فصلٌ في غايات الوضوءات الواجبة و غير الواجبة96/06/21

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ في غايات الوضوءات الواجبة و غير الواجبة                         تاریخ: 21شهریور 1396

موضوع جزئی:  موارد وجوب وضو                                                            مصادف با: 21 ذی‎الحجه 1438

سال تحصیلی: 97- 96                                                                                              جلسه: 3

                                                                                                  

   «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

خلاصه جلسه گذشته

عرض شد که به نظر مرحوم سید (ره) یکی از مواردی که وضو به خاطر آن واجب می‎شود این است که قرآن در جایی افتاده باشد [، مثل مستراح] که خارج نمودن آن واجب باشد، یا اینکه قرآن، نجس شده باشد و شخص بخواهد آن را تطهیر کند و اخراج قرآن یا تطهیر آن، بر مس کردن نوشته‎های آن متوقف باشد و تأخیر به مقداری که شخص وضو بگیرد، موجب هتک حرمت قرآن نگردد [که در این صورت واجب است شخص، نخست وضو بگیرد و سپس نسبت به اخراج یا تطهیر قرآن اقدام کند]، ولی اگر تأخیر به اندازه وضو گرفتن باعث هتک حرمت قرآن شود، واجب است که شخص بدون اینکه وضو بگیرد نسبت به اخراج یا تطهیر قرآن مبادرت ورزد.

دلیل حکم مذکور در کلام مرحوم سید (ره) این بود که وضو نسبت به مَسِ واجب جنبه مقدمیت دارد لذا چون مس کتابت قرآن [به خاطر تطهیر یا اخراج آن از مستراح] واجب است، وضو نیز که مقدمه جواز مَس است [چون مس کتابت قرآن، بدون طهارت جایز نیست] واجب می‎شود پس وجوب وضو از باب وجوب مقدمه واجب است لذا چون ذی‎المقدمه [مَس کتابت قرآن]، واجب است، مقدمه [وضو] نیز واجب می‎شود.

نکته: در صورتی که شخص بخواهد قرآن را تطهیر کند و یا آن را از مکانی، مثل مستراح خارج کند و وضو نداشته باشد، اگر تأخیر در تطهیر و اخراج به خاطر وضو گرفتن، موجب هتک حرمت قرآن شود، لازم نیست که شخص وضو بگیرد، بلکه باید سریع نسبت به تطهیر یا اخراج قرآن اقدام کند و دلیل این امر نیز تزاحم دو امر است که یکی امر به تطهیر یا اخراج قرآن است و دیگری امر به وضو برای مس کتابت قرآن، که چون امر به تطهیر یا اخراج قرآن اهم از امر به وضو برای مس کتابت [امر مهم] قرآن است، شخص باید بدون وضو [در فرضی که تأخیر به خاطر وضو، موجب هتک حرمت قرآن شود] به تطهیر یا اخراج قرآن از مکانی، مثل مستراح اقدام کند و لازم نیست که به خاطر وضو، تطهیر یا اخراج را به تأخیر اندازد.

سؤال: آیا در فرضی که تأخیر به اندازه وضو گرفتن، موجب هتک حرمت قرآن گردد، لازم است که شخص تیمّم کند و سپس قرآن را تطهیر کند یا اگر در جایی مثل مستراح افتاده، آن را خارج کند یا لازم نیست که شخص تیمم کند؟

پاسخ: آیت الله خویی (ره) فرموده است که لازم نیست که شخص تیمّم کند چون تیمم در دو مورد، مشروعیت دارد؛ مورد اول، جایی است که انسان دسترسی به آب نداشته باشد که در صورت فقدان آب، تیمم می‎کند و مورد دوم، جایی است که آب وجود دارد اما به خاطر ضرر داشتن و امثال آن، انسان از استعمال آب عاجز است. بنابراین، چون مانحن‎فیه مصداق هیچ یک از دو مورد مذکور نیست، جایی برای تیمّم نیست در نتیجه، اگر تأخیر به اندازه وضو گرفتن موجب هتک حرمت قرآن شود، لازم نیست که شخص تیمّم کند، بلکه بدون وضو و تیمّم باید نسبت به تطهیر قرآن یا اخراج آن از محلی، مثل مستراح که به قرآن بی‎احترامی می‎شود، اقدام کند[1].

مرحوم سید (ره) در ادامه نوشته است: «و يلحق به أسماء اللّه و صفاته الخاصّة، دون أسماء الأنبياء و الأئمّة (عليهم السّلام)، و إن كان أحوط»[2].

به نظر مرحوم سید (ره)، مس اسماء خداوند و صفات خاص خداوند نیز در حکم مس کتابت قرآن می‎باشند لذا همان‎طور که لازم است که شخص برای مَس کتابت قرآن وضو بگیرد، لازم است که برای مس اسماء و صفات خداوند نیز وضو بگیرد، ولی لازم نیست که برای مس اسماء انبیاء (ع) و ائمه (ع) که وضو بگیرد؛ هرچند که احتیاط مستحب این است که برای مس اسماء انبیاء (ع) و ائمه (ع) نیز وضو بگیرد.

دلیل حرمت مس اسماء و صفات الهی، بدون وضو

حکم مسأله با توجه به مستند حرمت مس کتابت قرآن، بدون وضو فرق می‎کند چون گاهی مستند حرمت مس کتابت قرآن، بدون وضو، موثقه ابوبصیر است [عَنْ أَبِي بَصِيرٍ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَمَّنْ قَرَأَ فِي الْمُصْحَفِ وَ هُوَ عَلَى غَيْرِ وُضُوءٍ؛ قَالَ: «لَا بَأْسَ وَ لَا يَمَسَّ الْكِتَابَ»[3]] که در جلسه گذشته ذکر شد و گاهی مستند حرمت مس کتابت قرآن، بدون وضو، آیه شریفه «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»[4] می‎باشد که حکم مسأله با توجه به آیه و روایت فرق می‎کند؛

اگر مستند حکم مذکور، روایت ابوبصیر باشد، تعدی حکم حرمت، از مس کتابت قرآن به مس اسماء و صفات الهی جایز نیست، یعنی نمی‎توان تنقیح مناط درست کرد و گفت که مناط در مس کتابت قرآن و مس اسماء و صفات الهی، یک چیز است و با توجه به این مناط حکم را از مس کتابت قرآن به مس اسماء و صفات الهی، تسرّی داد چون روایت موثقه ابوبصیر صرفاً به مس کتابت قرآن اختصاص دارد و راه دیگری وجود ندارد که از آن طریق ملاکات شرع استنباط شود و گفته شود که ملاک و مناط در مس کتابت قرآن و مس اسماء و صفات الهی یک چیز است لذا تسری و تعدی حکم حرمت مس، از کتابت قرآن به اسماء و صفات الهی نیز جایز است بنابراین، چون دسترسی به ملاکات شرعی امکان‎پذیر نیست لذا تعدی حکم حرمت مس، از مس کتابت قرآن به مس اسماء و صفات خاص الهی جایز نیست.

عده‎ای گفته‎اند که اگر مستند حکم مذکور [حرمت مس کتابت قرآن]، آیه «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» باشد، تعدی حکم حرمت مس، از مس کتابت قرآن به مس اسماء و صفات خاص الهی جایز است، بلکه عده‎ای گفته‎اند که حکم حرمت مس کتابت قرآن، به هر چیزی که مقدّس است و باید تعظیم و تکریم شود، قابل تسرّی است لذا حکم حرمت مس کتابت قرآن، به مس اسماء انبیاء (ع)، ائمه معصومین (ع) و حتی نام مبارک حضرت زهرای مرضیه (س)، مس کعبه نیز تسرّی داده می‎شود لذا گفته‎اند که آیه شریفه مذکور، به خاطر قداست و کرامت قرآن بر منع مس کتابت قرآن، بدون وضو، دلالت دارد بنابراین، ملاک حرمت مس، حفظ قداست و کرامت است لذا مس هر چیزی که قداست و کرامت داشته باشد، بدون وضو، جایز نیست پس با توجه به اینکه مس کتابت قرآن، موضوعیت ندارد، بلکه آنچه موضوعیت دارد، قداست، کرامت و شرافت قرآن است و این قداست و شرافت در رابطه با اسماء و صفات خاص الهی، اسماء انبیاء (ع)، اسماء ائمه معصومین (ع)، نام مبارک حضرت فاطمه زهرا (س)، مس کعبه و... نیز جریان دارد بنابراین، حکم حرمت مس کتابت قرآن، بدون وضو به مس اسماء و صفات خاص الهی، اسماء انبیاء (ع)، اسماء ائمه معصومین (ع) و امثال آن نیز تسرّی می‎کند و مس موارد مذکور، نیز بدون وضو حرام است.

اشکال

همان‎طور که قبلاً در بحث از استدلال به آیه مورد بحث [جلسه اول، مورخه13/6/96]، گفته شد، در اصل تمسک به آیه برای حرمت مس کتابت قرآن، اشکال است و نمی‎شود با تمسک به ظاهر این آیه، حرمت مس کتابت قرآن را ثابت کرد، بلکه استناد به این آیه متوقف بر این سه نکته است که اولاً؛ «مَس» به معنای مَس ظاهری باشد، ثانیاً؛ «مطهَّرون» نیز به معنای طهارت ظاهری باشد و ثالثاً؛ ضمیر «هاء» در «لا یمَسُّه» نیز به قرآن برگردد، در صورتی که این سه نکته محرز و روشن نیست لذا وقتی استناد به آیه مذکور، برای حرمت مس کتابت قرآن تمام نباشد، ممکن نیست که با استناد به این آیه، حرمت مس، به مس اسماء و صفات خاص الهی نیز سرایت داده شود. در نتیجه، تسرّی از مس کتابت قرآن به مس اسماء و صفات خاص الهی، اسماء انبیاء (ع) و ائمه معصومین (ع) از باب احتیاط خواهد بود.

بنابراین، مس کتابت قرآن، بدون وضو، از باب تمسک به موثقه ابوبصیر، حرام است، ولی مس اسماء و صفات خاص الهی، اسماء انبیاء (ع)، ائمه معصومین (ع) و امثال آن از باب احتیاط جایز نیست.

ممکن است که گفته شود که اگر مس کتابت قرآن، بدون وضو حرام باشد چون در کتاب خدا، اسماء و صفات خداوند متعال نیز وجود دارد بنابراین، مس اسم و صفات خداوند، بدون وضو نیز حرام خواهد بود؛ هرچند که در غیر کتاب خدا باشند.

«والحمدلله رب العالمین»



[1]. سید ابوالقاسم، موسوی خویی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ج3، ص522.

[2]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص187.

[3]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب12، ص384، ح1.

[4]. «الواقعة»:79.

Please publish modules in offcanvas position.