فصلٌ في أفعال الوضوء‌ 96/11/03

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصلٌ في أفعال الوضوء‌                                                        تاریخ: 3 بهمن 1396

موضوع جزئی: الثالث: مسح الرأس- حکم مسح سر با آب غیر وضو                                    مصادف با: 5 جمادیالاولی 1439

سال تحصیلی: 97- 96                                                                                              جلسه: 50

                                                                                                   

«الحمدلله رب العالمين و صلي‌الله علي محمد و آله الطاهرين و اللعن علي اعدائهم اجمعين»

عرض شد که دو طایفه روایت وارد شده‎اند که بر این دلالت دارند که برای مسح سر و پاها می‎توان از آب جدید استفاده شود. طایفه اول از روایات مذکور، در جلسه گذشته ذکر و بررسی شد.

طایفه دوم، روایاتی هستند که درباره شخصی وارد شده‎اند که مسح سر را فراموش کرده است و در بین نماز یادش آمده است که سه روایت در این رابطه وارد شده‎اند که دو تا از این روایات مطلقند و یک روایت بر جواز مسح با آب غیر وضو تصریح کرده است:

روایت اول: صحیحه عَنْ مَنْصُورٍ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَمَّنْ نَسِيَ أَنْ يَمْسَحَ رَأْسَهُ حَتَّى قَامَ فِي الصَّلَاةِ؛ قَالَ: «يَنْصَرِفُ وَ يَمْسَحُ رَأْسَهُ وَ رِجْلَيْهِ»[1].

امام صادق (ع) در روایت صحیحه مذکور، در پاسخ سائل فرموده است که نمازش را بشکند و سر و پاهایش را مسح کند.

مطلق بودن روایت مذکور به این اعتبار است که «یمسح...» مطلق است و آب غیر وضو را نیز شامل می‎شود زیرا امام (ع) نفرموده است که با باقی‎مانده آب وضو سر و پاهایش را مسح کند بنابراین، مسح با آب غیر وضو نیز مکفی است.

روایت دوم: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ تَوَضَّأَ وَ نَسِيَ أَنْ يَمْسَحَ رَأْسَهُ حَتَّى قَامَ فِي صَلَاتِهِ؛ قَالَ: «يَنْصَرِفُ وَ يَمْسَحُ رَأْسَهُ ثُمَّ يُعِيدُ»[2].

تعبیر «یمسح رأسه» که در روایت صحیحه مذکور، آمده است، مطلق است و مسح با آب غیر وضو [آب جدید] را نیز شامل می‎شود.

روایت سوم: عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ؛ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ رَجُلٍ تَوَضَّأَ فَنَسِيَ أَنْ يَمْسَحَ عَلَى رَأْسِهِ حَتَّى قَامَ فِي الصَّلَاةِ؛ قَالَ: «فَلْيَنْصَرِفْ فَلْيَمْسَحْ عَلَى رَأْسِهِ وَ لْيُعِدِ الصَّلَاةَ»[3].

روایت ابی الصباح نیز مثل دو روایت قبل، مطلق است و به اطلاقش جواز مسح با آب غیر وضو را نیز شامل می‎شود.

روایت چهارم: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي رَجُلٍ نَسِيَ أَنْ يَمْسَحَ عَلَى رَأْسِهِ فَذَكَرَ وَ هُوَ فِي الصَّلَاةِ؛ فَقَالَ: «إِنْ كَانَ اسْتَيْقَنَ ذَلِكَ انْصَرَفَ فَمَسَحَ عَلَى رَأْسِهِ وَ عَلَى رِجْلَيْهِ وَ اسْتَقْبَلَ الصَّلَاةَ وَ إِنْ شَكَّ فَلَمْ يَدْرِ مَسَحَ أَوْ لَمْ يَمْسَحْ فَلْيَتَنَاوَلْ مِنْ لِحْيَتِهِ إِنْ كَانَتْ مُبْتَلَّةً وَ لْيَمْسَحْ عَلَى رَأْسِهِ وَ إِنْ كَانَ أَمَامَهُ مَاءٌ فَلْيَتَنَاوَلْ مِنْهُ فَلْيَمْسَحْ بِهِ رَأْسَهُ»[4].

امام صادق (ع) در روایت مذکور، به جواز مسح با آب غیر وضو تصریح کرده است.

پاسخ از استدلال به روایات طایفه دوم

نسبت به اطلاق اخباری که بر این دلالت داشتند که اگر شخص مسح را فراموش کرده باشد و در بین نماز یادش آمده باشد باید دوباره وضو بگیرد، عرض می‎شود که اطلاق این روایات به روایت ذیل تقیید می‎خورد:

عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي الرَّجُلِ يَنْسَى مَسْحَ رَأْسِهِ حَتَّى يَدْخُلَ فِي الصَّلَاةِ؛ قَالَ: «إِنْ كَانَ فِي لِحْيَتِهِ بَلَلٌ بِقَدْرِ مَا يَمْسَحُ رَأْسَهُ وَ رِجْلَيْهِ فَلْيَفْعَلْ ذَلِكَ وَ لْيُصَلِّ» [5].

مفهوم روایت موثقه مذکور این است که اگر در لحیه شخص، رطوبتی به اندازه مسح سر و پاها نباشد، جایز نیست که شخص به نمازش ادامه بدهد، بلکه باید دوباره وضو بگیرد و سپس نماز بخواند.

اما در رابطه با روایتی که بر جواز مسح با آب غیر وضو تصریح داشت، عرض می‎شود که این روایت در موردی وارد شده است که اساساً بر مکلف واجب نیست که وضو بگیرد زیرا اگر وضوی شخص تمام شده باشد و بعد از فراغ از وضو در صحت وضویی که گرفته است، شک کند به شک مورد نظر اعتنا نمی‎شود لذا در رابطه با روایت مذکور نیز عرض می‎شود که شک مورد نظر، معنی ندارد چون شخص بعد از دخول در نماز شک کرده است که مسح کرده است یا مسح نکرده است که در این صورت قاعده فراغ جاری می‎شود و به شک مورد نظر ترتیب اثر داده نمی‎شود.

پس روایت مذکور، بر عدم وجوب وضو در فرضی که شخص در حال نماز خواندن شک کند که مسح کرده است یا مسح نکرده است، دلالت می‎کند.

بنابراین، روایت مذکور، خارج از محل بحث است زیرا محل بحث جایی است که وظیفه مکلّف این باشد که باید وضو بگیرد که ادله بر این دلالت دارند که در این صورت شخص باید با رطوبت باقی‎مانده از آب وضو مسح کند و اگر رطوبتی باقی نمانده باشد باید دوباره وضو بگیرد و حق ندارد که از آب غیر وضو برای مسح استفاده کند، در حالی که روایت مذکور، به موردی مربوط است که شخص وضو گرفته است و داخل در نماز شده است که در این صورت در رابطه با وضو گرفتن، وظیفهای ندارد.

کلام ابن جُنید اسکافی (ره) در رابطه با جواز مسح با آب غیر وضو

ابن جُنید اسکافی (ره) به اطلاق کتاب و سنت تمسک کرده است و گفته است که خداوند متعال به مسح سر و پاها امر کرده است و امر خداوند مطلق است و مسح را به رطوبت باقی‎مانده از آب وضو مقید نکرده است لذا مسح با آب غیر وضو نیز جایز است. همچنین، ایشان فرموده است که اخباری که در رابطه با مسح سر و پاها وارد شده‎اند، مطلقند و به مسح با رطوبت باقی‎مانده از آب وضو مقید نشده‎اند. بنابراین، مسح با آب غیر وضو جایز است.


 

پاسخ از کلام ابن جُنید (ره)

در پاسخ از ابن جُنید (ره) عرض می‎شود که اولاً: درست است که آیه «فامسحوا بروسکم...»[6] مطلق است و روایاتی نیز وارد شده‎اند که مطلقند و ظاهراً بر جواز مسح با آب غیر وضو دلالت دارد، لکن روایاتی وجود دارند که بر لزوم مسح با آب وضو دلالت دارند که این روایات، اطلاق آیه و روایات دال بر جواز مسح با آب غیر وضو را قید می‎زنند. روایت ذیل از جمله آن روایات مقیده است:

عَنْ زُرَارَةَ؛ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع): «إِنَّ اللَّهَ وَتْرٌ يُحِبُّ الْوَتْرَ فَقَدْ يُجْزِيكَ مِنَ الْوُضُوءِ ثَلَاثُ غُرُفَاتٍ؛ وَاحِدَةٌ لِلْوَجْهِ وَ اثْنَتَانِ لِلذِّرَاعَيْنِ وَ تَمْسَحُ بِبِلَّةِ يُمْنَاكَ نَاصِيَتَكَ وَ مَا بَقِيَ مِنْ بِلَّةِ يُمْنَاكَ ظَهْرَ قَدَمِكَ الْيُمْنَى وَ تَمْسَحُ بِبِلَّةِ يُسْرَاكَ ظَهْرَ قَدَمِكَ الْيُسْرَى»[7].

ثانیاً: وضوهای بیانیه که از وضوی رسول اکرم (ص) حکایت دارند نیز بر لزوم مسح با باقی‎مانده آب وضو دلالت دارند.

نظر مختار: نظر مختار، همان نظر مرحوم سید (ره) است، مبنی بر اینکه واجب است که مسح سر و پاها با رطوبت باقی‎مانده از آب وضو انجام شود و مسح با آب غیر وضو [آب جدید] جایز نیست.

مرحوم سید (ره) در ادامه بحث از مسح، فرموده است: «و يجب أن يكون على الربع المقدّم من الرأس، فلا يجزئ غيره، و الأولى و الأحوط الناصية، و هي ما بين البياضين من الجانبين فوق الجبهة، و يكفي المسمّى و لو بقدر عرض إصبع واحدة أو أقل»[8]. 

به نظر مرحوم سید (ره)، واجب است که مسح سر بر یک چهارم از سر که جلو سر است، باشد، پس مسح بر غیر آن کفایت نمیکند.

دلیل حکم مذکور، این است؛ هر چند که آیه شریفه «فامسحوا برؤسکم...»[9] و روایاتی که در رابطه با وضو وارد شده‎اند، اطلاق دارند و به اطلاقشان مسح بر همه سر را شامل می‎شوند، لکن روایاتی که بر مسح بر جلو سر تصریح دارند این اطلاقات را تقیید می‎زنند که روایات ذیل از جمله آن روایات مقیده‎اند:

روایت اول: [فی روایةٍ صحیحةٍ] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)؛ قَالَ: «مَسْحُ الرَّأْسِ عَلَى مُقَدَّمِهِ»[10].

روایت دوم: [فی روایةٍ صحیحةٍ] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي حَدِيثٍ؛ قَالَ: وَ ذَكَرَ الْمَسْحَ؛ فَقَالَ: «امْسَحْ عَلَى مُقَدَّمِ رَأْسِكَ وَ امْسَحْ عَلَى الْقَدَمَيْنِ وَ ابْدَأْ بِالشِّقِّ الْأَيْمَنِ»[11].

روایت سوم: [فی روایةٍ مرسلةٍ] عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحَدِهِمَا (ع) فِي الرَّجُلِ يَتَوَضَّأُ وَ عَلَيْهِ الْعِمَامَةُ؛ قَالَ: «يَرْفَعُ الْعِمَامَةَ بِقَدْرِ مَا يُدْخِلُ إِصْبَعَهُ فَيَمْسَحُ عَلَى مُقَدَّمِ رَأْسِهِ»[12].

همچنین، روایات بیانیه که از کیفیت وضوی پیامبر (ص) حکایت دارند بر این دلالت دارند که مسح سر باید بر جلو سر باشد.

«الحمدلله رب العالمین»



[1]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب35، ص451، ح3.

[2]. همان، باب3، ص370، ح1.

[3]. همان، ح2.

[4]. همان، باب42،ص471، ح8.

[5]. همان، باب21، ص408، ح3.

[6]. «المائدة»: 6.

[7]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء ، باب31، ص436، ح2.

[8]. سید محمدکاظم، طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج1، ص208.

[9]. «المائدة»: 6.

[10]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج1، کتاب الطهارة، ابواب الوضوء، باب22، ص410، ح1.

[11]. همان، باب25، ص418، ح1.

[12]. همان، باب22، ص411، ح3.  

Please publish modules in offcanvas position.