موارد وجوب وضو 96/06/14

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ في غايات الوضوءات الواجبة و غير الواجبة                          تاریخ: 14 شهریور 1396

موضوع جزئی:  موارد وجوب وضو                                                             مصادف با: 14 ذی‎الحجه 1438

سال تحصیلی: 97- 96                                                                                               جلسه: 2

                                                                                                    

 

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

بحث در ادله حرمت مس کتابت قرآن، بدون وضو بود، در جلسه گذشته به شهرت، اجماع و آیه شریفه «لا یمَسُّهُ الا المطَهَّرونَ» در این رابطه اشاره شد. همچنین، روایت ذیل به عنوان مؤید آیه مذکور، مبنی بر وجوب طهارت برای مس کتابت قرآن، ذکر شد:

عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ (ع)؛ قَالَ: «الْمُصْحَفُ لَا تَمَسَّهُ عَلَى غَيْرِ طُهْرٍ وَ لَا جُنُباً وَ لَا تَمَسَّ خَيْطَهُ وَ لَا تُعَلِّقْهُ؛ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ: "لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ"»[1].

اشکال به روایت مذکور

اولاً: روایت مذکور، سنداً ضعیف است چون شیخ صدوق (ره) این روایت را به اسنادش از علی بن حسن بن فضّال روایت کرده است و طریق شیخ (ره) به این شخص ضعیف است و کسانی که در سلسله سند این روایتند، موثق نیستند.

ثانیاً: روایت مذکور، دلالةً نیز ضعیف است چون «المصحف» که در این روایت آمده است غیر از کتابت قرآن است زیرا به قرآن بین دو جلد نیز مصحف گفته می‎شود؛ در حالی که هیچ کس حرمت مس مصحف، بدون وضو را قائل نشده است، بلکه آنچه مس آن، بدون وضو حرام است، مس کتابت قرآن است لذا گفته‎اند که شاید به قرینه صدر روایت و با توجه به اینکه روایت دارای سیاق واحد است، ذیل روایت نیز که گفته است «لا تمَسَّ خیطَهُ» دال بر حرمت مس کتابت قرآن نیست، بلکه بر کراهت مس کتابت قرآن دلالت دارد.

رابعاً: دلیل چهارمی که بر وجوب وضو و حرمت مس کتابت قرآن، بدون وضو اقامه شده است روایاتی است که از آنها استفاده شده است که مس کتابت قرآن، بدون وضو حرام است؛

 روایت اول: عَنْ حَرِيزٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (‌ع)؛ قَالَ: كَانَ إِسْمَاعِيلُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عِنْدَهُ؛ فَقَالَ: «يَا بُنَيَّ اقْرَأِ الْمُصْحَفَ» فَقَالَ: إِنِّي لَسْتُ عَلَى وُضُوءٍ؛ فَقَالَ: «لَا تَمَسَّ الْكِتَابَةَ وَ مَسَّ الْوَرَقَ فَاقْرَأْه»[2].

حریز گفته است که اسماعیل [فرزند امام صادق (ع)] نزد حضرت (ع) بود، حضرت (ع) به او فرمود که قرآن بخوان، گفت که وضو ندارم، حضرت (ع) فرمود که نوشته‎های قرآن را مَس نکن، بلکه ورق را مس کن و آن را بخوان.

دلالت روایت مذکور، تمام است و هیچ اشکالی بر آن وارد نیست، لکن سند این روایت به خاطر ارسالی که دارد ضعیف است چون تعبیر « عَمَّنْ أَخْبَرَهُ » در سند این روایت به کار رفته است و مخبری، که راوی از او خبر را نقل کرده است مشخص نیست لذا روایت مرسله و ضعیف است.

آیت الله شیخ مرتضی حائری (ره) [فرزند شیخ عبدالکریم حائری (ره)] در تأیید صحت سند روایت مذکور، فرموده است که ناقل روایت مذکور، حماد بن عیسی است و او از کسانی است که «اجمعت العصابة علی تصحیح ما یصح عنه»؛ بزرگان بر تصحیح آنچه که از نظر او [حماد بن عیسی] صحیح است، اجماع کرده‎اند، یعنی روایاتی را که حماد بن عیسی صحیح بداند، بر صحت حمل می‎شود. همچنین، حریز از ثقات است و نقل او مشعر به این است که مخبر، ظاهر الصلاح است. بنابراین، سند روایت مذکور، مشکلی ندارد.

روایت دوم: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَمَّنْ قَرَأَ فِي الْمُصْحَفِ وَ هُوَ عَلَى غَيْرِ وُضُوءٍ؛ قَالَ: «لَا بَأْسَ وَ لَا يَمَسَّ الْكِتَابَ»[3].

ابوبصیر در روایت موثقه مذکور، گفته است که از امام صادق (ع) در رابطه با شخصی که بدون وضو قرآن را می‎خواند، سؤال کردم، حضرت (ع) فرمود که اشکالی ندارد، لکن باید با کتابت و نوشته‎های قرآن تماس پیدا نکند.

همه گفته‎اند که این روایت موثقه در مدعای مشهور [حرمت مس کتابت قرآن بدون وضو]، ظهور قوی دارد.

اشکال

آیت الله حکیم (ره) اشکالی را در رابطه با روایت مذکور، مطرح کرده است و گفته است که بر فرض که پذیرفتیم که مس کتابت قرآن، بدون طهارت حرام است، لکن مشکل این است که آنچه بر داشتن طهارت، متوقف است، جواز مس است و مس کتابت [که مدعاست]، متوقف بر طهارت نیست لذا مدعا ثابت نمی‎شود. بنابراین، آنچه بر طهارت، متوقف است، جواز مس است و جواز مس، فعل مکلف نیست، بلکه جواز، یکی از احکام شرعی و حکم شارع است در نتیجه، طهارت مقدمه برای حکم شارع است و مقدمه برای فعل مکلف نیست لذا مدعا [شرطیت طهارت برای فعل مکلف] ثابت نمی‎شود.

پاسخ

آیت الله شیخ مرتضی حائری (ره)، آیت الله خویی (ره) و سایر بزرگان در پاسخ از این اشکال برآمده‎اند و گفته‎اند که طهارت مقدمه فعل مکلف که عبارت از جواز است، می‎باشد چون فعل مکلف عبارت است از اینکه آیا مس کتابت قرآن، بدون وضو برای او جایز است یا مس آن جایز نیست؟ پس طهارت مقدمه برای فعل مکلف که متصف به وصف جواز است، می‎باشد. بنابراین، طهارت، مقدمه برای حکم شرعی نیست، بلکه مقدمه برای فعل مکلف است که متصف به وصف جواز است [نه هر فعلی].

مرحوم سید (ره) نوشته است: «يجب أيضاً لمسّ كتابة القرآن إن وجب بالنذر»[4].

سؤال: آیا نذر کردن مس کتابت قرآن، منعقد می‎شود یا منعقد نمی‎شود؟ یعنی آیا مس کتابت قرآن رجحان [که شرط انعقاد نذر است] دارد که نذر به آن تعلق پیدا کند یا رجحان ندارد؟

عده‎ای گفته‎اند که مس کتابت قرآن رجحانی ندارد لذا نذر به آن تعلق نمی‎گیرد، لکن در پاسخ این عده عرض می‎شود که مس کتابت قرآن به قصد تعظیم و تبرک جستن، رجحان دارد، کما اینکه بوسیدن قرآن، پرده کعبه و امثال آن به قصد تعظیم شعائر و تیمّن و تبرّک، رجحان دارد و سیره متشرعه نیز بر این جاری است که کتابت قرآن را به قصد تعظیم و تبرک مس می‎کنند بنابراین، مس کتابت قرآن می‎تواند متعلق نذر واقع شود و مشکلی ندارد.

مرحوم سید (ره) در ادامه مواردی که موجب وجوب وضو می‎شوند، نوشته است: «أو لوقوعه في موضع يجب إخراجه منه، أو لتطهيره إذا صار متنجّساً و توقّف الإخراج أو التطهير على مس كتابته و لم يكن التأخير بمقدار الوضوء موجباً لهتك حرمته و إلّا وجبت المبادرةُ من دون الوضوء»[5].

به نظر مرحوم سید (ره) یکی از مواردی که وضو به خاطر آن واجب می‎شود این است که قرآن در جایی افتاده باشد [، مثل مستراح] که خارج نمودن آن واجب باشد، یا اینکه قرآن، نجس شده باشد و شخص بخواهد آن را تطهیر کند و اخراج قرآن یا تطهیر آن، بر مس کردن نوشته‎های آن متوقف باشد و تأخیر به مقداری که شخص وضو بگیرد، موجب هتک حرمت قرآن نگردد [که در این صورت واجب است شخص، نخست وضو بگیرد و سپس نسبت به اخراج یا تطهیر قرآن اقدام کند]، ولی اگر تأخیر به اندازه وضو گرفتن باعث هتک حرمت قرآن شود، واجب است که شخص بدون اینکه وضو بگیرد نسبت به اخراج یا تطهیر قرآن مبادرت ورزد.

دلیل حکم مذکور در کلام مرحوم سید (ره) این است که وضو نسبت به مَسِ واجب جنبه مقدمیت دارد لذا چون مس کتابت قرآن [به خاطر تطهیر یا اخراج آن از مستراح] واجب است، وضو نیز که مقدمه جواز مَس است [چون مس کتابت قرآن، بدون طهارت جایز نیست] واجب می‎شود پس وجوب وضو از باب وجوب مقدمه واجب است لذا چون ذی‎المقدمه [مَس کتابت قرآن]، واجب است، مقدمه [وضو] نیز واجب می‎شود.

نکته: در صورتی که شخص بخواهد قرآن را تطهیر کند و یا آن را از مکانی، مثل مستراح خارج کند و وضو نداشته باشد، اگر تأخیر در تطهیر و اخراج به خاطر وضو گرفتن، موجب هتک حرمت قرآن شود، لازم نیست که شخص وضو بگیرد، بلکه باید سریع نسبت به تطهیر یا اخراج قرآن اقدام کند و دلیل این امر نیز تزاحم دو امر است که یکی امر به تطهیر یا اخراج قرآن است و دیگری امر به وضو برای مس کتابت قرآن، که چون امر به تطهیر یا اخراج قرآن اهم از امر به وضو برای مس کتابت [امر مهم] قرآن است، شخص باید بدون وضو [در فرضی که تأخیر به خاطر وضو، موجب هتک حرمت قرآن شود] به تطهیر یا اخراج قرآن از مکانی، مثل مستراح اقدام کند و لازم نیست که به خاطر وضو، تطهیر یا اخراج را به تأخیر اندازد.

«والحمدلله رب العالمین»



[1]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب12، ص384، ح3.

[2]. همان، ص383، ح2.

[3]. همان، ح1.

[4]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص187. 

[5]. همان.

Please publish modules in offcanvas position.