بسمه تعالی مشروح خطبه های نماز جمعه حضرت آیت الله حسینی بوشهری مورخ 89/02/31 خطبه شماره 9 |
خطبه اول
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نؤمن به و نتوکل علیه و نعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سره و مبلّغ رسالاته سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد6 و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین الهداة المهدیّین:.
عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛
بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم. زیرا وجود مقدس امیر مؤمنان امیر بیان7 در خطبه 157 نهج البلاغه جملهای دارند آگاهی بخش و هشدار دهنده است؛ حضرت میفرماید:
«اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَ التَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِيزٍ وَ الْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِيلٍ لَا يَمْنَعُ أَهْلَهُ وَ لَا يُحْرِزُ مَنْ لَجَأَ إِلَيْهِ أَلَا وَ بِالتَّقْوَى تُقْطَعُ حُمَةُ الْخَطَايَا»؛ تقوا دژ استوار و نفوذ ناپذیر است و گناه و عصیان پروردگار به منزله قلعهای سست میماند که ساکنانش را از خطرها حفظ نمیکند و کسی را که به آن پناه ببرد او را از آسیب نگه نمیدارد.
نکته زیبا این بخش کلام است که میفرماید: آگاه باشید که تقوا نیش زهرآگین گناه را از انسان دور میکند.
حقیقت این امر این است که با کمال تأسف باید گفت انسانها به جای پناه بردن به تقوا این دژ استوار که آنان را از خطرات حفظ میکند، میبینیم روز به روز به گناه پناه میبرند؛ گناهی که آنها را در دریای پر تلاطم غرق میکند. بدون تعارف عرض کنم که بیتوجه و غافل هستیم.
امیرمؤمنان7 در ادامه این سخن جملهای دارد که برای همه کسانی که گوش شنوا و چشم بینا دارند تکان دهنده است؛ حضرت میفرماید: «أَنَّ عَلَيْكُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِكُمْ وَ عُيُوناً مِنْ جَوَارِحِكُمْ وَ حُفَّاظَ صِدْقٍ يَحْفَظُونَ أَعْمَالَكُمْ وَ عَدَدَ أَنْفَاسِكُمْ لَا تَسْتُرُكُمْ مِنْهُمْ ظُلْمَةُ لَيْلٍ دَاجٍ وَ لَا يُكِنُّكُمْ مِنْهُمْ بَابٌ ذُو رِتَاجٍ»[1]؛
میگوید میدانید به چه شیوهای زندگی میکنید، میدانید در دوران زندگیتان مراقب دارید «أَنَّ عَلَيْكُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِكُمْ»؛ خداوند از شما مراقبانی را بر شما گمارده و اعضای بدنتان را دیدهبان شما قرار داده است یعنی فردای قیامت دست شما، پای شما، چشم شما علیه شما گواهی میدهند.
«وَ حُفَّاظَ صِدْقٍ يَحْفَظُونَ أَعْمَالَكُمْ وَ عَدَدَ أَنْفَاسِكُمْ»؛ نگهبانان صادقی که بر شما گمارده شدهاند که کارهایتان و حتی شماره نفسهایتان را ثبت و ضبط کنند.
«لَا تَسْتُرُكُمْ مِنْهُمْ ظُلْمَةُ لَيْلٍ دَاجٍ»؛ تصور نکنید تاریکی شب شما را از دید آنها پنهان میکند، تصور نکنید اتاقهای در بسته شما را از آنها مخفی نگه میدارد کاملاً در تیررس هستید و مراقبان الهی بنا به تعبیر امیرمؤمنان در تمام رفتار و اعمالتان حتی شماره نفس کشیدنتان، مواظب شمایند.
سخن در خطبه اول پیرامون سیره نورانی نبی مکرم اسلام خاتم انبیاء محمد مصطفی6 و اهل بیت بزرگوار آن حضرت بود؛ در خطبههای گذشته سعی کردیم گوشهای از سیره این بزرگواران را در این جمع نورانی مطرح کنیم. امروز هم به قسمت دیگری از سیره رسول الله و اهل بیت اشاره میکنم و آن هم مسئله آداب و معاشرت آنان در روابط اجتماعی است.
آداب معاشرت در سیره پیامبر اکرم6 و اهل بیت:
پیامبر بزرگوار اسلام6 و اهل بیت: ایشان در روابط اجتماعی و آداب معاشرت چگونه با انسانها، با مسلمانان، با افراد جامعه رفتار و برخورد میکردند؟
حقیقت امر این است که مسئله تکریم انسانها در روابط اجتماعی و تعاملات اجتماعی یکی از مسائل زیر بنایی است که به عنوان یک قاعدهای است که بقیه روابط با این قاعده محک میخورد؛ چون اساساً تعاملهای انسان و برخوردها و رفتارهای او تابع دو دیدگاه است:
یک دیدگاه به کرامت انسان، به شرافت انسان و به منزلت و حرمت انسان میاندیشد که طبعاً نحوه تلقی او به انسان کرامت مدارانه و بر اساس حرمت محوری است.
اما نگاه دیگر به انسان بر اساس اهانت و تحقیر دیگران است؛ اگر در رابطه با انسان نگاه تحقیر آمیز توأم با اهانت شد، طبعاً کرامتی برای انسان قائل نخواهند شد؛
مثال قرآنی
پروردگار عالم فرعون را سخت مورد نکوهش قرار میدهد و علت نکوهش فرعون به خاطر همین تحقیر شمردن و اهانت کردن به جامعه است. خدای متعال میفرماید: «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقين»[2]؛ (تعبیر عجیبی است) هم هم فرعون در اینجا مورد مذمت است و هم کسانی که در حقیقت این تحقیر و اهانت فرعون را پذیرا شدند؛ فسق و فسقه به معنی خروج از حق است و کسانی که اوامر پروردگار را امتثال نمیکنند و عصیان میکنند، فاسق هستند چون از مسیر حق خارج میشوند و جدا میشوند.
یعنی جامعه اسلامی باید جامعه با کرامتی باشد و اگر کسی احساس تحقیر و حقارت کرد نباید تسلیم اهانت دیگرن شود. از نگاه قرآن پیامبران بزرگ و الهی آمدند تا کرامت را به انسان یادآوری کنند، جایگاه واقعی انسانها را به انسانها بنمایانند. تو انسانی و گل سر سبد عالم هستی.
نگاهی که نبیّ گرامی اسلام به جامعه دارد در تعبیری وارد شده: «كانَ رَسولِ اللّه أكرَمَ النّاس»[3] نبی مکرم اسلام در برخوردی که با دیگر افراد جامعه دارد، به عنوان با کرامتترین انسان بود.
وجود نازنین سالار شهیدان ابی عبد الله الحسین7 از امیرالمؤمنین7 حالات پیغمبر6 را بیان میکند؛ تقاضای من این است که نسبت به جملاتی که امیرالمؤمنین در وصف رسول الله6 به عنوان تکریم انسانها مطرح میکند، دقت کنید و آن جملات این است: «وَ يُعْطِي كُلَ جُلَسَائِهِ نَصِيبَهُ حَتَّى لَا يَحْسَبُ أَحَدٌ مِنْ جُلَسَائِهِ أَنَّ أَحَداً أَكْرَمُ عَلَيْهِ مِنْه»؛ به هرکدام از کسانی که کنار پیغمبر اکرم مینشستند از محضر پیغمبر بهره میبردند به گونهای که هر کسی احساس میکرد او نزد پیغمبر گرامیتر است؛ طوری پیغمبر با همه یکسان عمل میکرد که هر کس در جایگاهی که قرار داشت تصور میکرد پیامبر با نگاه برتری به او نگاه میکند.
اینها برای ماست! برای کسانی که سخن از پیامبر و اهل بیت میزنند. مجالسشان، ارتباطشان، رفتارهایشان در جامعه اسلامی باید این چنین باشد:
«مَجْلِسُهُ مَجْلِسُ حِلْمٍ وَ حَيَاءٍ»؛ مجلس پیغمبر مجلس و شکیبایی و حیا است «وَ صِدْقٍ وَ (صبرٍ) و أَمَانَةٍ»؛
در یک نشست همه ویژگیها اخلاقی و بخش زیادی از این ویژگیها در یک جلسه با پیامبر تجلی پیدا میکند: «لَا تُرْفَعُ فِيهِ الْأَصْوَاتُ»؛ در مجلس پیغمبر صداها بلند نمیشود و کسی فریاد نمیکشد «وَ لَا تُؤْبَنُ فِيهِ الْحُرَمُ»؛ در مجلس پیامبر سخن زشتی بر دهان رانده نمیشود «لَا تُثْنَي فَلَتَاتُهُ»؛ خطاهای این و آن گفته نمیشود «مُتَعَادِلِينَ مُتَوَاصِلِينَ فِيهِ بِالتَّقْوَي»؛ در مجلس پیغمبر اینگونه است که هر کسی که در آنجا شرکت میکند همه احساس برابری میکنند اگر برتری و فضیلتی هم وجود دارد معیار تقوی است؛
«مُتَوَاضِعِينَ»؛ متواضعانه و فروتنانه با یکدیگر برخورد میکنند؛ کسی برای دیگری همراه با احساس فخر و تکبر و نخوت برخورد نمیکند.
«يُوَقِّرُونَ (فیه) الْكَبِيرَ»؛ احترام بزرگان جامعه را نگه میدارند «وَ يَرْحَمُونَ الصَّغِيرَ»؛ به افراد کوچک هم با ترحم نگاه میکنند «وَ يُؤْثِرُونَ ذَا الْحَاجَةِ»؛ کسانی که نیازمندند در جامعه دینی و در جامعه اسلامی و میدانید که اینها نیاز دارند آنها را بر خودشان مقدم میدارند. «وَ يَحْفَظُونَ الْغَرِيبَ»[4]؛ و اگر شخص بیپناهی بر آنها وارد شود دست او را میگیرند.
این فضای یک جامعه دینی و جامعه اسلامی است. تا جایی که پیغمبر اکرم این تعبیر بلند را مطرح میکند: «وَ مَنْ أَكْرَمَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ فَإِنَّمَا يُكْرِمُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ»[5]؛ هر کسی برادر دینیاش را اکرام کند خدا را اکرام کرده، حرمتگذاری برای آحاد جامعه، حرمتگذاری برای خداست «لَا تُحَقِّرَنَّ أَحَداً مِنَ الْمُسْلِمِينَ فَإِنَّ صَغِيرَهُمْ عِنْدَ اللَّهِ كَبِير»[6]؛ نکند در جامعه اسلامی عدهای را کوچک کنید و عدهای را بزرگ کنید! کوچکها نیز در جامعه اسلامی نزد خدا بزرگ هستند، حرمتها را حفظ کنید.
خدا میداند زمانی که من داشتم این نکته را مطالعه میکردم اشک از دیدگانم جاری شد؛ ما گاهی از اوقات مشغول دعا و عبادت که میشویم به خصوص اگر مقدسی ما هم گل کند کاری نداریم کسی که کنار ما نشسته به ما نیاز دارد، درخواستی دارد نماز را گاهی چند برابر طولانی میکنیم؛ اما پیغمبر اکرم رهبر ما، راهنمای ما تعبیری که درباره آن حضرت بکار رفته این است: «كانَ (6) لا يَجلِسُ اِلَيهِ اَحَدٌ و هُوَ يُصَلّى اِلاّ خَفَّفَ صَلاتَهُ و اَقبَلَ عَلَيهِ فَقالَ: اَ لَكَ حاجَةٌ؟»[7] پیغمبر زمانی که مشغول نماز بود و کسی کنار پیغمبر مینشست و پیغمبر در حال نماز متوجه میشد اجمالاً که این شخص مشکلی دارد که میخواهد با پیغمبر مطرح کند (به خصوص افرادی که از راه دور میآیند طرح مشکل میخواهند بکنند) پیغمبر نمازش را کوتاه میکرد و بلا فاصله دیگر مشغول تعقیبات نماز نمیشد چون رسیدگی به کار جامعه اسلامی و آحاد اسلامی پیش خدا خیلی مهم است.
این فضا اگر در جامعه دینی ما، مسئولان ما، کارگزاران ما، کسانی که پشت میز مینشینند اگر کسی از یک راه دور مراجعه کند نباید آنها را چند ساعت در اتاق انتظار نگه بدارند. پیامبر نماز را کوتاه میکرد که مشکلی از آحاد جامعه حل کند.
و من همین جا این نکته را استفاده کنم یا رسول الله6 این همه سفارش نسبت به تکریم، این همه سفارش نسبت به احترام، این همه تمجید از فاطمه زهرا3، این همه توصیف و این همه سفارش؛ میدانید گرامیترین فرد نزد پیغمبر فاطمه زهراست. چه تعبیراتی در رابطه با فاطمه زهرا3 دارد میفرماید: «مَن عَرَفَ هذِهِ فَقَد عَرَفَها، وَ مَن لَم یَعرِفها فَهِیَ فاطِمَةُ بِنتِ مُحَمَّدٍ، وَ هِیَ بَضعَةٌ مِنّی، وَ هِیَ قَلبی وَ رُوحِیَ اَلتَّی بَینَ جَنبَیَّ، فَمَن آذاها فَقَد آذانی وَ مَن آذانی فَقَد آذَی اللهَ»[8]؛ ایامی که گذشت الحد لله در سراسر ایران اسلامی ما نام فاطمه3 به گوش میرسید. نام این تنها یادگار رسول الله به گوش میرسید.
میخواهم عرض کنم یا رسول الله6 این همه راجع به تکریم و احترام صحبت کردی، آیا میدانی بعد از تو بر فاطمه3 چه گذشت؟ یک جملهای که فاطمه در جواب ام سلمه گفته، تمام قضایا را روشن میکند که آیا فاطمه فرزند پیغمبر مورد تکریم قرار گرفته یا نه؟ ام سلمه رو میکند به فاطمه میگوید: فاطمه بعد از رحلت پدرت، حالت چگونه است؟ فاطمه میفرماید: «اَصْبَحْتُ بَیْنَ کَمَدٍ وَ کَرْبٍ، فُقِدَ الْنَبِىُّ وَ ظُلِمَ الْوَصىُّ»[9]؛ من دچار مصیبت سنگینم، از یک طرف پدرم را از دست دادهام و از طرف دیگر میبینم علی هم مانند من مظلوم واقع شده است.
آیا این فاطمهای نبودی که پیغمبر فرمود اینها «حُجَجُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ»[10] هستند؟ آیا فاطمه کارش باید به جایی برسد که میگویند بعد از پیغمبر فاطمه «نَاحِلَةَ الْجِسْمِ» شد، فاطمه کارش به جایی برسد که «بَاكِيَةَ الْعَيْنِ»[11] شد، کار فاطمه به جایی برسد که بگوید در دفن من کسی شرکت نکند؛ مگر در مدینه کسی نبود که سلمان و مقداد و ابوذر و حسن و حسین در کنار علی باشند!
ولی من در اینجا به فاطمه و علی عرض میکنم یا فاطمه! تو را مظلومانه دفن کردند ولی بعد از شهادتت و رحلتت بالاخره علی تو را غسل داد، کفن کرد، تو را دفن کرد «اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله»[12] فاطمه تو را تشییع کردند ولی حسین تو تشییع نشد کسی ممکن است به من بگوید: بله حسینم تشییع شد میگویم چگونه؟ میگویم سر حسین بالای نیزه بود و تشییع شد.
دعاهای پایانی خطبه اول
اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات اللهم اجعل التقوی زادهم و الایمان و الحکمة فی قلوبهم[13]
«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»[14]
پروردگارا ما را بیامرز؛ پروردگارا جامعه دینی و اسلامی ما را بر اساس حفظ حرمتها و کرامتها پایدار بدار؛ پروردگارا رهبر فقید ما را با رسول الله محشور بگردان؛ پروردگارا مراجع معظم تقلید ما را در ظلّ توجهات ولیت امام زمان حفظ بفرما؛ به رهبر فرزانه انقلاب ما توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما؛ به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما؛ به جانبازانمان سلامت و اجر کرامت فرما؛ به زائران و مسافران سفری پر خیر و برکت مرحمت فرما؛ به نصل جوان ما معرفت و شناخت، به زنان جامعه ما عفت و پاکدامنی عنایت فرما؛ حاجت حاجتمندان روا بگردان؛ مرضای اسلام را عموماً و مرضای مورد نظر خصوصاً شفای عاجل کرامت بفرما؛ توطئههای دشمنان به خودشان برگردان؛ پروردگارا در جامعه ما صفا صمیمیت و همدلی عنایت فرما؛ پروردگارا در فرج ولی نعمتمان حضرت بقیة الله تعجیل بفرما.
انّ احسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب الله العزیز
بسم الله الرحمن الرحیم
Gوَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِF
صدق الله العلیّ العظیم
خطبه دوم
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، بارء الخلائق اجمعین، ثم الصّلوة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابی القاسم محمد6 و علی آله الطیبین الطاهرین. اللهم صلّ و سلّم علی مولانا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه افضل صلوات المصلین و علی فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة اجمعین و علی علیّ بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علیّ بن موسی و محمد بن علیٍّ و علیّ بن محمد الهادی و الحسن بن علی و الخلف القائم المهدی صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین، حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک بهم نتولّی و من اعدائهم نتبرّأُ الی یوم القیامة.
عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله «اَلَّذِی اِبْتَدَأَ خَلْقَکُمْ وَ إِلَیْهِ یَکُونُ مَعَادُکُمْ»[15]؛ بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم آنگونه که امیر بیان7 فرمود: خدایی که آغاز خلقت شما با اوست و بازگشت شما به سوی اوست.
برادران و خواهران اگر لحظهای بیندیشیم برای چه به دنیا آمدهایم و چه وظیفهای متوجه ماست، در این دنیا این همه تاخت و تاز نمیکنیم؛ تمام تاخت و تاز کردنها، پنجه انداختنها، چنگال انداختنها حریم دیگران رعایت نکردنها، به حق خود قانع نبودنها نشانه این است که راه را و فلسفه وجودی را گم کردهایم. پایان راه را گم کردهایم. پس به فکر تدارک ایام گذشته باشیم، آخرت را با دنیای زودگذر معامله نکنیم، مرگ را امر حق و محتومی بدانیم که هر روز جلو چشمان ماست.
إن شاء الله امیدوارم کلمات نورانی اولیاء الهی که راه نمایان ما هستند در دلهای ما اثر بگذارد و مسیر برنامه زندگی ما را به سمت سعادت و خوشبختی هدایت کند.
در خطبه دوم هم نکاتی را باید بیان کنم و هم به بعضی از مناسبتها اشاره کنم:
اولین نکتهای که میخواهم اشاره کنم مربوط به بیانیه هستهای تهران است؛ بیانیه مشترکی بین سه کشور ایران، ترکیه و برزیل در رابطه با مسئله هستهای به امضا رسید که دارای ده بند میباشد. که البته این بیانیه با وسواس و دقت تهیه گردیده که هر نوع دقدقه و نگرانی را از ذهن امت اسلامی و انقلابی ما از بین ببرد.
در بعضی از بندهای آن ضمن تأکید به تعهد نسبت به عدم گسترش صلاحهای هستهای نسبت به حقوق تمام اعضا از جمله جمهوری اسلامی در زمینه صلحآمیز بودن، استفاده صلحآمیز، تحقیق توسعه، تولید، چرخه سوخت هستهای همه اینها به آن با دقت و تیزبینی اشاره شده.
در بعضی از بندهای این بیانیه راجه به این نکته اشاره شده که جمهوری اسلامی 1200 کیلو گرم اورانیم کم غنی شده را به امانت نزد دولت ترکیه میگذارد البته با نظارت خود جمهوری اسلامی ایران و آژانس و از آنجا که بیانیه است نه توافق نامه نظر جمهوری اسلامی بعد از هفت روز اعلام خواهد شد و اگر گروه وین یعنی آمریکا، روسیه و فرانسه و آژانس موافقت کردند، تبادل کتبی و توافق نامه به امضاء خواهد رسید. و بعد از یک ماه این 1200 کیلو گرم به امانت نزد ترکیه گذاشته میشود و در طول یکسال 120 کیلو گرم در حقیقت برای نیاز رآکتور تحقیقاتی تهران در اختیار ایران قرار میگیرد.
نکاتی لازم اینجا اشاره شود:
اولین نکتهای که وجود دارد این است که موضع ایران در این بیانیه موضع ابتکار است نه انفعال؛ با این حرکتی که جمهوری اسلامی انجام داد علیرغم نگاه دشمنان که میخواستند کشورها را در مقابل ما قرار بدهند اما رئیس جمهور برزیل و هم نخست وزیر ترکیه با یک لحنی جدی خوابها و توطئههای ایالت متحده آمریکا را محکوم میکنند.
این خواست خود گروه وین بود که تبادل سوخت انجام بشود و چرا آمریکا مسئله پیش نویس قطعنامه را علیه جمهوری اسلامی دنبال میکند. روزهای گذشته وزرای خارجه کشورهای اسلامی و کشورهای عربی در دوشنبه پایتخت تاجیکستان جلسه سنگینی داشتند و بیانیه دادند؛ در یکی از بندهای این بیانیه از جمهوری اسلامی تقدیر کردند و جمهوری اسلامی ایران را تشویق کردند؛ کار جمهوری اسلامی را یک کار شفاف و روشنی در دنیا معرفی کردند.
بعضی از رسانههای جمعی دنیا نظرسنجی کردند که آیا افکار عمومی دنیا با تحریم ایران در این شرایط موافق هستند یا نه که حدود 81 درصد کسانی که پاسخ گفتند به این نظر سنجی مخالفت جدیشان را با تحریم ایران اعلام کردند یعنی فضای عمومی جهان امروز به نفع جمهوری اسلامی رقم خورده است.
اگر آمریکا و کشورهای غربی که همیشه باعث اختلاف و تشدد هستند، این بیانه را بپذیرند ایران اسلامی یک گام بلند در احقاق حق خود برداشته است و اگر نپذیرند قطعاً و مطمئناً در مقابل اقتدار جمهوری اسلامی و منطق شفاف و روشن جمهوری اسلامی باید در نهایت تسلیم شوند.
سؤال میکنید چه اتفاقی افتاده! مگر پیشنهاد خود اینها نبود که ایران با تبادل سوخت موافقت کند و میگفتند در خارج از ایران؛ الآن به خاطر اعتمادی که به دولت ترکیه و برزیل کردهایم همراه با تضمینهای لازم که اگر مخالفت شد این مواد به ایران برگردد. چرا اینها به این شکل عمل کردند؟ چرا دنبال پیش نویس قطع نامه علیه ایران هستند؟ به صراحت عرض کنم اینها تصورشان این بود که ایران اسلامی و مسئولان جمهوری اسلامی در شرایط بحرانی قدرت مدریت بحران را ندارند یعنی ممکن است یک سخن را در همه شرایط مطرح کنند ولی دیدند که ایران با ابتکار عمل ادعاهای آنها را ابطال کرد و تمام افکار جهانیان را متوجه جمهوری اسلامی کرد؛ این را قدر بدانیم و اینها از عنایات الهی است که امروز شامل حال ملت رشید ما میشود.
نکته دومی که میخواهم بیان کنم اجلاس گروه 15 بود؛ در این اجلاسی که در تهران برگزار شد با حضور 8 رئیس جمهور و شخصیتهای دیگری در سطح شخصیتهای بلندپایه کشورهای عضو. هدفهایی که اینها دارند توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و توسعه فرهنگی است. و این اجلاس همزمان شد با صدور بیانیه تهران که باید بگوییم کار این اجلاس یک کار موفقیت آمیزی بود.
به ملت رشید ایران و شما نمازگزاران عزیز به عنوان بشارت عرض بکنم تا اگر دشمنان توطئه میکنند و گاهی میخواهند دل ما و شما را خالی کنند به مصداق آیه: «وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ»[16]؛ امروز جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف میدرخشد:
در اجلاس ام پی تی حرف اول، سخن جمهوری اسلامی بود؛ در اجلاس خلع سلاح شعاری که تهران مطرح کرد، شعار بسیار ارجمندی بود انرژی هستهای برای همه و سلاحهای هستهای برای هیچ کس.
من میخواهم بگویم در این دنیای غبار آلود شعاری که جمهوری اسلامی مطرح میکند که در فرهنگ ملتها نهادینه شده، این شعار روز جامعه میشود «انرژی هستی برای همه و سلاحهای هستهای برای هیچ کس». امروز در دورترین نقاط دنیا آسیا، آفریقا این شعار جهموری اسلامی به ثمر نشسته است.
بحث مانورهای نظامی ما چه ارتش قهرمان ما و چه سپاه عزیز ما به دنیا اثبات کرد که ایران در عالیترین شکل قدرت قرار دارد و به همسایگانمان هم اعلام کردیم، همسایگان آسایش و آرامش شما در این است که در کنار نظام مقدس جمهوری اسلامی زندگی کنید نه اینکه دست بیگانگان را به منطقه باز کنید. کشور مقتدر ایران میتواند امنیت منطقه را تأمین کند و هم پیامی برای امنیت جهان داشته باشد.
نکته سوم مسئله عفاف و حجاب است؛ امروز مسئله مهمی است در کشور ما میشنوید و میبینید راهپیماییهای عظیمی در سراسر کشور از طرف مؤمنان و متدینان و علاقمندان به انقلاب در دفاع از حجاب و عفاف برگزار میشود. مسئله قابل توجهی است و من در این رابطه چند نکته میخواهم در اینجا عرض کنم:
حرف ما این است خطاب میکنم به همه عزیزان، برادارن و خواهران اقتضای جامعه اسلامی ما این است که پایبند باشیم به شعائر الهی و دینیمان؛ نمیشود ما در جامعه زندگی کنیم و «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ»[17] باشیم بخشی را بپذیریم و بخشی را نپذیریم. اسلام ما یک کلیتی است که باید همه ابعاد آن را پذیرفت و حجاب و عفاف هم جز مسائل ضروری و دینی ماست.
من عرض میکنم که دستهای پیدا و پنهان دشمن در کار است؛ ما نمیخواهیم آحاد جامعه اسلامیمان را متهم به همکاری با دشمن کنیم و اصلاً روا نیست. جامعه ایرانی ما جامعه عفیف و پاکدامن است ولی دشمن بیکار ننشسته است؛ ما نباید حرکتی انجام دهیم که دشمن سوء استفاده کند و احساس کند تعداد سربازانش بیشتر میشود. ما هیچگاه نمیخواهیم کسانی را که رعایت حجاب و عفاف نمیکنند را جزء اردوگاه دشمن حساب کنیم اکثر اینها اهل نماز و اهل روزه و اهل عبادت هستند. لکن یک فضایی در جامعه ایجاد میشود و آنها هم فکر میکنند همراهی کردن با این فضا نشان دهنده شخصیت آنان است.
این نقشه اهریمنانه دشمنان ماست و باید مراقب باشیم، خانوادهها باید کار مؤثر کنند.
من صراحتاً و متواضعانه خدمت مسئولین محترم عرض میکنم اول ادارات؛ یعنی اگر یک جوان مسلمان، یک انسان پایبند به انقلاب به یک ادارهای مراجعه کرد این دیگر محیط خیابان و محیط باز نیست که جای گله نداشته باشد (هر چند آنجا هم جای گله دارد) اول ادارات را باید دقت کرد؛ شما مسئولین ادارات و وزارت خانهها. دولت رسماً اعلام کند که وزرات خانهها و ادارات موظفند بر اساس قانون (لازم نیست به کسی فشار بیاید و تحمیل لازم نیست) قانون است شما کارمند این مجموعه هستید و بر اساس قوانین و مقررات عمل کنید.
اگر فضای آنجا فضای عفاف و پاکی شد به جامعه سرایت میکند و به خانوادهها هم سرایت میکند.
رسانه ملی ما رسالت سنگینی بر دوش دار؛د باید نقش خود را عمیق و اثرگذار و هنرمندانه در فرهنگسازی ایفا کند. صدا و سیما بخشی نگر نباید باشد. از همین جا تشکر میکنم از صدا و سیما که در ایام فاطمیه و مناسبتهای دیگر از مسائلی که بر انقلاب گذشته صدای بیدار انقلاب ما بوده و نقش ایفا کرده است ولی در این جهت مردم مؤمن و متدین از صدا و سیما انتظار دارند که صفحه سیمای جمهوری اسلامی صفحهای باشد که با عفاف و پاکی و حجاب همراهی کند.
مناسبت دیگر اینکه سوم خرداد روز فتح قهرمانانه خرمشهر عزیز ماست. روز پیروزی است. من یادم نمیرود در همین خیابان رادیو باز بود دیدیم گوینده رادیو گفت: خرمشهر یا خونین شهر آزاد شد. اشک شوق از دیدگان همگان جاری شد. من میگویم کلام امام را باید تکرار کرد «خرمشهر را خدا آزاد کرد» یعنی در تمام برنامههای ما در جمهوری اسلامی در این سه دهه انقلاب اگر این امدادهای الهی غیبی نبود، ما به تنهایی کاری از ما ساخته نبود. «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُم»[18]؛ اگر ما امروز در مقابل ابر قدرت غرب مقتدرانه و رشیدانه سخن میگوییم پشت گرمی داریم، پششتوانه داریم و آن پشتوانه این است که: «الَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا»[19]؛ این پشتوانه همیشه باید بماند که میماند ان شاء الله.
من لازم میدانم از خانواده مکرم شهیدانمان به خصوص شهیدان حادثه فتح خرمشهر متواضعانه تشکر کنم آفرین بر فرزندان رشید و قهرمان شما که عزت و افتخار برای ما آفریدند. ما باید در همه عرصهها با خدا باشیم تا خدا با ما باشد.
دعاهای پایانی خطبه دوم
پروردگارا ما را بیامرز؛ به اسلام و اسلامیان عزت عنایت بفرما؛ به خدمت گزاران عرصههای مختلف توفیق مرحمت فرما؛ روح بلند رهبر فقیدمان عالیست اعلی بگردان؛ به مقام معظم رهبرمان توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما؛ به مراجع بزرگوار تقلیمان عزت عنایت بفرما؛ باران رحمتت را از ما دریغ مدار؛ خدایا ما منتظران رؤیت خورشیدیم، چشم همه ما را به جمال مولایمان آقایمان و صاحب اصلیمان حضرت بقیة الله4 روشن بگردان.
إنّ أحسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب العزیز
بسم الله الرحمن الرحیم
Gإِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ في دينِ اللَّهِ أَفْواجاً * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباًF
صدق الله العلیُّ العظیم