فصل فی الحیض 1402/08/02

درس خارج فقه حضرت آیت الله حسینی بوشهری (دامت برکاته)

موضوع کلی: فصل فی الحیض                                                                  تاریخ: 2 آبان 1402

موضوع جزئی: اجتماع حیض با شیر دادن و حمل                                                    مصادف با: 8 ربیع‏الثانی 1445                                                                                                                                       

سال تحصیلی: 1403-1402                                                                                         جلسه: 11

 

  

 

 

 

 

 

 

تذکر اخلاقی: اُنس با خداوند

 

میلاد با سعادت امام حسن عسکری (ع) را به رهروان راه آن امام همام تبریک عرض می‏کنم. ان‏شاءالله، جزء پیروان راستین آن امام (ع) که در شادی اهل بیت (ع) شاد و در غم و اندوه اهل بیت (ع) محزون می‏باشند، قرار بگیریم.

 

روایت اول: عن مولینا و مقتدینا الإمام العسکری (ع): «مَن أنِسَ باللّهِ اسْتَوحَشَ مِن النّاسِ»[1]؛ کسی که با خدا همدم شود از مردم دورى مى‏گزيند.

 

منظور از روایت مذکور، این است که کسی که با خداوند متعال مأنوس شود از مردم گریزان است چون شرایط و فضای جامعه عمدتاً جهت‏گیری دنیایی دارد، اما کسی که خودش را وابسته به خداوند متعال کرده باشد [که این وابستگی عین وارستگی است] از مردم فاصله می‏گیرد و اگر ارتباطی با مردم دارد بر اساس ضرورت‏هایی است که این ارتباط برقرار کردن را ایجاب می‏کند، اما سوای از آن ضرورت‏ها، عشق و اُلفت با خداوند متعال موجب می‏شود که غیر خداوند در نظرش کوچک آیند. امیرالمؤمنین علی‏بن ابیطالب (ع) فرموده است: «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِم‏»[2]، خدا به عظمت در روح اهل حق جلوه کرده است و غیر خدا هر چه هست در نظرشان کوچک است.

 

روایت دوم:  امام حسن عسکری (ع) فرموده است: «مَا مِنْ بَلِيَّةٍ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِيهَا نِعْمَةٌ تُحِيطُ بِهَا»[3]؛ هيچ گرفتارى و بلايى نيست مگر آن كه نعمتى از خداوند آن را در ميان گرفته است و آن را احاطه می‏کند.

 

گاهی ممکن است که حادثه‏ای برای انسان اتفاق بیفتد، مثلاً پایش بشکند و مجبور شود که مدتی در خانه بماند، بعداً متوجه می‏شود که این شکستگی باعث شده که مدتی در خانه بماند تا حادثه بزرگ‏تری که اگر از خانه خارج می‏شد برایش اتفاق می‏افتاد از او دفع شود. بنابراین، در بلاها و گرفتاری‏هایی که برای انسان پیش می‏آید خیر و نعمت وجود دارد، ولی چه بسا انسان از آن نعمات غافل است و فکر می‏کند که فقط بلا و مصیبت نصیبش شده است.

 

خلاصه جلسه گذشته

 

نظر مرحوم سید (ره) در رابطه با خونی که زن باردار بعد از گذشت بیست روز از ایام عادتش می‏بیند، این است که به حیض بودن چنین خونی فتوا نداده است، لکن فرموده است که در مقام عمل، احتیاط واجب این است که زن بین تروک حائض و اعمال مستحاضه جمع کند.

 

مرحوم آیت الله خویی (ره) در حاشیه‏ای که بر عروه نوشته است، فرموده است که احتیاط در موردی است که خونی که زن باردار بعد از گذشت بیست روز از ایام عادتش می‏بیند اوصاف حیض را داشته باشد وگرنه اگر آن خون اوصاف حیض را نداشته باشد احتیاط جاری نمی‏شود، لکن کلام مرحوم سید (ره) اطلاق دارد و احتیاطی که ایشان به آن اشاره کرده است، هم موردی را شامل می‏شود که خون مورد نظر، اوصاف حیض را داشته باشد و هم به موردی مربوط می‏شود که خون مورد نظر، اوصاف حیض را نداشته باشد.

 

اما به نظر می‏رسد که درست است که احتیاط مذکورِ در کلام مرحوم سید (ره) مطلق آمده است، لکن بعید است که مرحوم سید (ره) صورتی که خون حیض اوصاف حیض را نداشته باشد نیز مدّ نظر داشته است زیرا خلاف اجماع همه‏ی فقهاست چون اجماع فقها بر این است که خونی که در غیر ایام عادت زن باردار دیده می‏شود اگر صفات حیض را نداشته باشد، حیض نیست لذا به نظر می‏رسد که احتیاط مذکور در کلام مرحوم سید (ره) نیز منحصر به صورتی باشد که خون مورد نظر، صفات حیض را داشته باشد.

 

نظر مختار

 

نظر مختار، این است که روایت صحیحه صحّاف سنداً و دلالةً مشکلی ندارد لذا اگر ما باشیم و صحیحه صحّاف، طبق این مبنا که این روایت صحیحه مطلقات اوصاف را تقیید می‏زند باید قائل شویم که خونی که زن بعد از گذشت بیست روز از ایام عادتش می‏بیند خون حیض نیست، کما اینکه مرحوم امام (ره) و مرحوم آیت الله خویی (ره) نیز در مقام استدلال، قائل به عدم حیضیّت چنین خونی شدند [هرچند که این دو بزرگوار در مقام فتوا، قائل به احتیاط و جمع بین تروک حائض و اعمال مستحاضه شده‏اند]. اما نظر مختار، بر خلاف نظر مرحوم امام (ره) و مطابق با نظر صاحب جواهر (ره)، شیخ انصاری (ره) و محقق همدانی (ره) این است که تعداد اطلاقات ادله اوصاف زیاد است، ولی بر خلاف صاحب جواهر (ره)، شیخ انصاری (ره)، محقق همدانی (ره) و مطابق با نظر مرحوم آیت الله حکیم (ره)، مرحوم امام (ره) و مرحوم آیت الله خویی (ره) معتقدیم که در مقام استدلال مانعی از جمع عرفی بین صحیحه صحّاف و اطلاقات ادله اوصاف و تقیید آن اطلاقات به وسیله صحیحه صحّاف وجود ندارد، اما در مقام نظر و فتوا مطابق با نظر مرحوم سید (ره)، سید محسن حکیم (ره)، مرحوم آیت الله خویی (ره) و مرحوم امام (ره) و بر خلاف شیخ محمد حسین اصفهانی (کمپانی)، سید عبدالهادی شیرازی (ره)، مرحوم گلپایگانی (ره)، سید محمد تقی خوانساری (ره) [که معتقدند که خونی که زن بعد از گذشت بیست روز از ایام بارداری می‏بیند خون حیض است] و سید محمد سعید حکیم (ره) [که معقتد است که خون مذکور، حیض نیست]، معتقدیم که در فرض مذکور که زن باردار بعد از گذشت بیست روز از ایام عادتش خونی ببیند که صفات حیض را داشته باشد، احتیاط در این است که باید بین تروک حائض و اعمال مستحاضه جمع کند و می‏گوییم: «الإحتیاط حسنٌ علی کل حال و سبیل النجاة»؛ احتیاط در هر حال حسن است و راه نجات در احتیاط است.

 

قسم سوم، خونی است که زن باردار بعد از انقضاء ایام عادتش و قبل از گذشت بیست روز می‏بیند، مثلاً اگر ایام عادتش ده روز اول ماه باشد و او خون را در ده‏ی میانی ماه ببیند و قبل از گذشت بیست روز ببیند.

 

مرحوم آیت الله خویی (ره) فرموده است که صحیحه صحّاف متعرض این حالت نشده است و در این فرض، حکم حیضیّت یا عدم حیضیّت چنین خونی از صحیحه حسین بن نعیم صحّاف استفاده نمی‏شود، بلکه باید به سایر اخبار رجوع شود و سایر اخبار، بین فرضی که چنین خونی که زن بعد از ایام عادتش دیده باشد صفات حیض را داشته باشد یا صفات حیض را نداشته باشد تفصیل داده‏اند؛

 

به این نحو که اگر آن خون صفات حیض را نداشته باشد حیض نیست، مثل اینکه رنگ آن زرد باشد. روایت موثقه عمار و مرسله محمدبن مسلم نیز مؤید این حکم می‏باشند؛

 

عَنْ‌ إِسْحَاقَ‌ بْنِ‌ عَمَّارٍ؛ قَالَ‌: سَأَلْتُ‌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ عَنِ‌ الْمَرْأَةِ‌ الْحُبْلَى تَرَى الدَّمَ‌ الْيَوْمَ‌ وَ الْيَوْمَيْنِ‌، قَالَ:‌«إِنْ‌ كَانَ‌ دَماً عَبِيطاً فَلاَ تُصَلِّي ذَيْنِكَ‌ الْيَوْمَيْنِ‌ وَ إِنْ‌ كَانَ‌ صُفْرَةً‌ فَلْتَغْتَسِلْ‌ عِنْدَ كُلِّ‌ صَلاَتَيْن»[4].

 

از تعبیر «ان کان صُفرةً»، استفاده شده است که خونی که صفات حیض را نداشته باشد، حیض نیست.

 

عَنْ‌ مُحَمَّدِ بْنِ‌ مُسْلِمٍ‌ عَنْ‌ أَحَدِهِمَا عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ‌؛ قَالَ‌: سَأَلْتُهُ‌ عَنِ‌ الْحُبْلَى قَدِ اسْتَبَانَ‌ حَبَلُهَا تَرَى مَا تَرَى الْحَائِضُ‌ مِنَ‌ الدَّمِ‌، قَالَ:‌«تِلْكَ‌ الْهِرَاقَةُ‌ مِنَ‌ الدَّمِ‌ إِنْ‌ كَانَ‌ دَماً أَحْمَرَ كَثِيراً فَلاَ تُصَلِّي وَ إِنْ‌ كَانَ‌ قَلِيلاً أَصْفَرَ فَلَيْسَ‌ عَلَيْهَا إِلاَّ الْوُضُوءُ»[5].

 

ولی اگر آن خون، صفات حیض را داشته باشد محکوم به حیضیّت است. پس مقتضای اطلاقات ادله دال بر اینکه اگر خون خارج شده از زن، صفات حیض را داشته باشد، حیض است، این است که خون مورد نظر نیز چون صفات حیض را دارد محکوم به حیضیّت است، بلکه ممکن است که نفس روایت صحیحه حسین بن نعیم صحّاف نیز بر حیض بودن این خون دلالت کند زیرا این صحیحه، حکم به عدم حیضیّت را به گذشتن بیست روز از ایام عادت زن باردار مقیّد کرده است و مفهوم آن، این است که اگر کمتر از بیست روز از ایام عادت خون ببیند و اوصاف حیض را داشته باشد، حیض است و الا اگر به حیضیّت چنین خونی حکم نشود، قید مذکور (گذشت بیست روز)، برای حکم به عدم حیضیّت لغو خواهد بود[6] زیرا وقتی خون قبل از گذشت بیست روز حیض نباشد، مقیّد کردن عدم حیضیّت به گذشت بیست روز، فایده‏ای نخواهد داشت[7].

 

«الحمدلله رب العالمین»

 



[1]. عاملی (شهید اول)، محمدبن مکی،‏ الدُّرّةُ الباهِرة من الأصداف الطاهرة (ط- القديمة مع الترجمة)، ص46.

[2]. سيد رضى، محمدبن حسين‌، نهج البلاغه، ص303، خطبه193 (خطبه متقین).

[3]. ابن شعبه حرانى، حسن‏بن على، تحف العقول، ص489.  

[4]. حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعة، ج2، کتاب الطهارة، ابواب الحیض، باب30، ص331، ح6.

[5]. همان، ص334، ح16.

[6]. موسوی خویی، سید ابوالقاسم، محاضرات فی الأصول، ج5، ص130-138.

[7]. موسوی خویی، سید ابوالقاسم، موسوعة الإمام الخوئی، ج7، ص88.

 

Please publish modules in offcanvas position.