خطبه ‏های نماز جمعه95/07/23

 

بسمه تعالی

مشروح خطبه ‏های نماز جمعه

حضرت آیت الله حسینی بوشهری

مورخ 95/07/23                                                     خطبه شماره 125

 

خطبه اول

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله نَحْمَدُهُ و نَسْتَعينُهُ و نَسْتَغْفِرُهُ و نَسْتَهْديهِ و نُؤمِنُ بِهِ و نَتَوَکَّلُ عليه و نعوذ بالله من شُرورِ أنفسنا و من سيئات أعمالنا و نشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريک له و نُصَلّي و نُسَلِّمُ علي حبيبه و نجيبه و خيرته في خلقه، حافظ سِرِّهِ و مُبَلِّغِ رسالاته، بشير نعمته و نذير نقمته، سيدنا و نبينا حبيب إله العالمين أبا القاسم محمد و علي آله الطيبين الطاهرين المعصومين المُکَرَّمين الهدات المهديين و اللعن الدائم علي أعدائهم أجمعين من الآن إلي قيام يوم الدين آمين يا رب العالمين.

عباد الله اوصيکم و نفسي بتقوي الله

قال مولانا و مقتدانا الإمام المجتبی علیه الصلاة و السلام:

«و اعلموا أنَّهُ مَن یَتَّقِ الله یَجعَل له مَخرَجاً مِنَ الفتن و یُصَدِّدُهُ فی أمره و یُهَیَّأُ له رُشدَهُ»

بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی دعوت می­کنم. وجود مقدس امام مجتبی علیه الصلاة و السلام در این بیان نورانی در رابطه با آثار و برکات تقوا به این نکات اشاره می­کنند: هرکس تقوا پیشه کند اولین اثر و نتیجه آن این است که خدای متعال برای او راهی در جهت خروج از فتنه و گناه قرار می­دهد. دومین برکتی که تقوا در زندگی انسان دارد این است که خدای متعال انسان را در کارهایی که می­خواهد انجان دهد، راهنمایی می­کند و سوم راه درست و رشد و هدایت را به او نشان می­دهد.

بحث ما در خطبه­های گذشته پیرامون جایگاه امر به معروف و نهی از منکر بود. تاکنون در این زمینه به بحث­های مختلفی پرداخته­ایم. جایگاه امر به معروف و نهی از منکر را مطرح کردیم، به ضرورت عقلانی و وحیانی امر به معروف و نهی از منکر اشاره کردیم و برکات آن را و آثار ترک آن در یک جامعه دینی و اسلامی برشمردیم. وعده دادیم آنچه از سیره پیشوایان دین آن هم سیره رفتاری و عملی در رابطه با این مسئله هست، بیان کنیم. زیرا امامان علاوه بر تبیین اهمیت و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در سیره عملی نیز اهتمام فراوانی نسبت به این مسئله داشته­اند. لذا بی­جهت نیست که در زیارت­های امامان به خصوص در زیارت جامعه شهادت می­دهیم أَشهَدُ أنَّکَ قد أَقَمتَ الصلاة و ءاتَیتَ الزکاة و أَمَرتَ بالمعروف و نَهَیتَ عن المنکر یعنی یکی از اصول مسلمی که همواره امامان و پیشوایان دین به آن اهتمام داشتند این مسئله بوده است و به پیروان خود نیز دستور می­دادند که پایبند به آن باشند. امامان در طول 250 سالی که از حرکت و حیات اجتماعی آنها می­گذرد، فقط دو امام یک وجود مقدس امیر مؤمنان و دیگری سید و سالار شهیدان عمدتاً به مبارزه مسلحانه علیه دشمنان روی آوردند و حتی این دو مورد هم حرکت آنها در راستای امر به معروف و نهی از منکر تلقی می­شود. در جریان جنگ صفین کسی نزد امیر مؤمنان می­آید و پیشنهاد می­دهد که با معاویه صلح کنید. حضرت در جواب می­فرمایند مبارزه ما با معاویه یک نوع امر به معروف و نهی از منکر است و بعد این جمله را فرمودند: إنَّ الله لم یَرضِ مِن اولیائه أَن یُعصَ الله فی الأرض و لا یَأمُرونَ بالمعروف و لا یَنهَونَ عن المنکر وَجَدتُ القتالُ أَهوَنُ عَلَیَّ مِن مُعالِجَةِ الأغلالِ فی جهنم این تعبیر رسای امیر مؤمنان در پاسخ شخصی است که پیشنهاد صلح می­دهد و می­فرماید خدای متعال از اولیای خود رضایت ندارد که در زمین مورد معصیت قرار گیرد و آنها در برابر آن سکوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر نکنند. من جنگ را بر خود آسان­تر می­دانم از تحمل غل­های جهنم. یعنی اگر احیاناً اقدام نکنم فردا مؤاخذه خواهم شد و برای آنکه خود را در برابر مؤاخذه الهی مصون سازم باید در مقابل جبهه معاویه بایستم. بقیه امامان هم به همین کیفیت امر به معروف و نهی از منکر عملی داشتند و برای آنکه به جامعه نشان دهند ما این راه را دوست داریم و از این راه بیزاریم در عمل جلسه­ای پیش می­آمده و وجود مقدس معصوم در آنجا حضور می­یافته و عملاً نهی از منکر می­کرده است. در جریان حضور امام صادق علیه الصلاة و السلام در شهر حیره که منطقه­ای بین کوفه و بصره است، منصور عده زیادی را دعوت کرده بود که از آن جمله امام هم ناگزیر شد در آن جلسه شرکت کند. هنگامی که غذا آوردند یکی از حاضران تقاضای آب کرد و به جای آنکه برای مهمان آب بیاورند، شراب به او تعارف کردند. زمانی که وجود مقدس امام صادق با این صحنه مواجه شد، بلافاصله به عنوان اعتراض از جا برخاست و حرکت کرد و رسمیت نداد به شراب. خوشبختانه در نظام مقدس جمهوری اسلامی خیلی از مسئولین ملاحظه می­کنند و قبل از اینکه در سفرهای خارج از کشور بروند توسط کسانی که برنامه­ها را طراحی می­کنند بررسی می­کنند که آیا در این مجلس شراب داده می­شود یا نه و خیلی از مواقع آن جلسه و دیدار را به خاطر اینکه در جلسه گناه مسئول نظام جمهوری اسلامی حضور نیابد، آن قرار و مدار را به هم می­زنند. اینها نشانه این است که ما باید عملاً آمر به معروف و ناهی از منکر در جامعه باشیم. در موارد دیگر هم باید توجه به این نکته کنیم. امامان به همه دستور دادند. این جمله نورانی امام صادق علیه الصلاة و السلام است که اگر در جایی می­دانید که گناه است و شما نمی­توانید بساط گناه را بر هم زنید، از اول به گونه­ای برنامه­ریزی کن که در مجلس گناه شرکت نکنی. لا یَنبَغی للمؤمن أن یَجلِسَ مجلساً یُعصَ الله فیه و هو لا یَقدِرُ علی تغییره سزاوار نیست مؤمن در مجلسی شرکت کند که در آنجا معصیت الهی انجام می­شود و او نمی­تواند امر و نهی کند و فضای گناه را به هم زند. متأسفانه الآن بعضی از مجالس تحت عنوان عروسی که می­گویند هزار شب یک شب نمی­شود، گاهی اختیار مجلس از پدرها و مادرها و بزرگ­ترها گرفته می­شود و بساطی در این مجالس به پا می­شود. مؤمنین هم گاهی اوقات به عنوان صله رحم یا مسئله دیگر شرکت می­کنند. یا در مورد آقا علی بن موسی الرضا می­بینیم امر به معروف می­کند آن هم به طور عملی تا جامعه بداند. مأمون دانشمندان و علمای برجسته از فرقه­های گوناگون را دعوت کرده تا با امام مناظره و بحث کنند. کسی است به نام عمران سادی، طرف مذاکره حضرت است آن هم درباره مسئله مهم و حساس توحید. بحث خیلی جدی و به تعبیر ما داغ شده بود که یک دفعه امام رو کرد به مأمون و فرمود قد حَضَرَتِ الصلاة وقت نماز رسیده است. این روحیه را در حضرت امام قدس الله نفسه الزکیة بارها شاهد بوده­ایم. خبرنگاران آمده بودند در شرائط حساس انقلاب که اگر سیاستمداران معمولی بودند می­گفتند حالا نماز ده دقیقه دیرتر. اما امام با قامتی استوار حتی در بین جلسات فرماندهانی که اوضاع جنگ را در شرائط بحرانی مطرح می­کردند، در وسط جلسه بلند می­شدند تا اعلام کنند ما برای نماز... امیر مؤمنان در جریان جنگ صفین نزدیک ظهر به آسمان نگاه می­کند. ابن عباس می­گوید آقا چرا به آسمان نگاه می­کنید. حضرت می­فرماید منتظرم وقت ظهر فرا برسد و نماز بخوانم. می­گوید آقا در این گرماگرم جنگ که وقت نماز نیست. حضرت می­فرماید تمام حرکت و تلاش ما به خاطر نماز است. عمران سادی به التماس افتاد زمانی که امام رضا به آن شکل مطرح کرد. یا سیدی لا تَقطَع عَلَیَّ مسئلتی فقد رَقَّ قلبی آقای من پاسخ پرسش من را قطع نکن. الآن من آمادگی پذیرش پیدا کردم و دلم نرم شده. حضرت تحت تأثیر این احساسات و عواطف قرار نگرفت و با این جمله فرمود نُصَلّی و نَعود اول نماز می­خوانیم و بعد برمی­گردیم به ادامه مذاکره. این منش و روش در یک جامعه اسلامی به طور عملی اگر نهادینه شود فضای جامعه تغییر می­کند. عده­ای تصور می­کنند امر به معروف و نهی از منکر اگر کنند عمرشان کم می­شود یا مال و جانشان در معرض تهدید قرار می­گیرد. امام صادق می­گوید غصه زندگیتان را نخورید و فکر نکنید اگر امر به معروف و نهی از منکر کردید، اجلتان نزدیک می­شود یا رزق و روزیتان قطع می­شود. این کلام نورانی امام صادق است: و اعلموا أَنَّ الأمر بالمعروف و النَّهی عن المنکر لن یُقَرِّبا أجلاً و لن یَقطَعا رزقاً اساساً نهضت عاشورا و کربلا محور اصلی آن امر به معروف و نهی از منکر بود. أُریدُ أَن آمُرَ بالمعروف و أَنهی عن المنکر و أَسیرَ بسیرة جَدّی و أبی این همه عزاداری و دسته­هایی که راه افتاده در ادامه حرکت حسین بن علی علیه الصلاة و السلام است. امامان جنبش­هایی که در راه امر به معروف و نهی از منکر بوده، تقویت می­کردند. شهید فخر مورد تأیید امام کاظم علیه الصلاة و السلام است. موقعی که خبر شهادت او به حضرت رسیده این جمله را فرمودند: إنا لله و إنا إلیه راجعون مَضی و الله مسلماً صالحاً صَوّاماً قَوّاماً آمِراً بالمعروف ناهیاً عن المنکر ما از خداییم و به سوی خدا بازمی­گردیم. به خدا سوگند او در حالی از دنیا رفت که مسلمان، روزه­دار، شب­زنده­دار، آمر به معروف و ناهی از منکر بود. من معتقدم در جامعه باید در کنار این جلساتی که تشکیل و جایزه­ می­دهیم، جلساتی هم برگزار کنیم برای تجلیل و تکریم از آمران به معروف و ناهیان از منکر.

خطبه دوم

بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می­کنم. چه زیبا سخنی دارد امیر مؤمنان در رابطه با تقوا. می­فرماید اگر تو رعایت تقوا کنی و خداترس باشی، مطمئن باش که خداوند متعال تو را حفظ خواهد کرد. یعنی کسی که رعایت حریم الهی را بکند، خدای متعال هم رعایت او را خواهد کرد و او را در کوران­های مختلف زندگی نگهبان خواهد بود.

این ایام، ایام حزن و الم و اندوه اهل بیت است. ده روز محرم سپری شد. من لازم می­دانم از همه سخنوران و گویندگان، مداحان و مرثیه­سرایان، دسته­های عزاداری و سینه­زنی، بانیان حسینیه­ها و مراکز دینی و مذهبی صمیمانه و متواضعانه تقدیر و تشکر کنم. کار بزرگی انجام شد مانند همه سال­هایی که مردم مراسم عزاداری را به پا می­کنند. امسال هم در کشور عزیزمان ایران اسلامی و هم در سایر کشورها که عاشقان حسین بن علی و دلباختگان آن حضرت حضور داشتند، در یک فضای عاطفی و معنوی و عقلانی و براساس منطق و حماسه مراسم عزاداری انجام شد. مردم با همه اختلافات سلیقه­ای و فکری، همه جناح­های مختلف در مراسم عزاداری حضور پیدا کردند. من عرض می­کنم عاشورا امروز برای جامعه مظهر وحدت است و در سایه عزاداری اباعبدالله و زیر چتر عاشورا می­توانیم این راه پرفراز و نشیب را تا پیروزی نهایی انقلاب ادامه دهیم. فرق نمی­کند این طرز تفکر یا آن طرز تفکر، بانوان با سلیقه­های مختلف شرکت می­کنند. گرچه انتظار این است که همانگونه که دل­ها با حسین پیوند دارد، ظاهر هم با حسین بن علی و آرمان­های او و عاشورائیان و زینب کبری پیوند برقرار کند که فضای جامعه ظاهر و باطن آن دینی و اسلامی شود.

نکته دیگر این است که امسال تقارنی پیدا شد که مسئولان و دست­اندرکاران به ظاهر می­گفتند چاره­ای نیست که در شب عاشورا و عصر تاسوعا مسابقات ورزشی در ورزشگاه انجام شود. مخالفت­هایی شد و حرف­هایی زده شد. گرچه ما معتقدیم اینگونه مسائل شاید قابل پیش­بینی باشد. الآن هم توصیه می­کنیم برای مسائل بعد از الآن پیشگیری و پیش­بینی کنند، گرچه مردم ما رشید و معرفتشان به اباعبدالله آنچنان است که ورزشگاه شد حسینیه بزرگ و عزاخانه حسین و حرمت اباعبدالله را خوب حفظ کردند. اما این باعث نمی­شود که مسئولان دقت نکنند و مسائل آینده را از قبل به درستی پیش­بینی نکنند.

نکته دیگر امسال مراسم شیرخواران ظرفیت عظیم عاشورا و یک طفل شش ماهه را به نمایش گذاشت. در 4000 نقطه چه در کشور و چه در خارج از کشور مراسمی برپا شد به نام و یاد طفل شش ماهه اباعبدالله. ما هنوز از همه ظرفیت‌های عاشورا استفاده نکرده­ایم. من دیدم رادیوهای بیگانه و بعضی از دولت­ها و پارلمان­ها راجع به این مراسم اعلام موضع کردند و گفتند اینگونه مراسم و امثال ذلک ترویج خشونت است. چون برادران اعلام فداکاری و وفاداری به مکتب اهل بیت می­کنند و فرزندانشان را آماده می­کنند برای حضور در عرصه­ای که مسیر و راه اباعبدالله باشد. این نشان‌دهنده عمق تأثیرگذاری اینگونه برای رشد و تربیت نسل آینده ماست به شرطی که از این ظرفیت­ها بتوانیم به خوبی استفاده کنیم.

باید در اینجا از امام راحل یاد کنم. امروز هم از یادگار امام برادر عزیزمان جناب حجت الاسلام و المسلمین سید علی آقای خمینی استفاده کردیم و بهره بردیم. امام راحل نسبت به این مراسم عزاداری در آن زمان احساس کردند تعدادی روشنفکرمآب می­گویند این روضه­ها و عزاداری­ها چیست. امام گره زدند بین عالم سیاست و عزاداری آن هم به شیوه سنتی. امروز هم بعد از ظهر در میدان روح الله شنیدم هیئت­های مذهبی مانند برنامه­های قبل مراسمی در این جهت منعقد خواهند کرد هم به یاد حرکت امام و هم به یاد حرکت عاشورائیان و کربلا که یادآور این باشد که امروز هم روز شهادت امام سجاد زین العابدین است و هم روز ورود اسرا به کوفه. این امام همام چند نقش کلیدی در زندگی ایفا کردند:

1-   اولین نقش تبیین قیام عاشورا بود. از هر فرصتی امام سجاد استفاده می­کردند. آب برای آن حضرت می­آوردند می­فرمود قُتِلَ ابن رسول الله عطشانا موقعی که غذا برای آن حضرت می­آوردند می­فرمود قُتِلَ ابن رسول الله جائعا وجود مقدس سید و سالار شهیدان با لب تشنه و شکم گرسنه جان دادند. در آن خطبه غرا در بالای منبر شام این جمله بلند را بعد از معرفی خود فرمود أنا ابن عطشان بکربلا من فرزند آن انسان تشنه لب در کربلا هستم. فرمود من فرزند کسی هستم که لباسش را به غارت بردند. من فرزند کسی هستم که بدنش پایمال سم اسبان و ستوران شد. این بخش اول مربوط به تبیین حادثه عاشورا از زبان امام سجاد است.

2-   تبیین معارف اسلامی در قالب دعا... امام فرصتی پیدا کرد... هم متن بعضی زیارت­نامه­ها مثل زیارت امین الله و دعاها مانند صحیفه سجادیه از کلمات نورانی آن حضرت است. یکی از علما و دانشمندان اهل سنت تعبیر جالبی دارد و می­گوید مسلمانان در توحید مدیون علی بن ابی طالب و در دعا مدیون علی بن الحسین هستند. یک دانشمند مسلمان اهل سنت که امام سجاد را اینگونه تمجید و تعریف می­کند.

3-   شاگردپروری و کادرسازی... شاگردانی در مکتب آن حضرت رشد کرده­اند.

نکته دیگر عرض ارادتی است به محضر امام سجاد و روضه­ای از زبان آن حضرت. از حضرت سؤال می­کنند در مسیر سفر کربلا و بازگشت از آن کجا بر شما سخت گذشت؟ حضرت فرمود: الشام الشام الشام و بعد چند نکته بیان می­کند که من در اینجا روضه­ای از زبان امام سجاد مطرح کنم. حضرت فرمود شامیان ما را با شمشیرهای برهنه و نیزه­ها احاطه کرده بودند و با کعب نیزه به ما می­زدند. می­فرمود: سرهای شهدا را در میان زن­ها قرار داده بودند. سر پدرم و عمویم عباس را جلوی دیدگان عمه­هایم زینب و ام کلثوم قرار داده بودند و سرهای برادرم علی اکبر و قاسم را در برابر چشم خواهرانم سکینه و فاطمه تا دل آنها را بسوزانند. می­فرماید زن­های شامی از بالای بام­ها آب و آتش بر سر ما می­ریختند. آتش به عمامه­ام رسید. چون دست­های مرا با گردنم بسته بودم، نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه­ام سوخت و آتش به سرم رسید. سرم نیز در آتش سوخت.

آخرین جمله­ای که عرض می­کنم راجع به مسائل منطقه و فجائعی است که آل سعود در صنعا پایتخت یمن ایجاد کرده­اند. با هواپیماهای آمریکایی با دستور از اتاق جنگ که توسط کارشناسان آمریکایی، انگلیسی و صهیونیستی اداره می­شود بر سر مردم آن هم در یک مجلس فاتحه و ختم بمب فرو ریختند و صدها نفر انسان را کشتند و به شهادت رساندند. من نمی­دانم مجامع بین­المللی چه می­کنند؟ دبیر کلی می­آید، دبیر کلی می­رود... آیا اینها همچنان دست­نشانده مجامع صهیونیستی هستند و اول باید اعلام بیعت با آنها کنند تا مسئولیت بپذیرند؟ چرا سکوت، چرا حرفی نمی­زنند؟ چرا گستاخانه امروز در این نقطه از جهان اسلام اینگونه اتفاقات می­افتد؟ إن شاء الله خدای متعال به برکت خون پاکان و شهیدان نصرت نهایی را نصیب امت اسلامی بگرداند.

Please publish modules in offcanvas position.