فصل فی المطهرات 95/08/24

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهرات                                                                                       تاریخ: 24 آبان 1395

موضوع جزئی: فصلٌ فی حکم الأوانی- احکام أکل و شرب از ظروف طلا و نقره                 مصادف با: 14 صفر 1438

سال تحصیلی: 96-95                                                                                                         جلسه: 25

                                                                                                    

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مسأله 411: « إذا انحصر ماء الوضوء أو الغسل في إحدى الآنيتين، فإن أمكن تفريغه في ظرف آخر وجب و إلّا سقط وجوب الوضوء أو الغسل و وجب ‌التيمّم و إن توضّأ أو اغتسل منهما بطل، سواء أخذ الماء منهما بيده أو صبّ على محلّ الوضوء بهما أو ارتمس فيهما و إن كان له ماء آخر أو أمكن التفريغ في ظرف آخر و مع ذلك توضّأ أو اغتسل منهما فالأقوى أيضاً البطلان لأنّه و إن لم يكن مأموراً بالتيمّم إلّا أنّ الوضوء أو الغسل حينئذ يعدّ استعمالًا لهما عرفاً، فيكون منهيّاً عنه، بل الأمر كذلك لو جعلهما محلّاً لغُسالة الوضوء لما ذكر من أنّ توضّؤه حينئذ يحسب في العرف استعمالًا لهما. نعم، لو لم يقصد جعلهما مصبّاً للغسالة لكن استلزم توضّؤه ذلك أمكن أن يقال: إنّه لا يعدّ الوضوء استعمالًا لهما، بل لا يبعد أن يقال: إنّ هذا الصبّ أيضاً لا يعدّ استعمالًا فضلًا عن كون الوضوء كذلك»[1].

چهار فرع در مسأله مذکور، متصور است:

فرع اول، این است که به نظر مرحوم سید (ره)، اگر آب وضو یا غُسل به یکی از دو ظرف طلا یا نقره منحصر شود، در این صورت، اگر امکان ریختن آب در ظرف دیگر باشد، این کار واجب است [، یعنی واجب است که آب را از ظرف طلا یا نقره در ظرفی دیگر بریزد و سپس وضو بگیرد یا غُسل کند]، ولی اگر امکان نداشته باشد که آن آب را در ظرفی دیگر بریزد، در این صورت، وجوب وضو یا غُسل ساقط می‎شود و واجب است که شخص تیمّم بگیرد. [نظیر این بحث در چند جلسه قبل، در بحث استفاده از آبی که در ظرف غصبی است، مطرح شد].

نکته: مقصود از نبود آب الزاماً فقدان وجودی آب نیست، بلکه مقصود از نبود آب، این نیز بوده است که انسان نتواند از آب استفاده کند، یعنی ممکن است آب وجود داشته باشد، ولی استفاده از آن برای وضو و غسل جایز نباشد.

فرع دوم، این است که به نظر مرحوم سید (ره)، اگر شخص با آبی که در ظرف طلا و نقره هست، وضو بگیرد یا غُسل کند، وضو و غُسلش باطل است؛ اعم از اینکه آب را با دستش از ظرف طلا یا نقره برداشته باشد و با آن وضو گرفته باشد یا غُسل کرده باشد- اغتراف به دو گونه است؛ تدریجی [، یعنی برای هر جزئی، به وسیله دست از ظرف، آب بردارد و آن جزء را بشوید] و دفعی [، یعنی یک بار، برای وضو از ظرف مورد نظر آب بردارد و وضو بگیرد]- یا اینکه آب ظرف را به محل وضو یا غُسل بریزد [، مثل اینکه آب در آفتابه باشد و شخص با آفتابه آب را روی دست و صورت بریزد و وضو بگیرد یا غُسل کند] یا اینکه به صورت ارتماسی در آب ظرف وضو بگیرد یا غُسل کند.

 

فرع سوم، این است که به نظر مرحوم سید (ره)، اگر آب دیگری غیر از آب موجود در ظرف طلا یا نقره وجود داشته باشد [، یعنی آب منحصر به آب ظرف طلا یا نقره نباشد] یا اینکه بر فرض انحصار آب به ظرف طلا یا نقره، ریختن آن آب در ظرف دیگر امکان داشته باشد، ولی با این حال، شخص با آبی که در ظرف طلا یا نقره هست، وضو گیرد یا غُسل کند، در این صورت نیز أقوی این است که وضو و غُسل او باطل است زیرا هرچند که شخص، مأمور به تیمّم نیست [چون آب، منحصر به آب موجود در ظرف طلا یا نقره نیست]، لکن وضو یا غُسلی که در فرض مذکور، به وسیله آب موجود در ظرف طلا یا نقره انجام شده است، عرفاً استعمال طلا و نقره محسوب می‎شود. پس وضو و غُسل با آب موجود در ظرف طلا یا نقره، منهی‎عنه است.

فرع چهارم، این است که به نظر مرحوم سید (ره)، اگر شخص با آب موجود در غیر ظرف طلا یا نقره وضو بگیرد، لکن غُساله وضو در ظرف طلا یا نقره بریزد، وضویش باطل است زیرا عرفاً به این فرض نیز استعمال طلا یا نقره صدق می‎کند. اما اگر شخص قصد نکرده باشد که ظرف طلا یا نقره را به عنوان محل غُساله قرار دهد، لکن لازمه وضو گرفتن آن شخص، این است که غُساله وضو در ظرف طلا یا نقره بریزد، در این صورت، ممکن است گفته شود که وضوی به این شکل استعمال طلا و نقره محسوب نمی‎شود، بلکه بعید نیست که گفته شود که نفس ریختن آب نیز استعمال طلا و نقره محسوب نمی‎شود؛ تا چه رسد به اینکه گفته شود که وضو گرفتن به این شکل [که قصد نداشته است ظرف طلا یا نقره را محل غُساله قرار دهد]، استعمال طلا و نقره محسوب می‎شود.

بررسی فرع اول

در فرع اول گفته شد که اگر تفریغ [ریختن آب موجود در ظرف طلا یا نقره، در ظرفی دیگر] امکان داشته باشد، واجب است که شخص آب را در ظرفی دیگر بریزد و سپس وضو بگیرد یا غُسل کند. علت وجوب تفریغ این است که تفریغ، مقدمه وضو است و چون وضو گرفتن بر شخص واجب است، مقدمه آن نیز واجب است لذا تفریغ از باب اینکه مقدمه وضو است، واجب می‎شود و در این صورت، وضو گرفتن یا غُسل کردن با آبی که در ظرف دیگر ریخته شده است، صحیح است و استعمال ظرف طلا و نقره محسوب نمی‎شود.

مرحوم آیت الله حکیم (ره) فرموده است که فرق بین این صورت [که آب موجود در ظرف طلا یا نقره در ظرفی دیگر ریخته شود و بعد از آن، با آن آب وضو گرفته شود یا غُسل شود] با صورتی که شخص، چای را از قوری طلا در فنجان بریزید و بنوشد [، در حالی که مرحوم سید (ره) در آنجا قائل به این شد که شارب چای، عصیان کرده است و استعمال طلا یا نقره بر شرب او صدق می‎کند، لکن در این مورد، فرموده است که وضو و غُسلش صحیح است]، إعداد است زیرا در فرضِ شربِ چای در فنجانی که به وسیله قوری طلا پر شده است، فنجان، مُعَد برای شرب از قوری است و راه استعمال از قوری طلا یا نقره منحصر به این است که شخص چای را در فنجان بریزد و بنوشد، اما در فرض مذکور که شخص آب را از ظرف طلا یا نقره در ظرفی دیگر می‎ریزد و وضو می‎گیرد یا غُسل می‎کند، این‎گونه نیست، بلکه تفریغ در این مورد، به خاطر تخلّص از حرام است و جنبه مقدمیت برای وضو دارد و متعارف نیست که آب را از ظرفی در ظرف دیگر بریزند و سپس وضو بگیرند یا غُسل کنند، ولی در مورد قوری و فنجان، متعارف این است که چای را از قوری در فنجان می‎ریزند و سپس می‎نوشند.

بررسی فرع دوم

مرحوم سید (ره) و مرحوم امام خمینی (ره) معتقدند که در هر سه صورت مذکور در فرع دوم، وضو و غُسلِ شخص باطل است.

اما به نظر می‎رسد که در فرضی که شخص به صورت ارتماسی در آب موجود در ظرف طلا یا نقره وضو می‎گیرد یا غُسل می‎کند وضو و غُسلی که انجام داده است، حرام است در نتیجه، اگر کسی با آبی که به آب موجود در ظرف طلا یا نقره منحصر است، وضو بگیرد یا غُسل کند، وضو و غُسل او باطل است زیرا امکان قصد تقرب برای آن فرد وجود ندارد چون تقرب به وسیله وضو و غُسلی که مصداق حرام است، ممکن نیست.

بحث جلسه آینده: صوری که شخص با دستش از ظرف طلا یا نقره آب بردارد و بر اعضاء وضو بریزد یا اینکه به وسیله خود ظرف آب را بر اعضای وضو و غُسل بریزد، إن‎شاءالله در جلسه آینده بررسی خواهد شد.

«والحمدلله رب العالمین»



[1]. سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص160.  

Please publish modules in offcanvas position.