درس تفسیر حضرت آیة الله حسینی بوشهری(دامت برکاته) موضوع کلی: سوره بقره تاریخ: 16 اردیبهشت 1394 موضوع جزئی: تفسیر آیه 35 مصادف با: 17 رجب 1436 سال: پنجم جلسه: 74 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
تفسیر آیه 35
«وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمين»[1]؛ و گفتيم: «اى آدم! تو با همسرت در بهشت سكونت كن؛ و از (نعمتهاى) آن، از هر جا مىخواهيد، گوارا بخوريد؛ (اما) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمگران خواهيد شد [ظلم منحصر در این نیست که انسان به دیگران ستم کند بلکه گاهی ظلمی که میکند به خودش است و ظلم متوجه نفس اوست].
معانی واژگان
«قُلنا»: این واژه به صورت صیغه متکلم مع الغیر آمده است و برای تفخیم و تعظیم است یعنی خدای متعال در مقام کبریایی است. البته بعضی از مفسرین گفتهاند که لفظ «قُلنا» به این جهت به صورت متکلم معالغیر آمده است که وسائطی به عنوان مدبرات امر بین آدم و خداوند وجود داشتهاند و خداوند در این جا گویا میخواهد بفرماید که من و فرشتگانم به آدم (ع) چنین گفتیم. در نتیجه در مورد اینکه «قلنا» به صورت متکلم معالغیر آمده است دو وجه متصور است که هر دو وجه میتواند درست باشد و منافاتی با هم ندارند.
«اُسْكُنْ»: سکون گاهی در مقابل حرکت است و گاهی به معنای آرامش است که در این جا «سکون» به معنای آرامش است و «اُسکُن» به این معناست که در مقابل اضطراب، احساس آرامش کنید زیرا گاهی انسانهایی که مأوا و محل مشخصی ندارند، مضطرب هستند اما بلافاصله بعد از اینکه خانه و سرپناهی پیدا کردند احساس آرامش میکند.
همچنین کلمه «سَکَن» در آیات دیگری نیز آمده است که بر آرامش دلالت دارد از جمله آیا زیر؛
آیه اول:«خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُم وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»[2]؛ (از اموال آنها صدقهاى (به عنوان زكات) بگير، تا بوسيله آن، آنها را پاك سازى و پرورش دهى! و (به هنگام گرفتن زكات،) به آنها دعا كن كه دعاى تو، مايه آرامش آنهاست و خداوند شنوا و داناست!)
خداوند در این آیه به پیامبر (ص) میفرماید از آنها صدقه بگیر تا به وسیله آن تطهیر شوند و بر آنها درود بفرست که سلام تو برای آنها مایه آرامش است.
آیه دوم: «وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها»[3]؛ و همسرش را نيز از جنس او قرار داد، تا در كنار او بياسايد.
آیه سوم: «وَ إِذْ قيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ وَ كُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُم»[4]؛ و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه به آنها گفته شد: «در اين شهر [بيت المقدّس] ساكن شويد و از هر جا (و به هر كيفيت) بخواهيد، از آن بخوريد (و بهره گيريد)!
البته در بعضی آیات، «سکون» در مقابل حرکت است مانند آیه شریفه: «إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ»[5]؛ اگر او اراده كند، باد را ساكن مىسازد.
بعضی از مفسرین گفتهاند که واژگانی که بر «وقوف» دلالت دارند گاهی به معنای «خُلود» [به معنای دوام و ماندگاری] است و گاهی به معنای «سُکنی» [به معنای ماندن موقت] است و گویا منظورشان این است که در آیه مورد بحث (آیه 35) زمانی که خدای متعال به حضرت آدم (ع) و حوا فرموده است «يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ»[6]، برای خداوند مشخص بوده است که این سکونت، دائمی نیست.
عدهای دیگر از مفسرین گفتهاند که «سکون» به معنای سکونت دائمی نیز به کار رفته است: «جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في جَنَّاتِ عَدْنٍ».[7] خداوند به مردان و زنان با ايمان، باغهايى از بهشت وعده داده كه نهرها از زير درختانش جارى است؛ جاودانه در آن خواهند ماند و مسكنهاى پاكيزهاى در بهشتهاى جاودان نصيب آنها ساخته است.
«زوج»: علت اینکه در این آیه شریفه (البقره: 35) به جای کلمه «زوجة»، واژه «زوج» به کار رفته است [در حالی که مقصود حوا است] این است که «زوج» از «زوجة» فصیحتر است. اما گفتهاند که جز در موقعیتهای خاص که ممکن است برای مخاطب اشتباهی رخ بدهد، برای جفت از کلمه زوجة (با تاء تأنیث) استفاده میشود. لذا زوج یعنی جفت و جنسیت در این جا مطرح نیست و بین زن و مرد تفاوتی نیست.
شواهدی نیز بر این مطلب در قرآن وجود دارد که خطاب به زنان است اما از کلمه زوج استفاده شده است؛
«لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ»[8]؛ در این آیه، ازواج جمع زوج است و منظور این است که زنهای بهشتیان مطهره هستند.
«أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُم»[9]؛ یعنی همسران پیغمبر (ص)، مادران امت هستند.
نکته: نکتهای که درباره همسر حضرت آدم (ع) مطرح است این است که اسم او در آیات قرآن نیامده است و تنها از طریق روایات به آن اشاره شده است و علت اینکه در قرآن نیامده است به زوجیت باز میگردد یعنی نام بردن از حضرت آدم (ع) به خاطر پیامبری و عظمت اوست و علت عدم نام بردن از حوا، زوجیت و همراه بودنش با حضرت آدم (ع) است لذا نیازی به ذکر نام او نبوده است.
«رَغَداً»: بعضی مفسرین گفتهاند که معنای «رغدا» این است که نعمتهای الهی در بهشت، فراوان و گوارا هستند و عدهای دیگر گفتهاند که این نعمات پاک و پاکیزه و در عین حال فراوان است. اما در رابطه با اینکه «رغدا» در آیه شریفه چه نقشی دارد، بعضی گفتهاند که رغداً صفت برای «اکلاً» است که در تقدیر گرفته شده است یعنی «و کلا منها اکلاً رغدا) و عدهای دیگر نیز گفتهاند که «رغدا» مصدر به معنای اسم فاعل است.
«والحمد لله رب العالمین»