درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصلٌ فی أحکام التخلی- فصل فیالإستنجاء تاریخ: 2 بهمن 1395 موضوع جزئی: حرمت تخلّی در ملک غیر مصادف با: 22 ربیعالثانی 1438 سال تحصیلی: 96- 95 جلسه: 49 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
مرحوم سید (ره) در ادامه مسأله 442، نوشته است: «و يكفي إذن المتولّي إذا لم يعلم كونه على خلاف الواقع»[1].
به نظر مرحوم سید (ره)، إذن و اجازه متولّی مدرسه [، برای تصرف در آن، به منظور تخلّی و امثال آن،] کفایت میکند [چون إذن متولّی به منزله اختیار اوست؛ به این معنی که او اختیار اجازه دادن را دارد و چون متولّی ذوالید محسوب میشود، قولش حجت است]؛ در صورتی که علم به خلاف واقع بودن إذن متولّی نباشد [؛ مثلاً انسان به این علم دارد که مدرسه فقط برای ساکنین آن وقف شده است، ولی متولّی بگوید که مدرسه مختص به ساکنین آن نیست].
مرحوم سید (ره) در ادامه، نوشته است: «و الظاهر كفاية جريان العادة أيضاً بذلك و كذا الحال في غير التخلّي من التصرّفات الأُخر»[2].
به نظر مرحوم سید (ره)، ظاهر این است که جریان عادت نیز برای جواز تصرف، به منظور تخلّی کفایت میکند [، یعنی چون عادةً مردم در مکان مورد نظر، مثل مدرسه تصرف میکنند، خود این مطلب قرینه بر این است که تصرف در آن مکان جایز است] و در تصرفات دیگر غیر از تخلّی نیز مطلب از همین قرار است [، یعنی تصرفات دیگر نیز حکم تخلّی را دارد].
آیت الله خویی (ره) برای جریان عادت به کاروانسراهای بین راه مثال زده است و فرموده است که همانطور که عادةً اینگونه است که مردم به منظور تخلّی، در کاروانسراهای بین راه تصرف میکنند و این تصرف به اجازه نیاز ندارد، در مورد تصرف در مدرسه نیز اگر عادةً مردم به منظور تخلّی، از سرویسهای آن مدرسه استفاده میکنند، تصرف در آن جایز است و به اجازه نیازی ندارد و عموماً افراد نسبت به چنین تصرفاتی ید نوعیه دارند، یعنی برای تصرفاتشان مانعی نیست.
آیت الله حکیم (ره) فرموده است که هر عادتی نمیتواند ملاک عمل قرار بگیرد، بلکه عادتی معتبر است که به یک حجتی مستند باشد و اصالة الصحة نیز کافی نیست مگر اینکه ید، ید نوعیه باشد، یعنی نوعاً افراد چنین تصرفاتی را بدون منع انجام میدهند.
فصل في الاستنجاء
«يجب غسل مخرج البول بالماء مرّتين و الأفضل ثلاث بما يسمّى غسلًا و لا يجزئ غير الماء و لا فرق بين الذكر و الأُنثى و الخنثى؛ كما لا فرق بين المخرج الطبيعي و غيره، معتاداً أو غير معتاد»[3].
به نظر مرحوم سید (ره)، واجب است که مخرج بول به وسیله آب دو بار شسته شود و بهتر این است که سه بار باشد، به نحوی که شستن نامیده شود و غیر آب [برای تطهیر مخرج بول] کفایت نمیکند و در این جهت، بین مذکر، مؤنث و خنثی فرقی نیست؛ همانطور [که در کیفیت تطهیر] بین مخرج طبیعی و غیر طبیعی تفاوتی نیست؛ چه بول از مخرج غیر طبیعی، عادی یا همیشگی شده باشد و چه بول از مخرج غیر طبیعی، اتفاقی، غیر عادی، اضطراری یا موقتی باشد.
استنجاء به معنای طلب پاکی و طهارت و شستن و تطهیر مخرج غائط است.
آیا متنجِّس فقط با آب پاک میشود یا اینکه با مسح و امثال آن نیز پاک میشود؟ همچنین، آیا آبی که برای تطهیر متنجِّس استفاده میشود، باید آب مطلق باشد یا اینکه تطهیر به وسیله آب مضاف و سایر مایعات نیز محقق میشود؟
همانطور که سابقاً در بحث «میاه» نیز گفته شد، آب مضاف و سایر مایعات نمیتوانند مطهِّر باشند.
آیا همانطور که میتوان با مسح حجر و امثال آن مخرج غائط را پاک کرد و آثار بر آن مترتب میشود، یعنی میتوان نماز خواند، مخرج بول نیز به وسیله مسح با حجر و امثال آن، پاک میشود یا اینکه مخرج بول فقط به وسیله آب تطهیر میشود؟
از بعضی از روایات استفاده میشود که علاوه بر اینکه مخرج بول را با آب میتوان تطهیر کرد، با مسح نیز میتوان مخرج بول را تطهیر کرد. روایات ذیل از آن جملهاند:
روایت اول: عَنْ سَمَاعَةَ؛ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ مُوسَى (ع): إِنِّي أَبُولُ ثُمَّ أَتَمَسَّحُ بِالْأَحْجَارِ، فَيَجِيءُ مِنِّي الْبَلَلُ مَا يُفْسِدُ سَرَاوِيلِي؛ قَالَ: «لَيْسَ بِهِ بَأْسٌ»[4].
سماعه گفته است که به امام کاظم (ع) عرض کردم که من بول میکنم و به وسیله سنگها مسح میکنم [، یعنی مخرج بول را به وسیله سنگ تمیز میکنم]، بعد از آن، رطوبتهایی از من میآید که به شلوار من اصابت میکند و آن را مرطوب میکند؛ آن حضرت (ع) فرمود که اشکالی ندارد.
با استناد به روایت مذکور، گفته شده است که تطهیر مخرج بول منحصر به آب نیست و مخرج بول به وسیله مسح با سنگ نیز پاک میشود.
روایت دوم: عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ؛ قَالَ: سَمِعْتُ رَجُلًا سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ فَقَالَ: إِنِّي رُبَّمَا بُلْتُ فَلَا أَقْدِرُ عَلَى الْمَاءِ وَ يَشْتَدُّ ذَلِكَ عَلَيَّ؛ فَقَالَ: «إِذَا بُلْتَ وَ تَمَسَّحْتَ فَامْسَحْ ذَكَرَكَ بِرِيقِكَ فَإِنْ وَجَدْتَ شَيْئاً فَقُلْ: هَذَا مِنْ ذَاكَ»[5].
حنان بن سدیر گفته است که از مردی که از امام صادق (ع) سؤال کرد، شنیدم که گفت که چه بسا بول میکنم و به آب دسترسی پیدا نمیکنم و این وضعیت برای من سخت است؛ آن حضرت (ع) فرمود که زمانی که بول کردی و [مخرج بول را] مسح کردی [، یعنی به چیزی کشیدی]، آلت تناسلیات را با آب دهانت مسح کن [، یعنی آب دهانت را بر آن بریز]. پس اگر چیزی [رطوبتی] در آن دیدی، بگو که این از آب دهان است.
از روایت مذکور نیز استفاده میشود که علاوه بر آب، مسح به چیزی نیز مخرج بول را پاک میکند.
روایت سوم: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ؛ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): الرَّجُلُ يَبُولُ وَ لَا يَكُونُ عِنْدَهُ الْمَاءُ، فَيَمْسَحُ ذَكَرَهُ بِالْحَائِطِ؛ قَالَ: «كُلُّ شَيْءٍ يَابِسٍ ذَكِيٌّ»[6].
عبدالله بن بکیر گفته است که به امام صادق (ع) گفتم که مردی بول میکند و آب نزد او نیست، پس آلتش را به دیوار میکشد، آن حضرت (ع) فرمود که هر چیزی که خشک باشد، پاک است [؛ به این معنی که وقتی مخرج بول به وسیله دیوار خشک شود، پاک میشود].
از این روایت نیز استفاده شده است که علاوه بر آب، مسح به دیوار نیز مطهِّر مخرج بول است.
بررسی روایات مذکور
آیت الله خویی (ره) فرموده است که روایات مذکور، نمیتوانند مدعای کسانی را که معتقدند که علاوه بر آب، مسح نیز میتواند مخرج بول را پاک کند، ثابت کند و نهایت چیزی که از روایات مذکور [خصوصاً روایت اول و دوم] استفاده میشود، این است که متنجِّس، منجِّس نیست و از این روایات استفاده نمیشود که مخرج بول به وسیله مسح با سنگ و امثال آن، پاک میشود.
به نظر میرسد که فرمایش آیت الله خویی (ره) تمام نباشد و کلام ایشان مبنی بر عدم دلالت روایات مذکور بر مدعا [طهارت مخرج بول به وسیله مسح] صحیح نیست چون کلام ایشان با ظاهر روایات مذکور، سازگار نیست چون ظاهر این روایات بر حصول طهارت به وسیله مسح دلالت دارند.
بر فرض که از دلالت روایات مذکور صرف نظر شود، مشکل این است که سند این روایات تمام نیست و این روایات ضعیف میباشند زیرا در سلسله سند روایت اول حکیم بن مسکین و هیثم بن ابی مسروق نهدی قرار دارند که از نظر رجالیون توثیق نشدهاند لذا نمیتوان به روایت اول استناد کرد.
به علاوه اینکه روایت اول و دوم با روایاتی دیگر معارضند و نمیتوانند در مقابل روایات دیگر بایستند. روایت ذیل یکی از آن روایات معارض است:
عَنِ الْعِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ رَجُلٍ بَالَ فِي مَوْضِعٍ لَيْسَ فِيهِ مَاءٌ، فَمَسَحَ ذَكَرَهُ بِحَجَرٍ وَ قَدْ عَرِقَ ذَكَرُهُ وَ فَخِذَاهُ؛ قَالَ: «يَغْسِلُ ذَكَرَهُ وَ فَخِذَيْهِ»[7].
عیص بن قاسم در روایت صحیحه مذکور، گفته است که از امام صادق (ع) درباره شخصی سؤال کردم که آن شخص در جایی بول میکند که در آنجا آب نیست، پس آلت خود را با سنگی مسح میکند...؛ آن حضرت (ع) فرمود که آلت تناسلی و رانهایش را میشوید.
از این روایت استفاده میشود که آلت تناسلی به وسیله مسح پاک نمیشود. همچنین، استفاده میشود که متنجِّس نیز منجِّس است.
اما روایت سوم نیز نمیتواند مدعا [حصول طهارت مخرج بول به وسیله مسح] را ثابت کند.
اولاً: این روایت نیز سنداً ضعیف است چون شخصی به نام محمد بن خالد در سلسله سند این روایت قرار دارد که توثیق نشده است.
ثانیاً: دلالت روایت سوم نیز خیلی روشن نیست و تعبیر «كُلُّ شَيْءٍ يَابِسٍ ذَكِيٌّ» که در کلام امام صادق (ع) آمده است، فقط بر این مطلب دلالت دارد که مخرج بول بعد از خشک شدن، منجِّس نیست، ولی حصول طهارت به وسیله خشک شدن از این روایت استفاده نمیشود چون درباره تعبیر «ذکی» [به معنای پاک بودن] که در کلام امام صادق (ع) آمده است، دو احتمال متصور است؛ احتمال اول اینکه منظور این است که اگر مخرج بول خشک شود و بعد به چیزی ملاقات کند، آن را نجس نمیکند و احتمال دوم این است که مخرج بول به وسیله خشک شدن پاک میشود، ولی با وجود احتمال اول نوبت به احتمال دوم نمیرسد لذا چون این روایت ذو احتمالین است، قاطعاً نمیتوان به این روایت برای حصول طهارت به وسیله خشک شدن تمسک کرد.
ثالثاً: بر فرض که از ضعف سندی و دلالی روایت مذکور [روایت سوم] صرف نظر شود و گفته شود که سند روایت مشکلی ندارد و دلالت آن تمام است نیز نمیتوان به این روایت برای اثبات مدعا [حصول طهارت مخرج بول به وسیله مسح] استناد کرد چون با توجه به اینکه این روایت در فقه امامیه نیست و فقهای امامیه بر حصول طهارت مخرج بول به وسیله مسح فتوا ندادهاند، این روایت بر تقیه حمل میشود و پاسخ امام صادق (ع) به سائل در مقام تقیه بوده است.
رابعاً: نصوصی وجود دارد که در این ظهور دارد که در باب بول، مخرج بول حتماً باید با آب شسته شود و طهارت فقط به وسیله آب حاصل میشود که روایات ذیل از آن جملهاند:
روایت اول: عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع)؛ قَالَ: «لَا صَلَاةَ إِلَّا بِطَهُورٍ وَ يُجْزِيكَ مِنَ الِاسْتِنْجَاءِ ثَلَاثَةُ أَحْجَارٍ بِذَلِكَ جَرَتِ السُّنَّةُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ أَمَّا الْبَوْلُ فَإِنَّهُ لَا بُدَّ مِنْ غَسْلِهِ»[8]؛ زراره از امام باقر (ع) نقل کرده است که حضرت (ع) فرموده است که نماز بدون طهارت محقق نمیشود و استنجاء به وسیله سه قطعه سنگ برای حصول طهارت کفایت میکند و سنت رسول اکرم (ص) اینگونه بوده است، اما [مخرج] بول حتماً باید شسته شود [تا طهارت حاصل شود].
روایت دوم: عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع)؛ أَنَّهُ قَالَ: «يُجْزِي مِنَ الْغَائِطِ الْمَسْحُ بِالْأَحْجَارِ وَ لَا يُجْزِي مِنَ الْبَوْلِ إِلَّا الْمَاءُ»[9]؛ برید بن معاویه از امام باقر (ع) روایت کرده است که حضرت (ع) فرموده است که مسح به وسیله سنگها از غائط کفایت میکند [، یعنی باعث تطهیر مخرج غائط میشود] و جز آب از بول کفایت نمیکند [، یعنی مخرج بول فقط به وسیله آب پاک میشود].
این دو روایت، بر این دلالت دارند که مخرج بول فقط به وسیله آب قابل تطهیر است و با مسح به سنگ و امثال آن، پاک نمیشود.
نتیجه: با توجه به مباحثی که مطرح شد، نتیجه گرفته میشود که مخرج بول، فقط به وسیله آب پاک میشود.
«والحمدلله رب العالمین»
[1]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص171.
[2]. همان.
[3]. همان، ص172.
[4]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب نواقض الوضوء، باب13، ص283، ح4.
[5]. همان، ص284، ح7.
[6]. همان، ابواب احکام الخلوة، باب31، ص351، ح5.
[7]. همان، ص350، ح2.
[8]. همان، باب9، ص315، ح1.
[9]. همان، ص317، ح6.