اهل‎بیت(ع) الگوی نمونه زندگی- ویژگی انسانهای کریم95/05/20

 

 

باسمه تعالی

متن سخنرانی حضرت آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری«دامت برکاته»

موضوع: اهل‎بیت(ع) الگوی نمونه زندگی- ویژگی انسانهای کریم                                       تاریخ: 95/05/20

 

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین، باعث الأنبیاء والمرسلین، ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین، ابی‌القاسم محمد(ص)، وعلی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین الهداة المهدیین واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

عن مولانا و المقتدانا الامام علی بن موسی الرضا (ع): «الَّذِينَ‏ إِذَا أَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا وَ إِذَا أَسَاءُوا اسْتَغْفَرُوا وَ إِذَا أُعْطُوا شَكَرُوا وَ إِذَا ابْتُلُوا صَبَرُوا وَ إِذَا غَضِبُوا غَفَرُوا»[1].

قبل از آغاز سخن از اینکه امشب توفیق با ما یار شد تا بتوانیم در این جمع با صفای شما برادران و خواهران و طلاب و اساتید و فضلا و مردم خوب و خونگرم شهر ولایتمدار قم، خطه پردیسان حضور پیدا کنیم خدا را در این توفیق سپاسگزارم و از دوستانی که این توفیق را نصیب ما نموده‌اند به سهم خودم تقدیر و تشکر می‌کنم.

ایام، ایام دهه کرامت است که آغاز آن با میلاد کریمه اهل بیت فاطمه معصومه(س) بود و پایان آن که اکنون در آستانه آن قرار داریم با میلاد با سعادت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع) است. نکته‌ای که در آغاز به آن اشاره خواهم کرد این است که امتیاز شیعه نسبت به سایر مذاهب اسلامی این است که شیعه بنابر عصمتی که برای نبی گرامی اسلام خاتم انبیاء محمد مصطفی(ص) قائل است، مسئله عصمت را در طول حدود 250 سال برای امامان و پیشوایان بعد از پیامبر نیز قائل است و همانگونه که شخص پیامبر را الگو می‌داند امامان و پیشوایان دین را نیز الگوی گفتاری و رفتاری خود می‌شناسند.

 اگر خدای متعال در قرآن پیامبر را با عنوان الگو مطرح می‌کند، « لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة »[2] توسط خود پیامبر امامان بعد از او نیز به عنوان عدل قرآن، جنبه الگویی دارند برای امت اسلامی، «إِنِّي‏ تَارِكٌ‏ فِيكُمُ‏ الثَّقَلَيْنِ‏ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي- وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ »[3] لذا اینکه در تعبیرات و گفتار امامان و پیشوایان ما معیار به ما نشان داده‌اند که چگونه می‌توانیم آنها را الگو قرار بدهیم دقیقاً به خاطر نقش الگویی آنهاست؛ امام صادق(ع) دارند می‌فرمایند: «شِيعَتُنَا مَنْ‏ وَافَقَنَا بِلِسَانِهِ‏ وَ قَلْبِهِ‏ وَ اتَّبَعَ آثَارَنَا وَ عَمِلَ بِأَعْمَالِنَا أُولَئِكَ شِيعَتُنَا»[4] پیروان واقعی ما کسانی هستند که در زبانشان، دلشان، عملشان با ما همراهی دارند، اینها مصداق بارز شیعیان ما هستند؛ یا در زیباسخن دیگری امام صادق(ع) می‌فرماید: «وَ اعْلَمُوا أَنَ‏ وَلِايَتَنَا لَاتُنَالُ إِلَّا بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ، وَ مَنِ ائْتَمَّ مِنْكُمْ بِعَبْدٍ فَلْيَعْمَلْ بِعَمَلِهِ، أَنْتُمْ شِيعَةُ اللَّهِ، وَ أَنْتُمْ أَنْصَارُ اللَّهِ، وَ أَنْتُمُ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُون...»[5] ولایت ما اهل بیت به راحتی برای طرفداران ما قابل دسترسی نیست جزء در سایه ورع، پارسایی و تقوا و جز در سایه اجتهاد و تلاش و مجاهدت.

اساساً یکی از راه‌های تربیت انسان‌ها الگوسازی و مدل سازی است و نشان دادن اسوه به افراد است. ما اگر می‌خواهیم کسی را تربیت کنیم و در مسیر تربیت قرار دهیم یکی از راهکارهای اساسی آن ارائه و نشان دادن مدل و الگوست، این یک واقعیت انکار ناپذیر است و شما طلاب و فضلا و اساتید بزرگوار که می‌دانید و توجه دارید و شما مردم خوب این خطه توجه دارید که بخش عظیمی از آیات قرآن اختصاص داده شده به معرفی چهره‌های ثابت قدمی که در تمام دوران زندگی‌شان از اصول انحراف پیدا نکرده‌اند. رمز و راز اینکه قرآن این همه به زندگی پیامبران الهی پرداخته، این همه زندگی پاکان و صالحان را مطرح کرده دقیقاً نظر قرآن این است که الگوهای موفق را به جامعه الگو خواه و الگوپذیر معرفی کند، چقدر از حضرت موسی(ع)، چقدر از حضرت نوح(ع) و چقدر از دیگر پیامبران الهی و از پیامبر ما در قرآن سخن به میان آمده حتی همسر فرعون را هم به عنوان یک الگوی موفق رفتاری و به عنوان یک موحده در مقابل طاغوتی چون فرعون مطرح می‌کند برای تمام مردان و زنانی که دنبال الگو می‌گردند و می‌خواهند الگوپذیر باشند، این یک واقعیت غیرقابل انکار است؛ خدای متعال هم وجود امامان را به عنوان یک نعمت عنایت کرده؛ این تعبیر بلند و رسای امیرمومنان در نهج البلاغه را نگاه کنید آن هم در روزهای آغازین یا ماه‌های آغازین امامت ایشان که می‌فرمایند: «انْظُرُوا أَهْلَ‏ بَيْتِ‏ نَبِيِّكُمْ‏ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ‏ وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ يُعِيدُوكُمْ فِي رَدًى فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا»[6] سفارش امیرالمومنین این است که به سیره رفتاری و گفتاری اهل بیت پیامبرتان نگاه کنید، جهت گیری آنها جهت‎گیری شما باشد، پیرو اثر آنها باشید، در این صورت مطمئن باشید دو چیز اتفاق نخواهد افتاد، 1. فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى 2. وَ لَنْ يُعِيدُوكُمْ فِي رَدًى، شما را از سرچشمه پاک و زلال هدایت دور نمی‌کنند، شما را در مسیر هدایت نگه می‌دارند. اگر شما روز و روزگاری در ضلالت و گمراهی به سر می‌بردید، مشی و مسیر امامان این نیست که دوباره شما را به ضلالت و گمراهی برگردانند، اهل بیت شما را در مسیر هدایت سوق خواهند داد.

« فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا »، خیلی زیباست! اگر اهل بیت در جایی سکوت کردند شما هم سکوت کنید، و اگر اهل بیت قیام کردند شما هم قیام کنید، خودسر نباشید، بدون نظر اهل بیت در یک مسیر دیگری قرار نگیرید.

نکته آخر این است که: «وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا»، نکند گاهی از اوقات از امامان پیشی بگیرید، از امامان جلو بیفتید، برای خودتان اجتهاد کنید و امام را بگذارید و جلوتر از امام و مسیری جلوتر از امام قدم بردارید. همراهی با امام، نه جلو افتادن و نه عقب افتادن. انسان‌هایی که دچار کندروی هستند پایانشان هلاکت است، انسان‌هایی که جلوتر از امام حرکت می‌کنند پایانشان ضلالت و گمراهی است، امام (ع) هم کندروی را محکوم می‌کند و هم جلو افتادن بی‌اذن امام. با اذن امام و همراه امام در گفتار، در رفتار و هر مسیری که می‌خواهید قدم بردارید با قافله امام همراهی کنید، اگر کسی قافله‌ سالارش امام و پیشوا و مقتدا بود راه خطا نخواهد رفت، این توصیه بلند امیرالمومنین است. آن روز امیرالمومنین این مطلب را خطاب به مخاطبان محدود خودش بیان کردند، بعد در سراسر جهان اسلام این خطاب امام گسترش پیدا کرد و امروز در جامعه و حوزه و فضای انقلابی ما دقیقاً آن نسخه امیرالمومنین مو به مو باید پیاده بشود، مکتب اهل بیت مو به مو باید پیاده شود، هنگام سکوت، سکوت؛ هنگام قیام، قیام؛ هنگام حرکت، حرکت؛ هنگام ایستادن، ایستادن؛ اگر جامعه‌ای چنین باشد، اگر حوزه‌ای این چنین باشد، قطعاً پیرو امام، پیرو پیشوا و امروز پیرو رهبر عزیز و فرزانه انقلاب، حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (حفظه الله) است. این یک جامعه انقلابی است، اصول را می‌داند، فرصت‌ها را می‌داند، تهدیدها را می‌داند، می‎داند کجا قدم بگذارد، دوست را می‌شناسد، دشمن را می‌شناسد. کلام نورانی امام کاظم(ع) یک منشور جالبی است برای همه کسانی که بخواهند بر اساس این منشور حرکت کنند، فرمود: «وَجَدْتُ عِلْمَ النَّاسِ كُلَّهُ فِي أَرْبَعٍ أَوَّلُهَا أَنْ‏ تَعْرِفَ‏ رَبَّكَ‏ وَ الثَّانِي‏ أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِكَ وَ الثَّالِثُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْكَ وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْرِفَ مَا يُخْرِجُكَ مِنْ دِينِكَ. »[7] خیلی زیباست، علم را حضرت به علم فیزیک و علم شیمی و سایر علوم تفسیر نمی‌کند، این چهار علم، علم‎های سعادت‎بخش برای انسان است، « أَوَّلُهَا أَنْ‏ تَعْرِفَ‏ رَبَّكَ» خداشناسی، « وَ الثَّانِي‏ أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِكَ» نعمت شناسی، خدا به تو چه داده است، و این دوتای اخیر خیلی مهم است، « وَ الثَّالِثُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْكَ » مطالبات خدا از تو چیست؟ وظایف تو چیست؟ خدا از تو چه خواسته به عنوان یک بنده و به عنوان یک عبد و به عنوان یک مخلوق. و نکته آخر نکته مهمی است که نیاز امروز جامعه انقلابی ماست و آن عبارت از این است که « وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْرِفَ مَا يُخْرِجُكَ مِنْ دِينِكَ » دشمن‌شناسی است، چه چیز سر راه تو سبز می‌شود؟ چه چیز ممکن است مسیر تو را تغییر دهد؟ از آغاز انقلاب تا الان اوراق تاریخ انقلابمان را که ورق می‌زنیم می‌بینیم کسانی در سطح بالا بوده‌اند، در مسیر درست بوده‌اند ولی به خاطر عدم توجه به این شناخت چهارم، مسیرشان را تغییر دادند و عوض شدند و امروز نه نامی از آنهاست و نه نشانی از آنهاست. این بخش اول عرایض من بود.

بخش دوم عرایض من باز در ادامه این بخش هست، چون دهه کرامت است، مناسب می‌دانم راجع به این صحبت کنم که اساساً کرامت یعنی چه؟ اینکه ما امامانمان را کریم می‌دانیم یعنی چه؟ تعبیرات را در زیارت جامعه کبیره نگاه کنید؛ «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ وَ مَهْبِطَ الْوَحْيِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ وَ مُنْتَهَى الْحِلْمِ وَ أُصُولَ الْكَرَمِ وَ قَادَةَ الْأُمَمِ وَ أَوْلِيَاءَ النِّعَمِ وَ» اینها واژگانی است که در زیارت جامعه کبیره در وصف اهل بیت(ع) آمده است. کریم بودن نشانه‌هایی دارد؛ اینکه ما اهل بیت را اهل کرامت می‌دانیم کریم از صفات خود خداست، « فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ »[8] در قرآن از پیامبر(ص) زیاد با وصف کریم بودن یاد شده، « إِنَّهُ‏ لَقَوْلُ‏ رَسُولٍ‏ كَريم‏»[9].

درباره خدا می‌گوییم «یحب الکرام» اینها واژگانی است که ذکر شده.

اولین ویژگی و علامت انسان‌های کریم خدمتگزاری به مردم است؛ خدمتگزاری به مردم نشانه انسان‌های کریم است. امیر بیان امیرمؤمنان(ع) می‌فرماید: «الْكَرِيمُ يَرَى‏ مَكَارِمَ‏ أَفْعَالِهِ‏ دَيْناً عَلَيْهِ‏ يَقْضِيه‏»[10] انسان کریم انسانی است که کارهایی که در جامعه انجام می‌دهد را برای خودش یک وظیفه بداند که آن را ادا می‌کند. انسان کریم خدمتگذار بی‌منت است، نه منت می‌گذارد و توقع تشکر دارد، بلکه به عنوان یک دِین و وظیفه، وظیفه خودش می‌داند که خودش را خدمتگذار مردم معرفی کند. یسع بن حمزه از یاران وجود مقدس آقا علی بن موسی الرضا(ع) است. می‌گوید من در محضر امام در مدینه بودم شخصی وارد شد، جلوی درب گفت آقا من از سفر مکه می‌آیم، الان «ابن السبیل» هستم. پولی ندارم، کمکی کنید، وقتی به وطنم برگردم، پول شما را یا می‌فرستم یا از طرف شما صدقه می‌دهم. حضرت فرمود بنشین. یسع بن حمزه می‌گوید حضرت به اندرون رفت و بعد از مدت کوتاهی آقا فرمود این تازه از سفر آمده کجاست؟ آقا فرمود به او بگویید بیاید، می‌گوید موقعی که آمد آقا از پشت در بدون اینکه چهره مبارکش را به این فرد نشان بدهد دستش را بیرون آورد و مبلغی پول به این فرد داد و آن فرد رفت، من از آقا سوال کردم چرا اینچنین؟ چرا مواجه نشدید با این فرد، حضرت فرمود نخواستم نگاهش به نگاهم بیفتد و خجالت بکشد. چون انسان نیازمند خجالت می‌کشد. این ویژگی وجود مقدس آقا علی بن موسی الرضا(ع) است. آقا آمدند ایران نامه‌ای می‌نویسند برای امام جواد که شنیدم از درب کوچک منزل رفت و آمد می‌کنید؛ درب کوچک را ببند و از درب بزرگ منزل رفت و آمد کن تا فقرا و مستمندان در مسیر راه تو را ببینند. چون زمانی که حضرت آمدند ایران سن امام جواد(ع) اندک بود. تعدادی از بستگان نزدیک به حضرت گفتند مردم انتظار دارند تو به آنها کمک کنی ما هم از بستگان تو هستیم، ما هم نیاز به کمک داریم، اگر از دربِ بزرگ رفت و آمد کنی خیلی سر راه شما را می‌گیرند، با مشکل مواجه می‌شوید، در بزرگ را ببند و رفت و آمد را از کوچه‌ای قرار بده که مردم و جمعیت کمتر سراغ تو بیایند، امام علی بن موسی الرضا(ع) از ایران به امام جواد(ع) نامه می‌نویسد، چرا درب بزرگ را بسته‌ای و درب کوچک را باز کرده‌ای؟ « الْكَرِيمُ يَرَى‏ مَكَارِمَ‏ أَفْعَالِهِ‏ دَيْناً عَلَيْهِ‏ يَقْضِيه » این یک شاخصه.

شاخصه دوم برای انسان‌های کریم این است که به کم قانع هستند و نسبت به امور کم شاکر هستند؛ امیرمؤمنان می‌فرماید: «الْكَرِيمُ‏ يَشْكُرُ الْقَلِيلَ‏ وَ اللَّئِيمُ يُكَفِّرُ الْجَزِيل‏»[11] انسان‌های کریم به نعمت کم قانع و شاکر هستند. ویژگی انسان‌های کریم این است، ولی انسان‌های لئیم نقطه مقابل انسان‌های کریم هستند؛ اینها کسانی هستند که به جزیل و امور فراوان و نعمت فراوان ناسپاسی می‌کنند؛ صفت شاکر بودن صفت مهمی است، کسی است به نام هشام احمری می‌گوید من سوار مرکب بودم، امام کاظم(ع) هم سوار مرکب بود، مسیری را طی می‌کردیم، یک مرتبه دیدم امام از مرکب پیاده شد و سر به سجده گذاشت، سجده طولانی شد، حضرت سوار مرکب شد، همینطور که کنار هم حرکت می‌کردیم، گفتم آقا جای سجده اینجا نبود، نه مسجد بود، نه جای دیگری بود، شما چرا اینجا سجده کردید؟ آقا فرمود من به یاد نعمتی از نعمت‌های خدا افتادم دیدم نباید شکر خدا را به تاخیر بیندازم، به سجده افتادم و شکر کردم. لذا خدمت رسانی علامت انسان کریم است، شاکر بودن نسبت به امر قلیل ویژگی انسان‌های کریم است.از امام مجتبی(ع) پرسیدند کَرم یعنی چه؟ می‌فرماید: «التَّبَرُّعُ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏ وَ الْإِعْطَاءُ قَبْلَ‏ السُّؤَال‏»[12] انسان‌های کریم انسان‌هایی هستند که قبل از اینکه از آنها درخواست کنی می‌بخشند. داوطلبانه کار خیر انجام می‌دهند و ا قبل از سوال، قبل از درخواست اعطا می‌کنند؛ این ویژگی انسانهای کریم است.

سومین یا چهارمین ویژگی از ویژگی‌های انسان‌های کریم تغافل است. وجود مقدس امیرمومنان می‌فرماید: انسان‌های کریم از خطاهای دیگران چشم‎پوشی می‎کنند؛ اگر خطایی از کسی سرزد این خطا را بزرگ نمی‌کنند، صرف نظر می‌کنند، اینطور نیست که به او نصیحت نکنند و حرف نزنند، ولی یک جریمه سنگین به پای او نمی‌نویسند، حساب خطاب از حساب امر جداست. انسان‌های کریم حالت تغافل دارند. انسان از کنار قضایا گاهی عبور می‌کند و به رخ شخص نمی‌کشد که تو چه کرده‌ای؟ ممکن است طرف بداند که تو دانسته‌ای و چیزی به او نگفته‌ای.

امام صادق (ع) فرمود: «ثَلَاثَةٌ تَدُلُ‏ عَلَى‏ كَرَمِ‏ الْمَرْءِ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ كَظْمُ الْغَيْظِ وَ غَضُّ الطَّرْف»[13]

سه چیز نشانگر کرامت انسان است:

1. اخلاق نشانه کرامت است؛ انسان‌های کریم خوش برخورد هستند، خوش رفتار هستند و در جامعه کسی از آنها آزرده خاطر نمی‌شود. خیرخواه دیگران هستند، شرشان به دیگران نمی‌رسد.

2. خشمشان را کنترل می‌کنند؛ نه اینکه خشم پیدا نمی‌کنند ولی «والکاظمین الغیض» خشمشان را کنترل می‎کنند؛ یکی از اصحاب امام کاظم(ع) می‌گوید یکی از بستگان نزدیک حضرت، به ایشان توهین کرد، حضرت فرمود برویم سراغش، گفت ما خیال کردیم که آقا شمشیری، نیزه‌ای، خنجری بر می‎دارد و قصد تلافی دارد؛ زمانی که رفتیم نزدیک‌تر آقا پولی به او داد و کمکی به او کرد، گفتیم آقا این بود گفتید برویم؟ حضرت فرمود بله. سیره ما اهل بیت برای ساختن انسان‌ها اینگونه است.

3. چشمشان را از حرام می‎پوشانند؛ انسان‌های کریم به دور گناه نمی‌چرخند.

خدایا به عزت و جلال کبریائیت به امت اسلامیمان عزت عنایت بفرما، روح بلند رهبر فقیهمان عالیست اعلا بگردان، به رهبر عزیزمان، به رهبر بزرگوارمان، به رهبری که به عنوان یک دیدبان بیدار برای امت اسلامی‌مان امروز مایه فخر و مباهات است، عزت و سلامت و توفیق و طول عمر با برکت عنایت بفرما، به مراجع بزرگوار تقلیدمان سلامت و طول عمر عنایت بفرما، به حوزه انقلابی ما، به حوزه‌های علمیه ما، به طلاب عزیز ما به فضلای عزیز ما به خدمتگزاران بی‌منت ما، به روحانیت پرچمدار دین ما، عزت و سلامت عنایت بفرما، پروردگارا توطئه‌های دشمنان مکتب حیات بخش اهل بیت را به خودشان برگردان، خدایا ما منتظران رؤیت خورشید هستیم، چشم همه ما را به جمال مولایمان ولی نعمتمان حضرت بقیه الله الاعظم روشن و منور بگردان با صلوات بر محمد و آل محمد.



[1]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص 240.

[2]. «الأحزاب»:21.

[3]. وسائل الشيعة، ج‏27، ص34.

[4]. وسائل الشيعة، ج‏15، ص247.

[5]. كافي (ط - دار الحديث) ؛ ج‏15 ؛ ص489

[6]. شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏7، ص76.

[7]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص50.

[8]. «النمل»: 40.

[9]. «التکویر»:19.

[10]. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص388.

[11]. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص277.

[12]. كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة)، ج‏1، ص565.

[13]. تحف العقول، النص، ص319.

Please publish modules in offcanvas position.