فصلٌ فی المطهرات 95/09/15

 

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی المطهرات                                                                                  تاریخ: 15 آذر 1395

موضوع جزئی: فصلٌ فی حکم الأوانی- حکم وضو و غُسل از آب درون ظرف طلا و نقره    مصادف با: 5 ربیع‎الاول 1438

سال تحصیلی: 96- 95                                                                                                  جلسه: 28

 

 

 

 

 

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

مسأله 412: «لا فرق في الذهب و الفضّة بين الجيّد منهما و الرَّديّ و المعدني و المصنوعي و المغشوش و الخالص، إذا لم يكن الغَشُّ إلى حدّ يخرجهما عن صدق الاسم و إن لم يَصدُق الخلوص»[1][1].

سؤال: آیا نوع طلا و نقره در بحث مورد نظر [حرمت استعمال طلا و نقره]، تأثیر دارد یا تأثیر ندارد؟

مرحوم سید (ره) فرموده است که بین طلا و نقره خوب و و طلا و نقره پست و بیکیفیت [در حکم حرمت استعمال طلا و نقره] فرقی نیست، همچنین، بین طلای معدنی و طلای مصنوعی فرقی نیست و همچنین، بین طلای مغشوش و طلای خالص فرق نیست، البته در صورتی که غش آن به حدی نرسیده باشد که طلا و نقره را از صدق اسم طلا و نقره خارج کند؛ هرچند عنوان خالص بر آن طلا و نقره صدق نکند.

دلیل عمده بر عدم فرق بین انواع طلا در حکم مورد نظر [حرمت استعمال طلا و نقره]، اطلاق ادله است چون وقتی به ادله رجوع میشود، مشاهده میشود که عنوان ذهب و فضه در آنها به کار رفته است و این عنوان، اطلاق دارد و حکم نیز دایر مدار عنوان است لذا همه انواع طلا و نقره تحت عنوان طلا و نقره قرار میگیرند و حکم مورد نظر، همه آنها را شامل میشود.

مرحوم سید (ره) در ادامه نوشته است: «و ما ذكره بعض العلماء من أنّه يعتبر الخلوص و أنّ المغشوش ليس محرّماً و إن لم يناف صدق الاسم كما في الحرير المحرَّم على الرجال، حيث يتوقّف حرمته على كونه خالصاً، لا وجه له و الفرق بين الحرير و المقام، أنّ الحرمة هناك معلّقة في الأخبار على الحرير المحض بخلاف المقام، فإنّها معلّقة على صدق الاسم»[2][2].

به نظر مرحوم سید (ره) کلام بعضی از علما مبنی بر اینکه استعمال طلا و نقره در صورتی حرام است که خالص باشند لذا طلا و نقرهای که مغشوش باشند، حرام نیستند، هرچند که اسم طلا و نقره بر طلا و نقره مغشوش نیز صدق میکند، کما اینکه حرمت استعمال حریر برای مرد متوقف بر این است که آن حریر خالص باشد، وجهی ندارد زیرا بین حریر و مانحنفیه [استعمال طلا و نقره] تفاوت وجود دارد [و قیاس بحث طلا و نقره به بحث حریر، قیاس معالفارق است] و آن تفاوت این است که حرمت استعمال حریر برای مرد، معلق بر اخباری است که حریر خالص را حرام دانستهاند، به خلاف مانحنفیه [حرمت استعمال طلا و نقره] که حرمت معلق بر صدق اسم [طلا و نقره] است.

در باب حریر، روایاتی [وسائل الشیعة، ج4، کتاب الصلاة، ابواب لباس المصلی، باب13] وجود دارد که حرمت استعمال حریر برای مرد را منحصر به صورتی دانسته است که حریر خالص باشد و چیزی مثل کتان و غیره همراه آن نباشد که روایت ذیل از آن جمله است، ولی در باب طلا و نقره روایتی دال بر انحصار حرمت استعمال طلا و نقره به طلا و نقره خالص وجود ندارد.

عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ؛ قَالَ: سَأَلَ الْحُسَيْنُ بْنُ قِيَامَا أَبَا الْحَسَنِ (ع) عَنِ الثَّوْبِ الْمُلْحَمِ بِالْقَزِّ وَ الْقُطْنِ وَ الْقَزُّ أَكْثَرُ مِنَ النِّصْفِ، أَ يُصَلَّى فِيهِ؟ قَالَ: «لَا بَأْسَ؛ قَدْ كَانَ لِأَبِي الْحَسَنِ (ع) مِنْهُ جُبَّاتٌ»[3][3]‌.

احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی گفته است که حسین بن قیاما از امام رضا (ع) در رابطه با لباسی سؤال کرد که تار و پود آن از ابریشم و پنبه تشکیل شده است، لکن بیشتر از نصف آن ابریشم است؛ آیا در این لباس نماز خوانده میشود؟ حضرت (ع) فرمود که اشکالی ندارد؛ برای ابی الحسن (ع) [امام کاظم] جبههای زیادی بود که از حریر غیر خالص تهیه شده بود.

مسأله 413: «إذا تَوضّأ أو اغتَسَل من إناء الذهب أو الفضّة مع الجهل بالحكم أو الموضوع، صَحَّ»[4][4].

به نظر مرحوم سید (ره)، اگر شخصی با آب موجود در ظرف طلا یا نقره وضو بگیرد یا غُسل کند و نسبت به حکم [حرمت و عدم حرمت] یا موضوع [طلا و نقره بودن ظرف] جاهل باشد، وضوی او صحیح است.

مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که در رابطه با مسأله مذکور، دو فرض قابل تصویر است:

فرض اول، اینکه وضو و غُسل در ظرف طلا یا نقره فینفسه حرام است، مثل فرض ارتماس که چون استعمال ظرف طلا و نقره محسوب میشود، این استعمال، حرام است لذا وضو و غُسل در آن ظرف حرام است.

مرحوم آیت الله خویی نسبت به فرض اول گفته است که چون فعل [ارتماس]، فینفسه حرام است، نمیتواند مصداق واجب قرار بگیرد چون چیزی که نزد مولا مبغوضیت داشته باشد، نمیتواند مقرِّب باشد و موجب نزدیکی انسان به خداوند متعال گردد.

ممکن است که گفته شود که چون شخص نسبت به حکم حرمت جاهل است، نمیتوان گفت وضو و غُسل او حرام است، لکن در پاسخ گفته میشود که جهل، فقط معذِّریت میآورد، ولی واقع را تغییر نمیدهد، یعنی جهل به حکم، فقط موجب عدم معصیت شخص میشود، ولی اثر وضعی را تغییر نمیدهد. بنابراین، وضوی او در این فرض، باطل است و به تعبیر روشنتر، شاید بتوان گفت که جهل فقط حرمت تکلیفی را برمیدارد، ولی حرمت وضعی که بطلان وضوست را برنمیدارد.

فرض دوم، اینکه مقدمه وضو و غُسل حرام است، مثل فرض اغتراف که شخص با دست خود از ظرف طلا یا نقره آب برمیدارد و بر روی اعضاء وضو میریزد که استفاده از آب به این صورت حرام است، اما بعد که شخص به وسیله دست، آب را از ظرف برداشت سایر اعمالی که انجام میدهد، حرام نیست. بنابراین، حرمت مقدمه به ذیالمقدمه تسرّی نمییابد.

بحث جلسه آینده: فرض دوم، انشاءالله، در جلسه آینده توضیح داده خواهد شد.

«والحمدلله رب العالمین»



[5][1]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص162.

[6][2]. همان.

[7][3]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج4، کتاب الصلاة، ابواب لباس المصلی، باب13، ص373، ح1.

[8][4]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص162.



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Please publish modules in offcanvas position.