تفسیر سوره بقره آیه 45مورخ 95/08/26

 درس تفسیر حضرت آیتالله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: تفسیر سوره «بقره»                                                         تاریخ: 26 آبان 1395

موضوع جزئی: تفسیر آیه 45                                                                               مصادف با: 16 صفر 1438

سال تحصیلی: 96-95                                                                                                                جلسه: 106

                                                                                                 

    «الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

 

ادامه تفسیر آیه 45

«وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاَةِ وَ إِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ»[1]؛ از صبر و نماز يارى جوييد (و با استقامت و مهار هوسهاى درونى و توجه به پروردگار، نيرو بگيريد) و اين كار، جز براى خاشعان، گران است.

عرض شد که استعانت از نماز چند بُعد دارد که در جلسه گذشته، به سه بُعد یعنی یاد خدا، تطهیر گناهان و کِبرزدایی اشاره شد.

چهارمین بُعد از ابعاد استعانت از نماز، تشرف به گفتگوی مستقیم با خداوند متعال است. در پرتو استعانت از نماز است که انسان مستقیم و بدون واسطه با خدای خود سخن می‎گوید و عرض می‎کند: «ایاک نعبد و ایاک نستعین». البته انسان‎ها در همه حالات، همه ازمنه و مکان‎ها این توفیق را دارند که با خداوند متعال سخن بگویند و به یاد خداوند باشند، لکن گفتگوی در پرتو نماز، بی‎واسطه و مستقیم است که در غیر نماز وجود ندارد. قرآن درباره گستردگی توفیق انسان فرموده است: «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»[2]؛ همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته و آن گاه كه بر پهلو خوابيده‌اند، ياد مى‌كنند و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مى‌انديشند (و مى‌گويند:) بار الها! اينها را بيهوده نيافريده‌اى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!

پنجم اینکه نماز موجب ایجاد نظم در زندگی انسان می‎شود. کسانی که نسبت به نماز مقیّدند، زندگیشان منظم می‎شود و سامان می‎یابد. یکی از راهکارهای اجرایی و تجربی مدیریت زمان همین است که انسان هنگام نماز صبح، متوجه طلوغ فجر است، هنگام نماز ظهر، متوجه زوال شمس است و هنگام نماز مغرب و عشاء به غروب آفتاب توجه دارد. بنابراین، نماز می‎تواند دریچه‎ای برای سامان بخشیدن به زندگی همراه با نظم باشد؛ کما اینکه خداوند متعال فرموده است: «أَقِمِ الصَّلاَةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُوداً»[3]؛ نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريكى شب ‌[نيمه شب‌] برپا دار و همچنين، قرآن فجر [نماز صبح‌] را بر پا دار؛ چرا كه قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است!

در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که حضرت (ع) فرموده است که شیعیان ما را در چند موقف امتحان کنید که یکی از مواقف امتحان، وقت شناسی شیعیان نسبت به نماز است؛ «امْتَحِنُوا شِيعَتَنَا عِنْدَ ثَلَاثٍ؛ عِنْدَ مَوَاقِيتِ‏ الصَّلَاةِ كَيْفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَيْهَا وَ عِنْدَ أَسْرَارِهِمْ كَيْفَ حِفْظُهُمْ لَهَا عِنْدَ عَدُوِّنَا وَ إِلَى أَمْوَالِهِمْ كَيْفَ مُوَاسَاتُهُمْ لِإِخْوَانِهِمْ فِيهَا»[4].

کما اینکه در حالات پیامبر (ص) آمده است که زمانی که اصحاب با پیامبر (ص) سرگرم گفتگو بودند و وقت نماز داخل می‎شد، ذهن و فکر پیامبر (ص) به گونه‎ای متوجه نماز می‎شد که گویا پیامبر (ص) اصحاب را نمی‎شناخت. همچنین، امام رضا (ع) وقتی با عمران صابي كه از عالمان بزرگ آن زمان بود، مناظره می‎کرد، در ميان گفتمان امام (ع) با عمران، وقت نماز فرا رسيد. امام (ع) فرمود که هنگام نماز است. عمران عرضه كرد که سرور من، بحث مرا قطع مكن چرا كه دل من آماده پذيرفتن سخنانت شده است. حضرت (ع) فرمود که نماز ميگزاريم و به گفت و گو باز ميگرديم. پس امام (ع) از جاي برخاست و مشغول نماز شد و پس از نماز، با عمران مشغول صحبت شد. عمران سؤالاتش را پرسيد و امام (ع) به تمامي آنان جواب داد و عمران در پايان اين گفت و گو مسلمان شد.

ششم اینکه نماز موجب پذیرش و قبول سایر اعمال می‎شود و نماز، سنگ مَحَک اعمال دیگر است. «أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ عَلَيْهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَيْهِ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ».[5]

بنابراین، قبولی سایر اعمال در پرتو نماز است لذا نماز است که موجب اثربخشی حج، روزه، جهاد و سایر عبادات است و به تعبیر دیگر، نماز مثل کیمیا و اکسیری است که به هر عملی زده شود، باعث مقبولیت و مطلوبیت آن عمل می‎شود.  

هفتم اینکه نماز انسان را در برابر مشکلات اخلاقی، حقوقی و منکرات فقهی بیمه می‎کند؛ کما اینکه خداوند متعال فرموده است: «...إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ ...».[6]

بنابراین، نماز انسان را در برابر مشکلات مادی و غیر مادی مراقبت می‎کند. در بعضی تعبیرات این گونه آمده است که چون انسان هلوع آفریده شده است هنگامی که با مشکلی مواجه می‎شود، جزع و بی‎تابی می‎کند لذا نماز باعث می‎شود که جزع و بی‎تابی او برطرف شود. خداوند متعال در این رابطه فرموده است: «إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً* إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً* وَ إِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً* إِلاَّ الْمُصَلِّينَ»[7] به يقين انسان حريص و كم‌طاقت آفريده شده است؛ هنگامى كه بدى به او رسد، بيتابى مى‌كند و هنگامى كه خوبى به او رسد، مانع ديگران مى‌شود (و بخل مى‌ورزد) مگر نمازگزاران.

بنابراین، نماز نقش بازدارندگی دارد و منوع بودن و جزوع بودن در انسان نمازگزار راه ندارد.

خداوند متعال در ادامه آیات مذکور، نُه ویژگی برای انسان‎های نمازگزار ذکر کرده است:

اول: «الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ دَائِمُونَ»[8]؛ آنها كه نمازها را پيوسته به جا مى‌آورند؛

دوم: «وَ الَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ* لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»[9]؛ و آنها كه در اموالشان حق معلومى است؛ براى تقاضاكننده [کسی که ابراز نیاز می‎کند] و محروم [کسی که به خاطر عفاف ابراز نیاز نمی‎کند].

افراد زیادی وجود دارند که به خاطر حفظ آبروی خود ابراز نیاز نمی‎کنند، ولی جاهلان آنها [که به خاطر عفاف، ابراز نیاز نکرده‎اند] را بی‎نیاز فرض می‎‏کنند؛ کما اینکه خداوند متعال فرموده است: «...يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ...»[10]؛

سوم: «وَ الَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ»[11]؛ و آنها كه به روز جزا ايمان دارند؛

چهارم: «وَ الَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ* إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ»[12]؛ و آنها كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند، چرا كه هيچ كس از عذاب پروردگارش در امان نيست؛


پنجم: «وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ* إِلاَّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ* فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العَادُونَ»[13]؛ و آنها كه دامان خويش را (از بى‌عفّتى) حفظ مى‌كنند جز با همسران و كنيزان (كه در حكم همسرند آميزش ندارند)، چرا كه در بهره‌گيرى از اينها مورد سرزنش نخواهند بود! و هر كس جز اينها را طلب كند، متجاوز است!

ششم و هفتم: «وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ»[14]؛ و آنها كه امانتها و عهد خود را رعايت مى‌كنند؛

هشتم: «وَ الَّذِينَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ»[15]؛ و آنها كه با اداى شهادتشان قيام مى‌نمايند.

نهم: «وَ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ يُحَافِظُونَ* أُولئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ»[16]؛ و آنها كه بر نماز مواظبت دارند، آنان در باغهاى بهشتى (پذيرايى و) گرامى داشته مى‌شوند.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. «البقرة»: 45.

[2]. «آل عمران»: 191.

[3]. «الإسراء»: 78.

[4]. محمد بن على، ابن بابويه (شیخ صدوق)، الخصال، ج1، ص103. ‏  

[5]. علامه مجلسى (محمد باقر)، بحار الأنوار (ط- بيروت)، ج79، ص236.

[6]. «العنکبوبت»: 45.

[7]. «المعارج»:22-19.

[8]. همان: 23.

[9]. همان: 24 و 25.  

[10]. «البقرة»: 273.

[11]. «المعارج»: 26

[12]. همان: 27 و 28.

[13]. همان: 31-29.

[14]. همان: 32.

[15]. همان: 33.

[16]. همان: 34 و 35.  

Please publish modules in offcanvas position.