بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، وصلی الله علی سیدنا ونبینا محمد وآله الطاهرین.
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما سحرخیزان، روزهداران، بندگان خاص خدای متعال که در این وقت از شب به عنوان اجابت دعوت ذات کبریایی حق تعالی برخاستهاید تا خودتان را برای روزه فردا آماده کنید، امشب شب بزرگی است، شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان، شبی است که فردا دیگر مردم در یک عزای بزرگ حضور پیدا میکنند، عزای از دست دادن مولایشان، امام و پیشوایشان، وجود مقدس امیرمومنان علی(ع) به تعبیر آن نویسنده: «قتله علی فی محرابه عبادهی لشدة عدله» عدالت امیرالمومنین (ع) موجب شهادت او شد. حضرت (ع) شروع کرد به وصیت کردن به فرزندانش، وصیتهای حضرت به پایان رسید، چشمان حضرت بسته شد، کلمه شهادتین بر زبان جاری کرد و امیرالمومنین برای همیشه این صحنه جهان را ترک گفت. باید عرض تسلیت بگوییم خالصانه و مخلصانه به شما مردم عزادار، مردم مصیبتزده در فراغ امیرمومنان علی(ع). دیشب وعده دادم پیرامون دغدغههای چهارگانه نبی گرامی اسلام با شما برادران و خواهران ایمانی صحبت کنم، گفتیم اولین دغدغه پیامبر در این روایتی که از انس بن مالک نقل کردیم پیروی از هوای نفس بود، پیغمبر نگران است که امت من، مردمی که دم از پیروی نسبت به من دارند اینها درگیر هوای نفس بشوند، قرآن تعبیر جالبی در اینجا دارد، میفرماید: «وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿40﴾فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى ﴿41﴾»[1] بهشت را به تعبیری به بها میدهند نه به بهانه. بهشتی کسی است که خاف مقام ربه؛ بهشت جایگاه کسی است که از عظمت پروردگار عالم بترسد و جلوی تمایلات و غرائض نفسانی خودش را بگیرد. اگر انسان در این مسیر قرار گرفت بهشتی است وگرنه دوزخی است. در کلام نورانی از امام صادق(ع) آمده، برادر و خواهر من «من علم أن الله يراه و يسمع ما يقول و يفعله و يعلم ما يعمله من خير أو شر فيحجزه ذلك عن القبيح من الأعمال فذلك الذي خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى. »[2] امام صادق کانما این آیه را میخواهد تفسیر کند، «وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى»؛ امام صادق میفرمایند مضمون این مضمون این آیه یعنی اینکه: انسان بداند خدا او را میبیند، خدا کلام او را میشنود، خدا توجه به رفتار و اعمال انسان دارد، چه خیر و چه شر، خدای متعال به آن آگاه است و خود این آگاهی انسان نسبت به اینکه خدا توجه به حال او دارد مانع از ارتکاب او به گناه است، بعد حضرت (ع) میفرماید: « فذلك الذي خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى » یعنی کسی که آن شناخت را نسبت به خدا دارد که عالَم محضر خداست، آن شناخت را دارد که خدا در همه حال انسان را میبیند و توجه به اعمال و رفتارش دارد و همین توجه باعث میشود که دست از گناه بردارد این مصداق بارز است. انسان دارای گرایشهای مختلفی است، میلهای غریزی فراوانی در وجود انسان هست و اینها تهدید کننده انسان هست، درخواستها، خواهشهای نفسانی، دنبال لذت رفتنها، اینها همان هوای نفس سرکش انسان هست، قرآن چه زیبا به ما میگوید: « وَ لاَ تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ »[3] پیامبر پیروی نکن از آن کس که دلش از یاد ما غافل است، پیروی نکن از کسی که از هوای نفس خود فرمان میبرد، دنبال عیش و نوش و رفتارهای آن چنانی است، در وادی معرفت و خداشناسی نیست، در مسیر بندگان خدا نیست، این اولین چیزی است که جزء دغدغههای نبی گرامی اسلام است. حالا باید ببینیم آثار این هوای نفس چیست؟ در زندگی ما چگونه این هوای نفس خودش را نشان میدهد، این موضوعی است که انشاءالله در شب آینده تقدیم محضرتان خواهیم کرد. پس خلاصه سخن تا اینجا این شد که یکی از دغدغههای پیغمبر(ص)، جوان مسلمان است، دغدغه پیامبر (ص) این است که هوای نفس بر زندگی ما چیره شود. پروردگارا ما را از شر شیطان و نفس امّاره نجات بده.
والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته.