خطبه ها

 

بسمه تعالی مشروح خطبه‏ های نماز جمعه حضرت آیت الله حسینی بوشهری مورخ89/09/26                                             خطبه شماره 20

 

خطبه اول

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نؤمن به و نتوکل علیه و نعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سره و مبلّغ رسالاته سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد6 و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین الهداة المهدیّین:.

عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛

قال الله ": «وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ»[1]؛

بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می­کنم. خدای متعال در این آیه­ای که قرائت شد سفارش به تقوا می­کنند و می­فرماید: خداوند به آنچه انجام می­دهید آگاه است. این روش تربیتی مهمی است که خدای متعال در این آیه برای دعوت به تقوا برگزیده است، انسان­ها در صدد تقوا برآیند چون انسان دارای ویژگی روانی خاصی است و از جمله آن ویژگی­ها این است که اگر بداند و توجه داشته باشد که دیگری ناظر اعمال اوست و آنچه را او انجام می­دهد می­بیند و از خوب و بدش آگاه است از انجام دادن اعمال ناشایست پرهیز می­کند خدایی که خود در قرآن می­فرماید: «أَ وَ لاَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعْلِنُونَ»[2]؛ مگر آنها نمی­دانند که خدای متعال هر چه را مخفی بدارند و هر چه را آشکار کنند حتی نیت قلبیشان، افکار و خیالاتشان را خدا می­داند.

زیباست خوب دقت کنید «وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ»[3]؛ تقوا را پیشه کنید چون بدانید خدا تمام اعمال ریز و درشت شما را از آن آگاهی دارد پس به وسیله تقوا کاری کنید آن ناظر محترم یعنی ذات کبریایی حق از دست عمل شما و رفتار شما به خشم نیاید و مورد لطف او قرار بگیرید.

سیره نبی گرامی اسلام6 و اهل بیت:

در خطبه اول برنامه بر این بوده که درباره سیره نورانی رسول گرامی اسلام6 و اهل­بیت عصمت و طهارت: با شما برادران و خواهران ایمانی سخن می­گفته­ایم.

فردا سالروز شهادت چهارمین امام پیشوا وجود مقدس امام سجاد زین العابدین7 است این شخصیت بزرگ و این امام همام  بخشی از حیات پر بار زندگی امیرالمؤمنین7 را و بخشی از حیات پر بار عمویش امام حسن مجتبی7 را و پدر بزرگوارش7 را درک کرده است او شاهد حادثه غم­بار کربلا و عاشورا بوده است. بارها و بارها مورد تهدید دشمنان قرار گرفته ولی خدای متعال او را حفظ کرده است. بررسی سیره امامان ما و موقعیت زمانی آنان  امکانپذیر نیست مگر اینکه درک درستی از موقعیت زمانی امامانمان و در چه شرایطی می­زیسته­اند در مرحله نخست پیدا کنیم و بعد بتوانیم تحلیل روشن و گویا رابطه با زندگی آن امام ارائه کنیم.

در رابطه با شرایط امام سجاد7 به چند فراز و نکته اشاره می­کنم و همین کافی است تا شما شرایط سخت دوران زندگی امام سجاد7 را از نظر بگذرانید دورانی بود که همه ارزش­های دینی دستخوش تغییر و تحریف امویان قرار گرفته بود و مردم مدینه به عنوان یکی از مهم­ترین شهرهای مذهبی آن روز ناگزیر بودند با عنوان برده با یزید بیعت کنند این تعبیر، تعبیر ساده­ای نیست که در تاریخ از آن پرده برداشته شده است نه به عنوان یک انسان با یک خلیفه و حاکم بلکه به عنوان بردگانی با خلیفه و حاکم مسلمین آن روز بیعت کنند این نشان دهنده عمق یک فاجعه‎ای است که بر امت اسلامی آن روز می­گذشته، احکام اسلامی بازیچه افرادی چون ابن زیادها، حجاج و عبد الملک مروان بود.

عبدالملک مروان چهره­ای بود که قبل از حکومت و سلطنت به عنوان حمامه المسجد از او یاد می­شد کبوتر مسجد، با مسجد و قرآن انس داشت تا خبر به سلطنت رسیدنش را به او دادند همان طور که قرآن در دست او بود، خطاب کرد به قرآن گفت: «سلام علیک هذه فراقٌ بینی و بینک» به قرآن سلام داد و گفت این مرز جدایی من و توست یعنی از این به بعد رابطه­ای بین من و قرآن وجود ندارد.

کسی را همچون حجاج بر مردم آن زمان مسلط کرده که عبدالملک را مهمتر از رسول گرامی اسلام6 می­داند و خیلی عجیب است وقایع غمباری در تاریخ اسلام اتفاق افتاده مرسوم نیست جزیه از مسلمان گرفته شود حجاج دستور داده بود از مسلمانان جزیه بگیرند جزیه از غیر مسلمان گرفته می­شود او دستور داده بود که از تک­تک مسلمانان جزیه دریافت کنند این فضای تنگ و تاریک و غمبار عصر وجود مقدس امام سجاد7 است و بنا به تعبیر شهید صدر در مقدمه­ای که بر صحیفه سجادیه دارند ایشان به دو نکته در رابطه با آن عصر اشاره می­کند دو نکته کلیدی و مهم، اولین نکته­ای که شهید صدر به آن اشاره می­کند این است که در آن عصر فتوحات لشکر اسلام موج گسترده­ای را در رابطه با اسلام پدید آورده بود و قسمت زیادی از جهان متمدن آن روز را به دست مسلمین داده بود ولی مسلمین در معرض دو خطر جدی بودند:

1. فرهنگ­هایی وارد اسلام شده بود که اصالت فکری و تشریعی مسلمانان در معرض آسیب جدی قرار گرفته بود فرهنگ‏های وارداتی وارد فرهنگ اسلامی شده بود؛

2. مسلمین به غنیمت­هایی دست پیدا کرده بودند که رفاه­طلبی، لذت­طلبی و دنیا طلبی باعث غفلت و سرگردانی آنها از خدا شده بود یعنی از یک سو فرهنگ­های وارداتی و از سوی دیگر رفاه­طلبی و لذت­طلبی و کام­یابی­ها در بین اقشار جامعه چه خلفا و چه دیگران، نسبت به شرایط آن زمان بگونه­ای بود که خیلی عادی بود مدارس متعدد به برنامه­های متعدد به عنوان رقص و غنا در پایگاه وحی یعنی مکه و مدینه تأسیس کرده بودند.

امام سجاد7 در این شرایط که رقص و آواز و پایکوبی جز برنامه­ها بود آوازه­خوانی آمده بود زیر سقفی آوازخوانی و مردم زیر سقف پر شده بودند و رفته بودند بر بالای سقف و سقف فرو ریخته بود و کل جمعیت زیر سقف از بین رفته بود یک فضایی، فضای لذت‎جویی دنبال غنا، دنبال شهوات فشاری که به اهل­بیت عصمت و طهارت: پدید آمده بود فشار سختی بود. من این تعبیر را که تعبیر امام سجاد7 است خدمت شما عرض می­کنم و نشان دهنده شرایط سخت آن دوران است شخصی از امام سجاد7 سؤال می­کند یابن رسول الله: «كَيْفَ أَصْبَحْتَ» شرایط روحی و وضع روحی شما چگونه است خیلی تعجب است فضای جامعه اینگونه حضرت7 پاسخ داد: «قَالَ أَصْبَحْنَا خَائِفِينَ بِرَسُولِ اللَّهِ6- وَ أَصْبَحَ جَمِيعُ أَهْلِ‏ الْإِسْلَامِ‏ آمِنِينَ‏ بِه‏»[4] یعنی چه؟ معنای این حرف این است که ما چون از خویشان پیامبریم در خوف زندگی می­کنیم کسانی که پیوند و قرابتی به رسول الله6 ندارند و مسلمانند در امن به سر می­برند ولی جرم ارتباط ما با رسول الله6 این است که در خوف به سر ببریم و زندگی کنیم یعنی ما همیشه مورد تهدیدیم و تحت فشار قرار داریم و امام سجاد7 می­فرماید شرایط ما مثل شرایط بنی اسرائیل در عصر فرعونیان است که «يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَ يَسْتَحْيِي نِسَاءَهُم»[5] این کلام بلند امام سجاد7 است ما این ابعاد را از زندگی امام سجاد7 کمتر آشنایی داریم. عبدالملک مروان می­گفت هر کس مرا به تقوا دعوت کند گردنش را می­زنم به صراحت به زنی به نام ام­الدرداء که به او گفت من کنیزم و تو خلیفه مسلمینی شراب می­خوری می­گفت: کجای کاری؟ نه تنها شراب می­خورم بلکه خون مردم را هم نوشیده­ام.

این فضای آن روز جامعه است که می­بینیم عصر امام سجاد زین العابدین7 است حال امام سجاد7 با این شرایط چه کند امام به دعا و عبادت و راز و نیاز پرداخته (واقعاً فرصت نیست این فصلی که من باز کردم نیاز هست ساعت­ها درباره آن صحبت شود و من به خاطر کم بودن وقت خیلی گذرا از کنار این مسائل عبور می­کنم) حضرت کنار قبر رسول الله6 می­آمد و فقرات و مضامینی که ما امروز در صحیفه سجادیه می­شناسیم تلاوت می­کرد و اشک می­ریخت و جامعه پیرامونی او در حقیقت دگرگون می‏شد حالشان و متحول می شد یک جو روحی و معنوی با این دعاهایی که تلاوت می‏کردند در جامعه آن روز ایجاد کرده بود. شما خوب سیاست و تدبیر امام را نگاه کنید. امویانی که آمده بودند تا نام حسین7 دفن شود نام علی7 دفن شود نام پیغمبر6 باقی نماند.

در دعاهای صحیفه سجادیه مرور کنید در اکثر این دعاها و در بعضی از این فقرات می­بینیم این تغبیر زیبا به چشم می­خورد «اللهمّ صلّ علی محمدٍ و آل محمد» صلوات بر پیامبر6 و اهل­بیت: برای احیاء و زنده نگاه داشتن نام پیامبر و دودمان پیغمبر6 است در شرایط خفقان فقط دعا و صلوات می­فرستد ولی این صلوات یک فرهنگ عمومی در جامعه ایجاد می­کند که پیغمبر6 حیات دارد، علی7 حیات دارد، دودمان علی7 حیات دارند و دشمن به ظاهر نمی­تواند چیزی با امام مطرح کند و در دعای دیگری به نقش امام اشاره می­کند خیلی جالب است نه امامت مربوط به ماست و دیگران ولو غاصباً، غاصب باشند امامت مربوط به ماست در آن دعا، دعای 47 می­فرماید: «رَبِّ صَلِّ عَلَى أَطَايِبِ أَهْلِ بَيْتِهِ الَّذِينَ اخْتَرْتَهُمْ لِأَمْرِكَ، وَ جَعَلْتَهُمْ خَزَنَةَ عِلْمِكَ، وَ حَفَظَةَ دِينِكَ، وَ خُلَفَاءَكَ فِي أَرْضِكَ»؛ یعنی رسماً به امامت اشاره می­کند اهل­بیتی که خلفای پروردگار اهل عالم در زمین آنها هستند و پاکان آنها هستند «وَ حُجَجَكَ عَلَى عِبَادِكَ، وَ طَهَّرْتَهُمْ مِنَ الرِّجْسِ وَ الدَّنَسِ تَطْهِيراً بِإِرَادَتِكَ»[6].

این کاری بود که امام سجاد7 انجام داد و نکته مهم این است خیلی جالب است شاید خیلی از عزیزانی که اینجا هستند توجه به این نکته نداشته باشند به خاطر آن غنیمت­ها و فتوحات و جنگ­ها غلامان و کنیزان  زیادی در اختیار اغنیاء و حتی فقراء بودند امام برای آنکه تربیت شیعی در آنجا راه بیندازد این کنیزان و غلامان را می­خرید مدتی تحت تربیت امام قرار می­گرفتند، آنها را با فرهنگ اهل­بیت: آشنا می­کرد و آزاد می­کرد و بعد از این مجموعه لشکری پدید آمدند از غلامان و کنیزان تربیت شده مکتب امام سجاد7 که به دست امام سجاد7 آزاد شده بودند و از همین نسل ما می­بینیم در شاگردان امام باقر و امام صادق8 به چشم می­خورد و اگر می­گوید امام صادق7 چهار هزار شاگرد داشت بخشی از آنها غلامانی بودند که تربیت شده مکتب امام سجاد7 بودند و با معارف اهل­بیت: آشنا شده بودند و بعد آمده بودن گرد امام باقر7 و امام صادق7 جمع شدند این شیوه بلند کار امام سجاد7 است.

من دامنه عرضم را کوتاه کنم تا جایی رسید که امام سجاد7 می­فرمود: ما در مکه بیست نفر دوست و همراه نداریم کار امام سجاد به جایی رسید که آن روزی که هشام­ بن عبدالملک وارد مکه شد و خواست برود حجرالاسود را لمس کند جمعیت به او راه ندادند ولی هنگامی که یک جوان لاغر اندامی به نام علی بن الحسین وارد شد مردم راه را برای او باز کردند هشام سوال کرد، هشام می­شناخت او را  سوال کرد: این جوان کیست؟ می­شناخت مردم از او سوال کردند او گفت من نمی­شناسم اما فرزق آنجا آمد این شعر زیبا را سرود:

این گوشه­ای بود از تلاش­های امام سجاد زین العابدین7. امام به نکته­ای می­خواهم اشاره کنم فردا روز شهادت امام سجاد زین العابدین7 است شما هم همه می­بینم لباس عذا پوشیده­اید اجازه بدهید سلام کنیم «السلام علیک یا ابا عبد الله، السلام علیک یابن رسول الله، السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین» موقعی که امام باقر7 خواست امام سجاد7 را غسل بدهد دیدند یک دفعه دست از غسل برداشت و سر به دیوار نهاد و زار زار گریست از آقا سؤال کردند علت گریه شما چیست؟ فرمود: به خاطر دو چیز دارم گریه می­کنم پدرم شب­ها نان و خرما بر دوش می­گرفت و به مستنمدان می­رساند الآن هنگام غسل او متوجه شدم آثار اینها روی شانه حضرت7 باقی مانده و علت دوم برای گریه من به یاد کربلا باشیم مدت 34 سال از حادثه و جریان عاشورا گذشته است امام باقر7 می­گوید ولی باز هم اثر حلقه غل و زنجیر بر بدن و گردن بابایم امام سجاد7 می­بینم و مانند امروز که روز یازدهم محرم است و اسراء را خواستند از کربلا حرکت بدهند امام سجاد7 بیمار بود هنگامی که بر شتر سوار شد به خاطر شدت بیماری نمی­توانست خودش را نگه دارد پاهای حضرت را زیر شکم شتر بستند، غل جامعه به گردن حضرت انداختند صحنه خیلی صحنه عجیبی است با خواهش زینب3 اسرا را آوردند کنار ابدان مطهر شهداء هر کدام خودشان را پایین انداختند و بدن شهیدی را در آغوش گرفتند ولی امام سجاد7 پاهایش بسته بود غل و زنجیر به گردنش یک مرتبه زینب3 نگاه کرد به چهره فرزند برادر این جمله را مطرح کرد «مَا لِي أَرَاكَ تَجُودُ بِنَفْسِكَ» فرزند برادر چه شده «يَا بَقِيَّةَ جَدِّي وَ أَبِي وَ إِخْوَتِي»[8] می­نگرم که می­خواهی جان بدهی امام سجاد7 می­گوید عمه­ام زینب3 چرا این چنین نباشم بدن بی­سر پدرم را بدن پاره پاره عموهایم را و بدن پاره پاره برادرهایم را می­بینم که بی­کفن روی زمین افتاده­اند می­دانید زینب چه فرمود! زینب عرض کرد فرزند برادر نگران نباش کسانی خواهند آمد این بدن­ها را دفن خواهند کرد و آثار و نشانه و بارگاهی برای این قبرها قرار خواهند داد فرزند برادرم نگران نباش.

دعاهای پایانی خطبه اول

اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات تابع اللهم بیننا و بینهم فی الخیرات. اللهم اجعل التقوی زادهم و الایمان و الحکمة فی قلوبهم.[9]

«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»[10]

پروردگارا ما را بیامرز؛ پروردگارا جامعه دینی و اسلامی ما را بر اساس حفظ حرمت‏ها و کرامت‏ها پایدار بدار؛ پروردگارا رهبر فقید ما را با رسول الله محشور بگردان؛ پروردگارا مراجع معظم تقلید ما را در ظلّ توجهات ولیت امام زمان حفظ بفرما؛ به رهبر فرزانه انقلاب ما توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما؛ به خانواده مکرم شهیدانمان صبر و اجر کرامت بفرما؛ به جانبازانمان سلامت و اجر کرامت فرما؛ به زائران و مسافران سفری پر خیر و برکت مرحمت فرما؛ به نصل جوان ما معرفت و شناخت، به زنان جامعه ما عفت و پاکدامنی عنایت فرما؛ حاجت حاجتمندان روا بگردان؛ مرضای اسلام را عموماً و مرضای مورد نظر خصوصاً شفای عاجل کرامت بفرما؛ توطئه‏های دشمنان به خودشان برگردان؛ پروردگارا در جامعه ما صفا صمیمیت و همدلی عنایت فرما؛ پروردگارا در فرج ولی نعمتمان حضرت بقیة الله تعجیل بفرما.

انّ احسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب الله العزیز

                                                     بسم الله الرحمن الرحیم

«وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي‏ خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»

صدق الله العلیّ العظیم

خطبه دوم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، بارء الخلائق اجمعین، ثم الصّلوة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابی القاسم محمد6 و علی آله الطیبین الطاهرین. اللهم صلّ و سلّم علی مولانا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه افضل صلوات المصلین و علی فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة اجمعین و علی علیّ بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علیّ بن موسی و محمد بن علیٍّ و علیّ بن محمد الهادی و الحسن بن علی و الخلف القائم المهدی صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین، حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک بهم نتولّی و من اعدائهم نتبرّأُ الی یوم القیامة.

عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛

قال رسول الله6: «يَا أَبَا ذَرٍّ، اتَّقِ اللَّهَ وَ لَا تُرِي النَّاسَ أَنَّكَ تَخْشَى اللَّهَ فَيُكْرِمُوكَ وَ قَلْبُكَ فَاجِرٌ»[11]؛

بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می­کنم. رسول نازنین اسلام6 به ابوذر غفاری خطاب می­کند ای اباذر از خداوند بترس و به مردم چنان وانمود نکن که از خدا می­ترسی تا تو را گرامی بدارند در صورتی که دل تو در اندیشه گناه است.

کلام نازنین پیامبر6 خطاب به ابوذر این است که ریاکاری و ظاهرسازی و خودنمایی در فرهنگ یک انسان مسلمان نباید باشد نکند به گونه­ای خود را بنمایانید که مردم تو را انسان باتقوا بشناسند ولی دل تو گواهی به تقوا ندهد این یک واقعیتی است که در زندگی خود باید رعایت کنیم صاف و زلال  و پاک با مردم و جامعه خود رفتار کنیم و گرنه اعتماد عمومی از جامعه رخت بر می­بندد، اگر به من و شما مردم اعتماد کنند ولی بعد بدانند خبری نیست که نیست، فضای عمومی جامعه در معرض تهدید جدی قرار می­گیرد.

بیان مناسبت‏ها

در خطبه دوم به بیان نکات و مناسبت­هایی اشاره می­کنم امروز به مناسبت یازدهم محرم که روز حرکت اسراء از کربلا به کوفه است به عنوان روز تجلیل از اسراء و مفقودان نامگذاری شده حقاً  انصافاً آزادگان ما که درود خدا بر آنها باد در طول دوران اسارت خود با پایمردی­ها و استقامتی که از خودشان نشان دادند دشمن را به زانو در آوردند، کوچک و بزرگ هم نداشتند نوجوان آزاده ما هم به عنوان یک مبلغ دین در آنجا ظهور پیدا کرد در حقیقت رسالت عاشورا را بیان کرد در مقابل آن خبرنگاری که حجاب را رعایت نکرده بود و سخنش این بود تا تو حجابت را رعایت نکنی من با تو سخن نمی­گویم اینها افتخار آفرینان ما هستند پیروز ما در طول جنگ تحملی هشت ساله به برکت این پایمردی­ها و استقامت­ها بود.

تقاضای من و انتظار من این است که ما این سرفرازان عزیز را گرامی بداریم اینها آن روزی که در حضور  دشمن بودند پاسداران انقلاب ما بودند و امین انقلاب ما بودند امروز ما از آنها به عناون امنای انقلاب در مسئولیت­ها بیشتر از آنها استفاده کنیم که اینها می­توانند پاسدار واقعی انقلاب ما باشند.

نکته دومی که باید اشاره کنم در طی چند روز گذشته شاهد جنایات جدید دشمنان اهل­بیت: و دشمنان اسلام و انقلاب بودیم که در چابهار فاجعه آفریدند که بیش از 85 زخمی و شهید منجر شد. نکته قابل توجه این است که مسأله شیعه و سنی مطرح نیست در میان کسانی که به شهادت رسیدند و زخمی شدند هم عزادارن شیعه حضور داشتند و هم عزاداران اهل سنت و این نشان دهنده این است که فرهنگ حسینی و فرهنگ عاشورایی آنچنان پر جاذبه است که هم شیعه و هم سنی در این روزهای عزادارای برای حسین بن علی8 عزاداری می­کنند اینها کار سرویس­های امنیتی آمریکایی و انگلیسی و صهیونیستی است اینها نمی­خواهند در این مناطق امنیت برقرار شود و زمینه توسعه و پیشرفت فراهم شود.

بنده ضمن تبریک و تسلیت به خانواده­های مکرم این شهیدان از نیروهای پر تلاش امنیتیمان که در طول این مدت کوتاه تلاششان قابل تحسین بوده مصرّانه می­خواهم تا ریشه کن کردن این عناصر وابسته به دشمن از پای ننشینند. از مردم خوب سیستان و بلوچستان چه شیعه و چه سنی مصرانه تقاضا می­کنم هوشمندی و هشیاری خود را در برابر توطئه­های دشمنان حفظ کنند نکند دست به عکس­العملی بزنند که در نتیجه تأمین کننده اهداف دشمنان باشد این هشیاری را هیچگاه از دست ندهید اینها با دین خدا بیگانه­اند، اینها با اسلام بیگانه­اند و مسألۀ شیعه و سنی برای آنها مطرح نیست.

مناسبت سوم روز 27 آذر است که به مناسبت شهادت آیت الله دکتر مفتح که رضوان خدا بر او باد این روز به عنوان روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شده؛ حوزه و دانشگاه دو رکن کلیدی و تأمین کننده سعادت کشور هستند و سعادت ملت ما هستند و لذا نه تنها باید در مقابل هم قرار بگیرند که امام بارها چه قبل انقلاب و چه بعد انقلاب تأکید کردند و امروز رهبر فرزانه انقلاب بارها و بارها بر آن تأکید و عنایت دارند بلکه باید دارای یک وحدت حقیقی و استراتژیک باشند و در جهت دو بال در جهت وحدت ملی کشور و حوزه و دانشگاه حرکت کنند دشمنان در گذشته سرمایه­گذاری­های فراوانی کرده بودند و تا اندازه­ای هم موفق شدند اما به برکت انقلاب اسلامی همه توطئه­ها خنثی شد و همه برنامه­ها نقش بر اب شد، امروز دانشگاه­های ما و حوزه­های ما بگونه­ای شدند که هم مرکز علم­اند و هم مرکز دین و هم مرکز علم است و هم سیاست امروز همان گونه که حوزویان ما از غرب­زدگان بیزارند و متنفر دانشگاهیان ما هم از غرب­زدگان وابسته متنفر و بیزارند. یاد شهید مفتح و همۀ کسانی که در جهت وحدت حوزه و دانشگاه گام برداشتند گرامی می­داریم و امیدورام ما بتوانیم رهروان خوبی برای راه آن عزیزانمان باشیم.

نکته آخری که می­خواهم به آن اشاره کنم لازم می­دانم به عنوان یک ارادتمند به ابی عبد الله7 صمیمانه و متواضعانه از حضور مردممان در طول این دهه محرم و به ویژه نسل جوانم در جهت ابراز ارادت به ساحت مقدس ابی عبد الله7 تشکر کنم. امسال مجالس ما هم از نظر کیفی نمونه بود و هم از نظر کمی نمونه بود. باید از سخنرانان صمیمانه تشکر کنم، از مداحان و ذاکران اهل­بیت: که با اشعارشان و با ابراز احساسات و عواطفشان به این مجالس گرمی بخشیدند و در حقیقت مردم ما را با معارف الهی آشنا کردن تقدیر و تشکر کنم ملت ما تا زمانی که اتصال عمیق با نهضت عاشورا دارد یک ملت شکست­ناپذیر است.

فوکویاما بحث پایان تاریخ را مطرح کرده است خیلی عجیب است او لیبرال دموکراسی را به عنوان آخرین نسخه اساسی برای زندگی بشر معرفی کرده اما به انقلاب اسلامی که می­رسد نگاه کنید دشمنان ما چه قضاوتی می­کنند قدر عاشورا را بدانیم او به انقلاب اسلامی که می­رسد می­گوید: رمز انقلاب در تشیع است و این تشیع دو بال دارد یکی مهدویت و دیگری عاشورا، این قضاوت دشمنان ماست لذا اگر در سال گذشته زمانی که آن حادثه تلخ در روز عاشورا به وجود آمد و به ساحت مقدس ابی عبد الله الحسین7 جسارت کردند و عناصر ضد انقلاب پشت صحنه قرار گرفتند و فضای غبار آلود برای ما الحمد لله مردم ما شفاف کردند معلوم شد آنها چه اهداف خطرناکی را در سر می­پرورانند دیدید، این ملت عاشورایی سال گذشته عکس­العمل نشان داد و هر موقع هر صحنه­ای که دشمن بخواهد پدید آورد از خودش عکس­العمل نشان خواهد داد روز 9 دی عکس­العمل نشان دادند، 22 بهمن عکس­العمل نشان دادند.

و امروز هم پشت این تریبون به نمایندگی از شما و ملت ایران اعلام می­دارم همۀ کسانی که این فجایع را به وجود آوردند:

1. کسانی که آنها را تأیید کردند؛ 2. کسانی که رضایت دادند به آنها و تا امروز هم بر تأیید خود اصرار می­ورزند در پیشگاه ملت ما جایی نخواهند داشت.

دعاهای پایانی خطبه دوم

پروردگارا ما را بیامرز؛ به اسلام و اسلامیان عزت عنایت بفرما؛ به خدمت گزاران عرصه‏های مختلف توفیق مرحمت فرما؛ روح بلند رهبر فقیدمان عالیست اعلی بگردان؛ به مقام معظم رهبرمان توفیق و طول عمر با برکت مرحمت بفرما؛ به مراجع بزرگوار تقلیمان عزت عنایت بفرما؛ باران رحمتت را از ما دریغ مدار؛ خدایا ما منتظران رؤیت خورشیدیم، چشم همه ما را به جمال مولایمان آقایمان و صاحب اصلیمان حضرت بقیة الله4 روشن بگردان.

إنّ أحسن الحدیث و ابلغ الموعظة کتاب العزیز

بسم الله الرحمن الرحیم

Gإِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ في‏ دينِ اللَّهِ أَفْواجاً * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباًF

صدق الله العلیُّ العظیم