الصلاة فی النجس 93/01/17

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری

موضوع کلی: احکام النجاسةتاریخ: 17 فروردین 93
موضوع جزئی: الصلاة في النجسمصادف با: 6 جمادی الثانی 1435

سال:پنجم                                                                                                                         جلسه: 67

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته:

ما تا کنون چند فرع را مورد بحث قرار دادیم:

فرع اول: خواندن نماز در لباس یا بدن نجس عامداً و عالماً، موجب بطلان است. لذا باید نماز را در وقت اعاده و در خارج وقت قضا کند.

فرع دوم: شخصی عالم به موضوع است و می‌داند که این لباس نجس است ولی از باب جهل به حکم در شیء نجس نماز خوانده در این صورت نمازش باطل است؛ مثلاً نمی‌داند که عرق جنب از حرام موجب بطلان نماز است و با آن نماز خوانده است. عرض کردیم در مورد جاهل، نماز نیاز به اعاده دارد و اگر حدیث لاتعاد جاهل را هم شامل شود دیگر چیزی تحت ادله مانعه باقی نمی‌ماند. سخن در این بود که آیا حدیث لاتعاد شامل جاهل قاصر هم می‌شود؟ گفتیم اشکالاتی مطرح شده و عرض شد که از باب حدیث لاتعاد ممکن است نماز جاهل قاصر صحیح می‌باشد.

موضوع درس جایی بود که انسان جاهل به موضوع باشد و با حالت نجاست نماز بخواند و بعد از نماز متوجه شود بدن یا لباسش نجس است، گفتیم در اینجا چند فرع مطرح است:

فرع اول: نمازگزار در اثناء نماز متوجه نجاست شده و علم دارد از اول نماز تا الان با حالت نجاست نماز می‌خوانده و کل نماز را با نجاست خوانده.

فرع دوم: نمازگزار در اثناء نماز متوجه نجاست شده و یقین دارد بعضی از اجزاء نماز را با حالت نجاست اقامه کرده.

فرع سوم:نمازگزار در اثناء نماز متوجه نجاست شده و می‌داند یا احتمال می‌دهد که  الان نجس شده.

اقوال در مورد این سه فرع:

قول اول:مشهور همه اقسام سه‏گانه فوق را بر صحت حمل می‌کند.[1]یعنی اگر وقت وسعت داشت در اثناء نماز لباسش را تطهیر یا آن را عوض می‏کند، البته اگر مستلزم فعل کثیر نباشد.

قول دوم: بین فرع اول و دوم با فرع سوم تفصیل قرار داده‏اند به این نحو که در مورد فرع اول و دوم در سعه وقت حکم به بطلان می‌شود و در ضیق وقت اگر امکان تطهیر یا تبدیل وجود دارد (در صورتی که فعل کثیر صدق نکند) کسب طهارت می‌کند و نماز را تمام می‌کند و نماز صحیح است و اگر امکان تطهیر یا تبدیل وجود ندارد با همان حالت نجاست نماز می‌خواند و نمازش صحیح است؛ زیرا طهارت از نجاست شرط واقعی نیست بر خلاف طهارت از حدث که شرط واقعی است.

اما حکم فرع سوم این است که در سعه وقت اگر امکان تطهیر یا تبدیل وجود دارد (در صورتی که فعل کثیر صدق نکند) کسب طهارت می‌کند و نماز را تمام می‌کند و نمازش صحیح است و اگر امکانش نبود نماز را دوباره می‏خواند اما در ضیق وقت حکم به اتمام نماز می‌شود و چیزی بر او نیست و نمازش صحیح است.

قول سوم: بین فرع اول با فرع دوم و سوم تفصیل قائل شده‏اند به این نحو که در فرع اول نماز باطل است و در دو فرع اخیر (فرع دوم و سوم) اگر امکان تطهیر یا تبدیل وجود دارد (در صورتی که فعل کثیر صدق نکند) کسب طهارت می‌کند و نماز را تمام می‌کند و نمازش صحیح است و الا اگر در سعه وقت امکان تطهیر یا تبدیل وجود ندارد نماز باطل است لذا باید نماز را دوباره بخواند، اما در ضیق وقت (فرع دوم و سوم) نماز را تمام می‌کند و نمازش صحیح است.

قول مختار در مورد فرع اول:

وقتی نمازگزار همه نمازش را با نجاست خوانده حکم این فرع این است که در سعه وقت لباسش را تطهیر یا تعویض کند (اگر مستلزم فعل کثیر نباشد) و الا نمازش را دوباره می‏خواند. منظور از سعه وقت، خواندن یک رکعت از نماز در وقت است«مَنْ أَدْرَكَ رَكْعَةً مِنَ الصَّلَاةِ فَقَدْ أَدْرَكَ کله»[2]؛ اگر کسی یک رکعت از نماز را درک کند تمام نماز را درک کرده. در ضیق وقت هم که نمی‏تواند با طهارت نماز بخواند باید بدون لباس نماز بخواند و بعضی گفته‏اند با همان لباس نجس نماز بخواند.

دلیل قول مشهور بر فرع سوم:

مشهور در فرع سوم (در اثناء نماز متوجه نجاست شده و می‌داند یا احتمال می‌دهد که بدن یا لباس وی الان نجس شده) فرمودند نیاز به اعاده ندارد و نمازش صحیح است؛ زیرا اجزاء سابقه مستند به احراز طهارت (حقیقتاً یا استصحاباً) است پس صحیح است و اجزاء لاحقه هم مستند به تحصیل طهارت (تبدیلاً یا تطهیراً) است.

اما حکم نماز با نجاست حین الالتفات (مقدار وقتی که صرف کسب طهارت یا تبدیل نجاست می‌کند) هم در روایت مشخص است و شارع نسبت به این مسئله صرف نظر کرده و این نجاست در این قسمت نماز بخشیده شده و لازم نیست در این قسمت طهارت وجود داشته باشد.

فرع دوم:نمازگزار در اثناء نماز متوجه نجاست شده و یقین دارد بعضی از اجزاء نماز را با حالت نجاست اقامه کرده.

ظاهر عبارت مرحوم سید این است که فرع دوم همان حکم صورت اول را دارد؛ یعنی بر صحت حمل می‏شود.

 

 

قول مختار در مورد فرع دوم:

بین فرع اول با فرع دوم و سوم تفصیل است. در فرع اول که تمام اجزاء نماز با حالت نجاست خوانده شده نماز باطل است و در دو فرع اخیر (فرع دوم و سوم) اگر امکان تطهیر یا تبدیل وجود دارد (در صورتی که فعل کثیر صدق نکند) کسب طهارت می‌کند و نماز را تمام می‌کند و نمازش صحیح است و الا اگر در سعه وقت امکان تطهیر یا تبدیل وجود ندارد نماز باطل است و نماز را دوباره می‏خواند، اما در ضیق وقت (فرع دوم و سوم) نماز را تمام می‌کند و نمازش صحیح است.

دلیل:

روایت اول:ﻋَﻦْﺩَﺍﻭُﺩَﺑْﻦِﺳِﺮْﺣَﺎﻥَﻋَﻦْﺃَﺑِﻲﻋَﺒْﺪِﺍﻟﻠﱠﱠﻪِعلیه السلامﻓِﻲﺍﻟﺮﱠﱠﺟُﻞِﻳُﺼَﻠﱢﱢﻲﻓَﺄَﺑْﺼَﺮَﻓِﻲﺛَﻮْﺑِﻪِﺩَﻣﺎًﻗَﺎﻝ:َ«ﻳُﺘِﻢﱡﱡ».[3]

فرع دوم و سوم داخل اطلاق این روایت قرار می‌گیرد.

«الحمد لله رب العالمین»



[1]. جواهر، جلد6، صفحه 222- 223.

[2]. وسائل الشیعة، ج4.

[3].وسائل الشیعة، کتاب الطهارة، باب20 من ابواب النجاسات، حدیث3.

Please publish modules in offcanvas position.