درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصلٌ فی المطهّرات تاریخ: 8 فروردین 1395 موضوع جزئی: السادس من المطهرات، ذهاب الثلثین مصادف با: 18 جمادیالثانی 1437 سال تحصیلی: 95-94 جلسه: 51 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
در ابتدای سخن، سال جدید را که ابتدا و انتهای آن با میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) مصادف است و از این جهت میتوان امسال را سال فاطمی نامید، خدمت شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض مینمایم. إنشاءالله در سال جدید بتوانیم با برنامهریزی دقیق و عمل به آن، کمبودها و کاستیهای سال قبل، چه در بُعد علمی و چه در بُعد اخلاقی را جبران نماییم. در تعبیری از امام کاظم (ع) آمده است: «اللَّهُمَّ لَا تُخْرِجْنِي مِنَ التَّقْصِيرِ»[1]؛ خداوندا! مرا از تقصیر بیرون مبر. نکتهای که این تعبیر بر آن دلالت دارد این است که انسان همیشه باید انگشت اتهام را به سمت خود بگیرد و همواره خود را مقصر بداند.
مسأله 374: «إذا ذهب ثلثا العصير من غير غليان لا ينجسإذا غلى بعد ذلك»[2].
مرحوم سید (ره) نوشته است که اگر بدون اینکه غلیان رخ دهد، دو ثلث عصیر از بین برود و یک ثلث باقیمانده دچار غلیان شود، حکم نجاست [اگر مبنا، نجاست بعد از غلیان باشد] یا حرمت [اگر مبنا، حرمت بعد از غلیان باشد] بر آن مترتب نمیشود؛ به تعبیر روشنتر بعد از اینکه دو ثلث عصیر بدون غلیان از بین برود، اگر یک ثلث باقیمانده دچار غلیان شود، نیازی به ذهاب ثلثین [در یک ثلث باقیمانده] نیست و به طهارت یا حلیت آن حکم میشود.
دلیل کلام مرحوم سید (ره) در مسأله مذکور این است که ادله حرمت یا نجاستِ عصیر عنبی بعد از غلیان و قبل از ذهاب ثلثین، به مواردی اختصاص دارد که غلیان تحقق پیدا کرده باشد و ذهاب ثلثین هنوز رخ نداده باشد اما از آنجایی که در مانحنفیه، ذهاب ثلثین رخ داده و غلیان مربوط به کل عصیر عنبی نیست بلکه فقط در یک ثلث باقیمانده غلیان اتفاق افتاده است، وجهی برای حکم به حرمت یا نجاست باقی نمیماند.
کلام آقای خویی (ره) در ردّ فرمایش مرحوم سید (ره)
مرحوم آیت الله خویی (ره) با کلام مرحوم سید (ره) مخالفت کرده است و فرموده است که اطلاق روایات، خلاف فرمایش مرحوم سید (ره) را دلالت دارد؛
از جمله اطلاق روایت عماد بن عثمان؛
عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ شُرْبِ الْعَصِيرِ؛ قَالَ(ع): «تَشْرَبُ مَا لَمْ يَغْلِ فَإِذَا غَلَى فَلَا تَشْرَبْهُ»[3].
بر اساس این روایت تا زمانی که عصیر عنبی غلیان پیدا نکرده است اشکالی ندارد اما بعد از غلیان، جنبه حرمت یا نجاست پیدا میکند. البته اگر غلیان به وسیله آتش باشد و به دنباله آن ذهاب ثلثین اتفاق بیفتد، غلیان یک ثلث باقیمانده باعث حرمت یا نجاست نمیشود؛ به تعبیر دیگر اگر دو ثلث عصیر عنبی از طریق غلیان با آتش از بین برود و یک ثلث باقی بماند و این یک ثلث باقیمانده مجدداً غلیان پیدا کند، این غلیان باعث حرمت یا نجاست نمیشود و لذا نیازی به ذهاب ثلثینِ مجدد نیست. بنابراین، چون ذهاب ثلثین بدون غلیان اتفاق افتاده است، اطلاق روایات شامل مانحنفیه میشود و لذا اگر یک ثلث باقیمانده غلیان پیدا کند، حکم حرمت یا نجاست بر آن مترتب میشود مگر اینکه به دنباله غلیان، ذهاب ثلثین رخ دهد. (یعنی از ابتدا 3 کیلو عصیر داشته باشیم، 2 کیلو بدون غلیان برود و 1 کیلو باقی بماند، مجدداً این 1 کیلو دچار غلیان بشود و 330 گرمش باقی بماند).
آقای خویی (ره) در ادامه فرموده است که نسبت به این مسأله دو فرض قابل تصور است؛
فرض اول این است که عصیر عنبی روی آتش گذاشته شود ولی قبل از غلیان، به دلیل غلظتی که پیدا میکند تبدل حالت پیدا کرده و از عصیر به شیره تبدیل شود. ایشان در این فرض نظر مرحوم سید (ره) را تأیید کرده و فرموده است که اگر عصیر به شیره تبدیل شود و غلیان پیدا کند، حکم حرمت یا نجاست بر آن بار نمیشود.
فرض دوم این است که عصیر عنبی بدون غلیان، ذهاب ثلثین پیدا کند که ایشان و برخی دیگر از بزرگان در رابطه با این فرض فرمودهاند که اگر بعد از ذهاب ثلثین [بدون غلیان]، یک ثلث باقیمانده دچار غلیان شود، وجهی برای عدم حرمت یا عدم نجاست آن وجود ندارد زیرا اطلاق روایت این فرض را نیز شامل میشود و به محض غلیان، حکم حرمت یا نجاست بر آن بار میشود.
البته نسبت به اطلاق روایات یک مورد استثناء نیز وجود دارد که مربوط به غلیان به وسیله آتش است که بر اساس آن اگر عصیر عنبی به وسیله آتش غلیان پیدا کند و ذهاب ثلثین حاصل شود، غلیان یک ثلث باقیمانده موجب حرمت یا نجاست آن نمیشود و لذا نیازی به ذهاب ثلثین مجدد نیست. لکن در مانحنفیه هرچند ذهاب ثلثین رخ داده است ولی چون غلیان به وسیله آتش حاصل نشده است، غلیان یک ثلث باقیمانده باعث حرمت یا نجاست آن میگردد.
مسأله 375: «العصير التمري أو الزبيبي لا يحرمو لا ينجس بالغليان على الأقوى بل مناط الحرمة و النجاسة فيهما هو الإسكار»[4].
به نظر مرحوم سید (ره) أقوی این است که عصیر خرما یا عصیر کشمش اگر غلیان پیدا کرد حرام و نجس نمیشود بلکه مناط و ملاک در حکم به حرمت و نجاست این دو اسکار است [بر خلاف عصیر عنبی که در آنجا بحث اسکار مطرح نیست بلکه آنچه که باعث حرمت یا نجاست میشود غلیان عصیر عنبی است ولی در عصیر خرما یا عصیر کشمش، ملاک برای حکم به حرمت یا نجاست اسکار است نه غلیان].
دلیل مسأله مذکور این است که روایات فقط بر این نکته دلالت دارند که عصیر عنبی بعد از غلیان و قبل از ذهاب ثلثین جنبه حرمت یا نجاست پیدا میکند، البته در روایات به عصیر خرما و عصیر کشمش اشاره شده است ولی تنها چیزی که از آنها برداشت میشود این است که اگر عصیر خرما یا عصیر کشمش بعد از غلیان حالت اسکار پیدا کند، به نجاست یا حرمت آن حکم میشود.
مسأله 376: «إذا شك في الغليانيبنى على عدمه كما أنه لو شك في ذهاب الثلاثين يبنى على عدمه»[5].
به نظر مرحوم سید (ره) اگر شک شود که عصیر عنبی دچار غلیان شده یا نه، به عدم غلیان حکم میشود، همچنین اگر در ذهاب ثلثین شک شود، به عدم ذهاب ثلثین حکم میشود.
دلیل مسأله مذکور، استصحاب است؛ به این نحو که در فرض اول که در حصول غلیان شک است استصحاب عدم غلیان جاری میشود و در فرض دوم که در حصول ذهاب ثلثین شک شده است استصحاب عدم ذهاب ثلثین جاری میشود.
«والحمد لله رب العالمین»
[1]. محمد بن یعقوب، کلینی، الكافي (ط- الإسلامية)، ج2، باب الاعتراف بالتقصير، ص73، ح4.
[2]. سید محمد کاظم طباطبایی، یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص139.
[3]. شیخ حرعاملی، وسائل الشیعة، ج25، بقیة کتاب الأطعمة والأشربة، باب3، ابواب الأشربة المحرمة، ص 287، ح3.
[4]. سید محمد کاظم طباطبایی، یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص 139.
[5]. همان.