سوره بقره- آیه 10 27/10/91

                     


درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی   بوشهری

موضوع کلی: سوره   بقره                        تاریخ: 27 دی 1391  

موضوع جزئی: تفسیر آیه9 و10            مصادف با: 5 ربیع الاول 1434               سال: چهارم         جلسه:25:

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

 

تفسیر آیه 9: «يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ مَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ مَا يَشْعُرُونَ»[2].

نکته‏ای که در مورد این آیه وجود دارد رابطه نفاق، ریا و شرک است که باید ببینیم چه رابطه‏ای بین این سه وجود دارد؟ از امام صادق (ع) روایت شده که حضرت می‏فرمایند: «الرِّيَاءُ شَجَرَةٌ لَا تُثْمِرُ إِلَّا الشِّرْكَ الْخَفِيَّ وَ أَصْلُهَا النِّفَاقُ يُقَالُ لِلْمُرَائِي عِنْدَ الْمِيزَانِ خُذْ ثوابك ممن عملت له‌»[3]؛ ریا درختی است که میوه آن چیزی جز شرک خفی نیست و اصل آن نفاق است که روز قیامت به ریاکار گفته می‏شود: پاداشت را از کسی که به خاطر او ریا کرده‏ای بگیر.

نفاق مصداقی از شرک است و تا اصل شرک در نهان کسی پدید نیاید، نفاق از او سر نمی‏زند؛ چنانچه عمل منافقانه زمینه شدت شرک را فراهم می‏کند.

در روایت دیگری آمده است: «إن رسول الله (ص) سُئل عن النّجاة غداً؟ فقال: انّما النّجاة فی أن لاتخادع الله، فیخدعکم، فإنه مَن یخادع الله یخدعُه قیل له و کیف یخادع الله؟ قال: یعمل بما أمر الله به ثم یریدُ به غیرَه فاتّقوا الله»[4]؛ از رسول اکرم (ص) سؤال شد: روز قیامت، نجات در چیست؟ حضرت فرمودند: نجات در این است که با خداوند از در مکر وارد نشوی که مکر شما را به خودتان برمی‏گرداند و کسی که قصد کرده خدا را فریب دهد در اصل خود را فریب داده است، از حضرت سؤال شد: چگونه قصد فریب خدا را دارند؟ حضرت فرمودند: به این نحو که عملی را که خداوند متعال دستور داده انجام می‏دهند ولی غیر خدا را اراده می‏کنند.

جمع بندی:

در مقام جمع بندی در رابطه با این آیه شریفه (آیه 9 سوره بقره) سه نکته استفاده می‏شود:

1- حیله گری نشانه نفاق است. 2- منافق همواره در فکر ضربه زدن است؛ چون معنای «یخادعون» پنهان کردن امری و اظهار نمودن امر دیگری به منظور غافل‏گیر کردن و ضربه زدن است. 3- خدعه و نیرنگ نشانه عقل و شعور نیست.

تفسیر آیه 10: «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ»[5]؛ در دلهای آنان (منافقان) بیماری وجود دارد پس خداوند متعال بر این بیماری می‏افزاید و برای آنان عذابی دردناک است به خاطر آنکه دروغ می‏گویند.

از نظر قرآن انسان‏ها سه دسته‏اند: دسته اول: مؤمنان عادل که زنده‏اند و قلبی سلیم و سالم دارند. دسته دوم: مؤمنان ضعیف که زنده‏اند ولی بیمار دل هستند. دسته سوم: کافران و منافقان که مرده‏اند. در این آیه سخن از بیمار دلی منافقان است؛آنها افزون بر آنکه بر دل‏هایشان مُهر نهاده شده، حقایق را نیز درک نمی‏کنند «ذلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ يَفْقَهُونَ»[6]. پس منافقان هم در حکم مرده هستند و هم بیمارند؛ چون قلبشان مرده است و بهره‏ای از آن نمی‏برند.

نکته‏ مهمی که در اینجا وجود دارد این است که خداوند متعال سرنوشت منافقان و کافران را به هم گره زده است «وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَ يُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَ الْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً»[7]؛ و خداوند(اين حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هر گاه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مى‌كنند، با آنها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند، منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مى‌كند.

سؤال: چرا افزودن بیماری قلب منافقان، به خداوند متعال نسبت داده شده است؟

پاسخ: سنت خداوند بر این نیست که دل آدمی را بیمار کند یا بر آن بیماری بیفزاید، بلکه با دستور به ایمان و تقوا، خدای متعال از بیمار شدن دل، پیشگیری می‏کند. اما کسانی که با سوء اختیار خود از درمان‏های خداوند بهره نمی‏برند، دچار مرض قلبی و بیمار دلی می‏شوند. خداوند متعال می‏فرماید: «وَ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِمَا مَعَكُمْ وَ لاَ تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَناً قَلِيلاً وَ إِيَّايَ فَاتَّقُونِ»[8]؛ و به آنچه نازل كرده‌ام‌[قرآن‌] ايمان بياوريد! كه نشانه‌هاى آن، با آنچه در كتابهاى شماست، مطابقت دارد؛ و نخستين كافر به آن نباشيد! و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد! (و به خاطر درآمد مختصرى، نشانه‌هاى قرآن و پيامبر اسلام را، كه در كتب شما موجود است، پنهان نكنيد!) و تنها از من(و مخالفت دستورهايم) بترسيد(نه از مردم)! پس مسیر الهی، مسیر هدایت و هشدار است. سرِّ اِسناد افزایش بیمار دلیِ منافقان به خداوند، به این دلیل است که همه امور عالم با تدبیر خداوند متعال انجام می‏گیرد، لذا ازدیاد بیماری دل نیز با واسطه، به خداوند نسبت داده می‏شود؛ چون کل عالم هستی تحت سلطنت الهی قرار دارد و الا خداوند متعال جز سلامت، به قلب کسی افاضه نمی‏کند. لذا اگر عذابی هم وجود دارد از رهگذر عمل منافقان و کذب اعتقادی آنهاست.

برخی از مفسران خواسته‏اند جمله «فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً» را انشائی بدانند نه اخباری، گویا اینکه خداوند در مقام نفرین منافقان برآمده است؛ در صورتی که این چنین نیست؛ زیرا «فاء» در این جمله با چنین ترکیبی نشان دهنده جمله خبریه است.

«والحمد لله رب العالمین»



[1]. بحار الانوار، ج2، ص117.

[2]. بقره/9.

[3]. بحار الانوار، ج69، ص300.

[4]. همان، ص295.

[5]. بقره/10.

[6]. منافقون/3.

[7]. نساء/140.

[8]. بقره/41.

Please publish modules in offcanvas position.