فصلٌ فی المطهّرات 94/11/06

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات                                                     تاریخ: 6 بهمن 1394

موضوع جزئی: الخامس من المطهرات، الإنقلاب                                                   مصادف با: 15 ربیع الثانی 1437

سال تحصیلی: 95-94                                                                                                         جلسه: 37

                         

   «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعین»

مسأله 364: «إذا صب في الخمر ما يزيل سكره لم يطهر و بقي على حرمته»[1].

به نظر مرحوم سید (ره)، اگر به واسطه اضافه کردن چیزی در خمر، حالت اسکار آن از بین برود، خمر پاک نمی‎شود و حرمت خمر همچنان به قوت خود باقی است.

دلیل فرمایشِ مرحوم سید (ره) که فرموده است از بین رفتن اسکار باعث حصول طهارت نمی‎شود، این است که روایات وارد شده در باب خمر، در صورتی به طهارت خمر حکم کرده‎اند که خمر تبدیل به سرکه شود لذا با از بین رفتن حالت سُکر (مست کنندگی)، نمی‎توان به طهارت خمر قائل شد. البته در این رابطه، نکته‎ای مطرح شده است؛ مبنی بر اینکه اگر با زوال سُکر، خمر موضوعاً از عنوان خمریت بیرون آید، می‎توان این زوال سکر را به معنای طهارت و رفع حرمت دانست.

در ذیل مسأله مذکور (مسأله 364)، دو سؤال مهم مطرح می‎شود:

سؤال اول: آیا مطهِّریت انقلاب تنها منحصر به تبدیل خمر به سرکه است؟ به تعبیر دیگر، آیا انقلاب تنها از رهگذر تبدیل خمر به سرکه، موجب حصول طهارت می‎شود یا اینکه مطلقاً موجب طهارت و حلیت می‎شود؟

پاسخ: انقلاب تنها منحصر به تبدیل خمر به سرکه نیست؛ در این رابطه می‎توان به دو روایت ذیل استناد کرد:

روایت اول: عَنْ عُبَيْدِ بْنِ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ أَنَّهُ قَالَ: فِي الرَّجُلِ إِذَا بَاعَ عَصِيراً فَحَبَسَهُ السُّلْطَانُ حَتَّى صَارَ خَمْراً فَجَعَلَهُ صَاحِبُهُ خَلًّا؛ فَقَالَ (ع): «إِذَا تَحَوَّلَ عَنِ اسْمِ الْخَمْرِ فَلَا بَأْسَ بِهِ»[2].

عبید بن زراره گفته است که از امام صادق (ع) سؤال کردم که اگر شخصی که عصیر عنبی می‎فروشد، توسط حاکم دستگیر شود و با گذشت زمان [به دلیل حبسِ آن شخص]، عصیر عنبی به خمر تبدیل شود و صاحبش بر خمر عنوان سرکه را بار کند، چه حکمی بر آن مترتب می‎شود؟ حضرت (ع) در پاسخ فرمود که اگر تحوّل پیدا کند و از عنوان خمر به عنوان سرکه تبدیل شود، اشکالی ندارد.

 

 

 

روایت دوم: عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْخَمْرِ يَكُونُ أَوَّلُهُ خَمْراً ثُمَّ يَصِيرُ خَلًّا؛ قَالَ (ع): «إِذَا ذَهَبَ سُكْرُهُ فَلَا بَأْسَ»[3].

علی بن جعفر (ع) از برادرش موسی بن جعفر (ع) نقل کرده است که درباره حکم خمری که به سرکه تبدیل شده است، از ایشان سؤال کردم؛ حضرت (ع) فرمود: «اگر حالت اسکار از بین رفته باشد، اشکالی ندارد».

بنابراین، بر اساس این دو روایت، اگر یکی از دو موردِ سلبِ عنوان خمر یا زوال سکر تحقق پیدا کند، می‎توان به طهارت خمر حکم کرد. البته مرحوم آیت الله حکیم (ره) در کتاب مستمسک فرموده است که اصحاب به این نوع روایات عمل نکرده‎اند و مبنای آنان، اختصاص بوده است [تنها تبدیل خمر به سرکه] لذا تنها در مواردی که خمر به سرکه تبدیل می‎شود، به طهارت آن حکم کرده‎اند.

مرحوم آیت الله خویی (ره) در نقد فرمایش مرحوم آیت الله حکیم (ره) فرموده است که آنچه که به نظر می‎رسد، این است که مبنای اصحاب، اختصاص نبوده است، بلکه اعم [تحقق شرطِ سلبِ عنوان خمریت یا زوال سکر] بوده است زیرا بزرگان و فقها، انقلاب را یکی از مطهِّرات محسوب کرده و در مقام بیان مثال، به تبدیل خمر به سرکه اشاره کرده‎اند که این مطلب قرینه بر این موضوع است که انقلاب تنها مختص به تبدیل خمر به سرکه نیست، بلکه انقلاب، یک کبری است و تبدیل خمر به سرکه یکی از صغریات آن محسوب میگردد. به علاوه، می‎توان ادعا کرد که انقلاب، مطهِّر جمیع اعیان نجسه است. مرحوم آیت الله خویی (ره) در ادامه فرموده است که مرحوم سید (ره) در مسأله 367، قائل به این موضوع شده است که «الانقلاب غير الاستحالة» و دلیل آن، این است که در انقلاب بر خلاف استحاله، تبدّل حقیقت نوعیه وجود ندارد لذا متنجّسات به وسیله انقلاب پاک نمی‎شوند زیرا در متنجسات مسأله بقاء جسم مطرح است و با تغییر اسم و وضعیت ظاهر، جسم از بین نمی‎رود. بنابراین، نمی‎توان قائل به مطهِّریت انقلاب در متنجّسات شد.

سؤال دوم: اگر چیزی در خمر ریخته شود که حالت اسکار آن را از بین ببرد، این حالت، از مصادیق انقلاب است یا از مصادیق امتزاج محسوب میگردد؟

پاسخ: مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که اگر مایعی مانند آب به خمر اضافه شود و حالت اسکار آن را از بین ببرد [؛ بدون اینکه به سرکه تبدیل شود]، نمی‎توان به طهارت آن حکم کرد زیرا مایع اضافه شده به مجرد ملاقات با خمر، نجس می‎شود و لذا حتی اگر حالت اسکار خمر از بین برود، آن چیزی که باقی می‎ماند، همچنان نجس است. ایشان در مقام بیان دلیل، گفته است که نجاست در اشیاء متنجس، بر عنوان بار نمی‎شود، بلکه بر جسم عارض می‎شود. بنابراین، چون انقلابی در کار نیست و تنها استهلاک و امتزاج صورت گرفته است، نمی‎توان به طهات حکم کرد. همچنین، ایشان در این رابطه به روایت ذیل اشاره کرده است؛ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ؛ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) مَا تَرَى فِي قَدَحٍ مِنْ مُسْكِرٍ يُصَبُّ عَلَيْهِ الْمَاءُ حَتَّى تَذْهَبَ عَادِيَتُهُ وَ يَذْهَبَ سُكْرُهُ؛ فَقَالَ (ع): «لَا وَ اللَّهِ»[4].

عمر بن حنظله گفته است که از امام صادق (ع) درباره کاسه خمری که آب به آن اضافه می‎شود و حالت سکر آن از بین می‎رود، سؤال کردم، ایشان (ع) در پاسخ فرمود: «خیر» [اشاره به این نکته که با این کار طهارت حاصل نمی‎شود].

مسأله 365: «بخار البول أو الماء المتنجس طاهرفلا بأس بما يتقاطر من سقف الحمام إلا مع العلم بنجاسة السقف»[5].

به نظر مرحوم سید (ره) بخارِ بول یا آب متنجّس، پاک است لذا اگر بخار آن به سقف برسد و مجدداً به مایع تبدیل شود و از سقف بچکد، اشکالی ندارد مگر اینکه به نجاست سقف علم وجود داشته باشد.

بحث جلسه آینده: توضیح مسأله 365، ان شاء الله در جلسه آینده بیان خواهد شد.

«والحمد لله رب العالمین»

 



[1]. سید محمد کاظم طباطبایی، یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص134.

[2]. شیخ حرعاملی، وسائل الشیعة، ج25، کتاب الأطعمة و الأشربة، ابواب الأشربة المحرمة، باب31، ص371، ح5.

[3]. همان، ص372، ح9.

[4]. همان، باب 18، ص341، ح1.

[5]. سید محمد کاظم طباطبایی، یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص134.

Please publish modules in offcanvas position.