خطبه نماز جمعه قم مورخه 91/07/28

 

بسمه تعالی

مشروح خطبه‏ های نماز جمعه

حضرت آیت الله حسینی بوشهری

مورخ 91/07/28                                                     خطبه شماره 51

 

خطبه اول

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمدلله نحمده وَ نستعینه وَ نستغفره وَ نَستهدیه وَ نؤمنُ به و نَتوکلُ علیه و نعوذ بالله مِن شُرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالنا وَ نشهدُ ان لا اله الا الله وَحده لا شریکَ لَه وَ نُصلی و نُسلم علی حبیبه و نجیبه وَ خیرته فی خلقه حافظ سرِهِ وَ مُبلغ رسالاته بَشیر رحمته و نذیر نقمته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِی القاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین وَ لَعن الدائم علی ائدائِهِم اَجمَعین مِن اَلان الی قیامِ یُوم الدین. اَلسلامُ عَلَیکَ یا حجةَ الله. السلام علیک یا بقیة الله فی ارض ».

عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله. قالَ امیر المومنین علی ابن ابی طالبٍ علیه اَفضَلُ صلوة المصلین: «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا أَعْمَالَكُمْ وَ أَخْلِصُوا سَرَائِرَكُمْ وَ أْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَوْا عَنِ‏ الْمُنْكَرِ فَيَسْتَجِيبَ‏ اللَّهُ‏ لَكُمْ‏ دُعَاءَكُمْ».[1] بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم.

وجود نازنین امیر المومنین صلوةُ الله و سلامُهُ علیه در این کلام نورانی بعد از اینکه به تقوی می پردازند و از همه‎ی ما می‎خواهند رعایت تقوی کنیم به چند نکته‎ی کلیدی دیگر هم اشاره می‎کنند: یک) اصلاح اعمال «اَصلِحُ اَعمالَکُم» خوب طبعاً اعمال ما، رفتار ما اعمال متناسب با خواست خداوند نیست. پیام امیر المومنین به همه‎ی ما این است که در اصلاح اعمالمون بکوشیم. خوب دقت کنیم کاستی‎هامون را جبران کنیم. اعمالی که شایسته هست و انجام می‌دهیم در زندگی‎مان پررنگ‎تر کنیم «وَ اَخلصوا سَرائِرَکُم» باطن‎هامون را خالص‎تر کنیم. نیت‎هامون را خالص‎تر کنیم. کار برای خدا یعنی کار خالصانه و نکته‎ی دیگری که از ما می‎خواهند امر به معروف، دعوت به خوبی‎ها و نهی از منکر، باز داشتن از بدی‎هاست. بعد حضرت می‎فرماید اگر پایبند به این نکات شدید، تقوی را رعایت کردید، اعمالتان را اصلاح کردید، سرائر و نیت‏هایتان را خالص برای خدا کردید، به خوبی‎ها دعوت کردید، از زشتی‎ها پرهیز دادید نتیجه‎ی طبیعی این کارکرد شما این می‎شود که دعاهایی که می‎کنید این دعاها از ناحیه‎ی پروردگار عالم مستجاب خواهد شد. خوب چه نعمتی از این بالاتر که انسان دعایی که می‎کند، عرض حاجتی که پیشگاه خدا مطرح می‎کند این عرض حاجت مورد عنایت حق تعالی قرار بگیرد.

در خطبه‎ی اول بحث ما عمدتاً پیرامون سیره‏ی نورانی پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت بوده است. در هفتم این ماه شهادت وجود مقدس امام باقر علیه صلوة و السلام را داریم. به همین مناسبت در خطبه‎ی اول از شخصیت آن حضرت و ویژگی‎های آن حضرت اشاره‎ایی خواهم داشت گرچه زبان ما و بیان ما ناقص‎تر از آن است که بتوانیم درباره‎ی شخصیت پیشوایانمان آن گونه که در شأن آنهاست سخنی بگوییم. آن وجود مقدس در 57 هجری در مدینه متولد شده اند. دوران امامت ایشان بین 18 تا 19 سال بوده و آن روزی که وجود مقدس زین العابدین پدر بزرگوار آن حضرت از دنیا رفتند و به شهادت رسیدند سن آن بزرگوار سی و سه سال بوده است. عمر وجود مقدس امام باقر 57 سال هست. اما در رابطه با شخصیت و ویژگی‎های آن حضرت. آن حضرت اسوه‎ی زهد است، اسوه‎ی تقوی است، اسوه‏ی فضیلت است. از نظر علم و دانش سرآمد معاصرین خود از علما و دانشمندان است. چند ویژگی من در این خطبه به آن اشاره می‏کنم. ویژگی عبادی آن حضرت، ویژگی علمی آن حضرت، ویژگی سیاسی آن حضرت، از نظر ویژگی عبادی آن حضرت راوی می‎گوید به اتفاق آن حضرت وارد مسجد الحرام شدیم، اینها را ما باید دقت کنیم. الان این ایام ایامی است که زائرین خانه‎ی خدا بعضی‎شان در مدینه‎اند، بعضی در مکه اند حالات امام را نگاه کنید موقعی که وارد مسجد الحرام می‎شود چه حالتی دارد؟ راوی تعبیرش این که است که هنگامی که حضرت نگاهش به خانه‏ی خدا افتاد به گریه در افتاد، آن چنان گریه کرد که صدای حضرت بلند شد. من به حضرت عرض کردم آقا مردم دارند به شما نگاه می‎کنند، شما فرزند رسول خدا هستید. کمی آرامتر، آهسته‎تر گریه کنید. پاسخ حضرت این است که « ویهَک» وای بر تو « لِمَ لَا أَبْكِي لَعَلَّ اللَّهَ تَعَالَى أَنْ‏ يَنْظُرَ إِلَيَ‏ مِنْهُ‏ بِرَحْمَةٍ فَأَفُوزَ بِهَا عِنْدَهُ‏ غَدا»[2] چی میگی، چرا گریه نکنم؟ شاید به خاطر این گریه کردنم و اشک ریختنم مشمول رحمت واسعه‎ی پروردگار عالم برای فردای قیامت قرار بگیرم. یعنی بنده در خانه‎ی خدا که آمد اشک بریزد، گریان شود تا مشمول لطف خداوندی قرار بگیرد. حضرت به سجده رفت. اشک ریخت. این ویژگی حضرت است. بعد هم حضرت می‎گوید به من یک نکته فرمود: کاری نداشته باش که مردم چگونه نگاه می‎کنند، به خدا بنگر که نگاه خداوند به بنده‎اش چگونه است. چون قضاوت‎های مردم یکسان نیست. بعضی کار انسان را مدح و ستایش می‌کنند و بعضی کار انسان را مذمت می‎کنند. خوب دقت کن که نگاه خداوندی چگونه است؟

نکته‎ی دیگری که در زندگی آن حضرت مهمه از کلام امام صادق علیه صلوة و السلام الهام می‎گیریم. حضرت می‎فرمود: « کانَ اَبی کَثیر الذِکر» پدرم بسیار ذکر خدا می‎گفت، یاد خدا بود. تعبیر حضزت این است که « لَقَد کُنتُ اَمشی مَعَه» موقعی که با پدرم در حال راه رفتن و حرکت بودیم « اِنَهُ لِیَکبرُ الله» او به یاد خدا بود، حتی بعد اشاره می‎کند « وَاکُلُ مَعهُ طَعام وَ اِنهُ لِیَذکُرُ اللهِ» هنگام غذا خوردن پدرم امام باقر به یاد خدا بود، بعد حتی بالاتر موقعی که با مردم هم صحبت می‎کرد اگر فرصتی پیدا می‎کرد مشغول سخن گفتن و حرف زدن نبود باز به یاد خدا بود. « لَقَد کانَ یُحَدِثُ القوم وَما یَشهدوهوا ذلک اَن ذکرِ الله» موقعی هم که با مردم صحبت می‎کرد چیزی او را مشغول نمی‎کرد که از ذکر خدا دوری کند. «وَ کُنتُ علی لِسانَهُ لاذقاً بِهَنَکِ یَقولُ لا الهَ الی الله» مرتب در حال حرکت بود زبان پدرم با ذکر و یاد کلمه‎ی طیبه‎ی لا الهَ الی الله. اینها برای همه‎ی ما آموزندگی دارد. اصلاً سیره‎ی حضرت این بوده که همیشه دائم الذکر و به یاد خدا باشد و بعد یک نکته‎ی تربیتی مهمی دارد که در فرمایشات مقام معظم رهبری در سفرشان به خراسان شمالی مقوله‎ی سبک زندگی را ایشان مطرح کردند. خوب آدم اگر این دستورات ائمه را نسبت به خودش، نسبت به فرزندانش، نسبت به خانواده‎اش پیاده بکند معلومه سبک زندگی متفاوت می‎شود. امام صادق می‎فرماید: « وَ کانَ یَجمَعُنا فَیَعمُرُنا بِذِکر حتی تَطلُعَ الشَّمس »[3] پدرم امام باقر قبل از طلوع آفتاب ما را بیدار می‎کرد و دستور می‎داد که ذکر خدا را بگویید. بعد ادامه می‎دهد کسانی که تو محیط خانه اهل خواندن قرآن بودند، می‎فرمود: قرآن بخوانید و به کسانی که آشنای به قرآن نبودند و اهل خواندن قرآن نبودند می‎فرمود ذکر بگویید. خوب اگر توی خانواده‎ایی پدر خانواده، مادر خانواده با این روش تربیتی فرزندانشان را رشد بدهد دیگه تو جامعه‎ی ما ناهنجاری به وجود می‎آید؟ دیگه تو جامعه‎ی ما مفاسد اخلاقی بوجود می‎آید؟ دیگه تو جامعه‎ی ما تارک الصلوة بوجود می‎آید؟ این فرهنگ می‎تواند سبک زندگی جامعه‏ی ما را متحول کند. اما چه کنیم که تو جامعه‎ی ما این گونه مسائل کمتر پیاده می‎شود. اما در بعد علمی، حضرت سرآمد زمان خودش هست. عبداله ابن عطا جمله‎ایی دارد، می‎گوید: مَا رَأَيْتُ الْعُلَمَاءَ عِنْدَ أَحَدٍ قَطُّ أَصْغَرَ مِنْهُمْ- عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع»[4] من ندیدم که علما پیش هیچ کس آن گونه که پیش امام باقر از خود کوچکی نشان می‎دادند کوچکی نشان بدهند. خاضع بودند. راوی دیگری سخنی دارد، می‎گوید که: :موقعی که حَکَم ابن عُطیده در نزد امام باقر می‎نشست « كَأَنَّهُ‏ صَبِيٌ‏ بَيْنَ يَدِي مُعَلِّمِهِ»[5] عالمی بزرگ، سرشناس، سرآمد زمان خودش ولی موقعی که در محضر امام باقر حاضر می‎شد مثل طفل دبستانی بود که در مقابل آموزگار می‎ایستد و می‎نشیند. این چنین هیبت و عظمت امام باقر تاثیرگذار بود در فضای آن روز. جابر بن عبدالله انصاری می‎گوید: خدمت امام باقر رسیدم، سلام پیامبر را به او رساندم چون پیامبر فرموده بود که جابر طوری عمر می‎کنی که یکی از فرزاندانم را که نام او نام من هست ملاقات خواهی کرد. سلام مرا به او برسان. جابر می‎گوید موقعی که سلام پیامبر را من به او رساندم این جمله را فرمود: جابر وصیت خودت را آماده کن، زیرا به زودی به سوی پروردگارت خواهی رفت. می‎گوید: من تعجب کردم گفتم این یک عهدی بوده بین من و بین پیغمبر، این را از کجا می‏دانی؟! امام فرمود، خیلی تعبیر جالبی است. «وَ اللَّهِ‏ يَا جَابِرُ- لَقَدْ أَعْطَانِيَ اللَّهُ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة»[6] جابر به خدا سوگند علم آن چه که بوده و آن چه که تا روز قیامت پیش خواهد آمد در نزد من هست. این ویژگی‎های امام هست. جهاد علمی آن حضرت، سفارشی که آن حضرت دارد که جامعه رنگ علمی به خودش بگیرد. توصیه‎هایی که دارند برای اینکه افراد جامعه به سمت علم و دانش حرکت کنند. « الْكَمَالُ كُلُّ الْكَمَالِ فِي ثَلَاثَةٍ وَ ذَكَرَ فِي الثَّلَاثَةِ التَّقْدِيرَ فِي الْمَعِيشَةِ»[7] بالاترین کمال، برترین کمال که در بردارنده‌ی همه‎ی کمال‎هاست این هست که انسان‎ها فهم عمیق دینی پیدا کنند، دانش دینی پیدا کنند و در مصیبت‎ها بردبار باشند و در گذران زندگی اندازه‎گیری روشن داشته باشند. درآمد با حساب و هزینه‎ی با حساب. اینها نکاتی بوده که حضرت به آن اشاره کرده‏اند. تشویق حضرت به علم و دانش.

در بعد سیاسی هم وجود مقدس حضرت امام برخورداری شجاعانه دارد این که امام به شهادت می‏رسد به خاطر همین است که طاغوتیان زمان حضرت، تحمل آن حضرت را ندارند. در عصر آن حضرت چند خلیفه حاکم اند و اینها هر کدام یکی از دیگری بدتر. یکی از دوستداران امام خدمت امام می‎رسد می‎گوید آقا من ارادتمند شما هستم ولی موقعی که به شام می‎روم دیدن ابراهیم بن ولید می‏روم، نظر مبارک شما چیست؟ قاطعانه امام پرهیز می‎دهد. رابطه‎تان را با طاغوت زمان قطع کنید، این رابطه رابطه‎ی درستی نیست. حضرت در این جمله‎ی زیبا به این فرد که از حضرت سوال می‎کند عبدالغفار بن قاسم. حضرت می‎فرماید: «قَالَ يَا عَبْدَ الْغَفَّارِ إِنَّ دُخُولَكَ‏ عَلَى‏ السُّلْطَانِ‏ يَدْعُو إِلَى ثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ- »[8] ورود تو در حضور سلطان و پادشاه جور سه پیامد منفی برای تو دارد. پیامد اول این است که « مَحَبَّةِ الدُّنْيَا » تو اگر با تقاویف زبان رابطه برقرار کنی عشق به دنیا در وجود تو زنده می‎شود. وَ نِسْيَانِ الْمَوْتِ » مرگ را فراموش می‎کنی چون بساط عیش و نوش را آن جا مشاهده می‏کنی. « وَ قِلَّةِ الرِّضَا بِمَا قَسَمَ اللَّهُ » آن حالت رضایتی که عبد نسبت به خدا دارد آن حالت رضایت را هم از دست می‎دهی. این سفارش‎هایی است که وجود مقدس امام باقر دارد. بنابراین جمع‎بندی کنم: زندگی ائمه‎ی ما سراسر نور است، درس است، الگوست برای تک تک ما. من سفارش می‎کنم به نسل جوان عزیزمان با زندگی امامان و پیشوایانمان بیشتر آشنا بشوید. مشکلاتی که در زندگی‎تان به وجود می‎آید تنها راه حلش این است که به کلام خدا مراجعه کنید و به سیره‎ی نورانی اهل بیت.

دعای پایانی خطبه اول

«ان الله یامُرُ بالعَدلِ وَ الاِحسان وَ ایتاءِ بالقُربی وَ ینهی عَنِ الفَحشاء وَ المُنکَر وَ البغی یَعظکُم لعلَکُم تَذَکَرون».

پروردگارا در فرج مولایمان و مقتدایمان حضرت بقیة الله تعجیل بفرما. به اسلام واسلامیان عزت عنایت بفرما. پروردگارا ما را با سیره‎ی نورانی اهل بیت آشنا بگردان. امام راحل‎مان را مشمول روح و رضوان خودت قرار بده. به رهبر عظیم الشان انقلاب‎مان عزت، سلامت، توفیق روز افزون کرامت بفرما. به مراجع بزرگوار تلقید ما عزت مرحمت بفرما. پروردگارا به خانواده‎های مکرم شهیدانمان صبر و اجر مرحمت بفرما. به جانبازان سلامت، به آزادگان عزت، به رزمندگان پیروزی، به بیماران شفا، به بانوان عفت، به اصناف و بازاریان و تجار ما انصاف و روزی حلال، به عالمان توفیق خدمت، به مسافران و مجاوران حسن عاقبت مرحمت بفرما.

«انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز».

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

 بسم الله الرحمن الرحیم 

 قُل هَو الله احد *اللهُ الصَمَد *لَم یلِد وَ لَم یولد *وَ لَم یکن لَه کفواً اَحَد

 صدق الله العلی العظیم.

خطبه دوم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

 بسم الله الرحمن الرحیم

 «الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، ثم الصّلوة والسلام  علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد و علی آله الطیبین الطاهرین، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالبٍ علیه افضَلُ صلوة المسلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین وَ علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه وَ علی، علی بن الحسین زینُ العابدین وَ علی محمد بن علی الباقر و علی جعفر بن محمد الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علیٍ الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی العسکری و علی حجت القائم المَهدی، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه» السلام علیک یا فاطمه یا بنت موسی بن جعفر اشفعی لنا فی الجنه فان لک عند الله شانا من الشان .

عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله. قالَ مولانا وَ مُقتَدانا الامامَ صادقُ علیه صلوةُ وَ السَّلام اما بعد فانی اوصیکَ بتقوی الله عَزَوَجَل:«  امَّا بَعْدُ فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقَاهُ أَنْ يُحَوِّلَهُ عَمَّا يَكْرَهُ إِلَى مَا يُحِبُّ وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لٰا يَحْتَسِبُ »[9] . بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم.

امام صادق می‎فرماید: خدای متعال دو چیز را برای انسانهای متقین ضمانت کرده است (پاداش متقین). یک) خدا ضمانت کرده است که اگر کسی تقوی را پیشه کند تحولی در وجود او ایجاد می‎شود از آن چه نمی‎پسندد و آن چه می‎پسندد و مورد علاقه‎ی اوست خدای متعال این تحول را در او ایجاد می‎کند. این نکته نکته‎ی خیلی مهمی است. ما از گناه بیزاریم. از معصیت الهی متنفریم. گناهی که از ما سر می‎زند گاهی حالت آشفتگی در ما ایجاد می‎کند. ناپسند می‎شماریم. می‎فرماید: راه درمان یک چیز است، سراغ تقوی بروید از این حالت کراهت به حالتی که مورد قبولتان هست سوق پیدا می‎کنید. دو) وَ یَرزُقُهُ من حیثُ  لا یَحتَسِب. متقین روزی شان را از جایی که حدس نمی‎زنند خدا به آنها عنایت می‎کند. گیر کار در این است که باید تقوی را پیشه کرد. اگر اهل تقوی شدیم هم تضمین اول و هم تضمین دوم. تحول و دو روزی از ناحیه‎ی خدای متعال.

در این خطبه‎ی دوم به بیان مناسبت‏ها و نکاتی اشاره می‎کنم. اولین نکته ماه ذی الحجه است. برادران و خواهران ایمانی تصور نکنیم معنویت‎ها منحصر به ماه رمضان است و تمام شد. نه. ماه‎های خدا هر کدام دارای یک ویژگی است. ماه ذی الحجه ویژگی‎های خاص خودش را دارد. بر اساس بعضی از روایات که در تفسیر سوره فجر آمده «وَالفَجر، وَلیالَ عشر»[10] را این شب‎های ده‎گانه را به شب‎های دهه‎ی اول ماه ذی الحجه تفسیر کرده اند. که خدا قسم می‎خورد «وَالفَجر، وَلیالٍ عشر» . در ماه ذی الحجه ویژگی‎های فراوانی وجود دارد. ماه دعاست. به مفاتیح مراجعه کنید. گاهی نکند قرآن در خانه داریم، مفاتیح در خانه داریم، سراغی از آن نمی‎گیریم. آن چنان غرق زندگی شده‎ایم که معنویت را، دعا را، قرآن را فراموش کرده‎ایم. نیاز داریم هر چند وقت یکبار یک تذکر داده بشود تا دوباره سراغ قرآن و دعا و راز و نیاز و مناجات برویم. دعاها را فراموش نکنید. نمازهایی که وارد شده، الان حاجیان عده‎ای در مدینه‎اند و عده‎ای در مکه‎اند. در روایات ما وارد شده اگر می‎خواهید در ثواب حاجیان و اعنال حاجیان شرکت کنید یک نماز دو رکعتی بین مغرب و عشا، توجه کنید، خیلی ساده. خوب اینها الطاف خداست. از طرق مختلف به انسان می رسد اگر قدر بدانیم.

در این ماه، ما روز عرفه را داریم. با آن ویژگی‎ها و با آن دعا. در این ماه ما عید قربان را داریم با آن عظمت. در این ماه روز مباهله داریم. در این ماه روز نزول آیه ولایت را داریم. در این ماه نزول سوره‎ی «هَل اتی» داریم. اینها ویژگی‎های این ماه است دقت کنید. برای خودتان برنامه‎ریزی کنید که این روزها از دست‎تان نرود، هر کدام اعمالی و برنامه‎هایی دارند. در این ماه شهادت حضرت مسلم بن عقیل را داریم، سفیر ارجمند وجود مقدس ابی عبدالله الحسین را داریم که در راه وفاداری به حسین بن علی به شهادت رسید.

مناسبت‎های دیگری داریم. در ماه آبان سالگرد شهادت مرحوم حاج آقا مصطفی را داریم. فرزند رشید حضرت امام که امام درباره‎ی شهادت او فرمود: از الطاف خطیئه‎ی الهی بود. ما در رابطه با چهارم آبان اعتراض و افشاگری حضرت امام را داریم نسبت به قانون ننگین کاپیتالاسیون که ننگی بود در تاریخ نظام شاهنشاهی و ستمشاهی و همچنین شهادت مظلومانه‎ی زائران خانه‎ی خدا را داریم. خوب این روزها دومین سالگرد سفر پرخیر و پربرکت مقام معظم رهبری به قم هست. به حرم کریمه‎ی اهل بیت. همانگونه که مردم خراسان شمالی حماسه آفریدند انصافا که بیان خواهم کرد، مردم قم، مردم شهر قیام هم دو سال قبل حماسه‎ای آفریدند که در تاریخ ماندگار است. این سفر دستاوردهای مهم داخلی، ملی و بین المللی داشت. برای قم هم برنامه‎ریزی‌های خوبی انجام شد. 320 پروژه برای عمران و آبادانی استان قم طراحی شد که بر اساس گزارشی که مسئولین استان دادند 128 پروژه از این پروژه ها با مبلغی حدود 670 میلیارد تومان به بهره‎برداری رسیده است. خوب این قدم خوبی است ان شاء الله امیدواریم مسئولین سعی کنند تلاش کنند آن چه به نام مقام معظم رهبری مطرح شده آبرومندانه انجام بگیرد تا مردم از ثمرات و برکات آن بهره ببرند. خب سفرمقام معظم رهبری را در روزهای گذشته به خراسان شمالی داشتیم. حقیقتا و واقعا دنیا را، چشم دنیا را خیره کرد این استقبال. وصف ناپذیر بود. در استانی که طوایف مختلف حضور دارند. برادران شیعه و سنی حضور دارند. مرز نشین اند. آن چنان ابراز محبت و علاقه کردند و من از این اظهار علاقه و محبت باید عرض بکنم که اینها عزت اسلام بود، عزت دین بود، عزت نظام بود، عزت مردم بود، عزت روحانیت بود. عزت برای خادمین واقعی مردم بود. این ویژگی‎ها،ویژگی‏ها و دستاوردهای کمی نبود. پیام داشت، هم به دوست و هم به دشمن. دوستان در پوست نمی‏گنجیدند از مسرت و خوشحالی و دشمنان هم از سر بغض و عداوت یکه خوردند که عجب ما این مردم را تحریم می‏کنیم. امکانات اولیه را از آنها می‎گیریم، مشکل برایشان درست می‏کنیم، گرانی برای آنها درست می‏کنیم. هزاران مسئله برایشان درست می‎کنیم اما موقعی که رهبرشان در میانشان می آید اینها این گونه‎اند و لذا یک پاسخ کوبنده‎ایی بود به دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب. باید شکر این نعمت را به جا آورد، همه‎مان شاکر باشیم. مسئولان شاکر باشند. مردم شاکر باشند. از نظر محتوی پیام رهبری کم نظیر بود. بیاناتی که مطرح کردند کم نظیر بود. من فهرست وار اشاره می‎کنم. باید در طول جلسات متعدد به این نکات و پیام‎ها اشاره شود. ایشان اشاره کردند که در طول این سی و سه سال از پیروزی انقلاب ما یک حرکت صعودی داشته‎ایم به سمت پیشرفت. نمونه‎هاشم دنیا امروز اعتراف می کند که کشور ما در اوج تحریم‎ها پیشرفت داشته است. چون پیشرفت ما پیشرفت در نگاه غربی‎ها نیست. پیشرفت ما با معیارهای خاص خودش مطرح است. پیشرفت استقلال سیاسی ما، پیشرفت اخلاق جامعه‎ی ما و دسترسی به مسائلی که دشمن هیچ موقع باور نمی‏کرد. البته من در همین جا می‏خواهم عرض بکنم معنای این نیست که مردم ما مشکلی ندارند. مشکلات مردم را هم مردم باید با تدبیر حل کنند. این کشور امکانات وسیع و گسترده ایی دارد. اینکه دشمنان ما مطرح می‎کنند که ما تحریم می‎کنیم تا انرژی هسته‎ایی را متوقف کنند اینها دروغ می‏گویند. از سال 59 تا الان ما مورد تحریم دشمنانیم. مردم بدانید تحریم‎ها برای انرژی هسته‎ایی نیست. سال 59 چیزی به نام انرژی هسته ایی مطرح نبود. اینها دروغ می‎گویند. اینها مطرح می‎کنند که ما می‎خواهیم ایران را پای میز مذاکره بکشانیم. خوب ایران که دارد با شما مذاکره می‎کند ولی یک ربع مذاکره، یک قطعنامه‎ی تحریم! رفتار شما رفتار منافقانه گونه است. اصلا گویا تو رفتار شما ملت‎ها، انسان‎ها، جامعه‌ها مطرح نیستند. با چه ادبیاتی با ملت ایران سخن می‎گویید؟ مطمئن باشید من از پشت این تریبون به نمایندگی از این مردم عرض می‎کنم جنگ اراده ها مطرح است و شما بر اراده‎ی ملت ایران پیروز نخواهید شد.

در دیداری که با علما و روحانیت خراسان شمالی داشتند به نکات کلیدی اشاره کردند. تنها مخاطب مقام معظم رهبری روحانیت استان خراسان شمالی نبود. همه‎ی روحانیت در سراسر کشور مخاطب پیام ایشان هستند. هم روحانیت به گردن انقلاب حق دارد و هم انقلاب به گردن روحانیت. به تعبیر ایشان امروز تریبون‎های میلیونی انقلاب در اختیار روحانیت قرار داده تا خودشان را مجهز کنند به معارف دینی و با نسل جوان. دانشجویان با روحانیت ارتباط برقرار کنند. شبهات را برطرف کنند، البته اگر روحانیت به صحنه نمی‎آمد معلوم نبود این انقلاب به پیروزی می‎رسید. روحانیت حق دارد و انقلاب هم حق دارد. فرمودند روحانیت نمی‎تواند بر اساس تفکر سکولاریستی و بی‎تفاوتی با نظام و انقلاب برخورد کند که نمی‎کند. امروز مراجع بزرگوار تقلید ما به عنوان زعمای حوزه‎ی ما بنا به تعبیر مقام معظم رهبری و آن چه ما سراغ داریم از نظرات مراجع بزرگمان، اینها تضعیف نظام را جایز نمی‎شمارند اما اگر مشکلی در جامعه پیش آمد، برای مردم پیش آمد همین مراجع بزرگوار ما اجتماع می‎کنند چه در مسائل فرهنگی اظهار نظر می‎کنند. در مسائل گرانی و بیکاری اظهار نظر می‎کنند و معنای اظهار نظر مراجع این است که نظام باید بماند ولی در کنار حفظ نظام مشکلات مردم هم باید حل شود. این پیام روشن مراجع ماست. بنابراین روحانیت ما، مراجع ما کنار نظام اند اما اگر جایی کندی وجود دارد، نقصی وجود دارد روحانیت ما با نگاه تیزبینانه رصد می‎کنند و به مسئولان منتقل می‎کنند چون این مردم رکن اساسی انقلاب اند، اگر این مردم از انقلاب جدا بشوند نه از تاک نشانی می ماند نه از تاک نشان.

موضوع مهمی که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردند مقوله‎ی سبک زندگی مردم بود. پرسش‎های فراوانی ایشان مطرح کردند. اخلاق درجامعه، طلاق در جامعه، خشونت در جامعه که یک فهرست بالا بلندی بود که ایشان طرح کردند من همین جا عرض می‎کنم، ما مسئله‎ی انرژی هسته‎ای‎ به پیشرفت رسیده‎ایم، در نانو به پیشرفت رسیده‎ایم، در سایر مسائل به پیشرفت رسیده ایم ولی بنا به تعبیر رهبر عزیز انقلاب‎مان در سبک زندگی مردم آن پیشرفت لازم را نداشته‎ایم. اینجاست که دانشگاهیان ما، حوزویان ما، خیرخواهان ما، رسانه‎های ملی ما همه باید دست به دست هم بدهند که اخلاق‎تراز نظام اسلامی در این جامعه باید پیاده بشود. این نکند که ما در یک بعد پیشرفت بکنیم و در بعد دیگر که انقلاب ما بر اساس آن استوار بوده پسرفت داشته باشیم. جامعه‎ی ما نباید به سمت تقلید کورکورانه‎ی غربی‎ها برود. آنها ظاهری بزک کرده دارند اما باطنی شهوت آلود، گناه آفریندر قاموس زندگی آنهاست. یک وقتی جوان ما هوس نکند که از فرهنگ زشت غرب که مظاهر آن را می‎بینیم، به چه مسائلی دامن می‎زنند، جوان ما فریفته‎ی چنین فرهنگی بشود.

مسئله‎ی دیگری که من باید کوتاه به آن اشاره کنم و دامنه‎ی سخن را جمع کنم مسئله‎ی انتخابات است. خوب تو کشور و فضای کشور گوشه و کنار شنیده می‎شود که عده‎ای ورود می‎کنند به بحث انتخابات. حقا و حقیقتا ورود در عرصه‎ی انتخابات آن هم با چند ماه فاصله یک حرکت زودرس به نظر می‎رسد. اساسا در هر انتخاباتی یک جنجال طبیعی و یک التهاب طبیعی انتخابات وجود دارد، اما از چند ماه مانده ما شروع کنیم فضای جامعه را پرتنش می کنیم، پر التهاب می‎کنیم. امروز مردم ما مشکلاتشان چیز دیگری است. فضای جامعه را به سمتی بردند تا دشمنان از این فرصت سوء استفاده کنند به نفع انقلاب نیست. به نفع انقلاب ما نیست. امروز مسئولان ما باید تمام نیروشان را متمرکز کنند که اثرات توطئه‎های دشمن، تهدیدات دشمن را خنثی کنند.

آخرین سخن، خبر دارید که جایزه‎ی صلح نوبل را به کی‎ها دادند؟ به خاطر دفاع از صلح دنیا به اتحادیه اروپا دادند! اتحادیه‎ی اروپایی که در ناتو دست دارند، در افغانستان، در عراق! عجب! دنیا همه چیزش عوض شده است. به یک مضحکه می‎ماند جایزه‎ی صلح نوبل به اتحادیه‎ی اروپا دادند. البته من فکر می‎کنم اینها فهرستی که تهیه کردند خوب تبعاً نوبت به اتحادیه‎ی اروپا رسیده چون در فهرست قبلی اینها آن چه که من ملاحظه کردم همین جایزه ی نوبل را روزی به شیمون پرز دادند، بعد به اسحق رابین دادند. الان هم نوبت اتحادیه‎ی اروپاست، البته قبل از آن به اوباما هم دادند. تلقی من این هست که اینها جایزه می‎دهند به کسانی که ضد صلح‎اند. یک کلمه‎ی ضدی قبل از صلح حذف شده و ما خبر نداریم. جایزه می‎دهند برای طرفداران ضد صلح وگرنه کجای دنیا شیمون پرز طرفدار صلح است؟ کجای دنیا اسحق رابین طرفدار صلح است؟ کجا اوباما طرفدار صلح است؟ خوب دنیا شاهد است. مردم با چشم تیزبینشان، ملت ما می‎بینند ولذا هیچ گونه اعتمادی به حرکت‎ها و برنامه‎های دنیای غرب ندارند.

دعای پایانی خطبه دوم

«اللهم الغفر للمونین وَ المومنات وَ المسلمین وَ المسلمات الاحیاءَ منهم وَ الاموات تابعِِ اللهمَ بینَنا وَ بَینَهُم بالخیرات. ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة الحسنه وقنا عذاب النار».

پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل فرما. به همه‎ی خدمتگزاران توفیق عنایت فرما. پروردگارا به روح بلند رهبر عزیزمان، روح رهبر عزیزمان عالی است اعلی بگردان. به رهبر فرزانه انقلاب‎مان عزت کرامت بفرما.

«ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتابُ الله العزیز» .

اعوذ بالله مِنَ الشیطان الرجیم.

بسم الله الَرحمن الرَّحیم.

اِنا اَعطیناکَ الکوثر، فَصَل لِربک وَالنحَر، اَن شانئک هُوَ الابتر.

صدق الله العلی العظیم.

 

 

 



[1] . بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏90 ؛ ص377.

[2] . بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏46 ؛ ص290.

[3] . الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏2 ؛ ص499.

[4] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏46، ص 286.

[5] . همان

[6] . متن حدیث: «أَبُو السَّعَادَاتِ فِي فَضَائِلِ الصَّحَابَةِ، أَنَّ جَابِرَ الْأَنْصَارِيِّ بَلَّغَ سَلَامَ رَسُولِ اللَّهِ ص إِلَى مُحَمَّدٍ الْبَاقِرِ- فَقَالَ لَهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ أَثْبِتْ وَصِيَّتَكَ- فَإِنَّكَ رَاحِلٌ إِلَى رَبِّكَ فَبَكَى جَابِرٌ- وَ قَالَ لَهُ يَا سَيِّدِي وَ مَا عِلْمُكَ بِذَلِكَ- فَهَذَا عَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ ص- فَقَالَ لَهُ وَ اللَّهِ‏ يَا جَابِرُ- لَقَدْ أَعْطَانِيَ اللَّهُ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ- وَ أَوْصَى جَابِرٌ وَصِيَّتَهُ وَ أَدْرَكَتْهُ الْوَفَاة». بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏46 ص296 .   

[7] . ‌كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)، ج‌5، ص: 87

 

[8] . متن حدیث«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ الْغَفَّارِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ‏ قُلْتُ لَهُ يَا سَيِّدِي مَا تَقُولُ فِي الدُّخُولِ عَلَى السُّلْطَانِ- قَالَ لَا أَرَى لَكَ ذَلِكَ قُلْتُ إِنِّي رُبَّمَا سَافَرْتُ إِلَى الشَّامِ- فَأَدْخُلُ عَلَى إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْوَلِيدِ- قَالَ يَا عَبْدَ الْغَفَّارِ إِنَّ دُخُولَكَ‏ عَلَى‏ السُّلْطَانِ‏ يَدْعُو إِلَى ثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ- مَحَبَّةِ الدُّنْيَا وَ نِسْيَانِ الْمَوْتِ وَ قِلَّةِ الرِّضَا بِمَا قَسَمَ اللَّهُ- قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ- فَإِنِّي ذُو عَيْلَةٍ وَ أَتَّجِرُ إِلَى ذَلِكَ الْمَكَانِ لِجَرِّ الْمَنْفَعَةِ- فَمَا تَرَى فِي ذَلِكَ- قَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ إِنِّي لَسْتُ آمُرُكَ بِتَرْكِ الدُّنْيَا بَلْ آمُرُكَ بِتَرْكِ الذُّنُوبِ- فَتَرْكُ الدُّنْيَا فَضِيلَةٌ وَ تَرْكُ الذُّنُوبِ فَرِيضَةٌ- وَ أَنْتَ إِلَى إِقَامَةِ الْفَرِيضَةِ أَحْوَجُ مِنْكَ إِلَى اكْتِسَابِ الْفَضِيلَةِ- قَالَ فَقَبَّلْتُ يَدَهُ وَ رِجْلَهُ- وَ قُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ- مَا نَجِدُ الْعِلْمَ الصَّحِيحَ إِلَّا عِنْدَكُم‏». بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏72ص377    

 

[9] . كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)، ج‌8، ص: 49

[10] . فجر1و 2.

Please publish modules in offcanvas position.