فصلٌ فی المطهّرات 94/11/18

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات                                                    تاریخ: 18 بهمن 1394

موضوع جزئی: السادس من المطهرات، ذهاب الثلثین                                             مصادف با: 27 ربیع الثانی 1437

سال تحصیلی: 95-94                                                                                                        جلسه: 42

                           

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مرحوم سید (ره) در ادامه فرموده است: «و لا فرق بين أن يكون الذهاب بالنار أو بالشمس أو بالهواء كما لا فرق في الغليان الموجب للنجاسة على القول بها بين المذكورات كما أن في الحرمة بالغليان التي لا إشكال فيها و الحلية بعد الذهاب كذلك أي لا فرق بين المذكورات»[1].

مرحوم سید (ره) در ادامه مباحث مربوط به ذهاب ثلثین، به نکته دیگری اشاره کرده است و فرموده است که فرقی نمی‎کند که ذهاب ثلثین به وسیله آتش یا خورشید یا هوا [الزامی برای تابش خورشید وجود ندارد بلکه صرف هوای گرم و داغ کافی است] صورت گیرد.

تفصیل بین غلیان به وسیله آتش و غلیان به وسیله غیر آتش

برخی از بزرگان مانند ابن حمزه (ره) در کتاب وسیله و مرحوم شیخ الشریعه اصفهانی (ره)، نسبت به این مسأله قائل به تفصیل شده‎اند و بین غلیان به وسیله آتش و غلیان به وسیله غیر آتش (بنفسه، به وسیله خورشید و یا به وسیله هوا) فرق گذاشته‎اند؛ بر اساس نظر این بزرگان اگر غلیان عصیر عنبی به وسیله آتش صورت گیرد، به حرمت آن حکم می‎شود لذا بعد از ذهاب ثلثین، حلیت حاصل می‎شود اما اگر غلیان، بنفسه یا به وسیله خورشید یا هوا صورت گیرد به نجاست عصیر عنبی حکم می‎شود و ذهاب ثلثین در این موارد کاربردی ندارد زیرا در این موارد عصیر حالت خمر پیدا می‎کند و تنها راه طهارت آن، تبدّل و انقلاب به سرکه است. [مرحوم شیخ الشریعه اصفهانی (ره) این مسأله را نیز به جناب ابن ادریس و مرحوم شیخ طوسی (ره) نسبت داده است].

این بزرگان در مقام بیان ادله خود به این نکته اشاره کرده‎اند که اگر عصیر عنبی به خودی خود بجوشد [البته اگر یک امر خارجی نیز به غلیان کمک کند مانعی ندارد به شرط آنکه مرتفع بر غلیان بنفسه نباشد یعنی از غلیان برتر و بالاتر نباشد و اصل غلیان به خاطر جوشش بنفسه باشد] بعد از مدتی نوعی کف و مزه ترش در آن ایجاد شده و به مسکر تبدیل می‎شود و به عنوان یکی از افراد خمر محسوب می‎گردد لذا ذهاب ثلثین نمی‎تواند باعث طهارت آن شود.

هرچند مباحثِ مصداقی در بحث‎های علمی مطرح نمی‎شود ولی اگر این بحث صغروی تمام باشد و عصیر عنبی با غلیان بنفسه به خمر تبدیل شود، می‎تواند مقتضای تفصیلی باشد که این بزرگان (ابن حمزه و شیخ الشریعه اصفهانی) ذکر کرده‎اند. البته به نظر می‎رسد که وجهی برای این صغری [تبدیل عصیر عنبی به خمر در صورت غلیانِ بنفسه] وجود نداشته باشد زیرا برخی از اهل فن در این باره گفته‎اند که تهیه خمر این‎طور نیست که عصیر عنبی پس از مدتی به خمر تبدیل شود بلکه مقدماتی لازم دارد که تهیه خمر را کمی دشوار می‎کند. بنابراین، چون تهیه خمر به این سهولت و آسانی نیست بحث صغروی مطرح شده از طرف این بزرگان قابل قبول نیست.

همچنین به نظر می‎رسد که ادعای تبدیل عصیر عنبی به خمر در صورت غلیان بنفسه، درست نیست زیرا در اخبار و روایاتی که در این زمینه وارد شده است، ذکر نشدن سبب غلیان، به معنای غلیان بنفسه نیست بلکه غلیان در این دسته از روایات، اطلاق دارد و شامل همه موارد غلیان می‎شود لذا تفاوتی میان غلیان به وسیله آتش، غلیان به وسیله خورشید، غلیان به وسیله هواء و غلیان بنفسه نیست.

همچنین روایت ذیل می‎توانند مؤید کلام مذکور باشد؛

روایت اول: عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ (ع): «لَا يَحْرُمُ الْعَصِيرُ حَتَّى يَغْلِی»[2].

امام صادق (ع) در این روایت فرموده است که عصیر عنبی حرام نیست مگر اینکه غلیان پیدا کند.

روایت دوم: عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ شُرْبِ الْعَصِيرِ؛ قَالَ (ع): «تَشْرَبُ مَا لَمْ يَغْلِ فَإِذَا غَلَى فَلَا تَشْرَبْهُ»[3].

حماد ابن عثمان گفته است که از امام صادق (ع) درباره شرب عصیر عنبی سؤال کردم، حضرت (ع) در پاسخ فرمود که تا زمانی که غلیان پیدا نکرده است از آن بخور اما زمانی که غلیان پیدا کرد از خوردن آن پرهیز کن.

بنابراین، با توجه به روایاتی که بیان شد، نمی‎توان از باب اینکه سبب غلیان در آنها ذکر نشده است [یعنی بیان نشده است که غلیان از چه راهی حاصل شده است] غلیان را مقید به قید بنفسه کرد، این موضوع مانند این است که گفته شود که در روایات وارد شده است که اگر شخصی از دنیا رفت مال او به ورثه منتقل می‎شود که هرچند در روایات به قید خاصی برای موت اشاره نشده است ولی واضح و روشن است که اگر حتی موت بنفسه نباشد [بلکه از طرق دیگر مانند تصادف و امثال آن صورت گیرد] باز هم مال متوفی میان وراث تقسیم می‎گردد.

مرحوم آیت الله خویی (ره) نیز نسبت به این بحث صغروی اشکالی را مطرح کرده و فرموده است که غلیان بنفسه عملاً وجود ندارد بلکه آنچه که باعث غلیان می‎شود عوامل خارجی می‎باشند؛ به عنوان مثال اگر عصیر عنبی در یخچال نگه داری شود، برای مدت طولانی هیچ تغییر و تبدلی در آن ایجاد نمی‎شود ولی اگر خارج از یخچال قرار داده شود، به دلیل تابش آفتاب یا مجاورت با هوای گرم دچار تغییر و تحول و در نتیجه غلیان می‎شود بنابراین، تنها عوامل بیرونی [مانند آتش، خورشید و هوا] باعث غلیان می‎شوند و وجهی برای غلیان بنفسه وجود ندارد.

این عده [قائلین به تفصیل بین اقسام غلیان] ادله دیگری را نیز ارائه کرده و گفته‎اند که همیشه این‎گونه نیست که غلیان موجب نجاست عصیر عنبی بشود.

این عده در مقام بیان دلیل خود گفته‎اند که روایاتِ مشتمل بر لفظ غلیان، تنها به مضامینی مانند «لاخیر فی العصیر» یا «لاتشربه إذا غلی» اشاره دارد و مقید به قید ذهاب ثلثین نیستند لذا دلیلی وجود ندارد که بعد از غلیان، حکم ثابتی بر عصیر بار شود و به دنبال آن بعد از ذهاب ثلثین، قائل به رفع این حکم ثابت شده باشد. همچنین روایاتی که عصیر عنبی را محدود و مقید به ذهاب ثلثین کرده‎اند، مختص به عصیر مطبوخ می‎باشند در نتیجه ذهاب ثلثین تنها در مواردی کاربرد دارد که غلیان به وسیله آتش صورت گرفته باشد.

بحث جلسه آینده: ادامه بحث ان‎شاءالله در جلسه آینده بیان خواهد شد.

«والحمد لله رب العالمین»

 



[1]. سید محمد کاظم طباطبایی، یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص136.

[2]. شیخ حرعاملی، وسائل الشیعة، ج25، کتاب الأطعمه و الأشربة، ابواب الأشربة المحرمة، باب3، ص287، ح1.

[3]. همان، ح3.

Please publish modules in offcanvas position.