بسمه تعالی مشروح خطبه های نماز جمعه حضرت آیت الله حسینی بوشهری مورخ 90/06/18 خطبه شماره 36 |
خطبه اول
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نَستهدیه و نؤمن به و نَتوکلُ علیه و نعوذ بالله مِن شسرور انفُسنا و مِن سیئاتِ اعمالنا و نشهدُ ان لا اله الا الله وحده لا شریکَ لَه و نُصلی و نُسلم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرِهِ و مُبلغ رسالاته بَشیر نعمته و نذیر نقمته سیدنا وَ نبینا حَبیب اله العالَمین اَبِیالقاسِم مُحمَد وَ علی آلهِ الطیبینَ الطاهِرینَ المعصومینَ المکرمینَ الهداة المَهدیین و نحن الدائم علی اعدائِهِم اَجمَعین مِن اَلان عَلی قیامِ یُوم الدین. اَلسلامُ عَلَیکَ یا بقیَة الله. السلام علیک یا حجة الله و رحمة الله و برکاته.
عباد الله اوصیکم وَ نفسی بتقوی الله.
قالَ رسول الله(صل الله علیه و اله و سلم): اعْمَلْ بِفَرَائِضِ اللَّهِ تَكُنْ أَتْقَى النَّاسِ[1]بندگان خدا خودم و شما را به تقوی الهی سفارش میکنم. رسول گرامی اسلام راه رسیدن به تقوا را در پرتو یک چیز میداند. میفرماید: اعْمَلْ بِفَرَائِضِ اللَّهِ. بنده مومن و مسلمان، رسیدن به تقوای الهی آن هم با تقواترین افراد از مسیر عمل به واجبات میسر است. «اعْمَلْ بِفَرَائِضِ اللَّهِ تَكُنْ أَتْقَى النَّاسِ». مشکلی که در زندگی تک تک ما وجود دارد این است که نوعاً پایبندی ما به واجبات و فرائض الهی، پایبندی محکم و استواری نیست. اگر واجبات الهی را خوب بشناسیم و بعد از شناخت واجبات الهی در مقام عمل به آن پایبند باشیم، گم شدهی ما، آنچه در طول عمر زندگیمان به دنبال آن هستیم، یعنی تقوا دست یافتنی است و به آن خواهیم رسید.
در خطبه اول همانگونه که برادران و خواهران ایمانی استحضار دارند بحث ما پیرامون سیره نورانی نبی اکرم و اهل بیت عصمت و طهارت بوده است. رهبر فرزانه انقلاب در دیداری که با خبرگان ملت داشتند، با اعضای مجلس خبرگان داشتند به نکات مهمی اشاره کردند که من به بخشی از این نکات در این خطبه اشاره میکنم و بر اساس آن در رابطه با سیره پیامبر و اهل بیت اشارهای خواهم داشت و در خطبه دوم هم به بخش دیگر. مقام معظم رهبری فرمودند که: چالش مهمی که وجود دارد بین وفاداری و حفظ اصول از یک سو و دستاوردها و پیشرفتهای مادی و معنوی از سوی دیگر است یعنی بعد از اینکه آمدند نظام اسلامی را تبیین کردند، که نظام اسلامی یک سلسله اصول دارد و قانون، فرمودند عدهای ممکن است در رابطه با این که پایبندی به اصول برای رسیدن به آن اهداف و نتایج تصور بکنند که هم در رابطه با اداره داخلی و هم در رابطه با مسائل بین المللی دیر ما به نتیجه برسیم. گاهی برخی از نخبگان، روشنفکران و حتی بعضی مسئولان ممکن است تصور بکنند پایبندی ما به اصول باعث شده که ما در رابطه با آن نتایج دیرتر به آن نتایج برسیم. رهبری در اینجا بیان جالبی داشتند و فرمودند: نه، ما باید روی اصول تکیه کنیم، پایبندیمان را اعلام کنیم و اگر جایی ما کمی کوتاه آمدهایم در رابطه با اصول آنجا ضربههای لازم را خوردهایم. بله نتایج گاهی زمان بر هست، این گونه نیست که در زمان محدود انسان به نتایج برسد. من این سخن رهبر عزیز انقلاب را زمینهای قرار دادم برای بررسی سیره پیامبر و اهل بیت. آیا سیره پیامبر و اهل بیت چه بوده است؟ آیا پایبندی روی اصول بوده است یا مداهنه و سازش و عدول از اصول؟ اگر رهبر فرزانه انقلاب سخنی در این عرصه مطرح میکنند، این سخن را باید با سیره اهل بیت تطبیق بدهیم، هم دوران بیست و سه ساله نبوت و رسالت نبی اکرم و هم آن 250 سال دوران زندگی امامان ما، چه اتفاقی افتاده است؟ ما آنچه که در بررسی زندگی پیامبر و اهل بیت به آن دسترسی پیدا میکنیم به نکات جالبی میرسیم و میبینیم پیامبر و اهل بیت در رابطه با پایبندی به اصول بسیار مفید بودند، چشمشان به خدا بوده، دلشان به یاد خدا گرم بوده و پشتشان به عظمت او محکم بوده است، یعنی همه چیز را در راستای رضایت الهی میدیدند و ملاحظه میکردند و این تصور که اگر ما از اصول صرف نظر کنیم بهبودی در وضع دنیایی پیدا میشود یا پیشرفتی میکنیم، میبینیم در زندگی اهل بیت عصمت و طهارت چنین مطلبی به چشم نمیخورد. من یک جمله جالبی دیدم از وجود مقدس امیر المومنین که در نهج البلاغه، حکمت 106، من معتقدم همین جمله کافی است برای کسانی که گاهی فکر میکنند که دست کشیدن از اصول زمینه پیشرفت ما را، هم در داخل و هم در خارج فراهم میکند. خیلی تعبیر بلندی است، این را به نظر من باید با آب طلا نوشت به عنوان دستور العمل برای نظام اسلامی ما . لا یترُکُ الناس . خیلی زیباست. لَا يَتْرُكُ النَّاسُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ دِينِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ دُنْيَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ[2]. این تعبیر انسان را تکان میدهدمیفرماید: مردم چیزی از کار دین را بهبودی دنیایشان وا نمیگذارند، یعنی برای اینکه دنیایشان اصلاح شود گاهی میآیند دست از بعضی اصول دینشان بر میدارند، اگر کسی چنین اقدامی بکند میگوید نتیجه این کار این است که خدا چیزی را که زیانش از آن بیشتر است آنها را به آن مبتلا میکند. آمدهایم دست از اصول دین برداشتیم تا دنیایمان اصلاح بشود. امیر المومنین(ع) میفرماید: کسانی که دچار چنین نگاهی هستند این گونه افراد به ضرری بیشتر مبتلا خواهند شد. نمیشود دست از اصول برداشت برای رسیدن به دنیا. پیامبر اکرم هم همین شکلی است، به پیامبر هم در آغاز بعثت و رسالت خیلی وعدهها دادند پیامبر این جمله زیبا در پاسخ حضرت ابوطالب که پیشنهاد از ناحیه مشرکین آورده بود، میفرماید: «واللهُ لَو وَضَعُوا الشمسَ فی یمینی وَ القَمَرُ فی یساری عَلی اَن اَترَکَ هذَاالاَمرَ حتی یظهَرهُ اللهُ اَو اهلک فیهِ ما ترکتُه»[3]. به خدا سوگند، اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من، یعنی عالم را در اختیار من قرار دهند من رسالتم را رها نمیکنم، اصولم را رها نمیکنم تا اینکه خدای متعال این دین من و رسالت من را جهانی کند و انتشار بدهد. این ویژگی بوده که در زندگی اهل بیت هست. امیر المومنین(ع) همین شیوه زندگی اوست، قسم یاد میکندف پیشنهاد به ایشان میدهنند سازش کنید با کارگزاران حکومت قبل از حکومت شما، به راحتی نه جنگی دارید، نه مشکلی دارید، ریاست کنید، آقایی کنید! خوب امیر المومنین میتوانست برای راحتی خودش، آسایش خودش دست به چنین اقدامی بزند ولی با صراحت میفرماید: والله لا اداهن فی دینی و لا اعطی الدنی فی امری »[4]. من اهل سازش نیستم. یعنی اصولم را رها نمیکنم و ترک نمیکنم. خوب این هم نکته بعد. در زندگی دیگر امامان ما، من به عنوان نمونه یک بخشی از زندگی امام کاظم علیه الصلوة و السلام خدمت شما عرض میکنم. زندان، شکنجه، تبعید تاثیری نمیکند و امامان ما دست از اصول بر نمیدارند. موقعی که حضرت در زندان هارون هست، هارون کسی به نام یحیی بن خالد را به زندان میفرستد که برو به امام کاظم(ع) این پیشنهاد را بده: از ما تقاضای عفو کن و با ما کنار بیا، همین، از ما تقاضای عفو کن و با ما کنار بیا زندگی راحتی خواهی داشت. یعنی اصول مسلّم اسلامی، مبارزه با ظلم را کنار بگذار، در مقابل با طاغوت موضع نگیر و بگذار ما کارمان را انجام بدهیم. امام(ع) در زندان نامه مینویسد برای هارون، جمله حضرت که در تاریخ ثبت شده و از زندان آمده و هارون دیده این است که : «إنّه لم ينقضِ عني يوم من البلاء إلّا انقضى عنك يوم من الرخاء»هیچ روزی بر من نمیگذرد که من در آن روز در سختی و مشکل هستم و تو در آسایش و رفاه، یعنی من اینجا زندان را تحمل میکنم و تو عیش و نوش و خوشگذرانی را سپری میکنی، ولی بدان نکته جالبش این است که «حتى يفضي بنا ذلك إلى يوم يخسر فيه المبطلون»[5] ولی سرانجام همه ما به روزی خواهد رسید، یعنی رستاخیز و قیامت که پایان ندارد و محدودیت ندارد و آنجا ستمگران احساس زیان و ضرر میکنند یعنی من امام کاظم در زندان تو از اصولم دست بر نمیدارم، ما هم میرویم شما هم میروید، ولی پایان راه زیان شما و سعادت و خوشبختی ماست. ان شاء الله امیدوارم که خدای بزرگ عنایت کند و همه ما در پایبندی به اصولمان ثابت و استوار باشیم.
دعای پایانی خطبه اول
ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذالقربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر یعظکم لعلکم تذکرون.
ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة الحسنه وقنا عذاب النار . پروردگارا ما را مشمول عنایت خاص خودت قرار بده. پروردگارا ما را بر پایه و اساس مبانی دینمان استوار بگردان. توطئه و نقشههای دشمنان را به خودشان برگردان. انقلاب ما را در مقابل همه دسیسههای دشمن سربلند و استوار نگهدار. مشکلات جامعه اسلامیمان و امت اسلامیمان را برطرف فرما. به امام راحلمان روح و رضوان عنایت فرما. به رهبر فرزانه انقلابمان مراجه بزرگوار تقلیدمان توفیق و طول عمر با برکت مرحمت فرما. به حوزههای علمیه و مراکز دانشگاهی ما توفیق خدمت بیشتر مرحمت فرما. به خانواده شهیدانمان، به رزمندگان عزیزمان، به جانبازان فداکارمان و ازدگان پیروزمان عزت بیشتر مرحمت فرما. به زائران و مجاوران حسن عاقبت مرحمت فرما. در فرج مولایمان، آقایمان حضرت بقیة الله تعجیل بفرما.
انّ احسن الحدیث و ابلغ موعظه کتابُ الله العزیز.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قُل اعوذُ برب الناس *ملِک الناس * اِله الناس * من شرالوسواس الخناس* الذی یوسوسَ فی الصدور الناس* مِنَ الجنة و َالناس *
صدق الله العلی العظیم.
خطبه دوم:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، وارث الانبیاء والمُرسلین، ثم الصّلوة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم مُحمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین، اللهم صل و سلم علی سیدنا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه افضل صلوة للمصلین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سید شباب اهل الجنه و علی، علی بن الحسین زین العابدین و الامام العارفین و علی محمد بن علی الباقر و علی جعفر بن محمد ابن الصادق و علی موسی بن جعفر الکاظم و علی بن موسی الرضا المرتضی و علی محمد بن علیٍ الجواد و علی علی بن محمد الهادی و علی الحسن بن علی العسکری و علی حجت القائم المَهدی ، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه» السلام علیک یا بنت موسی بن جعفر یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه فان لک عند الله شان من الشان .
اوصیکم عباد الله به تقوی الله.
قال امیرالمومنین(ع) :«اَلتَّقْوى ظاهِرُهُ شَرَفُ الدُّنْيا وَ باطِنُهُ شَرَفُ الْآخِرَةِ»[6] بندگان خدا، خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم. چه زیبا سخنی دارد امیر المومنان علی علیه صلوة و السلام. دو جلوه برای تقوا بیان میکند: جلوهی دنیایی تقوا و جلوهی آخرتی تقوا .حضرت میفرماید: ظاهر تقوا رساندن انسان به سربلندی در دنیاست و باطن تقوی شرافت اخروی است. یعنی انسانهایی که متقی هستند تنها مسئله آخرتشان مطرح نیست، تو این دنیا هم احساس سربلندی و افتخار میکنند، حتی کسانی که دین و ایمانی هم ندارند ولی هنگامی که مواجه با انسان ها با تقوا میشوند در دلشان نسبت به این شخصیتها، شخصیتهای متقی با احترام برخورد میکنند. در رفتارشان با احترام برخورد میکنند. این نشاندهنده هیمنة یک انسان متقی در این عالم دنیا و سربلندی اوست. تلاش کنیم، راه سختی ولی امکانپذیر است، تلاش کنیم که بتوانیم از سرمایه تقوی برخوردار باشیم.
در خطبه دوم به بیان مناسبتها و نکاتی اشاره میکنم. روز 15 شوال مصادف است با شهادت حضرت حمزه سید الشهدا و هم چنین مصادف است با وفات حضرت عبدالعظیم حسنی در سال 1251 هجری. خب میدانیم حمزه سید الشهدا(ع) در جنگ اُحُد به شهادت رسید. جنگ احد بعد از جنگ بدر بزرگترین جنگی است که ارتش اسلام در مقابل ارتش کفر صف آرایی کرده است. در جریان جنگ بدر، مشرکین شکست سختی خوردند و اینها در صدد تلافی بودند تا جریان جنگ احد پیش آمد و اینها در روز پنجم شوال در سال سوم از هجرت در کنار کوه احد خود را برای رویارویی با ارتش اسلام آماده کردند. خب بحثی بود پیامبر شورای نظامی تشکیل داد که آیا در مدینه بمانیم و با آنها بجنگیم یا از مدینه بیرون برویم؟ حضرت حمزه از کسانی بود که این جمله را خطاب به پیامبر عرض کرد: به خدایی که قران را نازل کرده امروز غذا نخواهم خورد تا در بیرون شهر مدینه با دشمن به جنگ بپردازم. یعنی جزو کسانی بود که نگاه نظامی اش این بود که در بیرون شهر باید با دشمن جنگید. پیامبر بعد از نماز جمعه با جمعیتی بالغ بر هزار نفر به دامنه کوه احد رفتند. میدانید که مسلمانان به خاطر رشادت شخصیتهایی چون امیر المومنین(ع) ، حضرت حمزه(ع) و فرماندهی قوی نبی اکرم خاتم انبیا محمد مصطفی(ص)، شکست سختی را بر دشمن تحمیل کردند، اما متاسفانه عدهای به جای اینکه دیده بانی کنند، دشمن را تعقیب کنند دچار دنیا زدگی شدند و این پیام جنگ احد هست برای امروز ما که حفظ نظام ما با دنیازدگی نمیسازد. عدهای مشغول جمع آوری غنائم شده اند، آنجا که باید پست دیده بانی بدهند ترک کردند. دشمن غافلگیر کرد آنها را و از پشت به آنها حمله کرد که متاسفانه مسلمانان بعد از آن پیروزی نخستین دچار شکست سختی شدند. تفرقه شدید در بین مسلمانان به وجود آمد و سردار رشید اسلام حضرت حمزه سید الشهدا از کسانی است که در جنگ احد به شهادت رسید، اما شهادت او یک شهادت معمولی نیست، بدن حضرت حمزه را مُثله کردند و هنگامی که پیامبر اکرم با بدن قطعه قطعه شده حمزه مواجه شد تعبیری دارد. میفرماید: این حالتی که اکنون در کانون وجود من پدید آمده در زندگی گذشته من بیسابقه است. آن چنان رقت کرد نسبت به حالات حمزه.
وفات عبدالعظیم حسنی را داریم، آن سید کریمی که دینش را به امام زمان خودش عرضه کرد. پیام روشن این عرضه کردن دین این است که مردم، پیروان اهل بیت عبدالعظیم حسنی گونه عمل کنید. دین تان را، اعتقادتان را، باورهایتان را، با عالمان دین و بزرگان دین در میان بگذارید که اگر نقصی در آن وجود دارد به اصلاح آن بپردازید. حضرت عبدالعظیم حسنی که زیارت او برابری میکند با زیارت سیدالشهدا حسین بن علی (علیه صلوة و السلام)
نکته دیگری که عرض میکنم روز سیزده شهریور، سالگرد رحلت آیت الله طالقانی اولین امام جمعه تهران و روز بیست شهریور سالگرد شهادت آیت الله شهید مدنی، آن عنصر اخلاقی و مجاهد هست. آیت الله طالقانی شخصیت کمنظیری بود. تحمل آن شکنجههای قبل از انقلاب و مجاهدتهای او و بعد از انقلاب ارادتی که نسبت به امام داشت. جملهای که از امام در رسای او گفته شده خیلی زیباست. امام درباره او فرمود: او برای اسلام به منزله حضرت ابوذر بود . زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر برنده و کوبنده، مرگ او زودرس و عمر او پربرکت و درباره آیت الله شهید مدنی هم امام جمله حالبی دارند، میفرمایند: اگر با به شهادت رسیدن مولای متقیان اسلام محو و مسلمانان نابود شدند، منافقان بنگرند آیا با شهادت فرزند عزیزش یعنی فرزند امیر المومنین شهید مدنی هم، آرزوی منافقان برآورده خواهد شد؟ هرگز نه، هر شخصیتی که از میان ما دشمن گرفته است بیداری در جامعه ما بیشتر شده و مردم پای انقلاب استوارتر ماندهاند .
بیستم شهریور سالگرد حادثه یازده سپتامبر است که دست ساخته امرکاییهاست. اینها آمدند این حادثه را پدید آوردند که بعدها افشا شد کتابها در این زمینه نوشته شده، اینها دنبال تشکیل خاورمیانه بزرگ با محوریت اسراییل بودند. بعد از آن حادثه شما شاهد بودید چه تهاجم سنگینی علیه اسلام و مسلمانان توسط امریکاییها وصهیونیستها که انجام نشد. علاوه بر تهاجم تبلیغاتی، تهاجم نظامی را آغاز کردند. کشورهای اسلامی را اشغال کردند و تا هنوز کشورهای اسلامی در اشغال آنهاست، اما مردم خوب، مردم قهرمان قم، ملت رشید ایران روزی خواهد رسید که مفتضحانه کشورهای اسلامی را، این دشمنان کینهتوز اسلام ترک خواهند کرد. امروز اینها در بحرین چه میکنند، در لیبی چه میکنند، در یمن چه میکنند؟ آیا اینها به اهدافشان رسیدهاند؟ مردم عزیز بحرین که امروز مردم انقلابی ما بعد از نماز جمعه به حمایت از این ملت خداجو راهپیمایی خواهند کرد. اینها میکُشند، زندانی میکنند ، از بین میبرند. آن جوان 14 ساله را چگونه به شهادت رساندند؟ علمای دین را تهدید میکنند، ولی بعد از اینکه مراجع بزرگوار تقلید تماس میگیرند، دشمن عقب نشینی میکند. در لیبی رسماً رییس جمهور فرانسه اعلام میکند ما دنبال نفت و گاز هستیم! عجب! همین چیزی که ملت روشن و بیدار ما از اول هم میدانست که اینها دلسوز مردم لیبی نیستند، اینها دنبال مطامع و منافع خودشان هستند . ما ان شاء الله امیدواریم روزی فرا برسد که منطقه خاورمیانه ، منطقه عربی و اسلامی از شر این دشمنان اسلام در امان باشد برای همیشه، ان شاء الله.
در آستانه بازگشایی مدارس، دانشگاهها و حوزههای علمیه هستیم، مسئولان باید مراقبت کنند محیط علمی تبدیل به دین زدایی نشود. من خیرخواهانه عرض میکنم دشمنان ما برای دانشگاههای ما دو طراحی دارند:
1- دین زدایی 2- علم زدایی. میخواهند در محیط دانشگاههای ما دین زدایی کنند و با به وجود آوردن بحثهای انحرافی و بحثهای مختلف، علم زدایی بکنند که دانشجوی ما به جای اینکه در سال جهاد اقتصادی دنبال جهاد علمی باشد برای پیشبرد این کشور، افسرده و نگران از صحنه علمی جامعه و دانشگاه کنار بکشد. حوزههای علمیه هم همانگونه که رهبر عزیز انقلابمان در دیدار با خبرگان فرمودند همتی بیشتر و بالاتر نظریهپردازی کنند و در اختیار اندیشمندان و نخبگان جامعه قرار بدهند تا ان شاء الله کشور در سایه فکر بلند حوزویان که از جایگاه دینی و علمی نشأت میگیرد کشور به خوبی اداره شود.
من بخش پایانی صحبتم فرمایشات بخش دیگری از فرمایشات مقام معظم رهبری در رابطه با خبرگان هست. به حمدالله جلسه خبرگان جلسه بسیار خوبی بود. دو روز جلسه اصلی خبرگان بود، روز سوم هم توفیقی اعضای خبرگان داشتند خدمت مقام معظم رهبر عزیز انقلاب رسیدند. نُطقهای قبل از دستور، نطق مهمانهای اجلاس، بیانیه پایانی مجلس خبرگان همه در تراز خبرگان بود ومناسب با شأن و جایگاه خبرگان و آن چه بر این اهمیت افزود، فرمایشات رهبر فرزانه انقلابمان بود. من در خطبه اول به بخشی از فرمایشات ایشان اشاره کردم که حفظ اصول و پایبندی به اصول. در بخش دوم نکته جالبی رهبری مطرح کردند بعد از اینکه از مردم تشکر کردند، از نسل جوان، از برگزاری این همه مراسم تلاوت قران که خوشبختانه در حرم کریمه اهل بیت به عنوان مبتکر این کار امسال ما شاهد برگزاری ارزشمند تلاوت قران بودیم به نکتهای اشاره کردند که نظام ولایت فقیه و نظامسازی یک امر دفعی نیست، یک جریان هست. این گونه نیست که ما بگوییم نظام این است و بر اساس همین باید عمل بشود. در مسیر راه نیاز به اصلاح و نیاز به تکمیل دارد. اشتباهاتی به تعبیر ایشان فرمودند اگر اشتباهاتی بوده این اشتباهات تکمیل شود، نه بنیان برچیده شود. قانون اساسی را نمیشود، اصول انقلاب را نمیشود ولی نیاز به تکمیل هست و ما باید تکمیل کنیم. خیلی نکته جالبی من به عزیزان حوزویام عرض میکنم، دقت کنید، ایشان فرمودند قید مطلقه که اضافه شد به ولایت فقیه. این از نکات ارزشمندی است که امام در بازنگری قانون اساسی مطرح کردند. خیلی جالب این تعبیر ایشان است که فرمودند: مسئله مطلقهای که در اینجا مطرح شده برخلاف آن نظر بدخواهان که مطلقه را به استبداد تفسیر میکنند و چگونه میتوانند جمع کنند که یک فقیه عادل مستبدانه عمل کند، یک تناقض در خودش دارد. ایشان فرمودند: معنای مطلقه یعنی انعطافپذیری و استفاده ولایت که در رأس آن رهبری است از این مسئله که به طور دائم بتواند متحول کند و اگر ما خودمان را متحول نکنیم، شرایط جامعهمان را متناسب با انچه که پیش میآید پیش نبریم تحول بر ما تحمیل خواهد شد. خیلی نکته جالبی بود یعنی رهبری نظام اسلامی فرمودند با این اختیاراتی که دارد یک حالت انعطافی در دست کلیددار اصلی نظام هست که میتواند در جایی که لازم است مسیر را اصلاح و تصحیح کند. یعنی برخلاف آن نظر بدخواهان ولایت مطلقه خیر محض برای جامعه اسلامی است. مسیر را اصلاح میکند، تکمیل میکند تا این انقلاب و این نظام ان شاء الله به اهداف مقدسش نائل آید و نکته جالبی که فرمودند این بود که حوزویان ما، نخبگان جامعه ما باید نسبت به نظریات جدید در بُعد فقه و مسائل دیگر نظریهپردازی کنند تا نه تنها به درد ملت ما بخورد و انقلاب ما، نخبگان ملتهایی که انقلاب شده در آنجا، آنجا هم بتوانند از این هدیه نظام مقدس جمهوری اسلامی برای تحقق آرمانهای اسلام استفاده کنند.
دعای پایانی خطبه دوم
پروردگارا به اسلام و مسلمانان عزت عنایت بفرما. پروردگارا ما را با وظایفمان آشنا بگردان. به نسل جوان ما توفیق آشنایی با مکتب عنایت بفرما. به مقام معظم رهبر عزیز انقلابمان و مراجع تقلیدمان عزت روز افزون مرحمت بفرما. پروردگارا در فرج مولایمان تعجیل بفرما.
ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتابُ الله العزیز .
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قُل هَو الله احد *اللهُ الصَمَد *لَم یلِد وَ لَم یولد *وَ لَم یکن لَه کفواً اَحَد *
صدق الله العلی العظیم.