فصلٌ في الوضوءات المستحبة 96/08/06

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ في الوضوءات المستحبة                                                تاریخ: 6 آبان 1396

موضوع جزئی: اقسام وضوی مستحب                                                                   مصادف با: 8 صفر 1439

سال تحصیلی: 98- 97                                                                                     جلسه: 16

                                                                                                   

  «الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

بحث در قسم دوم از اقسام وضوهای مستحبی [که در حال طهارت از حدث اصغر، مستحب است]، یعنی وضوی تجدیدی بود. به دو روایت در رابطه با این قسم از وضوهای مستحبی اشاره شد که از این دو روایت استفاده شده بود که وضوی تجدیدی مستحب است، یعنی مستحب است که شخص با اینکه وضو و طهارت دارد دوباره وضو بگیرد. 

اشکال به روایت دوم

روایت مذکور [عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «مَنْ جَدَّدَ وُضُوءَهُ لِغَيْرِ حَدَثٍ جَدَّدَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ مِنْ غَيْرِ اسْتِغْفَارٍ»[1].]، نمی‎تواند مدعا [استحباب وضوی تجدیدی] را ثابت کند و اصل دلالت روایت بر استحباب وضوی تجدیدی محل اشکال است تا چه رسد به اینکه از این روایت اطلاق گیری شود زیرا «لغیر حدث» که در روایت آمده است بر این دلالت دارد که تجدید وضو باید به خاطر غایتی غیر از حدث باشد و منظور این نیست که اصلاً غایتی نداشته باشد و یا اینکه غایت آن، تجدید باشد.

پاسخ از اشکال مذکور

به نظر می‎رسد که اشکال مذکور، وارد نباشد چون در روایت آمده است «جدَّدَ وضوءَهَ لغیر حدث» و این حاکی از این است که حدثی در کار نیست و شخص وضویش را تجدید می‎کند و دوباره وضو می‎گیرد.

مرحوم سید (ره) در ادامه نوشته است: «و أمّا الغسل فلا يستحبّ فيه التجديد، بل و لا الوضوء بعد غسل الجنابة و إن طالت المدّة»[2].

به نظر مرحوم سید (ره) غسل تجدیدی استحباب ندارد، بلکه وضوی بعد از غسل جنابت نیز استحباب ندارد؛ هرچند که زمانی طولانی از غُسل گذشته باشد.

بعضی گفته‎اند که اطلاق بعضی از روایاتی که در رابطه با استحباب وضوی تجدیدی وارد شده‎اند؛ از جمله روایت ذیل، غُسل را نیز شامل می‎شوند:

عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ سَعْدَانَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «الطُّهْرُ عَلَى الطُّهْرِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ»[3].

امام صادق (ع) در روایت مذکور، فرموده است که طهارت بعد از طهارت ده حسنه دارد.

البته عده‎ای گفته‎اند که چون در سایر روایات، تعبیر «الوضوء علی الوضوء» آمده است، این تعبیر قرینه است بر اینکه منظور از «الطهر علی الطهر»، وضو می‎باشد لذا روایت مذکور، نمی‎تواند دلیل بر استحباب غُسل تجدیدی باشد.

دو نکته در رابطه با قسم دوم از اقسام وضوی استحبابی قابل ذکر است:

نکته اول اینکه، همان‎طور که تجدید، یک امر قصدی است، یعنی شخص وقتی دوباره وضو می‎گیرد، نیت می‎کند که وضوی دوم، تجدید وضوی اول است. اما گاهی نیاز به قصد ندارد، بلکه انطباق قهری برای ترتب آثار کفایت می‎کند؛ مثلاً اگر شخصی که طهارت و وضو دارد، به اعتقاد اینکه حدثی از او سر زده است و وضویش باطل شده است برای رفع حدث اصغر، وضو گرفت، سپس معلوم شد که وضوی اول او باطل نشده است، در این صورت؛ هرچند که هنگامی که برای مرتبه دوم وضو گرفته است قصد تجدید نکرده است، لکن با انطباق قهری، وضوی دومی که گرفته است، وضوی تجدیدی و مستحبی می‎شود زیرا تعبیر «الطُّهْرُ عَلَى الطُّهْرِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ» که در روایت آمده است، اطلاق دارد و این اطلاق اعم از این است که انسان بداند که وضو و طهارت دارد و دوباره وضو بگیرد و یا اینکه نداند که وضو دارد و وضو بگیرد و بعد مشخص شود که وضو داشته است لذا در جایی که شخص وضو بگیرد و بعد مشخص شود که وضو داشته است، وضوی دوم او قهراً بر وضوی تجدیدی منطبق خواهد شد؛ هرچند که وضوی تجدیدی را قصد نکرده است.

نکته دوم اینکه، مقتضای اطلاق روایاتی که در رابطه با استحباب وضوی تجدیدی وارد شده‎اند این است که وضوی تجدیدی وضویی را بدون فاصله از وضوی اول گرفته می‎شود را نیز شامل می‎شود بنابراین، از نظر زمانی، حد و مرز مشخصی برای وضوی تجدیدی وجود ندارد لذا اگر شخص بعد از وضوی اولی که گرفته است بلافاصله دوباره وضو بگیرد، مشکلی ندارد و وضوی تجدیدی محسوب می‎شود.

البته فقها گفته‎اند که سزاوار این است که وضوی دوم با تأخیر از وضوی اول صورت گرفته باشد لذا وضویی که بلافاصله بعد از وضوی اول گرفته شود، وضوی تجدید محسوب نمی‎شود و استحبابی ندارد و آنچه که از وضوی تجدیدی به ذهن متبادر می‎شود این است که انسان با اینکه وضو دارد، برای چیزی که مشروط به طهارت است دوباره وضو بگیرد و الا اگر انسان پشت سر هم وضویش را تکرار کند، وضوی تجدیدی محسوب نمی‎شود و استحبابی ندارد.

مرحوم سید (ره) در ادامه نوشته است:

«و أمّا القسم الثالث فلأُمور؛

الأوّل: لذكر الحائض في مصلّاها مقدار الصلاة؛

الثاني: لنوم الجنب و أكله و شربه و جماعه و تغسيله الميّت؛

الثالث: لجماع مَن مسّ الميّت و لم يغتسل بعد؛

الرابع: لتكفين الميّت أو دفنه بالنسبة إلى من غسّله و لم يغتسل غسل المسّ»[4].  

مرحوم سید (ره) نوشته است که قسم سوم از وضوهای مستحبی [وضویی که در حال حدث اکبر مستحب است که این وضو مفید طهارت نیست، بلکه رافع کراهت است، مثل اینکه شخص جنب وقتی وضو بگیرد، کراهت غذا خوردن از او رفع میشود یا اینکه وضو باعث کمال در فعلی میشود که انجام میدهد، مثل وضو گرفتن جنب برای خواب و وضوی حائض برای ذکر گفتن در مصلایش] به خاطر امور ذیل است:

الأوّل: لذكر الحائض في مصلّاها مقدار الصلاة.

اولین مورد، از مواردی که وضو در حال حدث اکبر مستحب است، وضوی حائض است برای اینکه در مصلای خود، به مقدار زمان نماز خواندن، ذکر بگوید.

دلیل حکم مذکور، علاوه بر شهرت بین فقها، روایت صحیحه ذیل است:

عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع)؛ قَالَ: «إِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ طَامِثاً فَلَا تَحِلُّ لَهَا الصَّلَاةُ وَ عَلَيْهَا أَنْ تَتَوَضَّأَ وُضُوءَ الصَّلَاةِ عِنْدَ وَقْتِ كُلِّ صَلَاةٍ ثُمَّ تَقْعُدُ فِي مَوْضِعٍ طَاهِرٍ فَتَذْكُرُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تُسَبِّحُهُ وَ تُهَلِّلُهُ وَ تَحْمَدُهُ كَمِقْدَارِ صَلَاتِهَا ثُمَّ تَفْرُغُ لِحَاجَتِهَا»[5].

زراره در روایت صحیحه مذکور از امام باقر (ع) نقل کرده است که آن حضرت (ع) فرموده است که اگر زنی حائض باشد نماز برای او جایز نیست و بر آن زن است که در وقت هر نمازی وضو بگیرد، آن‎گونه که برای نماز وضو می‎گیرد سپس در مکانی که پاکیزه است بنشیند و به همان مقداری که نماز خواندن، زمان می‎برد، ذکر خدا را بگوید و تسبیح، تهلیل و حمد الهی را انجام دهد سپس برای کارها و نیازهایش فارغ می‎شود [و به بقیه امور زندگی‎اش می‎پردازد].

الثاني: لنوم الجنب و أكله و شربه و جماعه و تغسيله الميّت.

اولین مورد، از مواردی که وضو در حال حدث اکبر مستحب است، وضوی جنب به منظور خوابیدن، خوردن، نوشیدن، جماع و غُسل دادن میت است.

دلیل استحباب وضو برای شخص جنب که می‎خواهد بخوابد، روایات ذیلند:

روایت اول: عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ؛ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الرَّجُلِ؛ أَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَنَامَ وَ هُوَ جُنُبٌ؟ فَقَالَ: «يُكْرَهُ ذَلِكَ حَتَّى يَتَوَضَّأَ»[6].

حلبی در روایت صحیحه مذکور، گفته است که از امام صادق (ع) درباره شخصی که جنب است، سؤال شد که آیا سزاوار است که آن شخص با حالت جنابت بخوابد؟ آن حضرت (ع) فرمود که مکروه است که آن شخص بخوابد مگر اینکه وضو بگیرد.

روایت دوم: عَنْ سَمَاعَةَ؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْجُنُبِ يُجْنِبُ ثُمَّ يُرِيدُ النَّوْمَ، قَالَ: «إِنْ أَحَبَّ أَنْ يَتَوَضَّأَ فَلْيَفْعَلْ وَ الْغُسْلُ أَحَبُّ إِلَيَّ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ فَإِنْ هُوَ نَامَ وَ لَمْ يَتَوَضَّأْ وَ لَمْ يَغْتَسِلْ فَلَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ»[7].

سماعه در این روایت موثقه گفته است که از امام (ع) درباره شخصی که جنب می‎شود و سپس می‎خواهد بخوابد، سؤال کردم، حضرت (ع) فرمود که اگر دوست داشت وضو بگیرد، این کار را بکند و غُسل نزد من محبوب‎تر است و أفضل از وضوست، پس اگر خوابید و وضو نگرفت و غُسل نکرد، ان‎شاءالله، چیزی بر او نیست.

«فلیفعل» که در روایت مذکور آمده است از استحباب وضو برای شخص جنب، حکایت دارد.

دلیل استحباب وضو برای شخص جنب وقتی قصد خوردن یا آشامیدن چیزی را دارد، روایات ذیلند:

روایت اول: عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ (ع)؛ قَالَ: «إِذَا كَانَ الرَّجُلُ جُنُباً لَمْ يَأْكُلْ وَ لَمْ يَشْرَبْ حَتَّى يَتَوَضَّأَ»[8].

حلبی در روایت صحیحه مذکور از امام صادق (ع) از پدرش امام باقر (ع) نقل کرده است که آن حضرت (ع) فرموده است که شخصی که جنب است نخورد و نیاشامد مگر بعد از اینکه وضو بگیرد.

روایت دوم: عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فِي حَدِيثٍ؛ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): أَ يَأْكُلُ الْجُنُبُ قَبْلَ أَنْ يَتَوَضَّأَ؟ قَالَ: «إِنَّا لَنَكْسَلُ وَ لَكِنْ لِيَغْسِلْ يَدَهُ فَالْوُضُوءُ أَفْضَلُ»[9].

عبدالرحمن بن ابی عبدالله در روایت صحیحه مذکور گفته است که به امام صادق (ع) عرض کردم که آیا جنب می‎تواند قبل از اینکه وضو بگیرد چیزی بخورد؟ آن حضرت (ع) فرمود که ما کسل می‎شویم و این کار را خوش نداریم [یعنی خوردن بدون وضو برای جنب کراهت دارد]، لکن شخص جنب [قبل از خوردن چیزی] دستش را بشوید، پس وضو گرفتن بهتر است.

روایت مذکور، بر کراهت أکل بدون وضو حمل شده است.

روایت سوم: عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع)؛ قَالَ: «الْجُنُبُ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَأْكُلَ وَ يَشْرَبَ غَسَلَ يَدَهُ وَ تَمَضْمَضَ وَ غَسَلَ وَجْهَهُ وَ أَكَلَ وَ شَرِبَ»[10].

زراره در روایت صحیحه مذکور، از امام باقر (ع) نقل کرده است که آن حضرت (ع) فرمود که جنب زمانی که اراد کند چیزی را بخورد یا بیاشامد، دستش را بشوید و مضمضه کند و صورتش را بشوید و بخورد و بیاشامد.

البته روایت سوم بر استحباب وضو دلالت ندارد و فقط بر کراهت خوردن و آشامیدن جنب دلالت دارد.

دلیل استحباب وضو برای شخص جنب که قصد جماع دارد، روایات ذیلند:

روایت اول: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ؛ قَالَ: قَالَ فُلَانُ بْنُ مُحْرِزٍ: بَلَغَنَا أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) كَانَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يُعَاوِدَ أَهْلَهُ لِلْجِمَاعِ تَوَضَّأَ وُضُوءَ الصَّلَاةِ فَأُحِبُّ أَنْ تَسْأَلَ أَبَا الْحَسَنِ الثَّانِيَ (ع) عَنْ ذَلِكَ، قَالَ الْوَشَّاءُ: فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ فَابْتَدَأَنِي مِنْ غَيْرِ أَنْ أَسْأَلَهُ فَقَالَ: «كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِذَا جَامَعَ وَ أَرَادَ أَنْ يُعَاوِدَ تَوَضَّأَ وُضُوءَ الصَّلَاةِ...»[11].

حسن بن علی وشّاء گفته است که فلان بن محرز گفت که از امام صادق (ع) به ما رسیده است که آن حضرت (ع) زمانی که قصد داشت دوباره برای جماع نزد عیال خود برود، وضوء می‎گرفت؛ آن‎گونه که برای نماز وضو می‎گیرند، پس من دوست دارم که تو آن را از امام رضا (ع) بپرسی، وشّاء گفته است که من بر امام رضا (ع) داخل شدم، پس قبل از آن که من از آن حضرت (ع) سؤال کنم، آن حضرت (ع) شروع به سخن کرد و فرمود امام صادق (ع) زمانی که با عیالش جمع می‎شد و قصد می‎کرد که دوباره جمع شود، وضو می‎گرفت؛ آن‎گونه که برای نماز وضو می‎گیرند... .

روایت دوم: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «إِذَا أَتَى الرَّجُلُ جَارِيَتَهُ ثُمَّ أَرَادَ أَنْ يَأْتِيَ الْأُخْرَى تَوَضَّأَ»[12].

در این روایت مرسله از امام صادق (ع) نقل شده است که آن حضرت (ع) فرموده است که زمانی که شخص نزد کنیزش رفت و سپس بخواهد برای مرتبه دوم، نزدیکی کند، وضو بگیرد.

اشکال بر دو روایت مذکور

اولاً: دو روایت مذکور، سنداً ضعیفند لذا قابل استناد نیستند.

ثانیاً: این دو روایت فقط جماع را شامل می‎شوند؛ در حالی که در کلام مرحوم سید (ره)، تعبیر «نوم الجنب» به کار رفته است و جنب اطلاق دارد و علاوه بر جنابت از طریق جماع، جنابت از طریق احتلام را نیز شامل می‎شود بنابراین، دلیل اخص از مدعاست چون این دو روایت فقط جنابت از طریق جماع را شامل می‎شوند؛ در حالی که مدعا، جنابت به طور مطلق است؛ چه از طریق جماع باشد و چه از طریق احتلام باشد.

آیت الله خویی (ره) فرموده است که چون امر [استحباب وضوی جنب به منظور جماع]، امری استحبابی است از باب تسامح در باب ادله سنن [مستحبات]، می‎توان از ضعف سندی روایات مذکور چشم پوشید و به آنها استناد کرد.

 «والحمدلله رب العالمین»



[1]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب8، ص377، ح7.

[2]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص195.

[3]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب8، ص376، ح3.  

[4]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص195. 

[5]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب14، ص386، ح1؛ کلینی، الكافي (ط- الإسلامية)، ج3، کتاب الحیض، باب ما یجب علی الحائض فی اوقات الصلاة، ص101، ح4.

[6]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب 11، ص382، ح1 و ج2، کتاب الطهارة، ابواب الجنابة، باب25، ص227، ح1.

[7]. همان، ج2، کتاب الطهارة، ابواب الجنابة، باب25، ص228، ح6.

[8]. همان، باب20، ص219، ح4.

[9]. همان، ص220، ح7.

[10]. همان، ص219، ح1.  

[11]. همان، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب13، ص386، ح2.

[12]. همان، ج20، کتاب النکاح، ابواب المقدمات النکاح و آدابه، باب155، ص257، ح1.

Please publish modules in offcanvas position.