خطبه های نماز جمعه 89/02/31

 

بسمه تعالی

مشروح خطبه‏ های نماز جمعه

حضرت آیت الله حسینی بوشهری

مورخ 89/02/31                                             خطبه شماره 9

 

 

 

خطبه اول

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نؤمن به و نتوکل علیه و نعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سره و مبلّغ رسالاته سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد6 و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین الهداة المهدیّین:.

عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛

بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می­کنم. زیرا وجود مقدس امیر مؤمنان امیر بیان7 در خطبه 157 نهج البلاغه جمله‏ای دارند آگاهی بخش و هشدار دهنده است؛ حضرت می‏فرماید:

«اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ‏ أَنَ‏ التَّقْوَى‏ دَارُ حِصْنٍ عَزِيزٍ وَ الْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِيلٍ لَا يَمْنَعُ أَهْلَهُ وَ لَا يُحْرِزُ مَنْ لَجَأَ إِلَيْهِ أَلَا وَ بِالتَّقْوَى تُقْطَعُ حُمَةُ الْخَطَايَا»؛ تقوا دژ استوار و نفوذ ناپذیر است و گناه و عصیان پروردگار به منزله قلعه­ای سست می­ماند که ساکنانش را از خطرها حفظ نمی­کند و کسی را که به آن پناه ببرد او را از آسیب نگه نمی­دارد.

نکته زیبا این بخش کلام است که می‏فرماید: آگاه باشید که تقوا نیش زهرآگین گناه را از انسان دور می­کند.

حقیقت این امر این است که با کمال تأسف باید گفت انسان‏ها به جای پناه بردن به تقوا این دژ استوار که آنان را از خطرات حفظ می­کند، می­بینیم روز به روز به گناه پناه می­برند؛ گناهی که آنها را در دریای پر تلاطم غرق می­کند. بدون تعارف عرض کنم که بی‏توجه و غافل هستیم.

 امیرمؤمنان7 در ادامه این سخن جمله­ای دارد که برای همه کسانی که گوش شنوا و چشم بینا دارند تکان دهنده است؛ حضرت می­فرماید: «أَنَّ عَلَيْكُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِكُمْ وَ عُيُوناً مِنْ جَوَارِحِكُمْ وَ حُفَّاظَ صِدْقٍ يَحْفَظُونَ أَعْمَالَكُمْ وَ عَدَدَ أَنْفَاسِكُمْ لَا تَسْتُرُكُمْ مِنْهُمْ ظُلْمَةُ لَيْلٍ دَاجٍ وَ لَا يُكِنُّكُمْ مِنْهُمْ بَابٌ ذُو رِتَاجٍ»[1]؛

می­گوید می­دانید به چه شیوه‏ای زندگی می­کنید، می­دانید در دوران زندگی­تان مراقب دارید «أَنَّ عَلَيْكُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِكُمْ»؛ خداوند از شما مراقبانی را بر شما گمارده و اعضای بدنتان را دیده­بان شما قرار داده است یعنی فردای قیامت دست شما، پای شما، چشم شما علیه شما گواهی می­دهند.

«وَ حُفَّاظَ صِدْقٍ يَحْفَظُونَ أَعْمَالَكُمْ وَ عَدَدَ أَنْفَاسِكُمْ»؛ نگهبانان صادقی که بر شما گمارده شده­اند که کارهایتان و حتی شماره نفس‏هایتان را ثبت و ضبط کنند.

«لَا تَسْتُرُكُمْ مِنْهُمْ ظُلْمَةُ لَيْلٍ دَاجٍ»؛ تصور نکنید تاریکی شب شما را از دید آنها پنهان می­کند، تصور نکنید اتاق­های در بسته شما را از آنها مخفی نگه می­دارد کاملاً در تیررس هستید و مراقبان الهی بنا به تعبیر امیرمؤمنان در تمام رفتار و اعمالتان حتی شماره نفس کشیدنتان، مواظب شمایند.

سخن در خطبه اول پیرامون سیره نورانی نبی مکرم اسلام خاتم انبیاء محمد مصطفی6 و اهل بیت بزرگوار آن حضرت بود؛ در خطبه‏های گذشته سعی کردیم گوشه‏ای از سیره این بزرگواران را در این جمع نورانی مطرح کنیم. امروز هم به قسمت دیگری از سیره رسول الله و اهل بیت اشاره می­کنم و آن هم مسئله آداب و معاشرت آنان در روابط اجتماعی است.

آداب معاشرت در سیره پیامبر اکرم6 و اهل بیت:

پیامبر بزرگوار اسلام6 و اهل بیت: ایشان در روابط اجتماعی و آداب معاشرت چگونه با انسان‏ها، با مسلمانان، با افراد جامعه رفتار و برخورد می‏کردند؟

حقیقت امر این است که مسئله تکریم انسانها در روابط اجتماعی و تعاملات اجتماعی یکی از مسائل زیر بنایی است که به عنوان یک قاعده­ای است که بقیه روابط با این قاعده محک می­خورد؛ چون اساساً تعامل­های انسان و برخوردها و رفتارهای او تابع دو دیدگاه است:

یک دیدگاه به کرامت انسان، به شرافت انسان و به منزلت و حرمت انسان می‏اندیشد که طبعاً نحوه تلقی او به انسان کرامت ­مدارانه و بر اساس حرمت محوری است.

اما نگاه دیگر به انسان بر اساس اهانت و تحقیر دیگران است؛ اگر در رابطه با انسان نگاه تحقیر آمیز توأم با اهانت شد، طبعاً کرامتی برای انسان قائل نخواهند شد؛

مثال قرآنی

پروردگار عالم فرعون را سخت مورد نکوهش قرار می­دهد و علت نکوهش فرعون به خاطر همین تحقیر شمردن و اهانت کردن به جامعه است. خدای متعال می­فرماید: «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقين‏»[2]؛ (تعبیر عجیبی است) هم هم فرعون در اینجا مورد مذمت است و هم کسانی که در حقیقت این تحقیر و اهانت فرعون را پذیرا شدند؛ فسق و فسقه به معنی خروج از حق است و کسانی که اوامر پروردگار را امتثال نمی­کنند و عصیان می­کنند، فاسق هستند چون از مسیر حق خارج می­شوند و جدا می­شوند.

یعنی جامعه اسلامی باید جامعه با کرامتی باشد و اگر کسی احساس تحقیر و حقارت کرد نباید تسلیم اهانت دیگرن شود. از نگاه قرآن پیامبران بزرگ  و الهی آمدند تا کرامت را به انسان یادآوری کنند، جایگاه واقعی انسان‏ها را به انسان‏ها بنمایانند. تو انسانی و گل سر سبد عالم هستی.

نگاهی که نبیّ گرامی اسلام به جامعه دارد در تعبیری وارد شده: «كانَ رَسولِ اللّه أكرَمَ النّاس»[3] نبی مکرم اسلام در برخوردی که با دیگر افراد جامعه دارد، به عنوان با کرامت­ترین انسان بود.

وجود نازنین سالار شهیدان ابی عبد الله الحسین7 از امیرالمؤمنین7 حالات پیغمبر6 را بیان می­کند؛ تقاضای من این است که نسبت به جملاتی که امیرالمؤمنین در وصف رسول الله6 به عنوان تکریم انسان‏ها مطرح می­کند، دقت کنید و آن جملات این است: «وَ يُعْطِي‏ كُلَ‏ جُلَسَائِهِ‏ نَصِيبَهُ‏ حَتَّى لَا يَحْسَبُ أَحَدٌ مِنْ جُلَسَائِهِ أَنَّ أَحَداً أَكْرَمُ عَلَيْهِ مِنْه»؛ به هرکدام از کسانی که کنار پیغمبر اکرم می­نشستند از محضر پیغمبر بهره می­بردند به گونه‏ای که هر کسی احساس می­کرد او نزد پیغمبر گرامی­تر است؛ طوری پیغمبر با همه یکسان عمل می­کرد که هر کس در جایگاهی که قرار داشت تصور می‏کرد پیامبر با نگاه برتری به او نگاه می‏کند.

اینها برای ماست! برای کسانی که سخن از پیامبر و اهل بیت می‏زنند. مجالسشان، ارتباطشان، رفتارهایشان در جامعه اسلامی باید این چنین باشد:

«مَجْلِسُهُ مَجْلِسُ حِلْمٍ وَ حَيَاءٍ»؛ مجلس پیغمبر مجلس و شکیبایی و حیا است «وَ صِدْقٍ وَ (صبرٍ) و أَمَانَةٍ»؛

در یک نشست همه ویژگی‏ها اخلاقی و بخش زیادی از این ویژگی‏ها در یک جلسه با پیامبر تجلی پیدا می‏کند: «لَا تُرْفَعُ فِيهِ الْأَصْوَاتُ»؛ در مجلس پیغمبر صداها بلند نمی­شود و کسی فریاد نمی­کشد «وَ لَا تُؤْبَنُ فِيهِ الْحُرَمُ»؛ در مجلس پیامبر سخن زشتی بر دهان رانده نمی‏شود «لَا تُثْنَي فَلَتَاتُهُ»؛ خطاهای این و آن گفته نمی­شود «مُتَعَادِلِينَ مُتَوَاصِلِينَ فِيهِ بِالتَّقْوَي»؛ در مجلس پیغمبر اینگونه است که هر کسی که در آنجا شرکت می­کند همه احساس برابری می­کنند اگر برتری و فضیلتی هم وجود دارد معیار تقوی است؛

«مُتَوَاضِعِينَ»؛ متواضعانه و فروتنانه با یکدیگر برخورد می­کنند؛ کسی برای دیگری همراه با احساس فخر و تکبر و نخوت برخورد نمی­کند.

«يُوَقِّرُونَ (فیه) الْكَبِيرَ»؛ احترام بزرگان جامعه را نگه می­دارند «وَ يَرْحَمُونَ الصَّغِيرَ»؛ به افراد کوچک هم با ترحم نگاه می­کنند «وَ يُؤْثِرُونَ ذَا الْحَاجَةِ»؛ کسانی که نیازمندند در جامعه دینی و  در جامعه اسلامی و می­دانید که اینها نیاز دارند آنها را بر خودشان مقدم می­دارند. «وَ يَحْفَظُونَ الْغَرِيبَ»[4]؛ و اگر شخص بی­پناهی بر آنها وارد شود دست او را می­گیرند.

این فضای یک جامعه دینی و جامعه اسلامی است. تا جایی که پیغمبر اکرم این تعبیر بلند را مطرح می­کند: «وَ مَنْ أَكْرَمَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ فَإِنَّمَا يُكْرِمُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ»[5]؛ هر کسی برادر دینی­اش را اکرام کند خدا را اکرام کرده، حرمت­گذاری برای آحاد جامعه، حرمت­گذاری برای خداست «لَا تُحَقِّرَنَّ أَحَداً مِنَ الْمُسْلِمِينَ فَإِنَّ صَغِيرَهُمْ عِنْدَ اللَّهِ كَبِير»[6]؛ نکند در جامعه اسلامی عده­ای را کوچک کنید و عده­ای را بزرگ کنید! کوچک­­­ها نیز در جامعه اسلامی نزد خدا بزرگ هستند، حرمتها را حفظ کنید.

خدا می­داند زمانی که من داشتم این نکته را مطالعه می­کردم اشک از دیدگانم جاری شد؛ ما گاهی از اوقات مشغول دعا و عبادت که می­شویم به خصوص اگر مقدسی ما هم گل کند کاری نداریم کسی که کنار ما نشسته به ما نیاز دارد، درخواستی دارد نماز را گاهی چند برابر طولانی می­کنیم؛ اما پیغمبر اکرم رهبر ما، راهنمای ما تعبیری که درباره آن حضرت بکار رفته این است: «كانَ (6) لا يَجلِسُ اِلَيهِ اَحَدٌ و هُوَ يُصَلّى اِلاّ خَفَّفَ صَلاتَهُ و اَقبَلَ عَلَيهِ فَقالَ: اَ لَكَ حاجَةٌ؟»[7] پیغمبر زمانی که مشغول نماز بود و کسی کنار پیغمبر می­نشست و پیغمبر در حال نماز متوجه می­شد اجمالاً که این شخص مشکلی دارد که می­خواهد با پیغمبر مطرح کند (به خصوص افرادی که از راه دور می­آیند طرح مشکل می­خواهند بکنند) پیغمبر نمازش را کوتاه می­کرد و بلا فاصله دیگر مشغول تعقیبات نماز نمی­شد چون رسیدگی به کار جامعه اسلامی و آحاد اسلامی پیش خدا خیلی مهم است.

این فضا اگر در جامعه دینی ما، مسئولان ما، کارگزاران ما، کسانی که پشت میز می­نشینند اگر کسی از یک راه دور مراجعه کند نباید آنها را چند ساعت در اتاق انتظار نگه بدارند. پیامبر نماز را کوتاه می‏کرد که مشکلی از آحاد جامعه حل کند.

و من همین جا این نکته را استفاده کنم یا رسول الله6 این همه سفارش نسبت به تکریم، این همه سفارش نسبت به احترام، این همه تمجید از فاطمه زهرا3، این همه توصیف و این همه سفارش؛ می­دانید گرامی­ترین فرد نزد پیغمبر فاطمه زهراست. چه تعبیراتی در رابطه با فاطمه زهرا3 دارد می­فرماید: «مَن عَرَفَ هذِهِ فَقَد عَرَفَها، وَ مَن لَم یَعرِفها فَهِیَ فاطِمَةُ بِنتِ مُحَمَّدٍ، وَ هِیَ بَضعَةٌ مِنّی، وَ هِیَ قَلبی وَ رُوحِیَ اَلتَّی بَینَ جَنبَیَّ، فَمَن آذاها فَقَد آذانی وَ مَن آذانی فَقَد آذَی اللهَ»[8]؛ ایامی که گذشت الحد لله در سراسر ایران اسلامی ما نام فاطمه3 به گوش می‏رسید. نام این تنها یادگار رسول الله به گوش می‏رسید.

می­خواهم عرض کنم یا رسول الله6 این همه راجع به تکریم و احترام صحبت کردی، آیا می­دانی بعد از تو بر فاطمه3 چه گذشت؟ یک جمله­ای که فاطمه در جواب ام سلمه گفته، تمام قضایا را روشن می­کند که آیا فاطمه فرزند پیغمبر مورد تکریم قرار گرفته یا نه؟ ام سلمه رو می­کند به فاطمه می­گوید: فاطمه بعد از رحلت پدرت، حالت چگونه است؟ فاطمه می­فرماید: «اَصْبَحْتُ بَیْنَ کَمَدٍ وَ کَرْبٍ، فُقِدَ الْنَبِىُّ وَ ظُلِمَ الْوَصىُّ»[9]؛ من دچار مصیبت سنگینم، از یک طرف پدرم را از دست داده­ام و از طرف دیگر می­بینم علی هم مانند من مظلوم واقع شده است.

آیا این فاطمه­ای نبودی که پیغمبر فرمود اینها «حُجَجُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ»[10] هستند؟ آیا فاطمه کارش باید به جایی برسد که می­گویند بعد از پیغمبر فاطمه «نَاحِلَةَ الْجِسْمِ‏» شد، فاطمه کارش به جایی برسد که «بَاكِيَةَ الْعَيْنِ»[11] شد، کار فاطمه به جایی برسد که بگوید در دفن من کسی شرکت نکند؛ مگر در مدینه کسی نبود که سلمان و مقداد و ابوذر و حسن و حسین در کنار علی باشند!

ولی من در اینجا به فاطمه و علی عرض می­کنم یا فاطمه! تو را مظلومانه دفن کردند ولی بعد از شهادتت و رحلتت بالاخره علی تو را غسل داد، کفن کرد، تو را دفن کرد «اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله»[12] فاطمه تو را تشییع کردند ولی حسین تو تشییع نشد کسی ممکن است به من بگوید: بله حسینم تشییع شد می­گویم چگونه؟ می­گویم سر حسین بالای نیزه بود و تشییع شد.

دعاهای پایانی خطبه اول

اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات اللهم اجعل التقوی زادهم و الایمان و الحکمة فی قلوبهم[13]

«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»[14]

پروردگارا ما را بیامرز؛ پروردگارا جامعه دینی و اسلامی ما را بر اساس حفظ حرمت‏ها و کرامت‏ها پایدار بدار؛ پروردگارا رهبر فقید ما را با رسول الله محشور بگردان؛ پروردگارا مراجع معظم تقلید ما را در ظلّ توجهات ولیت امام زمان حفظ بفرما؛ به رهبر فرزانه انقلاب ما توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما؛ به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما؛ به جانبازانمان سلامت و اجر کرامت فرما؛ به زائران و مسافران سفری پر خیر و برکت مرحمت فرما؛ به نصل جوان ما معرفت و شناخت، به زنان جامعه ما عفت و پاکدامنی عنایت فرما؛ حاجت حاجتمندان روا بگردان؛ مرضای اسلام را عموماً و مرضای مورد نظر خصوصاً شفای عاجل کرامت بفرما؛ توطئه‏های دشمنان به خودشان برگردان؛ پروردگارا در جامعه ما صفا صمیمیت و همدلی عنایت فرما؛ پروردگارا در فرج ولی نعمتمان حضرت بقیة الله تعجیل بفرما.

انّ احسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب الله العزیز

بسم الله الرحمن الرحیم

Gوَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي‏ خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِF

صدق الله العلیّ العظیم

خطبه دوم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، بارء الخلائق اجمعین، ثم الصّلوة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابی القاسم محمد6 و علی آله الطیبین الطاهرین. اللهم صلّ و سلّم علی مولانا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه افضل صلوات المصلین و علی فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة اجمعین و علی علیّ بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علیّ بن موسی و محمد بن علیٍّ و علیّ بن محمد الهادی و الحسن بن علی و الخلف القائم المهدی صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین، حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک بهم نتولّی و من اعدائهم نتبرّأُ الی یوم القیامة.

عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله «اَلَّذِی اِبْتَدَأَ خَلْقَکُمْ وَ إِلَیْهِ یَکُونُ مَعَادُکُمْ»[15]؛ بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می­کنم آنگونه که امیر بیان7 فرمود: خدایی که آغاز خلقت شما با اوست و بازگشت شما به سوی اوست.

برادران و خواهران اگر لحظه­ای بیندیشیم برای چه به دنیا آمده­ایم و چه وظیفه­ای متوجه ماست، در این دنیا این همه تاخت و تاز نمی­کنیم؛ تمام تاخت و تاز کردن‏ها، پنجه انداختن‏ها، چنگال انداختن‏ها حریم دیگران رعایت نکردن‏ها، به حق خود قانع نبودن‏ها نشانه این است که راه را و فلسفه وجودی را گم کرده‏ایم. پایان راه را گم کرده‏ایم. پس به فکر تدارک ایام گذشته باشیم، آخرت را با دنیای زودگذر معامله نکنیم، مرگ را امر حق و محتومی بدانیم که هر روز جلو چشمان ماست.

إن شاء الله امیدوارم کلمات نورانی اولیاء الهی که راه نمایان ما هستند در دل‏های ما اثر بگذارد و مسیر برنامه زندگی ما را به سمت سعادت و خوشبختی هدایت کند.

در خطبه دوم هم نکاتی را باید بیان کنم و هم به بعضی از مناسبت‏ها اشاره کنم:

 اولین نکته­ای که می­خواهم اشاره کنم مربوط به بیانیه هسته­ای تهران است؛ بیانیه مشترکی بین سه کشور ایران، ترکیه و برزیل در رابطه با مسئله هسته­ای به امضا رسید که دارای ده بند می‏باشد. که البته این بیانیه با وسواس و دقت تهیه گردیده که هر نوع دقدقه و نگرانی را از ذهن امت اسلامی و انقلابی ما از بین ببرد.

در بعضی از بندهای آن ضمن تأکید به تعهد نسبت به عدم گسترش صلاح­های هسته­ای نسبت به حقوق تمام اعضا از جمله جمهوری اسلامی در زمینه صلح­آمیز بودن، استفاده صلح­آمیز، تحقیق توسعه، تولید، چرخه سوخت هسته­ای همه اینها به آن با دقت و تیز­بینی اشاره شده.

در بعضی از بندهای این بیانیه راجه به این نکته اشاره شده که جمهوری اسلامی 1200 کیلو گرم اورانیم کم غنی شده را به امانت نزد دولت ترکیه می‏گذارد البته با نظارت خود جمهوری اسلامی ایران و آژانس و از آنجا که بیانیه است نه توافق نامه نظر جمهوری اسلامی بعد از هفت روز اعلام خواهد شد و اگر گروه وین یعنی آمریکا، روسیه و فرانسه و آژانس موافقت کردند، تبادل کتبی و توافق نامه به امضاء خواهد رسید. و بعد از یک ماه این 1200 کیلو گرم به امانت نزد ترکیه گذاشته می‏شود و در طول یکسال 120 کیلو گرم در حقیقت برای نیاز رآکتور تحقیقاتی تهران در اختیار ایران قرار می‏گیرد.

نکاتی لازم اینجا اشاره شود:

اولین نکته‏ای که وجود دارد این است که موضع ایران در این بیانیه موضع ابتکار است نه انفعال؛ با این حرکتی که جمهوری اسلامی انجام داد علیرغم نگاه دشمنان که می­خواستند کشورها را در مقابل ما قرار بدهند اما رئیس جمهور برزیل و هم نخست وزیر ترکیه با یک لحنی جدی خواب‏ها و توطئه­های ایالت متحده آمریکا را محکوم می­کنند.

این خواست خود گروه وین بود که تبادل سوخت انجام بشود و چرا آمریکا مسئله پیش نویس قطع­نامه را علیه جمهوری اسلامی دنبال می­کند. روزهای گذشته وزرای خارجه کشورهای اسلامی و کشورهای عربی در دوشنبه پایتخت تاجیکستان جلسه سنگینی داشتند و بیانیه دادند؛ در یکی از بندهای این بیانیه از جمهوری اسلامی تقدیر کردند و جمهوری اسلامی ایران را تشویق کردند؛ کار جمهوری اسلامی را یک کار شفاف و روشنی در دنیا معرفی کردند.

بعضی از رسانه­های جمعی دنیا نظرسنجی کردند که آیا افکار عمومی دنیا با تحریم ایران در این شرایط موافق هستند یا نه که حدود 81 درصد کسانی که پاسخ گفتند به این نظر سنجی مخالفت جدیشان را با تحریم ایران اعلام کردند یعنی فضای عمومی جهان امروز به نفع جمهوری اسلامی رقم خورده است.

اگر آمریکا و کشورهای غربی که همیشه باعث اختلاف و تشدد هستند، این بیانه را بپذیرند ایران اسلامی یک گام بلند در احقاق حق خود برداشته است و اگر نپذیرند قطعاً و مطمئناً در مقابل اقتدار جمهوری اسلامی و منطق شفاف و روشن جمهوری اسلامی باید در نهایت تسلیم شوند.

سؤال می‏کنید چه اتفاقی افتاده! مگر پیشنهاد خود اینها نبود که ایران با تبادل سوخت موافقت کند و می‏گفتند در خارج از ایران؛ الآن به خاطر اعتمادی که به دولت ترکیه و برزیل کرده‏ایم همراه با تضمین‏های لازم که اگر مخالفت شد این مواد به ایران برگردد. چرا اینها به این شکل عمل کردند؟ چرا دنبال پیش نویس قطع نامه علیه ایران هستند؟ به صراحت عرض کنم اینها تصورشان این بود که ایران اسلامی و مسئولان جمهوری اسلامی در شرایط بحرانی قدرت مدریت بحران را ندارند یعنی ممکن است یک سخن را در همه شرایط مطرح کنند ولی دیدند که ایران با ابتکار عمل ادعاهای آنها را ابطال کرد و تمام افکار جهانیان را متوجه جمهوری اسلامی کرد؛ این را قدر بدانیم و اینها از عنایات الهی است که امروز شامل حال ملت رشید ما می­شود.

نکته دومی که می­خواهم بیان کنم اجلاس گروه 15 بود؛ در این اجلاسی که در تهران برگزار شد با حضور 8 رئیس جمهور و شخصیت­های دیگری در سطح شخصیت‏های بلندپایه کشورهای عضو. هدف­هایی که اینها دارند توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و توسعه فرهنگی است. و این اجلاس همزمان شد با صدور بیانیه تهران که باید بگوییم کار این اجلاس یک کار موفقیت آمیزی بود.

به ملت رشید ایران و شما نمازگزاران عزیز به عنوان بشارت عرض بکنم تا اگر دشمنان توطئه می­کنند و گاهی می­خواهند دل ما و شما را خالی کنند به مصداق آیه: «وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ»[16]؛ امروز جمهوری اسلامی در عرصه­های مختلف می­درخشد:

در اجلاس ام پی تی حرف اول، سخن جمهوری اسلامی بود؛ در اجلاس خلع سلاح شعاری که تهران مطرح کرد، شعار بسیار ارجمندی بود انرژی هسته­ای برای همه و سلاح­های هسته­ای برای هیچ کس.

من می­خواهم بگویم در این دنیای غبار آلود شعاری که جمهوری اسلامی مطرح می­کند که در فرهنگ ملت‏ها نهادینه شده، این شعار روز جامعه می­شود «انرژی هستی برای همه و سلاح­های هسته­ای برای هیچ کس». امروز در دورترین نقاط دنیا آسیا، آفریقا این شعار جهموری اسلامی به ثمر نشسته است.

بحث مانورهای نظامی ما چه ارتش قهرمان ما و چه سپاه عزیز ما به دنیا اثبات کرد که ایران در عالیترین شکل قدرت قرار دارد و به همسایگانمان هم اعلام کردیم، همسایگان آسایش و آرامش شما در این است که در کنار نظام مقدس جمهوری اسلامی زندگی کنید نه اینکه دست بیگانگان را به منطقه باز کنید. کشور مقتدر ایران می­تواند امنیت منطقه را تأمین کند و هم پیامی برای امنیت جهان داشته باشد.

نکته سوم مسئله عفاف و حجاب است؛ امروز مسئله مهمی است در کشور ما می­شنوید و می­بینید راهپیمایی­های عظیمی در سراسر کشور از طرف مؤمنان و متدینان و علاقمندان به انقلاب در دفاع از حجاب و عفاف برگزار می­شود. مسئله قابل توجهی است و من در این رابطه چند نکته می­خواهم در اینجا عرض کنم:

حرف ما این است خطاب می­کنم به همه عزیزان، برادارن و خواهران اقتضای جامعه اسلامی ما این است که پایبند باشیم به شعائر الهی و دینی­مان؛ نمی­شود ما در جامعه زندگی کنیم و «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ»[17] باشیم بخشی را بپذیریم و بخشی را نپذیریم. اسلام ما یک کلیتی است که باید همه ابعاد آن را پذیرفت و حجاب و عفاف هم جز مسائل ضروری و دینی ماست.

من عرض می‏کنم که دست­های پیدا و پنهان دشمن در کار است؛ ما نمی‏خواهیم آحاد جامعه اسلامیمان را متهم به همکاری با دشمن کنیم و اصلاً روا نیست. جامعه ایرانی ما جامعه عفیف و پاکدامن است ولی دشمن بیکار ننشسته است؛ ما نباید حرکتی انجام دهیم که دشمن سوء استفاده کند و احساس کند تعداد سربازانش بیشتر می­شود. ما هیچگاه نمی­خواهیم کسانی را که رعایت حجاب و عفاف نمی­کنند را جزء اردوگاه دشمن حساب کنیم اکثر اینها اهل نماز و اهل روزه­ و اهل عبادت هستند. لکن یک فضایی در جامعه ایجاد می­شود و آنها هم فکر می­کنند همراهی کردن با این فضا نشان دهنده شخصیت آنان است.

این نقشه اهریمنانه دشمنان ماست و باید مراقب باشیم، خانواده­ها باید کار مؤثر کنند.

من صراحتاً و متواضعانه خدمت مسئولین محترم عرض می‏کنم اول ادارات؛ یعنی اگر یک جوان مسلمان، یک انسان پایبند به انقلاب به یک اداره‏ای مراجعه کرد این دیگر محیط خیابان و محیط باز نیست که جای گله نداشته باشد (هر چند آنجا هم جای گله دارد) اول ادارات را باید دقت کرد؛ شما مسئولین ادارات و وزارت خانه­ها. دولت رسماً اعلام کند که وزرات خانه­ها و ادارات موظفند بر اساس قانون (لازم نیست به کسی فشار بیاید و تحمیل لازم نیست) قانون است شما کارمند این مجموعه هستید و بر اساس قوانین و مقررات عمل کنید.

اگر فضای آنجا فضای عفاف و پاکی شد به جامعه سرایت می­کند و به خانواده­ها هم سرایت می­کند.

رسانه ملی ما رسالت سنگینی بر دوش دار؛د باید نقش خود را عمیق و اثرگذار و هنرمندانه در فرهنگ­سازی ایفا کند. صدا و سیما بخشی نگر نباید باشد. از همین جا تشکر می‏کنم از صدا و سیما که در ایام فاطمیه و مناسبت‏های دیگر از مسائلی که بر انقلاب گذشته صدای بیدار انقلاب ما بوده و نقش ایفا کرده است ولی در این جهت مردم مؤمن و متدین از صدا و سیما انتظار دارند که صفحه سیمای جمهوری اسلامی صفحه­ای باشد که با عفاف و پاکی و حجاب همراهی کند.

 مناسبت دیگر اینکه سوم خرداد روز فتح قهرمانانه خرمشهر عزیز ماست. روز پیروزی است. من یادم نمی­رود در همین خیابان رادیو باز بود دیدیم گوینده رادیو گفت: خرمشهر یا خونین شهر آزاد شد. اشک شوق از دیدگان همگان جاری شد. من می­گویم کلام امام را باید تکرار کرد «خرمشهر را خدا آزاد کرد» یعنی در تمام برنامه‏های ما در جمهوری اسلامی در این سه دهه انقلاب اگر این امدادهای الهی غیبی نبود، ما به تنهایی کاری از ما ساخته نبود. «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُم‏»[18]؛ اگر ما امروز در مقابل ابر قدرت غرب مقتدرانه و رشیدانه سخن می­گوییم پشت گرمی داریم، پششتوانه داریم و آن پشتوانه این است که: «الَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا»[19]؛ این پشتوانه همیشه باید بماند که می­ماند ان شاء الله.

من لازم می­دانم از خانواده مکرم شهیدانمان به خصوص شهیدان حادثه فتح خرمشهر متواضعانه تشکر کنم آفرین بر فرزندان رشید و قهرمان شما که عزت و افتخار برای ما آفریدند. ما باید در همه عرصه­ها با خدا باشیم تا خدا با ما باشد.

دعاهای پایانی خطبه دوم

پروردگارا ما را بیامرز؛ به اسلام و اسلامیان عزت عنایت بفرما؛ به خدمت گزاران عرصه‏های مختلف توفیق مرحمت فرما؛ روح بلند رهبر فقیدمان عالیست اعلی بگردان؛ به مقام معظم رهبرمان توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما؛ به مراجع بزرگوار تقلیمان عزت عنایت بفرما؛ باران رحمتت را از ما دریغ مدار؛ خدایا ما منتظران رؤیت خورشیدیم، چشم همه ما را به جمال مولایمان آقایمان و صاحب اصلیمان حضرت بقیة الله4 روشن بگردان.

إنّ أحسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب العزیز

بسم الله الرحمن الرحیم

Gإِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ في‏ دينِ اللَّهِ أَفْواجاً * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباًF

صدق الله العلیُّ العظیم

 

 



[1]. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، خطبه 157، ص222.

1. «الزخرف»: 54.

1. الطبقات الكبرى، محمد بن سعد کاتب واقدی، ج1، ص378.

2. عيون أخبار الرضا7، ج‏1، ص318؛ بحار الانوار، ج 16، ص152.

3. من لا يحضره الفقيه (بَابُ ذِكْرِ جُمَلٍ مِنْ مَنَاهِي النَّبِيِّ9)، ج‏4، ص3.

4. مجموعه ‏ورام (تنبیه الخواطر)، ج1، ص31.

1. مناقب آل ابی طالب: (ابن شهر آشوب)، ج 1، ص147.

2. بحارالانوار، ج43، ص54؛ کنز العمال، ج 7، ص 111.

3. بحارالانوار، ج 43، ص156.

4. عبدالحسین طیّب، تفسیر أطیب البیان، ج13، ص225؛ بحرانی، عوالم، ج11، ص5.

[11]. مناقب آل أبي طالب: (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص362.

1. الأمالی، شیخ صدوق، ص177.

[13]. من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 432.

[14]. «البقرة»: 201.

1. نهج البلاغه، خطبه 198.

1. «آل عمران»: 139.

1. «النساء»: 150.

  1. «محمد6»: 7.

  2. «العنکبوت»: 69.

Please publish modules in offcanvas position.