درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری موضوع کلی: سوره بقره تاریخ: 27 فروردین 1393 موضوع جزئی: تفسیر آیه 28 مصادف با: 16 جمادی الثانی 1435 سال: چهارم جلسه: 53 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
تفسیر آیه 28:
«كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»[4]؛چگونه به خداوند كافر مىشويد؟! در حالى كه شما مردگان (و اجسام بىروحى) بوديد، و او شما را زنده كرد؛ سپس شما را مىميراند؛ و بار ديگر شما را زنده مىكند؛ سپس به سوى او بازگردانده مىشويد. (بنابراين، نه حيات و زندگى شما از شماست، و نه مرگتان؛ آنچه داريد از خداست).
کلمه «كَيْفَ» از ادات استفهام است؛ استفهام گاهی در مورد زمان، گاهی در مورد مکان و گاهی هم در مورد کیفیت است:
زمانی که استفهام از زمان باشد از کلمه «متی» استفاده میشود. «مَتى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَريبٌ»[5] «پس يارى خدا كى خواهد آمد؟ آگاه باشيد، يارىِ خدا نزديك است.» و اگر استفهام برای مکان باشد از کلمه «أيْنَ» استفاده میشود «فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ»[6] و اگر استفهام برای کیفیت باشد از «کیف» استفاده میشود مثل این آیه شریفه: «وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى عَلَيْكُمْ آياتُ اللَّهِ وَ فيكُمْ رَسُولُهُ و مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ»[7] و یا این آیه شریفه محل بحث ما: «كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ و كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»[8]. هر چند مخاطبان این آیه کفار هستند ولی کلمه کفار معنای جامعی دارد و هم شامل کسی میشود که به خالقیت خدا کفر ورزیده و هم کسی که کفر به ربوبیت خدا ورزیده و هم شامل افراد گنهکار. خداوند در این آیه نعمتهای خود را میشمارد که خدا ما را خلق کرده و خدا هست که میمیراند و زنده میکند.
خداوند در این آیه شریفه «كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ» به پنچ مورد اشاره میکند:
1. سابقه مرگ «وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً».
2. احیاء انسان به دست خداوند «فَأَحْياكُمْ».
3. مردن به دست خداوند «ثُمَّ يُميتُكُمْ».
4. احیاء مجدد انسان بدست خداوند «ثُمَّ يُحْييكُمْ».
5. بازگشت نهایی به سوی خدا «ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»
قسمتهایی از این موارد پنجگانه مورد قبول کافران هم میباشد؛ مثلاً مرحله اول را هر کافری میداند که قبلاً نبوده است. و مرحله دوم را ما قبول داریم که خالق ما خداست ولی کافران میگویند که خدایی وجود ندارد و آنچه هست ماده است و همه از طبیعت است. و در مورد مرحله سوم که مردن به دست خداوند است، ما میگوئیم خدا به وسیلههای مختلف میمیراند. خداوند در این آیات به سخنان کافران اشاره فرموده است:
«أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْديهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ وَ قالُوا ما هِيَ إِلاَّ حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا إِلاَّ الدَّهْرُ وَ ما لَهُمْ بِذلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ».[9]
خدای متعال برای تثبیت توحید ربوبی و تثبیت توحید عبادی گاهی به آیات انفسی و گاهی به آیات آفاقی استناد میکند و گاهی هم به آمیخته از هر دو یعنی هم آیات آفاقی و هم انفسی استناد میکند:
البته این آیات که خوانده جزء آیات انفسی است.
و از جمله آیات آفاقی میتوان به این آیه اشاره کرد: «قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذي خَلَقَ الْأَرْضَ في يَوْمَيْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذلِكَ رَبُّ الْعالَمينَ».[10]
و گاهی هم از آمیخته بین آیات انفسی و آفاقی استفاده میکند: «وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنينَ * وَ في أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ * وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ * فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ».[11]
«والحمد لله رب العالمین»
[2]. جن/23.
[3]. النور/24.
[4] . بقره /28.
[5]. بقره /214.
[7]. آل عمران/ 101.
[8]. بقره /28.
.[9] جاثیه/23و24. «آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هواى نفس خويش قرار داده و خداوند او را با آگاهى (بر اينكه شايسته هدايت نيست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پردهاى افكنده است. با اين حال چه كسى مىتواند غير از خدا او را هدايت كند؟ آيا متذكّر نمىشويد.(23) آنها گفتند: «چيزى جز همين زندگى دنياى ما در كار نيست؛ گروهى از ما مىميرند و گروهى جاى آنها را مىگيرند؛ و جز طبيعت و روزگار ما را هلاك نمىكند» آنان به اين سخن كه مىگويند علمى ندارند، بلكه تنها حدس مىزنند (و گمانى بىپايه دارند).»
[10]. فصلت/9.
[11]. ذاریات / 21 - 23.