بسمه تعالی مشروح خطبه های نماز جمعه حضرت آیت الله حسینی بوشهری مورخ 88/10/25 خطبه شماره 4 |
خطبه اول
أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«الحمد لله نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نؤمن به و نتوکل علیه ونعوذ بالله من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و نصلی و نسلم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سره و مبلغ رسالاته، سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و الهداة المهدیین»
عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله.
«أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّهَا الزِّمَامُ وَ الْقِوَامُ فَتَمَسَّكُوا بِوَثَائِقِهَا وَ اعْتَصَمُوا بِحَقَائِقِهَا»[1] بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم زیرا تقوا بنا بر تعریف امیر بیان امیرالمؤمنین(ع) عامل کنترل انسان است و مایهی استواری است پس به رشتههای تقوا چنگ بزنید و به حقیقتهای آن پناه آورید. حقیقتاً اگر همه ما رعایت تقوا را بکنیم جامع هم ما مطمئناً از آلودگیها و گناهان، زشتیها و بداخلاقیها مصون میماند و عاملی بازدارنده میشود تقوا در جهت جلوگیری از گسترش مفاسد در جامعه ما. پس عنایت کنیم و توجه کنیم. هم قرآن دعوت کننده به تقواست و هم اولیای الهی ما را به تقوا فرا میخوانند. وعده داده شده بود در خطبه اول پیرامون سیره نورانی نبی گرامی اسلام خاتم انبیاء محمد مصطفی و اهلبیت عصمت و طهارت مطالبی را تقدیم محضر شما عزیزان داشته باشم. امروز به یکی از ویژگیهای مهم زندگی و سیره پیامبراکرم و ائمه هدی اشاره نمایم بدین امید که انشاءالله این ویژگی در جای جای زندگی ما پیاده شود و ما توفیق عمل نسبت به آن را داشته باشیم. این ویژگی که هم در قرآن مورد تأکید قرار گرفته و هم در سیره گفتاری و رفتاری اهلبیت مورد سفارش است مسألهی اعتدال و میانهروی در زندگی است. مقصود از اعتدال یعنی پیمودن و گزینش راه میانه و وسط و عدم تمایل به افراط و تفریط. ما در رابطه با ریشه این واژه هنگامی که به کتب لغت مراجعه میکنیم میبینیم ریشه اعتدال از "عدل" گرفته شده، عدلی که خود به معنای«وضع کل شیءٌ فی موضعه حد» یعنی هر چیزی باید در سر جایش قرار بگیرد و با الفاظی مانند: قسط، وسط، اقتصاد میبینم این واژه اعتدال به کار رفته است و جالب این است همانگونه که اصل توحید در تار و پود احکام و مقررات اسلام و روایات و سیره نورانی اهلبیت میبینیم وجود دارد اصل اعتدال هم در جای جای موارد تشریع احکام نورانی اسلام بیان شده و روی آن تکیه شده است تعبیر زیبای قرآن را مطرح کنم، قرآن در سوره بقره آیهی 143 این تعبیر زیبا را در رابطه با مسأله اعتدال و اینکه جامعه اسلامی به عنوان امت وسط، امت میانه شناخته میشود به کار برده است میفرماید:« و کذلک جعلناکم اُمه وسطً لتکونوا شهداءَ و الناس و یکون الرسولٌ علیکم شهیداً» اینچنین شما را امتی میانه و متعادل قرار دادیم، شما به عنوان امت میانه و معتدلید تا گواه بر مردم باشید و پیامبر نیز گواه بر شما باشد سؤال این است چه رابطهای بین گواه بودن و شاهد بودن بر مردم و امت وسط و میانه بودن وجود دارد شاید از این جهت باشد که همواره گواهان، همواره شاهدان باید از میان افراد نمونه انتخاب شوند و طبعاً میانه روی بر اساس تعالیم حیات بخش اسلام از انسان یک فرد نمونه میسازد و این شایستکی در او به وجود میآورد که بتواند به عنوان گواه و به عنوان شاهد بر جامعه قرار بگیرد. سیره پیامبر اکرم و نبی مکرم اسلام بنا به تعریف امیرمؤمنان در خطبه 94نهجالبلاغه میبینیم بر همین اساس اعتدال . میانهروی است امیرمؤمنان درباره روش زندگی پیامبر میفرماید:«سیره القصد» یعنی روش عملی و رفتاری پیغمبر در یک جامعه دینی اعتدال و میانهروی بوده است و خود امیرالمؤمنین در خود نقلی که از خود آن حضرت شده در غررالحکم این تعبیر را مطرح میفرماید« عليك بالقصد في الأمور فمن عدل عن القصد جار و من أخذ به عدل»[2]این تعبیر، تعبیر خیلی رسایی است. بر تو باد شیعه ما، پیرو ما، رهرو راه ما اهلبیت بر تو باد که در همه کارها میانهروی را پیشه کنی پس کسی که از حد میانهروی و اعتدال تجاوز کند یعنی دچار افراط و تفریط شود ستم کرده است یا به خود یا به جامعه یا به هر دو. و کسی که راه اعتدال را بپیماید عدل را در حقیقت رعایت کرده است این کلام نورانی علی(ع) است. از مرز اعتدال چه کند روی و چه زیاده روی بنابر تعبیر امام علی تعبیر ستم را مطرح میکنند و ریشه بسیاری از انحرافاتی که در جامعه به وجود میآید، دشواریهایی که در جامعه به وجود میآید به خاطر این است که عدهای مرز را رعایت نمیکنند، میخواهند از مرز تجاوز کنند و اگر کسی بخواهد از مرزی که برایش تعیین شده تجاوز بکند طبیعی است که این فرد دچار بحران و دچار انحراف خواهد شد. رسول گرامی اسلام در نقلی که از منابع اهل سنت به ما رسیده در کنزالعمال من این تعبیر را دیدم خیلی تعبیر عجیبی است سه بار نبی گرامی اسلام این تعبیر را به کار میبرد «یا ایها الناس علیکم بالقسط، علیکم بالقسط، علیکم بالقسط» تأکید نبی مکرم اسلام به خاطر این است که موازنه در یک جامعه دینی به هم نخورد، اعتدال در یک جامعه دینی به هم نخورد و گرنه آرامش از یک جامعه دینی رخت بر میبندد اگر جامعه و مردم به مقرراتی که برای آنها تعیین شده پایبند نباشند و جالب در سخن امیرالمؤمنین است که عقل را در حقیقت به عنوان زمینه ساز اعتدال میداند و اعتدال را نشانه عقل. و کسانی که از مرز اعتدال عبور کنند این را نشانه جهل میداند. ناآگاهیها در جامعه و جهل در جامعه نتیجه نداشتن اعتدال و اعتماد در زندگی است و انسانهای برخوردار از بینش و بصیرت و درایت و آگاهی اینها انسانهای معتدلند و میدانند کجا سخن بگویند، کجا سکوت کنند، کجا فریاد بکشند و کجا در حقیقت دیدگاههاشان را برای جامعه مطرح کنند «لا تَری الجاهل لا مُفرِطاً او مفرّطاً»[3] یعنی انسانهای ناآگاه یا دچار کندروی میشوند از قافله مردم عقب میمانند، یا دچار زیادهروی میشوند آن مرزی که مردم جامعه انتظار دارند، آگاهان جامعه انتظار دارند که همگان بر اساس این مرز، این محور، این خط حرکت کنند اینها چند قدم جلوتر میمانند و ناگزیرند پشت سر نگاه کنند و ببینند آن خط حرکت خطی است که دارد مستقیم پیش میرود و آنها عجله کردند و در نتیجه در مسیر دیگری قدم بر داشتند. این روزها مصادف است با شهادت زید بن علی بن الحسین، جملهای هم از این شهید بزرگوار عرض بکنم این شهید بزرگوار در تفسیر آیهی شریفه«و علی الله قصد السبیل»[4] این تعبیر را به کار میبرد «سبیلنا اهلالبیت القسط و السبیل الواضح»[5] راه و روش ما اهلبیت میانه روی است یعنی اگر میخواهید مسیر ما اهلبیت را پیدا کنید من زید، کسی که در جپهه جهادم و به عنوان یک مجاهد زید بن علی بن الحسین و به خاطر این جهادش و این شجاعتش به شهادت میرسد میگوید:«سبیلنا اهلالبیت القسط» مسیر ما اهلبیت و منش ما اهلبیت میانهروی است «و سبیل الواضح » و راه روشن است اگر کسی میخواهد مسیر ما را و راه ما را و حرکت ما را پیدا کند باید بر این اساس عمل کند و پایبند به این باشد. در رابطه با مسأله اعتدال شاخههای فراوانی وجود دارد من انشاءالله امیدوارم بتوانم در فرصتهای بعد در رابطه با انوع اعتدال صحبت کنم چون اعتدال گاهی در عبادت است، گاهی در بهرهمندی از نعمتهای دنیاست، گاهی اعتدال سیاسی است، گاهی اعتدال اقتصادی است گاهی اعتدال در دوستی و معاشرت است، و گاهی اعتدال در مسائل فرهنگی است و گاهی اعتدال در مسائل اجتماعی است. به عنوان نمونه اعتدال در عبادت یک جمله عرض میکنم وعبور میکنم و بقیه بحثها را برای خطبههای آینده میگذارم. وجود نازنین امام صادق(ع) تعبیر جالبی دارد در رابطه با مسأله اعتدال در عبادت میفرماید:« لَيْسَ مِنَّا مَنْ تَرَكَ دُنْيَاهُ لآِخِرَتِهِ وَ لَا آخِرَتَهُ لِدُنْيَاهُ»[6] از ما محسوب نمی شود کسی که دنیایش را به خاطر آخرت رها کند و یا آخرت را به خاطر دنیا رها کند. انسان مؤمن باید اعتدال بین دنیا و آخرت داشته باشد نه رهبانیت را برگزیند و از دنیا فاصله بگیرد و نه پشت کند به آخرت و در نتیجه آخرت را نادیده بگیرد.
دعای پایانی خطبه اول
اللهم واغفر للمؤمنین و المؤمنات، و المسلمین و المسلمات، الحیاء منکم و الاموات تابع اللهمم بیننا و بینهم بالخیرات
ربنا اتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره الحسنه و قنا عذاب النار.
پروردگارا ما را در مسیر اهلبیت و در مسیر اعتدال قرار بده. پروردگارا جامعه ما را و به نسل جوان ما شناخت بیشتر نسبت به اسلام و تعالیم حیات بخش آن عنایت فرما. پروردگارا روح بلند رهبر فقیدمان عالیست اعلی بگردان. مراجع گذشته ما را غریق رحمت واسعه خودت قراربده. به رهبر معظم انقلابمان، مراجع بزرگوار تقلیدمان عزت دنیا و آخرت مرحمت بفرما. به خانوادههای مکرم شهیدانمان صبر و اجر عنایت بفرما. خدایا در فرج ولی نعمتمان حضرت بقیه الله تعجیل بفرما. پروردگارا باران رحمتت را بر ملت ما ببار. مارا مشمول الطاف واسعهی خودت قرار بده.
إنّ احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتاب الله العزیز.
أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
﴿ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ*اللَّهُ الصَّمَدُ*لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ*وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ ﴾
صدق الله العلی العظیم.
خطبه دوم
أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله رب العالمین، بارئ الخلائق اجمعین، وارث الانبیاء والمرسلین، ثم الصّلوة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب إله العالمین ابالقاسم محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین، اللهم صل و سلم علی، علی امیر المؤمنین علی بن ابطالب ، و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی، علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علیٍ و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المهدی صلوات الله علیه اجمعین، حججک علی عبادک، و امناءک فی بلادک بهم نتولی و من اعدائهم، نتبرّاَ الی یوم القیامه».
عباد الله اوصیکم و نفسی بتقوی الله
« فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ فِرُّوا إِلَى اللَّهِ مِنَ اللَّهِ وَ امْضُوا فِي الَّذِي نَهَجَهُ لَكُمْ وَ قُومُوا بِمَا عَصَبَهُ بِكُمْ فَعَلِيٌّ ضَامِنٌ لِفَلْجِكُمْ آجِلًا إِنْ لَمْ تُمْنَحُوهُ عَاجِلًا»[7]بندگاه خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم زیرا آنگونه که امیرمؤمنان علی(ع) فرمود« و فرّوا من اللّه إلى اللّه و امضوا» از خدا به خودش پناه آورید مانند فرزندی که ولو از مادر قهر میکند اما در هنگام بحرانها و مشکلات این دامن پر مهر مادر است که میتواند به عنوان مأمن و پناهگاه فرزند باشد. از خدا به خودش پناه ببرید و از راهی که به سوی شما گشوده است وارد شوید و وظائف و مقرراتی که برای شما تعیین کرده است به پا دارید. سخن زیبای امیرالمؤمنین در خطبه 24نهجالبلاغه است.
مناسبات این هفته و نکاتی که باید به آن اشاره کنم نسبتاً فراوان است پر چه نمیتوانم به همه مناسبها اشاره کنم و به همه نکات بپردازم. اولین مناسبتی که باید به آن اشاره کنم مناسبت روز سوم صفر است که مصادف است با میلاد با سعادت امام باقر(ع) شخصیت امام باقر به عنوان شخصیتی که پایهگذاران نهضت علمی است. اگر نبود تلاشها و فداکاریهای امام باقر و امام صادق ما امروز شاید نام و نشانی از فرهنگ اهلبیت نمیداشتیم یا اگر میداشتیم خیلی اندک بود شخصیت امام باقر شخصیتی است که بنابر تعریف جابر بن عبد الله انصاری میگوید: پیامبر اکرم و نبی مکرم اسلام محمد مصطفی(ص) مرا مورد خطاب قرار داد و فرمود: جابر تو بعد از من آنچنان زنده میمانی که مردی از فرزندان مرا که شبیهترین مردم به من و نامش مطابق نام من باشد و شکافنده علم است زیارت کنی وقتی او را دیدی سلام من رسول الله را به او برسان. زمان پیغمبر کجا و زمان امام باقر کجا. جابر آنچنان عمر طولانی کرد و مرتب میگفت: یا باقر! یا باقر یک انسانی که گویا گمشدهای دارد روزی به او گفتند امام باقر در اینجاست حرکت کرد با آن حالت پیرمردی و ناتوانیاش آمد و با ادب ایستاد گفت: من از طرف رسول الله مأمورم که سلام رسول الله را به تو برسانم. درباره امام باقر این جمله ذهبی را دقت کنید، جمله بسیار مهمی است او میگوید: « کان أَحَدُ مَنْ جَمَعَ بین العلم و العمل و السؤدد و الشَّرَف و الثِّقه و الرِّزانه و کان أهلاً للخلافه»[8] امام باقر از کسانی است بین علم و عمل، آقایی و شرافت، وساقت و وزانت جمع کرد و او شایستهترین فرد برای خلافت است. موقعیت ویژه امام باعث شد نقش مهمی در آن فضا در جهت گسترش فرهنگ اهلبیت دارد. من فقط یک جمله از کلمات نورانی آن حضرت نقل میکنم که شاید شایسته مردم ما و جامعه ما و ارادتمندان به امام باقر باشد امام فرمود:« فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً أَلَّفَ بَيْنَ وَلِيَّيْنِ لَنَا يَا مَعْشَرَ الْمُؤْمِنِينَ تَأَلَّفُوا وَ تَعَاطَفُوا»[9] تعبیر جالبی است خدا رحمت کند مردی را که میان دو نفر از دوستان ما بتواند الفت ایجاد کند و بعد میفرماید: ای مؤمنان با یکدیگر الفت بگیرید با هم مهربان باشید که رمز موفقیت و پیروزی در این دنیا همدلی و همراهی و با هم بودن است. این سخن زیبای امام باقر(علیهالسلام) است. مناسبت دومی که باید به صورت کوتاه به آن اشاره کنم شهادت نواب صفوی و همراهان اوست. شخصیتی که از نظر شجاعت، صراحت بیان، غیرت دینی زبان زد خاص و عام بود او در تلاش برای تشکیل حاکمیت دینی بود و از هیج تلاشی خودداری نکرد تا سرانجام در حقیقت در راه این هدف به شهادت رسید تعبیری در قرآن وجود دارد و شاید این تعبیر را بتوان بر او و یارانش منطبق ساخت قرآن میگوید:« إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا »[10] جوانانی بودند که با تمام وجود عشق به خدا میورزیدند اینها در کارشان و تلاششان هیچ کم نزاشتند پرچه جامعه آن روز ماهیت و اهداف کار اینها را نشناخت ولی بعدها این شخصیت اهداف او، یاران او بیشتر در جامعه شناخته شدند و بنا به تعریف رهبر فرزانه انقلاب جرقهای بود در آن تاریکی که درخشیدن گرفت و در حقیقت زمینه را برای حرکتها و انقلابهای بعد فراهم ساخت تا اینکه در سال 1334 هجری شمسی او و یارانش توسط دستگاه جبار طاغوت اعدام شدند و به شهادت رسیدند. مناسبت سوم تشکیل شورای آموزشی آموزش و پروش استانها و شهرستانهاست که در مجلس در سال 72 قانونی تصویب شد تحت عنوان تشکیل شوراهای آموزش و پرورش در استانها و شهرستانها، برای مشارکت و نظارت مردم در جهت تأسیس و توسعه و تجهیز مدارس که خوشبختانه الان هم در قم و هم در شهرها و استانهای دیگر تشکیل میشود. من یک تقاضا دارم فقط در اینجا هر کسی که صدای مرا میشناسد و میشنود آموزش و پرورش جایگاه بیبدیلی است ما از نظر تربیتی معتقدیم محیط خانه، محیط مدرسه، محیط جامعه نقش کلیدی برای تربیت دارد تقاضای من این است اولاً اعضای محترم شوراها با دقت در این جلسات شرکت کنند و وظائفشان را به خوبی انجام بدهند و نکته دوم شما اولیاء و شما بزرگوارانی هستید که فرزندانتان را به مدرسه میفرستید وظیفه شما تنها ثبت نام نیست، وظیفه شما تنها فرستادن فرزندانتان به مدرسه نیست وظیفه مهمتر نظارت و همراهی و کمک کردن با مدیران، معلمان و آموزگاران است هر دو باید در حقیقت این کار بزرگ را دنبال کنید تا فرزندان ما به عنوان امیدهای آینده ما نقش مهمی در آینده زندگی ما ایفا کنند. اما نکات مورد نظر نکته اول: شنبه همین هفته کاروان عظیمی از قم، شهر خون و قیام با آن همه عظمت به دیدار رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیتالله العظمی خامنهای شتافت. از مردم قم باید در همه زمینهها تشکر کرد، هم در رابطه با حادثه 19 دی، هم در رابطه با راهپیمایی عظیم 9دی، و هم د راین ملاقاتی که خدمت مقام معظم رهبری داشتند. حقیقتاً هم 19دی سال 56 هم 9 دی سال88 و هم این ملاقات نشاندهندهی بصیرت، هوشمندی و آگاهی مردم ایران عموماً و مردم قم خصوصاً میباشد. زیرا بعد از حادثه تلخ روز عاشورا که جریانهای ضد دین و جریانهای سلطنتطلب همراه با آمریکا و رسانههای استکباری آن حرکت زشت و ناپسند را انجام دادند دیدیم مردم عزیز ما با برخورداری از یک نوع دشمنشناسی و بصیرت و آگاهی به میدان آمدند و این نشاندهنده این نکته که آن عنصری که بااین دشمنیها به میدان آمده بصیرت ملت عزیز ما و غیرت دینی جوانان عزیز ماست. مقام معظم رهبری در این ملاقات به نکات مهمی اشاره کردند اولین نکته این بود که 9دی حجت را بر همه تمام کرد دستگاهها و مسئولان باید مطالبات مردم را شنیده باشند و به وظایفشان عمل کنند، نکته دومی که فرمودند این وبد که دشمن ناآگاه ما در بوقههای تبلیغاتیاش اعلام کرد که این همه مردم را چند ده میلیون را به میدان آورده است این افتخار یک حکومت است که بتواند در ظرف دو روز چنین حرکت بزرگی را انجام دهد ولی ایشان فرمودند دشمن ملت ما را نمیشناسد، بین حکومت و مردم ما فاصلهای نیست. دو نکته مهم دیگری در بیانات ایشان بود که باید توجه کرد نکته اول این است: که مسائل کشور همهاش این اغتشاشات نیست، کشور نیاز به پیشرفت دارد در دهه چهارم انقلاب که به نام دهه پیشرفت و عدالت معرفی شده باید مسولان کشور را مدیرت کنند، چره اقتصادی باید به حرکت در بیاید، مسائل علنی کشور باید از آن رشد و بالندگی لازم برخوردار بشود نکند دشمن با این حرکتها بخواهد مسئولین ما را سرگرم کند و مسیر حرکت پر شتاب کشور را منحرف سازد. مسئولان باید توجه به این نکته را داشته باشند، دانشمندان ما، انسانهای نخبه جامعه ما باید توجه داشته باشند کار دشمن همیشه توطئه است ما باید آگاه باشیم و نقشه و توطئه دشمن را بشناسیم و نکنه آخری که عرض میکنم این بود که نکند با اقداماتی که ممکن است بعضی انجام بدهند جدای از مرز قانونی که در کشور وجود دارد بهانه به دست دشمن بدهند گاهی احیاناً حرکاتی که بر اساس موازین قانونی نیست که بنا بر تعریف خود ایشان حرکات خودسرانه انجام نگیرد ما نباید در میدانی که دشمن بازی میکند در آنجا حضور پیدا کنیم. معنای بصیرت و آگاهی این است که نقشه دشمن را که طراحی کرده مطالعه کنیم و دقیقاً خلاف نظر دشمن و در جهت خنثی کردن نقشه دشمن اقدام کنیم و حرکت نماییم انشاءالله. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم موضوع شهادت شهید استاد دکتر علیمحمدی استاد دانشگاه تهران است. من در ابتدا لازم میدانم شهادت این استاد فرزانه را به خانواده مکرمشان که با آن بیانیه زیبا شخصیت آن شهید را به ملت ایران و جهانیان معرفی کرد و همچنین به مجامعه علمی کشور حوزوی و دانشگاهی و شاگردان ایشان صمیمانه و متواضعانه تبریک و تسلیت عرض کنم. اما در اینجا بیان چند نکته را لازم میدانم ایشان از اساتید برجسته کشور و دارای فیزیک بودهاند. ما معتقدیم این حرکت از حلقات دیگر توطئههایی است که دشمنان ما بخصوص بعد از انتخابات طراحی کردند و به اجرا گذاشتند این حرکت نشانه قدرت دشمن نیست، این حرکت نشانه عجز و ناتوانی و در ماندگی و بیمنطقی دشمنان ماست. یک دانشمند عالم و استاد دانشگاه را ترور کردند یعنی مبارزه با تروریسم، یک استاد دانشگاه را ترور کردند یعنی همراهی با علم و عالم و دانشگاه! شما که فریادتان بلند است در عراق با تروریسم مبارزه میکنید، در افغانستان با تروریسم مبارزه میکنید پایگاههایی که در سراسر دنیا دارید با تروریسم مبارزه میکنید خود میشوید عامل ترور! من این را به صراحت به جهانیان اعلام میکنم این حرکت زشت و زبون نشاندهنده این است که ملت رشید ایران توانسته است نسبت به حقوق هستهای خودش در دنیا حرف اول را داشته باشد و دشمن چون نمیتواند با این حرکت ملت ما مبارزه کند صهیونیستها موصاد و دستگاههای امنیتی آمریکا دست به دست هم میدهنند و دست به چنین جنایتی میزنند اما، این کار دشمنان ماست. نکته مهمی که میخواهم اشاره کنم این نکته است حاکمان تاصف چرا این مسأله پدید آمد من فکر میکنم شرایط چند ماههای که بر کشور ما گذشته است زمینهساز این حرکت شده است دشمن منتظر ضربه زدن به انقلاب ماست با این اتفاق فضای وسوسه انگیزی برای دشمنان فراهم شده یعنی طمع ورزیدهاند به این کشور، طمع ورزیدن برای ضربه زدن به این کشور من متواضعانه به عنوان یک طلبه در اینجا عرض میکنم آیا وقت آن نرسیده است که دشمن را برای همیشه مأیوس کنیم چرا نسبت به مصالح ملیمان بیتفاوت ماندهایم، چرا نسبت به این حضور آگاهانه و هوشمندانه ملت لبیک نگفتهایم. فکر میکنم ملت ما این عقبماندگی سیاسی را از کسانی که هنوز خیال میکنند میتوانند این راه را ادامه دهند بر آنها نخواهد بخشید. از مسئولان امنیتی کشور مصرانه میخواهیم با بررسیهای لازم دست پنهان و آشکار آمریکا و اسرائیل را در این اقدام به مردم قهرمان ما نشان دهند تا برای کسانی که هنوز هم توطئه دشمن را توهم توطئه دشمن میدانند مسائل روشن و آشکار شود. نکته سوم در این ایام شاهد توهین جریانی در رسانههای عربستان نسبت به حضرت آیه الله العظمی سیستانی بودیم. شخصیتی که امروز در جایگاه مرجعیت و رهبری مردم عراق قرار دارد و به عنوان نماد ملی وحدت عراق مطرح است عالم وارسته، فقیهی بزرگوار که ثابت کرده نسبت به مصالح عراق در مقابل بیگانگان بیش از هز چیز میاندیشد و عمل میکند ما معتقدیم این اقدانات نشانه اوج تأثیرگذاری این شخیصت فرزانه است جریانی که به شدت منفعل و شکستخورده هستند و به توهین و تکفیر روی اوردند این حرکت یعنی مقابله با تمامیت ملت عراق و همراهی با آمریکاییها و صهیونیستها. آمریکا در حملهای که به عراق کرد شاید حدود بیش از 1میلیون و سیصد و شصت هزار هفر را به شهادت رساندند و دشمن هنوز به نتیجه نرسیده است آن اقدام ترور فیزیکی است و به شهادت رساندن مردم عراق است و این اقدام یعنی دست زدن به تررو شخصیتی بزرگی چون آیتالله العظمی سیستانی. نکته آخر عرض بکنم و به عرایضم خاتمه بدهم این روزها سالگرد حمله رژیم صهیونیستی غاصب و متجاوز به غزه است در آن حمله حدود 1200نفر کشته و هزاران نفر زخمی شدند. چند سال است که مردم غزه در محاصرهاند و چون برخورد قاطعی با رژیم غاصب اسرائیل نشده دوباره حملاتش را آغاز کرده است اما این جای تأسف قائل است ولی تاسفی از این بالاتر وجود دارد. اسرائیل محاصره کرده مردم غزه را ولی متأسفانه بعضی از کشورها دست به خیانتی زدند و آن هم در جهت تکمیل محاصره مردم مظلوم غزه با ساختن دیوار پولادین که حلقه محاصره مردم فلسطین را تنگتر کنند. نمیدانم در برابر خدا و رسول خدا چه پاسخی میگویند، در مقابل امت اسلامی چه پاسخی میگویند، در مقابل اعراب چه پاسخ میگویند ما معتقدیم کنفرانس اسلامی و امت اسلامی باید این حرکت خیانتبار را به شدت محکوم نماید.
دعای پایانی خطبه دوم
پروردگارا ما را مشمول الطاف واسعه خودت قرار بده. ملت ما را در برابر دشمنان پیروز بگردان. توطئههای دشمنان را به خودشان برگردان. صفا و محبت و عمدلی را در بین ما حاکم بگردان. مجامع علمی و حوزوی و دانشگاهی ما را در ظل توجهات ولیات حفظ بفرما. رهبر فقید انقلاب ما رابا پیامبر و اهلبیت محشور بگردان. رهبر عزیز انقلاب، مراجع تقلیدمان را طول عمر با برکت عنایت بفرما. پروردگارا باز هم ملتمسانه و عاجزانه از تو میطلبیم باران رحمتت را از ما دریغ مدار.
إنّ احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتاب الله العزیز.
أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
﴿قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ*لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ*وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ*وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ*وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ*لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دینِ﴾.
صدق الله العلی العظیم.
[1] . نهج البلاغه/230
[2] تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم، ص 444
[3] . نهج البلاغه،
[4] . نحل/9
[5] . الموفق بن احمد البكري، الخوارزمي، المناقب، ج4، ص330
[6] . قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابويه، من لا يحضره الفقيه ج3، ص: 156
[7] . نهج البلاغه/32
[8] . سیر اعلام النبلاء، ج 4، ص 402
[9] . كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية)؛ ج2، ص: 345
[10] .کهف/13