«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری
موضوع کلی: سوره بقره تاریخ: 9 اسفند 1391
موضوع جزئی: تفسیر آیه 16 مصادف با: 16 ربیع الثانی 1434
. سال: چهارم جلسه: 30
تفسیر آیه 16: «أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَ مَا كَانُوا مُهْتَدِينَ»[1]؛ آنان كسانى هستند كه «هدايت» را به «گمراهى» فروختهاند؛ و (اين) تجارت آنها سودى نداده؛ و هدايت نيافتهاند. یکی دیگر از نشانههای منافقان این است که در تجارتخانه این دنیا، هدایت را با گمراهی معاوضه کردهاند و به همین دلیل در این تجارت سودی نبرده بلکه اصل سرمایه را هم از دست دادند و هرگز هدایت نیافتهاند. از نظر قرآن و کلام وحی، عرصه حیات دنیایی انسان، میدان تجارت است و به تعبیر امام معصوم (ع) «الدنيا سوق، ربح فيها قوم، و خسر آخرون»[2]؛ دنیا به بازاری شبیه است که عدهای در آن سود و منفعت بردهاند و عدهای هم جز خسران و ضرر چیزی بدست نیاوردهاند.
واژه «اشتراء» از ریشه «شراء» اخذ شده و ملازم با واژه «بیع» است و اینها کلماتی هستند که دو معنای متقابل دارند. راغب صاحب مفرادت میفرماید: «الشِّرَاءُ و البيع يتلازمان، فَالْمُشْتَرِي دافع الثّمن، و آخذ المثمن، و البائع دافع المثمن، و آخذ الثّمن. هذا إذا كانت المبايعة و الْمُشَارَاةُ بناضّ و سلعة، فأمّا إذا كانت بيع سلعة بسلعة صحّ أن يتصور كلّ واحد منهما مُشْتَرِياً و بائعا، و من هذا الوجه صار لفظ البيع و الشّراء يستعمل كلّ واحد منهما في موضع الآخر. و شَرَيْتُ بمعنى بعت أكثر، و ابتعت بمعنى اشْتَرَيْتُ أكثر»[3]؛ شراء و بیع ملازم یکدیگرند، مشتری ثمن را میپردازد و مثمن را دریافت میکند و بایع مثمن را میدهد و ثمن را میگیرد، سپس میفرماید: هر کدام از شراء و بیع به جای دیگری به کار میرود و لفظ «شریتُ» بیشتر به جای «بعتُ» بکار میرود و لفظ «ابتعتُ» هم بیشتر به جای «اشتریتُ» بکار میرود. به تعبیر روشنتر شراء و بیع به معنای داد و ستد و ملازم یکدیگرند.
همچنین شِراء و بیع در آیات قرآن هم به جای یکدیگر بکار رفتهاند و شاید علت، این باشد که در گذشته خرید و فروش به صورت معاملات کالا به کالا بوده، یعنی جنسی را میداده و در مقابل جنس دیگری را میگرفتهاند و ثمن و مثمن مشخص نبوده لذا «اشتریتُ» و «بعتُ» به جای هم بکار میرفتهاند در نتیجه هر یک از طرفین معامله، هم خریدار بوده و هم فروشنده.
واژه «شِراء» در قرآن به معنای فروختن بکار رفته است و حال اینکه باید به معنای خریدن باشد کما اینکه در ماجرای حضرت یوسف (ع) و داستان فروختن او توسط برادرانش، خداوند متعال میفرماید: «وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ كَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ»[4]؛ و(سرانجام) او را به بهاى كمى- چند درهم- فروختند؛ و نسبت به ( فروختن) او، بى رغبت بودند (چرا كه مىترسيدند رازشان فاش شود). «شِراء» در این آیه به معنای فروختن آمده است در حالی که «شِراء» به معنای خریدن است. در آیه دیگری هم این گونه آمده «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ»[5]؛ بعضى از مردم (همچون على(ع) در«ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر (ص))، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مىفروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. در این آیه هم «شِراء» به معنای فروختن آمده است.
واژه «بیع» هم همین طور است؛ مثلاً در رابطه با بیعت که از بیع گرفته شده در قرآن آمده «إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً»[6]؛ كسانى كه با تو بيعت مىكنند(در حقيقت) تنها با خدا بيعت مىنمايند، و دست خدا بالاى دست آنهاست؛ پس هر كس پيمانشكنى كند، تنها به زيان خود پيمان شكسته است؛ و آن كس كه نسبت به عهدى كه با خدا بسته وفا كند، بزودى پاداش عظيمى به او خواهد داد. پس اگر کسی با کسی بیعت کرده به این معنی است که تمام اختیارش را به دیگری واگذار میکند، یعنی همان گونه که مالش را به دیگری میفروشد زمانی هم که انسان با دیگری بیعت میکند، کأنّ تمام اختیاراتش را به طرف مقابل واگذار میکند. مؤمنان هم با اعلام بیعت نسبت به رسول خدا (ص) اختیار خویش را به پیامبر (ص) میدهند، پس بیع و شِراء در این گونه تعبیرات به معنای داد و ستد است. لذا معنای آیه مورد بحث این است که منافقان، هدایت و گمراهی را با هم معاوضه میکنند.
سؤال: منافقین هدایتی نداشتند که قرآن میفرماید: هدایت را با گمراهی معاوضه کردند.
پاسخ: زمینه هدایت در منافقان هم وجود داشته و فطرتاً هدایت خواه بودهاند و میتوانستند راه هدایت را که بالقوه در وجود آنها بوده انتخاب کنند ولی این هدایت را با گمراهی معاوضه کردند، کما اینکه در زیارت اربعین آمده «و بذل مُهجَته فیک لیستنقذَ عبادک من الجهالة و حَیرة الضّلالة و قد تَوازَرَ علیه مَن غَرّتهُ الدّنیا و باعَ حَظَّه بِلاَرذَلِ الاَدنی»؛ کسانی که به جنگ امام حسین (ع) آمدند آن سهم و بهرهای که میتوانستند داشته باشند را به بهای پست و ناچیزی فروختند، یعنی زمینه بهره و سعادت در وجود آنها بود اما از آن استفاده نکردند و آن را به بهای ناچیزی فروختند.
«والحمد لله رب العالمین»