کمالِ عقل در پرتو ده خصلت است 96/11/04

چاپ

حضرت آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری«دامت برکاته» در حاشیه درس تفسیر خود با بیان روایتی از امام رضا علیه السلام درباره کمال عقل فرمودند: عن مولینا الإمام علی بن موسی الرضا (ع): «لَا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ حَتَّى‏ تَكُونَ‏ فِيهِ‏ عَشْرُ خِصَالٍ‏ الْخَيْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ يَسْتَكْثِرُ قَلِيلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ وَ يَسْتَقِلُّ كَثِيرَ الْخَيْرِ مِنْ نَفْسِهِ لَا يَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَيْهِ وَ لَا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ الْفَقْرُ فِي اللَّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْغِنَى وَ الذُّلُّ فِي اللَّهِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الْعِزِّ فِي عَدُوِّهِ وَ الْخُمُولُ أَشْهَى إِلَيْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ ثُمَّ قَالَ ع الْعَاشِرَةُ وَ مَا الْعَاشِرَةُ قِيلَ لَهُ مَا هِيَ قَالَ ع لَا يَرَى أَحَداً إِلَّا قَالَ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ أَتْقَى‏»[1].

امام رضا (ع) در روایت مذکور، فرموده است که عقل انسان مسلمان به کمال نمی‎رسد مگر اینکه ده خصلت در او باشد:

اول، اینکه خیر از او مورد انتظار است [، یعنی مردم خیر و نیکی را از آنها انتظار و توقع دارند و افراد وقتی با این گونه اشخاص ارتباط برقرار می‎کنند، خیر سراپای وجودشان را فرا گرفته است]؛

دوم، اینکه شر و بدی از آنها مأمون است [، یعنی مردم از دست آنها در امانند]؛

سوم، اینکه کار خیرِ کوچک و کم دیگران را بزرگ می‎شمارند؛

چهارم، اینکه کارهای خیر زیاد خود را کوچک و کم می‎شمارد [، یعنی بزرگ‎نمایی نمی‎کند و کار خیر خود را بزرگ جلوه نمی‎دهد]؛

پنجم، اینکه، از مطالبات و خواسته‎های مردم که به سوی او می‎آید، احساس خستگی نمی‎کند؛

ششم، اینکه در طول دوران زندگی خود از طلب علم خسته نمی‎شود [و بهانه‎های مختلف برای دوری و فرار از طلب علم و دانش مطرح نمی‎کند]؛

هفتم، اینکه فقر در راه خدا، نزد او از غنا و بی نیازی و پولداری، محبوب‎تر است،

هشتم، اینکه ذلیل شدن و تحقیر شدن ظاهری در راه خدا، نزد او از عزتی که در راه دشمنان خدا نصیبش شود، محبوب‎تر است؛

نهم، اینکه گمنامی برای او از شهرت، لذت‏بخش‎تر است؛

دهم، سپس آن حضرت (ع) فرمود که اما دهم، نمی‎دانی که این دهمی چیست؟ به آن حضرت (ع) گفته شد که دهمی چیست؟ آن حضرت (ع) فرمود که دهمی این است که کسی را نمی‎بیند مگر اینکه می‎گوید که او از من بهتر و با تقواتر است.   

 

 

 



[1]. حسن بن علی، ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص443.