حضرت آیت الله حسینی بوشهری«دامت برکاته» استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در ابتدای درس اخلاق و تفسیر خود با بیان نکات اخلاقی فرمودند:عن مولینا و مقتدینا الإمام الکاظم (ع): «يَا هِشَامُ اصْبِرْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ اصْبِرْ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ فَإِنَّمَا الدُّنْيَا سَاعَةٌ فَمَا مَضَى مِنْهَا فَلَيْسَ تَجِدُ لَهُ سُرُوراً وَ لَا حُزْناً وَ مَا لَمْ يَأْتِ مِنْهَا فَلَيْسَ تَعْرِفُهُ فَاصْبِرْ عَلَى تِلْكَ السَّاعَةِ الَّتِي أَنْتَ فِيهَا فَكَأَنَّكَ قَدِ اغْتَبَطْتَ»[1].
در آستانه سالرزو شهادت هفتمین امام و پیشوای شیعیان جهان حضرت امام موسی بن جعفر (ع) قرار داریم، شهادت آن امام همام را به همه مسلمین؛ خاصّه شما عزیزان تسلیت عرض میکنم و امیدوارم که خداوند متعال ما را در مسیر نورانی اهل بیت (ع) قرار دهد و از پیشگامانِ خدمت به مکتب اهل بیت (ع) باشیم.
امام کاظم (ع) در روایت مذکور، فرموده است که اى هشام! بر طاعت خدا صبر کن و در ترك معاصى او شكيبا باش زيرا دنيا لحظهاى بيش نيست، آنچه از دنیا گذشته، چیزی از شادی و اندوهش را نمییابی [، یعنی شادی و غمِ آن به دست تو نیست پس، جاى شادى و غم ندارد] و از آنچه نيامده نيز خبر ندارى پس، بر آن لحظهاى كه در آن به سر مىبرى صبور باش [که اگر صبر کردی] مورد رَشک و غبطه دیگران قرار خواهی گرفت.
آیات و روایات زیادی در رابطه با صبر وارد شده است. خداوند متعال فرموده است: «... إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ»[2]؛ صابران اجر و پاداش خود را بىحساب دريافت میکنند!
صبر و بردباری نقش بسیار مهمی در آرامش و آسایش انسان دارد. انسانهای ناشکیبا و کمصبر، به کامیابی و موفقیّت نمیرسند، امام انسانهای صبور موفقیّت را به دست میآورند.
امام کاظم (ع) در روایت مورد بحث [که در صدر بحث به آن اشاره شد]، در سه مورد به صبر، امر کرده است؛
مورد اول، صبر بر طاعت است. صبر بر طاعت به معنای تحمل کردن سختیهایی است که در راه طاعت و بندگی خدا به انسان میرسد، مثل اینکه انسان برای نماز صبح باید از خواب خوش صبحگاهی صرف نظر کند یا اینکه برای روزه گرفتن باید گرسنگی و تشنگی را تحمّل کند یا اینکه برای انجام مناسک حج باید سختیهای زیادی را تحمّل کند، همچنین، شرکت در مباحث علمی و کسب علم نیز از مصادیق طاعة الله است، در روایت آمده است: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ»[3]. تأمین نیازهای روزمرّه افرادی که تحت کفالت انسان میباشند نیز از مصادیق طاعة الله است. بنابراین، طاعة الله شامل همه بایدها و نبایدهایی میشود که خداوند متعال به انسان امر و نهی کرده است که اگر انسان بخواهد مصادیق آن را به رشته تحریر درآورد چندین جلد کتاب میشود.
مورد دوم، صبر بر معصیت است. هرچند که صبر بر طاعت الهی، صبر بر معصیت را نیز شامل میشود چون پرهیز از گناه نیز یک نوع اطاعت نسبت به خداوند متعال محسوب میشود، لکن امام کاظم (ع)، به صورت جداگانه بر صبر بر معصیت تصریح کرده است و فرموده است که در مقابل معصیت صبر کنید. انسان باید در مقابل هوا و هوسهای نفسانی و شیطانی صبر کند و از ارتکاب معصیت الهی بپرهیزد چرا که اگر تحت تأثیر هوا و هوسش قرار بگیرد از حیوان پستتر خواهد شد، آنگونه که در روایت آمده است: «وَ مَنْ غَلَبَ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ الْبَهَائِمِ»[4].
دنیای کنونی مصداقی از غلبه شهوت بر عقل و فطرت پاک آدمی است، این همه ظلم و ستمی که در دنیا وجود دارد ناشی از خوی حیوانی و غلبه شهوت انسان بر عقلش است.
انسان در مواجهه با صحنه گناه باید مواظب باشد شهوتش و هوا و هوسش بر او غلبه نکند و بر معصیتی که در معرض آن قرار گرفته است، صبر کند. خداوند متعال فرموده است: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ»[5]؛ پرهيزگاران هنگامى كه گرفتار وسوسههاى شيطان شوند، به ياد (خدا و پاداش و كيفر او) مىافتند و (در پرتو ياد او، راه حق را مىبينند و) ناگهان بينا مىگردند.
یکی از مصادیق صبر بر معصیت، صبر در برابر گناهانی، مثل غیبت، تهمت، دروغ و... است که از زبان صادر میشوند لذا انسان باید سعی کند تا ضرورتی نباشد، سخن نگوید و وقتی که سخن میگوید نیز باید سعی کند که زمام کلماتی که از دهانش خارج میشود را در اختیار داشته باشد و هر سخنی را بر زبان جاری نکند زیرا چه بسا سخنی بگوید که به غیبت، تهمت و دروغ منجر شود. در احوالات برخی از اولیاء الله آمده است که برای اینکه دهانشان به هر سخنی باز نشود سنگریزه در دهان میگذاشتهاند. در روایت آمده است: «الصَّمْتُ حُكْمٌ وَ السُّكُوتُ سَلَامَة»[6]؛ خاموشى حكمت است و سكوت [مايه] سلامت است.
مورد سوم، صبر بر لحظه ای است که انسان در آن به سر میبرد. دنيا لحظهاى بيش نيست. آنچه از دنیا گذشته است، جاى شادى و غم ندارد و از آنچه نيامده نيز خبر ندارى پس، بر آن لحظهاى كه در آن به سر مىبرى صبور باش [که اگر صبر کردی] مورد رَشک و غبطه دیگران قرار خواهی گرفت.
گفتهاند که وقتى ابوالعلاء مُعرِّی از عراق خارج شد از او درباره مرحوم سيد مرتضى (ره) پرسيدند، شعر ذیل را خواند:
لَو جِئتَه لرأیتَ الناس فی رجلٍ و الدَّهر فی ساعةٍ و الأرضُ فی دارٍ[7]
اگر نزد سید مرتضی (ره) بیایی همه مردم را در یک انسان میبینی و کلّ روزگار در همان لحظهای است که کنار او هستی و کل هستی در خانهای است که سید مرتضی (ره) در آن قرار دارد.
از کلام امام کاظم (ع) در روایت مورد بحث [که در ابتدای سخن به آن اشاره شد]، استفاده میشود که انسان باید لحظاتی از دنیا را دریابد و قدر آن را بداند که در آن به سر میبرد، چرا که آنچه از دنیا گذشته است که جای خوشحالی و غم ندارد و از آنچه هنوز نیامده است خبر ندارد لذا غصه و غم برای گذشته و آینده دنیا معنی ندارد. خداوند متعال فرموده است: «لِكَيْلاَ تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَ لاَ تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَ اللَّهُ لاَ يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ»[8]؛ اين به خاطر آن است كه براى آنچه از دست دادهايد تأسف نخوريد و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشيد و خداوند هيچ متكبّر فخرفروشى را دوست ندارد!
فرق غبطه با حسد این است که در حسد، انسان آرزو میکند که آنچه دیگران دارند از آنان گرفته شود لذا همیشه به دنبال این است که نعماتی که در اختیار دیگران است از آنان گرفته شود، ولی در غبطه، انسان آرزو میکند که آنچه دیگران دارند او نیز داشته باشد.
امام کاظم در جای دیگر خطاب به هشام فرموده است: «يَا هِشَامُ إِنَّ الْعَاقِلَ رَضِيَ بِالدُّونِ مِنَ الدُّنْيَا مَعَ الْحِكْمَةِ وَ لَمْ يَرْضَ بِالدُّونِ مِنَ الْحِكْمَةِ مَعَ الدُّنْيَا»[9]؛ ای هشام! عاقل و خردمند به دنیای کمی که با حکمت همراه باشد، راضی است و به حکمت کمی که با دنیا همراه باشد راضی نیست
[1]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، ص396.
[2]. «الزمر»:10.
[3]. کراجکی، محمد بن علی، كنز الفوائد، ج2، ص 107.
[4]. علامه مجلسی، بحار الأنوار (ط- بيروت)، ج57، ص299.
[5]. «الأعراف»:201.
[6]. علامه مجلسی، بحار الأنوار (ط- بيروت)، ج75، ص63.
[7]. همان، ج10، ص408.
[8]. «الحدید»:23.
[9]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، ص387.