حضرت آيت الله سيد هاشم حسيني بوشهري «دامت برکاته» در مراسم افتتاحیه مدرسه علمیه انوار طاها طی سخنانی فرمودند: در حوزه های علمیه، روزی روزگاری که نه برنامه مدیریتی در کار بوده و نه ادارهای در کار بوده و نه حضور و غیابی در کار بوده -شما صفحات تاریخ را ورق بزنید، شیخ طوسیها، شیخ مفیدها، سید مرتضیها، شیخ انصاریها و...- این بزرگان ما تربیت یافته اند، شاید این نظم و نسخی که امروز در حوزههای ماست آن شکلی نبوده اما آنچه که باعث این مهم شده این است که از فرصتها خوب استفاده کردند، از عمرشان خوب استفاده کردند.
امروز این مشغولیتهای ذهنی برای طلبههای ما متاسفانه خیلی زیاد شده، یعنی گاهی از اوقات شما هم میشنوید، ما هم میشنویم که آقا طلبهها چرا اینگونه شدهاند؟ چرا اخلاق کردند؟ چرا علمیت کردند؟ حقیقتاً مشغولیتهای ذهنی طلبههای ما مثل گذشته نیست، اولا در گذشته نوع طلبهها از مکتبخانهها راه میافتادند نه سوم راهنمایی بود، نه دیپلم بود و نه کارشناسی بود، نه کارشناسی ارشد بود و نه دکترا بود که شخصیتشان در جامعه شکل گرفته، آن موقع شخصیتها در حوزهها عمدتاً شکل میگرفت نه در جای دیگری که بعد حالا روی این شخصیتهای شکل گرفته آدم چه شکلی سرمایهگذاری بکند تا بتوانند در مسیر درست قرار بگیرند، امروز نوع عزیزانی که وارد حوزهها میشوند بخشی از شخصیتشان حقیقتا شکل گرفته، یعنی در یک محیط دیگری، در یک فضای دیگری، البته بسته به این بوده که خودشان را چگونه نگه داشتند؟ شرایط را چه شکلی؟ به هر تقدیر من دردسر ایجاد نکنم، دلمان میخواهد، امیدواریم، -حقیقتاً به دعای امام زمان، به دعای پاکان و صالحان- که آبرومند باشیم، امروز روز آغاز سال تحصیلی شماست، آن زنگ پایان سال تحصیلی؛ ما در چهرههای شما نشاط و شادابی ببینیم، رضایت ببینیم، اخلاق ببینیم، این نهایت آرزوی ماست و شما هم خودتان را ذهنتان را بیرون کنید از همه دغدغهها، دل بدهید به درس استاد و حقیقتاً ما دنبال این هستیم که دغدغههای علمی شما را برطرف کنیم، اگر لازم باشد حتی یک استاد جداگانه غیر از این استادهایی که حالا رسماً میآیند تدریس میکنند، اصلاً یک استاد را بگوییم رسماً اینجا باشد، پاسخ به اشکالات و شبهات شما که این درس برایتان حل بشود، درس فردا را شرکت میکنید این درس حل بشود، تقریرنویسی شما، تجربهای که خود من دارم الان اینقدر دفتر دارم با کم و زیادش اشاره میکنم، درسهایم را با دقت نوشتم، الان گاهی مراجعه میکنم میبینم چقدر با حوصله و چقدر با دقت، با کنجکاوی این درسها را نوشتم، مباحثهتان را دوستان عزیز جدی بگیرید، یعنی واقعاً احساس کنید اسلام به شما نیاز دارد، پیامبر به شما نیاز دارد، اهل بیت به شما نیاز دارد، در عصر غیبت چه کسی باید پرچم را بلند کند جزء شماها؟ رهبری فریادش بلند است و از حوزهها انتظاراتی دارد، این دغدغههای ذهنی را بیرون کنید، آن وظیفهای هم که ما باید انجام بدهیم ما آن وظیفه را سعی میکنیم نسبت به استادها و نسبت به مباحثهتان، ایجاد یک فضای مناسب، مهیا کنیم. خوب مباحثه کنید و خوب درس بخوانید، چراکه « العلم لا يحصل إلّا بخمسة أشياء: أوّلها: بكثرة السّؤال و الثّاني: بكثرة الاشتغال و الثّالث: بتطهير الأفعال و الرّابع: بخدمة الرجال و الخامس: باستعانة ذي الجلال»[1] کثرة السوال یعنی یک پیش مطالعهای داشته باشید موقعی که استاد درس میگوید احساس میکنید بخشی از این درس باقی مانده برایتان و حل نشده، بخش عمده را با مطالعه خودتان قبلاً حل کردهاید، « بخدمة الرجال» یعنی در محضر استاد بودن. در بعضی از حالات علما من نگاه میکنم میگویند به استادشان میگفتند: استاد غذا را من درست میکنم، کارهای بازاری را من انجام میدهم، ولی میخواهم از محضر تو درس یاد بگیرم، خودش را دقیقاً خادم استاد قرار میداد تا بتواند از محضر استاد درست استفاده کند، انشاءالله شما هم درست در این مسیر قرار بگیرید.
ان شاءالله نهایت تلاش من این است که لااقل هفتهای یک ساعت خدمتتان باشم، حرفهایتان را بشنوم، شما هم حرفهای ما را بشنوید و من به عنوان مشاور در خدمت شما باشم، بالاخره این تجربه این مدت طولانی را در طبق اخلاص بگذاریم و تقدیم محضرتان بکنیم، و طبعاً اگر مطلبی، سوالی، حرفی، نکتهای، یعنی میخواهیم با هم باشیم و دوست و همدل باشیم و شما فضای صمیمیت را در این فضا احساس کنید که انشاءالله موفق و موید باشید.