فصلٌ فی أحکام التخلّی95/09/29

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ فی أحکام التخلّی                                                             تاریخ: 29 آذر 1395

موضوع جزئی: وجوب ستر عورت                                                                   مصادف با: 19 ربیع‎الاول 1438

سال تحصیلی: 96- 95                                                                                  جلسه: 35

                                                                                                  

   «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

بحث در مسأله 421 بود. عرض شد که به نظر مرحوم سید (ره)، پوشاندن عورت در حال تخلّی، بلکه در سایر حالات، از ناظر محترم [کسی که نگاه کردن او حرام است] واجب است.

مرحوم سید در ادامه نوشته است: «سواء كان من المحارم أم لا، رجلًا كان أو امرأة، حتّى عن المجنون و الطفل المميّز، كما أنّه يحرم على الناظر أيضاً النظر إلى عورة الغير و لو كان مجنوناً أو طفلًا مميّزاً و العورة في الرجل القُبُل و البيضتان و الدُّبُر و في المرأة القبل و الدبر»[1]؛ [ستر عورت از ناظر محترم واجب است] اعم از اینکه از محارم باشد یا از محارم نباشد، مرد باشد یا زن باشد، حتی از مجنون و بچه ممّیز [نیز واجب است که عورت پوشانده شود]، کما اینکه بر ناظر نیز نگاه به عورت دیگران، حرام است؛ هرچند که آن دیگری [آن شخصی که به عورتش نگاه می‎شود] مجنون یا بچه ممّیز باشد. عورت در مرد، آلت تناسلی و بیضه‎ها و نیز مخرج غائط است و در زن عورت، آلت تناسلی و مخرج غائط است.

سؤال: دلیل وجوب ستر عورت از محارم و غیر محارم، مرد و زن و حتی از مجنون و بچه ممّیز چیست؟

پاسخ: دلیل وجوب ستر عورت از موارد مذکور، اطلاقات ادله است چون اطلاقاتی که بر حرمت نگاه کردن به عورت دلالت دارند، بین محرم و نامحرم، زن و مرد، عاقل و مجنون فرق نگذاشتهاند و فقط مواردی مثل زن و شوهر که در روایات استثناء شده‎اند، از حکم مذکور، استثناء می‎شوند، اما نسبت به بقیه، هرچند محرم باشند، واجب است که عورت پوشانده شود. بنابراین، ستر عورت از ناظر محترم واجب است مگر از طفل غیر ممّیز و مجنونی که فاقد شعور و ادراک باشد و قدرت تشخیص نداشته باشد که ستر عورت از اینها واجب نیست.

به نظر مرحوم سید (ره)، بر ناظر محترم نیز نگاه به عورت دیگران، حرام است؛ هرچند که [آن شخصی که به عورتش نگاه میشود] مجنون یا بچه ممّیز باشد.

دلیل کلام مرحوم سید (ره) مبنی بر حرمت نگاه کردن ناظر محترم به عورت دیگران، روایاتی از جمله روایات ذیل است:

عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «لَا يَنْظُرِ الرَّجُلُ إِلَى عَوْرَةِ أَخِيهِ»[2]؛ حریز از امام صادق (ع) نقل کرده است که حضرت (ع) فرموده است که مرد به عورت برادرش نگاه نمی‎کند.

تنها موردی که استثناء شده است، طفل غیر ممّیز است که سیره بر این جاری شده است که نگاه کردن به عورت طفل غیر ممّیز استثناء شده است و مشکلی ندارد.

در حدیث دیگری معروف به حدیث مناهی نیز این گونه آمده است:

عَنِ الصَّادِقِ (ع) عَنْ آبَائِهِ (ع) عَنِ النَّبِيِّ (ص) فِي حَدِيثِ الْمَنَاهِي؛ قَالَ: «... وَ نَهَى أَنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى عَوْرَةِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ...» وَ قَالَ: « مَنْ نَظَرَ إِلَى عَوْرَةِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ أَوْ عَوْرَةِ غَيْرِ أَهْلِهِ مُتَعَمِّداً أَدْخَلَهُ اللَّهُ مَعَ الْمُنَافِقِينَ»[3]؛ امام صادق (ع) از پدرانش (ع) از رسول اکرم (ص) نقل کرده است که حضرت (ص) از نگاه کردن انسان به عورت برادر مسلمانش نهی کرده است و فرموده است که هر کس که عمداً به عورت برادر مسلمانش یا عورت غیر اهلش [همسرش] نگاه کند، خداوند او را با منافقین [در جهنم] وارد خواهد کرد.

اما دلیل کلام مرحوم سید (ره) مبنی بر اینکه نگاه کردن به عورت مجنون و بچه ممّیز نیز حرام است، اطلاقات روایات و تسالم اصحاب بر این مطلب و ارتکاز متشرعه است. بنابراین، ناظر محترم حق ندارد که به عورت مجنون و بچه ممّیز نگاه کند.

سؤال: عورت به چه چیزی گفته می‎شود؟

پاسخ: مرحوم سید (ره) فرموده است که عورت در مرد، آلت تناسلی (جلو) و بیضهها و مخرج غائط است و عورت در زن، آلت تناسلی (جلو) و مخرج غائط است.

روایات، در رابطه با عورت از تعابیری مثل فرج، عورت و سوئه [چیزی که انسان از آن بدش می‎آید] استفاده کرده‎اند و قدر متیقن از فرج و عورت نیز همان مواردی است که مرحوم سید (ره) ذکر کرده است و زاید بر این موارد به دلیل نیاز دارد. بنابراین، اینکه فَخِذ (ران) و إلیه (کَفل) نیز عورت باشند یا نباشند، نیاز به دلیل دارد.

در بعضی روایات، موارد دیگری غیر از آنچه که در کلام مرحوم سید (ره) ذکر شده است، به عنوان عورت ذکر شده‎اند. بنابراین، وقتی که گفته می‎شود که ستر عورت از ناظر محترم واجب است، تنها منحصر به موارد مذکور در کلام مرحوم سید (ره) نیست، بلکه موارد مذکور در روایات را نیز شامل می‎شود.

روایت اول: عَنْ بَشِيرٍ النَّبَّالِ؛ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) عَنِ الْحَمَّامِ؛ فَقَالَ: «تُرِيدُ الْحَمَّامَ»؟ فَقُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: فَأَمَرَ بِإِسْخَانِ الْحَمَّامِ ثُمَّ دَخَلَ فَاتَّزَرَ بِإِزَارٍ وَ غَطَّى رُكْبَتَيْهِ وَ سُرَّتَهُ إِلَى أَنْ قَالَ ثُمَّ قَالَ: «هَكَذَا فَافْعَلْ‌»[4]؛ بشیر نبّال گفته است که از امام باقر (ع) از حمام سؤال کردم. حضرت (ع) فرمود که می‎خواهی حمام بروی؟ گفتم که بله. پس حضرت (ع) دستور داد که حمام را گرم کنند و سپس وارد شد. پس او لُنگی بست و زانوان خود و ناف خود را [با آن لُنگ] پوشاند.... سپس حضرت (ع) فرمود که این‎گونه انجام بده [و خود را بپوشان].

از این روایت استفاده می‎شود که عورت به قُبُل و دُبُر و بیضه‎ها منحصر نیست، بلکه ناف تا زانو را شامل می‎شود.

روایت دوم: عَنْ عَلِيٍّ (ع) فِي حَدِيثِ الْأَرْبَعِمِأَةِ؛ قَالَ: «إِذَا تَعَرَّى الرَّجُلُ نَظَرَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ فَطَمِعَ فِيهِ فَاسْتَتِرُوا لَيْسَ لِلرَّجُلِ أَنْ يَكْشِفَ ثِيَابَهُ عَنْ فَخِذَيْهِ وَ يَجْلِسَ بَيْنَ قَوْمٍ»[5]؛ حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) فرموده است که زمانی که شخص، برهنه می‎شود، شیطان در او طمع می‎کند. پس خود را بپوشانید. برای شخص جایز نیست که لباسش را از رانهای خود کنار بزند [که ران او آشکار شود] و بین جمیعت بنشیند.

از این روایت استفاده شده است که «فَخِذ» نیز از عورت محسوب می‎شود.

روایت سوم: عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ (ع)؛ أَنَّهُ قَالَ: «إِذَا زَوَّجَ الرَّجُلُ أَمَتَهُ فَلَا يَنْظُرَنَّ إِلَى عَوْرَتِهَا وَ الْعَوْرَةُ مَا بَيْنَ السُّرَّةِ وَ الرُّكْبَةِ»[6]؛ از امام باقر (ع) نقل شده است که حضرت (ع) فرموده است که اگر شخص کنیزش را به تزویج درآورد، نباید به عورت او نگاه نکند و عورت ما بین ناف تا زانو است.

از این روایت نیز استفاده می‎شود که عورت عبارت از حد واسط ناف تا زانو است.

گفته شده است که این روایات سنداً و دلالةً تمام نیستند و بعضی از آنها، معارض نیز دارند.

اما روایت اول و دوم سنداً مشکل دارند چون در سند روایت اول سهل بن زیاد وجود دارد که توثیق نشده است و روایت دوم نیز از خصال شیخ صدوق (ره) نقل شده است که اسناد صدوق (ره) نیز قابل اعتنا نیست. بنابراین، چون این دو روایت از حیث سند ضعیفند، توان مقابله با روایاتی که عورت را منحصر به قُبُل، دُبُر و بیضه‎ها دانسته‎اند، ندارند.

روایت سوم از نظر سند مشکلی ندارد و سند آن تمام است، لکن فقها به مفاد این روایت ملتزم نشده‎اند چون سیره قطعیه بر خلاف تعبیر وارد شده در این روایت [مبنی به عدم جواز نگاه کردن به عورت کنیزی که شخص او را تزویج کرده است و عورت نیز حد واسط ناف تا زانو است] اقامه شده است و فقها به این مطلب فتوا نداده‎اند.

عده‎ای گفته‎اند که علاوه بر ضعف سند و عدم عمل اصحاب به روایات سه‎گانه مذکور، این روایات، معارض نیز دارند ذیل [؛ هرچند که این روایات معارض، مرسله‎اند]:

روایت اول: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ (ع): «الْفَخِذُ لَيْسَ مِنَ الْعَوْرَةِ»[7]؛ امام صادق (ع) در این روایت مرسله فرموده است که فَخِذ (ران) از عورت نیست.

روایت دوم: عَنْ أَبِي يَحْيَى الْوَاسِطِيِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي (ع)؛ قَالَ: «الْعَوْرَةُ عَوْرَتَانِ؛ الْقُبُلُ وَ الدُّبُرُ وَ الدُّبُرُ مَسْتُورٌ بِالْأَلْيَتَيْنِ فَإِذَا سَتَرْتَ الْقَضِيبَ وَ الْبَيْضَتَيْنِ فَقَدْ سَتَرْتَ الْعَوْرَةَ»[8]؛ امام کاظم (ع) در این روایت مرسله فرموده است که عورت دوتاست؛ قُبُل و دُبُر که با کَفل‎ها پوشیده شده است؛ پس اگر آلت تناسلی و بیضه‎ها را پوشاندی، عورت را پوشانده‎ای.

با توجه به ضعف سندی و دلالی روایات سه‎گانه دال بر عدم انحصار عورت به قُبُل، دُبُر و بیضه‎ها و وجود روایات معارض با آن روایات سه‎گانه، نتیجه گرفته می‎شود که عورت عبارت از قُبُل، دُبُر و بیضه‎ها می‎باشد و روایات سه‎گانه مذکور که عورت را منحصر به قُبُل، دُبُر و بیضه‎ها نمی‎دانند، بلکه عورت را اعم از این سه می‎دانند، از باب تسامح در ادله سنن بر استحباب حمل می‎شوند، یعنی وجوب ستر عورت به موارد مذکور در کلام مرحوم سید (ره) [قُبُل، دُبُر و بیضه‎ها] منحصر است و بقیه موارد از باب استحباب پوشانده می‎شوند.

«والحمدلله رب العالمین»



[1]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص164.

[2]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب احکام الخلوة، باب1، ص299، ح1.

[3]. همان، ح2.

[4]. همان، ج2، کتاب الطهارة، ابواب آداب الحمام، باب5، ص35، ح1.

[5]. همان، ج5، کتاب الصلاة، ابواب احکام الملابس، باب10، ص23، ح3.  

[6]. همان، ج21، کتاب النکاح، ابواب نکاح العبید و الإماء، باب 44، ص148، ح7.

[7]. همان، ج2، کتاب الطهارة، ابواب آداب الحمام، باب4، ص35، ح4.  

[8]. همان، ص34، ح2.

Please publish modules in offcanvas position.