درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته) موضوع کلی: فصلٌ في غايات الوضوءات الواجبة و غير الواجبة تاریخ: 17 مهر 1396 موضوع جزئی: موارد وجوب وضو مصادف با: 18 محرم 1439 سال تحصیلی: 97- 96 جلسه: 7 |
«الحمدلله رب العالمين و صليالله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»
بحث در روایاتی بود که بر جواز مس کتابت قرآن در صورتی که منفصل از قرآن باشد، دلالت داشتند. در جلسه گذشته روایت اول ذکر و بررسی شد.
روایت دوم: عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْجُنُبِ وَ الطَّامِثِ يَمَسَّانِ بِأَيْدِيهِمَا الدَّرَاهِمَ الْبِيضَ؛ قَالَ: «لَا بَأْسَ»[1].
اسحاق بن عمار در روایت مذکور از امام صادق (ع) درباره جنب و زنی که عادت ماهیانه دارد و درهمهای سفید را با دستشان مس میکنند، سؤال کرد، حضرت (ع) فرمود که اشکالی ندارد.
روایت مذکور نیز ظهور در این دارد که درهم فینفسه موضوعیت ندارد، بلکه درهم از این جهت که به آیات قرآن منقوش بودهاند، موضوعیت پیدا کرده است، بنابراین، ظاهر روایت مذکور این است که مس کردن درهم منقوش به آیات الهی از طرف جنب و حائض مشکل ندارد، لکن
اشکال به روایت مذکور
اولاً: چون محتمل است که اطراف درهم یا طرف دیگر درهم که منقوش به آیات الهی نبوده است، مس میشده است، استناد به این روایت تمام نیست.
ثانیاً: این روایت نیز مانند روایت اول [روایت محمد بن مسلم]، معارض دارد و روایت عمار بن موسی که در جلسه گذشته ذکر شد [عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «لَا يَمَسَّ الْجُنُبُ دِرْهَماً وَ لَا دِينَاراً عَلَيْهِ اسْمُ اللَّهِ»[2]]، معارض این روایت است بنابراین، چون روایت اسحاق بن عمار نیز مانند روایت محمد بن مسلم معارض دارد، قابل استناد نیست.
روایت سوم: عَنْ أَبِي الرَّبِيعِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ فِي الْجُنُبِ يَمَسُّ الدَّرَاهِمَ وَ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ وَ اسْمُ رَسُولِهِ، قَالَ: «لَا بَأْسَ بِهِ رُبَّمَا فَعَلْتُ ذَلِكَ»[3].
ابی الربیع در روایت مذکور از امام صادق (ع) درباره شخص جنب که درهمی را که نام خدا و نام رسول خدا (ص) بر آن نقش بسته است، مس میکند، سؤال کرد، حضرت (ع) فرمود که اشکالی ندارد، چه بسا من خودم این کار را انجام دادهام.
روایت مذکور، تصریح به این دارد که مس کردن درهم منقوش به نام خدا و رسول خدا (ص) بدون طهارت اشکالی ندارد و این دلیل بر این است که اگر آیه یا کلمهای از قرآن، منفصل از قرآن در جای دیگری بیاید، مس آن بدون وضو اشکال ندارد.
اشکال بر روایت مذکور
اولاً: مس درهم؛ هرچند که منقوش به نام خدا و نام رسول خدا (ص) باشد، الزاماً ملازم با مس نام خدا و نام رسول خدا (ص) نیست چون ممکن است که شخص درهم را مس کند، ولی اطراف آن یا زیر آن را مس کند که با نام خدا و نام رسول خدا (ص) تماس نداشته باشد.
ثانیاً: این روایت نیز مانند دو روایت قبلی معارض دارد لذا استناد به آن تمام نیست.
بنابراین، روایات مذکور، نمیتوانند مدعا [جواز مس آیات و کلمات قرآن، در غیر قرآن بدون وضو] را ثابت کنند چون بعضی از روایات، سنداً و دلالةً ضعیف بودند و آن روایاتی که سنداً و دلالةً تمام بودند، معارض داشتند لذا استناد به آنها تمام نیست.
در نتیجه، مس آیات و کلمات قرآن بدون وضو جایز نیست؛ چه در قرآن باشند و چه در غیر قرآن ذکر شده باشند.
مسأله 474: «في الكلمات المشتركة بين القرآن و غيره المناط قصد الكاتب»[4].
به نظر مرحوم سید (ره)، در رابطه با کلمات مشترک بین قرآن و غیر قرآن [، مثل اسماء الهی و اسماء انبیاء که در قرآن آمده است و مشترک بین قرآن و غیر قرآن است]، قصد کاتب، ملاک حکم است [، یعنی اگر نویسنده از کلمه مورد نظر، قرآن را قصد کرده باشد، مس آن بدون وضو حرام است، ولی اگر از آن کلمه، غیر قرآن را قصد کرده باشد، مس آن بدون وضو اشکال ندارد].
سؤال: حکم مس کردن کلمات خاصه قرآنی که فقط در قرآن آمده است و بین قرآن و غیر قرآن مشترک نیست، چگونه است؟ آیا این کلمات نیز دائر مدار قصد نویسنده آن کلمات است یا اینکه چون فقط در قرآن آمدهاند، مس آنها بدون وضو جایز نیست؟
پاسخ: نظر عمده علما این است که کلمات خاصه قرآنی، دایر مدار قصد کاتب نیستند، بلکه به صورت قهری، قرآن بر آن منطبق است و مس بدون وضوی آن حرام است، ولی از فرمایشات آیت الله حکیم (ره) در کتاب مستمسک استفاده میشود که در مورد کلمات خاصه قرآنی نیز قصد کاتب معتبر است چون گاهی ممکن است که کلمه خاص قرآنی در جایی نوشته شود ولی به قصد اینکه آن کلمه، قرآنی است نوشته نشده باشد که در این صورت مس بدون وضوی آن اشکال ندارد. اما به نظر میرسد که حق با کسانی است که معتقدند که مس کلمات خاص قرآنی بدون وضو جایز نیست؛ هرچند که نویسنده این کلمات، با قصد قرآنی بودن آن کلمات را ننوشته باشد.
مسأله 475: «لا فرق فيما كُتِب عليه القرآن بين الكاغذ و اللوح و الأرض و الجدار و الثوب، بل و بدن الإِنسان، فإذا كتب على يده لا يجوز مسّه عند الوضوء، بل يجب محوه أوّلًا ثمّ الوضوء»[5].
به نظر مرحوم سید (ره) [در حرمت مس کتابت قرآن بدون وضو]، در آنچه که قرآن بر آن نوشته میشود بین کاغذ، لوح، زمین، دیوار، لباس، بلکه بدن انسان تفاوتی نیست، پس اگر قرآن را بر دستش بنویسد مس آن، هنگام وضو گرفتن جایز نیست، بلکه نخست واجب است که آن نوشته قرآنی را برطرف کند و سپس وضو بگیرد.
دلیل حکم مذکور، اطلاق ادله دال بر حرمت مس کتابت قرآن بدون وضو است.
البته بزرگانی در مقابل مرحوم سید (ره)، گفتهاند که انسان همیشه اینگونه وضو نمیگیرد که دستش بر روی دست دیگر قرار بگیرد تا صدق کند که هنگام وضو گرفتن دستش بر روی کلمات قرآن گذاشته شده است تا گفته شود که تماس دست بدون وضو با قرآن حرام است لذا باید نخست آن آیه قرآن را محو کند و سپس وضو بگیرد، بلکه چه بسا انسان با ریختن آب بر روی دست وضو بگیرد بدون اینکه دستش با محل آیه قرآن تماس پیدا کند و یا اینکه شخص وضوی ارتماسی بگیرد که اصلاً تماسی صورت نگرفته است لذا محو آیه قرآن قبل از وضو واجب نیست.
مسأله 476 : «إذا كتب على الكاغذ بلا مداد فالظاهر عدم المنع من مسّه لأنّه ليس خطّاً. نعم، لو كتب بما يظهر أثره بعد ذلك فالظاهر حرمته كماء البصل، فإنّه لا أثر له إلّا إذا أُحمي على النار»[6].
به نظر مرحوم سید (ره)، اگر شخص بدون مداد بر روی کاغذ آیه یا کلمهای از قرآن را بنویسد [؛ مثلاً با انگشتش بر روی کاغذ بنویسد]، ظاهر این است که مس آن بدون وضو اشکالی ندارد چون بر آنچه بدون مداد نوشته شده است، خط صدق نمیکند [و سالبه به انتفاء موضوع است]. بله اگر با چیزی، مثل آب پیاز بنویسد که اثرش ظاهر میشود، ظاهر این است که مس آن بدون وضو حرام است؛ چون اثر نوشتن با آب پیاز مشخص نمیشود مگر زمانی که با آتش داغ شود [که در این صورت اثر آن آشکار میشود].
در رابطه با مسأله مذکور چهار فرض متصور است:
فرض اول، اینکه شخص بدون مداد بر روی کاغذ آیه یا کلمهای از قرآن را بنویسد که مس آن بدون وضو اشکال ندارد چون منتفی به انتفاء موضوع است زیرا اصلاً چیزی نیست تا مس آن بدون وضو اشکال داشته باشد.
فرض دوم، اینکه شخص آیه یا کلمهای از قرآن را روی چیزی بنویسد و اثر آن نیز ظاهر باشد که مس آن بدون وضو، حرام است.
فرض سوم، اینکه شخص آیه یا کلمهای از قرآن را با چیزی، مثل آب پیاز بنویسد که هرچند اثر آن در زمان نوشتن ظاهر نمیشود، ولی بر اثر داغ شدن به وسیله آتش اثرش ظاهر میگردد که در این صورت مس کردن آن بدون وضو، حرام است چون درست است که قبل از داغ شدن به وسیله آتش اثر آن ظاهر نمیشود، ولی خود ظهور اثر بعد از داغ شدن به وسیله آتش دلیل بر این است که آن نوشته اثر دارد ولی نامرئی است وگرنه با داغ شدن ظاهر نمیشد.
فرض چهارم، اینکه شخص آیه یا کلمهای از قرآن را بر روی چیزی بنویسد، ولی قابل تشخیص نباشد؛ مثل اینکه شخص با رنگ سفید آیه یا کلمهای از قرآن را بر روی کاغذ سفید بنویسد و اثر آن اصلاً مشخص نباشد، در این صورت نیز مس آن آیه یا کلمه قرآنی بدون وضو حرام است چون واقعاً آیه یا کلمه قرآنی نوشته شده است، لکن نامرئی است و قابل دیدن نیست و عدم رؤیت دلیل بر عدم واقعیت داشتن نیست.
«والحمدلله رب العالمین»