فصلٌ فی مستحبات التخلّی و مکروهاته 96/01/28

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ في موجبات الوضوء و نواقضه‌                                                          تاریخ: 28 فروردین 1396

موضوع جزئی: الأول و الثانی: البول و الغائط من الموضع الأصلي                                 مصادف با: 19 رجب 1438

سال تحصیلی: 96- 95                                                                                                     جلسه: 76

                                                                                                 

    «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

فصلٌ في موجبات الوضوء و نواقضه‌

الأول و الثانی: البول و الغائط من الموضع الأصلي

«و هي أُمور: الأوّل و الثاني: البول و الغائط من الموضع الأصلي و لو غير معتاد...»[1].

موجبات و نواقض وضو

اول و دوم: بول و غائط [که از موضع اصلی خود خارج شده باشد].

سؤال: بین موجب و ناقضِ وضو چه نسبتی است؟

پاسخ: نسبت بین موجبات و نواقض وضو، عموم و خصوص من‎وجه است؛ به این نحو که به دو سالبه جزئیه و یک موجبه جزئیه بازگشت می‎کند و به تعبیر روشن‎تر از دو جهت افتراق دارند و از یک جهت اجتماع دارند. گاهی بر هر یک از موجبات و نواقض وضو، عنوان موجب صدق می‎کند زیرا هنگام حدوث، موجب وضو [، برای هر چیزی که طهارت از حدث در آن، شرط است] می‎شود و گاهی عنوان ناقضیت بر آن صدق می‎کند چون ناقض طهارت حدثیه است و نسبت بین این دو عموم و  خصوص من‎وجه است. گاهی نیز در مورد واحد جمع می‎شوند، مثل اینکه اگر از شخص متطهِّر [کسی که وضو دارد]، حدثی صادر شود؛ مثلاً بول کند و این کار بعد از دخول وقت باشد، در این صورت، حدث مذکور، هم ناقض وضوست چون وضو داشته است و بول، آن وضو را باطل کرده است و هم موجب وضوست چون وقت داخل شده است و بول باعث شده است که وضوی او باطل شود لذا دوباره باید وضو بگیرد. گاهی عنوان موجب بر حدث صادق است ولی عنوان ناقض بر آن صدق نمی‎کند؛ مثل اینکه بعد از دخول وقت، حدثی از شخص محدِث صادر شود که در این صورت حدث مذکور، فقط موجب وضوست چون شخص، متطهِّر نبوده است تا عنوان ناقض نیز صدق کند. گاهی نیز عنوان ناقض دارد و عنوان موجب ندارد؛ مثل حدثی که قبل از دخول وقت، از متطهِّر صادر شود که در این صورت حدث مذکور، فقط ناقض وضوست چون شخص، متطهِّر بوده است ولی چون وقت داخل نشده است موجب وضو نیست.

 به نظر مرحوم سید (ره) اولین و دومین موارد از موجبات و نواقض وضو، بول و غائطی است که از موضع اصلی [مخرج طبیعی] خود خارج گردد؛ هرچند که گاهی بول و غائط از طریق غیر طبیعی از او خارج شوند [؛ مثلاً مخرج طبیعی او مشکلی ندارد و مخرج، بسته نیست، ولی به خاطر بیماری، از طریق غیر طبیعی بول و غائط از او خارج می‎شود].


 

ادله حکم مذکور در کلام مرحوم سید (ره)

دلیل اول: اجماع

علامه حلی (ره) [در معتبر و منتهی] و بعضی از بزرگان دیگر بر این مطلب ادعای اجماع کرده‎اند.

آیت الله حکیم (ره) گفته است که حتی می‎توان ادعا کرد که مسلمین بر این مسأله اجماع دارند که خروج بول و غائط از مخرج طبیعی هرچند به صورت غیر معتاد موجب و ناقض وضوست.

پس این مسأله از امور مسلمی است که جای بحث ندارد.

دلیل دوم: روایات

غیر از اجماع علماء و اجماع مسلمین که آیت الله حکیم (ره) ادعا کرده است، روایاتی نیز وارد شده است که بر این دلالت دارند که خروج بول یا غائط از مخرج اصلی؛ هرچند غیر معتاد باشد، موجب و ناقض وضوست که روایات ذیل از آن جمله‎اند:

روایت اول: عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ؛ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا (ع) عَنِ النَّاسُورِ؛ أَ يَنْقُضُ الْوُضُوءَ؟ قَالَ: «إِنَّمَا يَنْقُضُ الْوُضُوءَ ثَلَاثٌ؛ الْبَوْلُ وَ الْغَائِطُ وَ الرِّيحُ»[2].

«ناسور» به معنای زخمی است که عفونی شده باشد.

روایت دوم: عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا (ع)؛ قَالَ: «لَا‌ يَنْقُضُ الْوُضُوءَ إِلَّا مَا خَرَجَ مِنْ طَرَفَيْكَ أَوِ النَّوْمُ»[3].

زراره در روایت صحیحه مذکور از امام باقر (ع) یا امام صادق (ع) نقل کرده است که حضرت (ع) فرمود که وضو را نقض نمی‎کند مگر آنچه که از دو طرف تو خارج می‎شود [کنایه از بول و غائط] یا نوم.

روایت سوم: عَنْ زُرَارَةَ؛ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (ع) وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): مَا يَنْقُضُ الْوُضُوءَ؟ فَقَالا: «مَا يَخْرُجُ مِنْ طَرَفَيْكَ الْأَسْفَلَيْنِ مِنَ الذَّكَرِ وَ الدُّبُرِ مِنَ الْغَائِطِ وَ الْبَوْلِ أَوْ مَنِيٍّ أَوْ رِيحٍ وَ النَّوْمُ حَتَّى يُذْهِبَ الْعَقْلَ وَ كُلُّ النَّوْمِ يُكْرَهُ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تَسْمَعُ الصَّوْتَ»[4].

زراره در صحیحه مذکور از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) سؤال کرده است که چه چیزی وضو را باطل می‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎کند؟ آن دو بزرگوار فرمودند که آنچه که از دو طرف تو که پایین بدنت قرار دارد، خارج می‎شود که بول، غائط، منی و باد معده است وضو را باطل می‎کند، همچنین، خوابی که عقل را زایل می‎کند، وضو را باطل می‎کند.

روایت چهارم: عَنْ سَالِمٍ أَبِي الْفَضْلِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «لَيْسَ يَنْقُضُ الْوُضُوءَ إِلَّا مَا خَرَجَ مِنْ طَرَفَيْكَ الْأَسْفَلَيْنِ اللَّذَيْنِ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْكَ بِهِمَا»[5].

روایت پنجم: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرُّعَافِ وَ الْحِجَامَةِ وَ كُلِّ دَمٍ سَائِلٍ؛ فَقَالَ: «لَيْسَ فِي هَذَا وُضُوءٌ، إِنَّمَا الْوُضُوءُ مِنْ طَرَفَيْكَ اللَّذَيْنِ أَنْعَمَ اللَّهُ بِهِمَا عَلَيْكَ»[6].

«رعاف» به معنای خون دماغ است.

روایت ششم: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ؛ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع): «لَا يَنْقُضُ الْوُضُوءَ إِلَّا مَا خَرَجَ مِنْ طَرَفَيْكَ اللَّذَيْنِ جَعَلَ اللَّهُ لَكَ» أَوْ قَالَ: «اللَّذَيْنِ أَنْعَمَ اللَّهُ بِهِمَا عَلَيْكَ»[7].

نتیجه، اینکه با توجه به اجماع ادعا شده و همچنین، روایاتی که ذکر شد، خروج بول یا غائط از مخرج اصلی و طبیعی؛ هرچند که به نحو معتاد نباشد موجب و ناقض وضوست.

مرحوم سید (ره) در ادامه فرموده است: «أو من غيره مع انسداده أو بدونه بشرط الاعتياد»[8].

همچنین، اگر بول یا غائط از غیر مخرج طبیعی خارج شوند و مخرج طبیعی مسدود باشد یا مخرج طبیعی مسدود نباشد به شرط اینکه عادتاً خروج بول یا غائط از مخرج طبیعی صورت گیرد، ناقض و موجب وضو خواهد بود.

چهار قول در اینجا متصور است:

قول اول: مشهور معتقدند که خروج بول یا غائط از مخرج غیر طبیعی، ناقض و موجب وضو نیست مگر در صورتی که خروج بول یا غائط از مخرج غیر طبیعی، معتاد باشد که در این صورت خروج بول یا غائط از مخرج غیر طبیعی، موجب و ناقض وضو خواهد بود. اما اگر خروج بول یا غائط از مخرج غیر طبیعی، معتاد نباشد و مخرج طبیعی نیز مسدود نباشد، در این صورت خروج بول یا غائط از مخرج غیر طبیعی ناقض و موجب وضو نخواهد بود.

قول دوم: شیخ طوسی (ره) بین سوراخ‎هایی که برای خروج بول یا غائط به صورت غیر طبیعی ایجاد می‎شوند تفصیل داده است؛ به این نحو که اگر آن سوراخ‎ها از معده پایین‎تر باشند حکم مخرج طبیعی را دارند لذا خروج بول یا غائط از آنها، موجب و ناقض وضوست ولی اگر آن سوراخ‎ها از معده بالاتر باشند، خروج بول یا غائط از آنها، موجب و ناقض وضو نیست.

قول سوم: محقق سبزواری (ره) در کفایة الأحکام به عدم ناقضیت و عدم موجبیت وضو قائل شده است مطلقا حتی در صورتی که خروج بول یا غائط از مخرج غیر طبیعی، معتاد باشد. صاحب حدائق (ره) نیز این قول را پذیرفته است.

قول چهارم: ابن ادریس (ره) و محقق همدانی (ره) گفته‎اند که خروج بول یا غائط از مخرج غیر طبیعی ناقض و موجب وضوست مطلقا حتی در صورتی که خروج بول یا غائط از مخرج غیر طبیعی، معتاد نباشد.

بحث جلسه آینده: اقوال چهارگانه مذکور، ان‎شاءالله، در جلسه آینده بررسی خواهند شد.

«والحمدلله رب العالمین»



[1]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص183.   

[2]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب نواقض الوضوء، باب2، ص250، ح6.  

[3]. همان، ص248، ح1.

[4]. همان، ص249، ح2.

[5]. همان، ح4.

[6]. همان، ص250، ح5.

[7]. همان، ص251، ح9.

[8]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص183.

Please publish modules in offcanvas position.