در جامعه حضور پیدا می‌کند طبعاً اصولی را به کار می‎ببندد، قواعد و ضوابطی را به کار می‌بندد که می‏تواند در رفتار و دیگر منش دیگر آحاد جامعه تأثیرگذار باشد یعنی آنچه خدا می‎خواهد در جامعه به عنوان یک مدینه فاضله تحقق پیدا می‌کند.

عامل اول: خداگریزی

اولین عامل که موجب سقوط و نابودی انسان می‏شود و انسان از جرگه انسانیت و شرف انسانی دور می‌کند، خداگریزی است. انسان‏ها گاهی خدامحورند؛ محور زندگیشان بر اساس توحید و پرستش خدای یگانه است و راه و مسیر بندگی را طی می‌کنند تا در سایه آن به کمال برسند اما گاهی از اوقات انسان قید بندگی را می‏زند و در وادی دیگری قرار می‌گیرد که اگر انسان اینگونه شد، خدای متعال می‎فرماید: این انسان کسی است که گویا از آسمان سقوط کرده است. در وصف مشرکان، قرآن تعبیر زیبایی دارد؛ تعبیر این است: «ومَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ»[2]؛ کسانی که شرک می‎‌ورزند، خداباور و خدامحور نیستند و توحید در زندگیشان راه ندارد، «فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ» مثل این می‎ماند که از آسمان فرو افتاده  و ادامه می‎دهد «فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ» کسی که از آسمان فرو افتاده و پرندگان اور می‎ربایند و او را می‎برند «أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ» یا باد او را به جایی می‏افکند و پرت می‎کند. یعنی آدمهایی که خداگریزند، مشرکند، با خدا رابطه و میانه‏ای ندارند و در زندگی و رفتارهای اجتماعی اساسا خدا مفهومی ندارد، انسان‏هایی ساقط شده‎اند و باد و پرندگان به سراغ اینها می‎آیند و او را به جای دیگر می‎برند.

مولا علی 7 در خطبه 150 نهج البلاغه تعبیری دارد در رابطه با کسانی که خداگریزند و مسیر زندگیشان بر اساس خداگریزی پایه گذاری شده حضرت تعبیر زیبایی دارد: «وَ أَخَذُوا يَمِيناً وَ شِمَالاً فِي مَسَالِكِ الْغَيِّ» اینها آدمهایی هستند روزی به سمت چپ می‎روند و روزی به سمت راست «ظَعْناً (طعناً) و تَرْكاً لِمَذَاهِبِ الرُّشْدِ»[3] اینها آدمهایی هستند که مسیر رشد و هدایت را رها کردند و در وادی غیّ، ضلالت، سقوط، انحطاط و گمراهی قرار گرفتند. انسان‏هایی که محور و خدا را از دست بدهد، دچار طوفان‏های حوادث قرار می‎گیرند. «وَ أَخَذُوا يَمِيناً وَ شِمَالاً» از این سمت به آن سمت تا کی سقوط کند و از حیّز انتفاع بیفتند.

آثار خداگریزی

خداگریزی به تعبیر قرآن سه آثار زیان بار در زندگی دارد:

اولین اثر اینکه انسان‏های خداگریز، دچار خدا فراموشی می‎شوند و هرکس دچار خدافراموشی به سراغ او آمد، خود فراموش می‎شود و شیطان بر او ولایت پیدا می‎کند و در گام سوم دچار زندگی سخت و به تعبیر قرآن «مَعيشَةً ضَنْكاً»[4] تعبیرات قرآن در رابطه با خودفراموشی را توجه کنید؛ قرآن می‏فرماید: «وَ لاَ تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»[5]. مانند کسانی نباشید که بخاطر خدا فراموشی، دچار خود فراموشی و بی‏هویتی می‎شوند. صحنه کربلا را آدم گاهی نگاه می‎کند، عده‏ای در صحنه کربلا واقعاً دچار بی‏هویتی شدند چون آن محور را که خدا محوری باشد خودشان و شخصیتشان را گم کردند. به تعبیر حضرت امام1 ذیل این آیه تعبیر جالبی دارند. حضرت امام1 فرموده است: «کسانی که بندگی خدا را فراموش می‎کنند و در نتیجه مقام عبودیت را فراموش می‎کنند، خودشان به فراموشی سپرده می‎شوند و کسی که نداند که چیست و کیست و چه وظیفه‏ای دارد، شیطان در او راه پیدا می‎کند.»

اثر دومی که به عنوان آثار طبیعی خداگریزی در زندگی انسان هست، معیشت ضنک است. اصلاً زندگی انسان توأم است با اضطراب و نگرانی سلب آرامش و آسایش می‎شود. معیشت ضنک الزاماً به معنای تنگدستی مادی نیست خیلی‏ها از نظر امکانات بالا هستند: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى»[6]؛ کسانی که راه خداگریزی و اعراض از ذکر خدا در پیش می‎گیرند اینها معیشت ضنک پیدا می‎کنند. مال دارند اما آرامش و آسایش ندارند و همیشه در یک رنج و عذاب جانکاه زندگی می‎کنند.

سومین اثر ولایت شیطان جایگزین ولایت الله می‏شود؛ اگر انسان خداباور و خدامحور شد ولایت الله دارد و اگر کسی خداگریز شد به جای ولایت الله، ولایت الشیطان دارد. تعبیر آیه شریفه: «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ »[7]؛ کسانی که در حقیقت دچار خدا فراموشی می‎شوند و رابطه‏شان را با خدا قطع می‌کنند. در نتیجه خدای متعال می‎فرماید همراهشان، دوستشان، یارشان، قرینشان و آنکه بر آنها ولایت خواهد داشت، در نتیجه شیطان هست.

پس تا اینجا عوامل صعود و بالندگی انسان را شمردیم، آن عواملی که برای نقش آفرینی انسان در زندگی باید باشد و امروز به عنوان اولین عامل از عوامل انحطاط که یکی از آنه عوامل خداگریزی است و نباید در زندگی وجود داشته باشد. اگر باشد آن روابط سالم اجتماعی مورد عنایت خداوند در زندگی تحقق پیدا نخواهد کرد.

 دعای پایانی خطبه اول

پروردگارا در فرج مولایمان و مقتدایمان حضرت بقیة الله الاعظم 4 تعجیل فرما؛ پروردگارا ما را در مسیر دین و دینداری قرار بده؛ روح بلند رهبر فقیدمان عالی است اعلی بگردان؛ به سکاندار بزرگ کشتی انقلاب، رهبر فرزانه انقلابمان توفیق و طول عمر با برکت و نفوذ کلمه بیشتر عنایت بفرما؛ به مراجع بزرگوار ما سلامت عنایت بفرما؛ پروردگارا به همه خدمتگزاران نظام عزت عنایت بفرما؛ پروردگارا به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما؛ به رزمندگانمان پیروزی، به جانبازان سلامت، به آزادگان عزت، به بانوان عفّت، به عالمان توفیق عمل، به خدمتگزاران توفیق عمل، به اصناف و بازاریان انصاف و روزی حلال عنایت بفرما؛ پروردگارا به مرضای اسلام شفای عاجل کرامت بفرما؛ توطئه سلطه گران را به خودشان برگردان، پروردگارا باران رحمتت را شامل حال امت اسلامیمان بگردان، پروردگارا از تو می‏طلبیم این عزاداری‏ها در این دهه محرم به شایستگی از همه ما قبول بفرما.

إنّ أحسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب العزیز

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ * وَ مَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ * لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ * تَنَزَّلُ الْمَلاَئِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ * سَلاَمٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ»

خطبه دوم

السلام علیک یا بنت رسول الله السلام علیک یا بنت ولی الله السلام علیک یا اخت ولی الله السلام علیک یا فاطمة یا بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنة فإنّ لک عند الله شأناً من الشأن

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین ثم الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین، ابی القاسم محمد6 و علی آله الطیبین الطاهرین، اللهم صلّ و سلم علی سیدنا مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب7 و علی فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی الشباب اهل الجنة و علی علی بن الحسین زین العابدین و امام العارفین و علی محمد بن علیٍّ الباقر و علی جعفر بن محمد الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علیٍّ ابن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علی الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی الزکیّ العسکری و علی الحجة القائم المهدی4. حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم نتبرئُ الی یوم القیامة.

عباد الله اوصیکم بتقوی الله؛

«رَوَى جَابِرٌ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ7 قَالَ: خَطَبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ7 يَوْمَ الْجُمُعَةِ (بعد الحمد و الثناء) أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِي هُوَ وَلِيُّ ثَوَابِكُمْ وَ إِلَيْهِ مَرَدُّكُمْ وَ مَآبُكُمْ فَبَادِرُوا بِذَلِكَ قَبْلَ الْمَوْتِ الَّذِي لا يُنْجِيكُمْ مِنْهُ حِصْنٌ مَنِيعٌ وَ لا هَرْبٌ سَرِيعٌ فَتَزَوَّدُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ لِيَوْمِ الْمَمَاتِ»[8]؛

جابر بن عبدالله انصاری از وجود مقدس امام باقر7 مطلبی را نقل می‎کند که وجود مقدس علی7 روز جمعه خطبه خواند و بعد از حمد و ثنای الهی با مردم اینگونه صحبت کرد، فرمود: «أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ» بندگان خدا شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم که در حقیقت خدای متعال خدایی است که ثواب شما بدست اوست، بازگشت شما به سوی اوست. بعد فرمود: «فَبَادِرُوا بِذَلِكَ قَبْلَ الْمَوْتِ» قبل از اینکه مرگ فرا برسد بروید سراغ تقوا «الَّذِي لايُنْجِيكُمْ مِنْهُ حِصْنٌ مَنِيعٌ وَ لا هَرْبٌ سَرِيعٌ» که دژهای تسخیرناپذیر شما را از مرگ نجات نمی‎دهد، فرار شتابان شما را از مرگ نجات نمی‌دهد، کجا می‎خواهید بروید هرجا بروید مرگ سراغ شما خواهد آمد «وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ»[9]. بعد فرمود: «فَتَزَوَّدُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ لِيَوْمِ الْمَمَاتِ». خدا شما را بیامرزد تا زمانی حال و نشاط دارید، تا زمانی در این مجالس می‎آیید، تا زمانی که زندگی دارید، توشه بردارید.

بیان مناسبات

در خطبه دوم به بیان مناسبت‏ها و نکاتی اشاره می‎کنم.

اولین مطلب لازم می‏دانم به سهم خودم از شما مردم عزادار، ارادتمند سید و سالار شهیدان7 و تمام ملت ایران و همه ارادتمندان سیدالشهدا7 به خاطر این مراسم باشکوه عزاداری صمیمانه و متواضعانه تشکر کنم. انصافاً با حضور و اقدامات شما، صحنه‏های به یاد ماندنی در تاریخ عزاداری اباعبدالله7 به ثبت رسید. همین جا لازم می‎دانم از صدا و سیما نیز به خاطر پوشش دادن این مراسم عزاداری حتی در روستاها و نقاط دوردست کشور، تشکر کنم. وقتی که انسان نگاه می‎کرد، به این مراسمات در ایران اسلامی ما و کشورهای اسلامی و غیر اسلامی نشان می‎داد، احساس می‏کرد آنچه وجود دارد عشق و اظهار ارادت نسبت به ابی‎عبدالله الحسین7 است.

قابل توجه این بود که امسال با همه تهدیداتی که دشمنان کردند، از عصر عاشورا تاکنون برنامه‏ها علیه عاشورا برنامه ریزی شده است؛ گاهی دست قطع می‎کردند تا کسی که زیارت حسین بن علی7 نرود و امسال هم دسته‏های سینه زنی و عزادرای را تهدید کردند؛ در پاکستان، نیجریه، بحرین و کشورهای مختلف تهدید کردند. اما این ملت پرشور آمدند هم در عراق آن سیل جمعیت راه افتاد به نحوی که گویا هیچ دشمنی نیست، گویا هیچ انفجاری نیست، گویا هیچ تهدیدی وجود ندارد و آمدند کنار قبر مطهر ابی عبدالله7 و فریاد زدند، السلام علیک یا اباعبدالله7.

آیا اینها شور، عشق، ارادت نیست؟ جمع قابل توجهی در نیجریه به شهادت رسیدند اما مگر این ارادتمندان عصمت و طهارت: دست برمی‎دارند. رژیم بحرین حتی در روستاهای بحرین ریختند و نشانه‏های عزاداری را جمع کرد و هتّاکانه برخورد کرد. امروز از روزی که این حرکت انقلابی در آنجا شروع شده، بالغ بر پنج هزار نفر مرد و زن و کودک در زندان می‏باشند و همچنین تعدادی از علما در زندانند. تابعیت برخی شخصیت‎های محترم را لغو کرده و بعد ریختند این مراسم عزاداری را به هم زدند اما باید گفت:

          دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت                   آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست[10]

همزمان شدن عاشورای امسال با سیزده آبان تجلی دیگری داشت و تجلی آن این بود که ما شعارمان این است: «کل ارضٍ کربلا و کل یومٍ عاشورا» این یک واقعیت است. آن روز حسین بن علی7 با شعار بلند «هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ»[11] زیربار حکومت یزیدیان تاریخ نرفت و زمان تکرار می‎شود. امروز آن شعار زیبا و پرجذبه «هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» در عصر و زمان ما که مستکبر و ظالم دیگری که در مقابل امت اسلامی قد علم کرده، به شعار «مرگ بر استکبار» و «مرگ بر آمریکا» تبدیل شده است.

خبرگزاری‏های مهم دنیا این خبر را به سراسر دنیا مخابره کردند که ملت ایران همچنان در مقابل ابر قدرت آمریکا (که البته دیگر ابرقدرت نیست) به فضل پروردگار عالم این حرکت مردم در منطقه شاخ آمریکا را شکسته است. هنوز ملت ایران در مقابل آمریکا فریاد می‎کشد و این نشانه عظمت این ملت است. مردم ما هوشمند و زمان شناسند. عزادران سنتی برگزار می‎کنند ولی همان گونه که شهید مطهری1 فرمود: شمر امروز  موشه دایان است یعنی جامعه ما خوب می‌تواند تطبیق بدهد امروز هم ظالم و ستمگر عصر ما آمریکاست.

نکته دیگر این است که چرا عاشورا ماندگار ماند؟ رمز و راز ماندگاری عاشورا چیست؟ عوامل مختلفی برای این مسئله بیان کردند امروز در این جمع محترم به یک عامل اشاره می‎کنم و آن عامل «اراده الهی بر ماندن و جاودانگی حادثه عاشوراست»؛

«يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»[12] خدا در مقابل اراده دشمنان، اراده کرده است که نگذارد این نور خاموش شود بلکه روز به روز  به کمال برسد ولو کافران، دشمنان، داعشی‎ها و دیگران خوششان نیاید. ما بر این باوریم ائمه: نورالله هستند.

در زیارت شعبانیه مربوط به سید و سالار شهیدان7 این جمله بلند می‎درخشد که خطاب به حضرت سید الشهدا7 می‏گوییم: «أَشْهَدُ أَنَّكَ نُورُ اللَّهِ الَّذِي لَمْ يُطْفَأْ وَ لَا يُطْفَأُ أَبَداً»[13] شهادت می‌دهم که نور خدایی نوری که خاموش نشده و هرگز خاموش نخواهد شد. ولوکره. ما صحنه‏های مختلفی که می‌بینیم نشان دهنده همین است که خدا اراده کرده و رسول خدا از خدا خواسته است.

حضرت ابراهیم7 آن موقعی که زن و فرزند و عزیزانش را در سرزمین لم یزرع گذاشت، جمله‏ای دارد؛ فرمود: «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ»[14]. خدا کاری کن که اینها مجذوب و محبوب دلها بشوند. آیا اینگونه شد یا نه؟ امروز هر جای مکه که می‏رویم نام ابراهیم7، اسماعیل7 و نام هاجر زنده است. به منا که می‎رویم یاد اسماعیل7 تداعی می‎کند. آن دعایی «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ» پا برجاست و آن روزی که حسین بن علی7 متولد شد قنداقه ایشان را به دست نبی گرامی اسلام6 می‌دهند، حضرت6 همین جمله را در مورد اباعبدالله7 می‌فرماید: «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ». آن دعای ابراهیم ماندگاری ابراهیم7 را و این دعا پیغمبر6 ماندگاری حادثه عاشورا و نام زیبای ابی عبدالله7 را به دنبال داشت.

ما صحنه‏ها را که بررسی می‎کنیم باز می‎بینیم جمله‎ای دیگر پیغمبر دارد فرمود: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً»[15]. در دلهای مومنان آن جوشش و حرارتی است نسبت به شهادت حسین بن علی که رو به خاموشی نمی‌گراید.

در مجلس یزید آن اهانت‏هایی که به اهل بیت:، به حضرت زینب3 و به امام سجاد7 شد، می‏دانید زینب3 چه موضعی گرفت؟! فرمود: «كِدْ كَيْدَكَ وَ اجْهَدْ جُهْدَكَ»[16] هرچه حیله و مکر داری به کار ببر اما بدان که ما ماندگار تاریخیم.

عصر روز یازدهم که کاروان اسیران را کنار ابدان مطهر شهدا عبور می‎دادند تا چشم امام سجاد7 به بدن مطهر پدر، عموها، عموزادگان و بستگان افتاد حالتی به او دست داد که نزدیک بود جان و روح از بدنش خارج شود؛ زینب کبری3 رو کرد به امام سجاد7 و فرمود: «مَا لِي أَرَاكَ تَجُودُ بِنَفْسِكَ يَا بَقِيَّةَ جَدِّي وَ أَبِي وَ إِخْوَتِي»[17]. چگونه تو را می‏بینم که جان از بدنت خارج می‎شود. امام در جواب فرمود: عمه جان چرا اینگونه نباشم اینها بدنهای کشته‏های خودشان را دفن کردند اما بدن پدرم و عموهایم روی زمین مانده (این جمله خیلی سوزناک است) امام سجاد7 فرمود: گویا اینها را مسلمان نمی‎دانند. و بعد زینب3 چقدر او را دلداری داد و فرمود: پسر برادر نگران نباش «و ینصبون بهذا الطفّ علماً لقبر ابیک سيّد الشهداء، لا يدرس أثره» پرچمی اینجا برافراشته خواهد شد برای پدرت گنبد و بارگاهی درست خواهد شد «و لا يمحى رسمه على كور الليالي و الأيّام‏»[18] که از بین نخواهد رفت.  

 

دعای پایانی خطبه دوم

«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّار»[19].

پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل فرما؛ روح بلند رهبر فقیدمان عالیست اعلی بگردان؛ به رهبر فرزانه انقلاب ما عزت، سلامت عنایت بفرما؛ پروردگارا به مراجع بزرگوار تقلیدمان سلامت، طول عمر با برکت مرحمت بفرما؛ پروردگارا از همه کسانی که در این ایام سوگواری و عزاداری کردند این عزاداری‏ها را مورد قبول درگاهت قرار بده؛ به مرضایمان شفا عنایت فرما؛به زائرین و مجاورین حسن عاقبت مرحمت فرما؛ به این مردم خوب ما که در تمام صحنه‏ها در میدان حضور دارند عزت دنیا و آخرت مرحمت بفرما؛ باز هم از تو می‏طلبیم که باران رحمتت را شامل حال همه ما بگردان.

إنّ أحسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب العزیز

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ»

صدق الله العلیّ العظیم



[1]. بحار الأنوار، ج‌86، ص 232.

 

[2] . «الحج»: 31.

[3]. نهج البلاغة، 169.

[4]. «طه»: 124.

[5]. «الحشر»: 19.

[6]. «طه»: 124.

[7] . «الزخرف»: 36.

[8]. بحار الأنوار، ج‌86، ص 234.

[9]. «النساء»: 78.

[10]. شاعر: فؤاد کرمانی.

[11]. الاحتجاج، ج‌2، ص 300.

[12]. «الصف»: 8.

[13]. بحار الأنوار، ج‌98، ص 342.

[14]. «ابراهیم»: 37.

[15]. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‌10، ص 318.

[16]. طبرسى، احمد بن على، الاحتجاج، ج‌2، ص 309.

[17]. قمّى، ابن قولويه، ابو القاسم، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، ص 261.

[18]. عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد)، ج‏11، قسم2 فاطمة 3، ص 959.

[19]. «البقرة»: 201.

Please publish modules in offcanvas position.